کد خبر: ۱۶۳۶۷۲
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۸

وقتی‌ خبر درگذشت «پدر تئاتر ایران» بعد از خبر آسفالت اعلام می‌شود!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: حمید سمندریان درگذشت. گوینده‌ی رادیو آنقدر بی‌احساس این را می‌گوید که من یک لحظه شک می‌کنم چه گفت؟

قبل از این داشت در مورد طرح آسفالت کردن فرودگاه اصفهان با تکنولوژی پلیمری حرف می‌زد. دلم هُری ریخت. استاد از پیشمان رفته بود.

می‌گویند وقتی مردم قدر نعمتی را نمی‌دانند خدا آن را از آنها می‌گیرد. این در زمان فوت نعمت حقیقی در سرم می‌چرخید که اتفاقا اسمش هم نعمت بود (چقدر کنایه در این بود!!) ولی امروز این حرف دوباره در سرم می‌چرخد، وقتی به دوستانم پیام کوتاه می‌زنم خیلی ها ازم می‌پرسند کی بود این آقای سمندریان؟ می‌خواهم موبایلم را له کنم!! اما بعدش فقط دلم می‌سوزه.

دلم می‌سوزد برای صدا و سیمای مملکت که خبر بین‌المللی شدن فرودگاه اصفهان را مهمتر از خبر فوت استاد می‌داند و برای مردمی که نه استاد حقیقی را می‌شناسند و نه استاد سمندریان، چون اینها آدم‌های تاریخ این مملکت هستند همانطور که سینما بدون فیلمبرداری استاد حقیقی اینجا نبود و تئاتر هم بدون اجراها و ترجمه‌های استاد سمندریان. یاد مرگ ویتنی هیوستن افتادم خواننده‌ای که شاید نه پرفروش‌ترین ترانه‌های تاریخ را داشت نه بهترین صدا را، شاید چند آهنگ خوب وعالی داشت (فعلا فقط I will Always Love You یادم است) و رسانه‌های خارجی ای که خبر فوریشان رفتن ویتنی به بیمارستان بود. ولی ما... افسوس...

دلم می‌سوزد برای خودم. من زمان اجرای آخرین تئاتر استاد (ملاقات با بانوی سالخورده) چهارده سالم بود و خیلی درک هنری نداشتم و اصلا در این باغها نبودم؛ ولی وقتی در موردش می‌شنوم: در مورد آن صحنه آخر که همه به پیام دهکردی نزدیک می‌شوند و ناگهان دور می‌شوند و جای پیام یک تابوت است یا صحنه ی چند دقیقه ای که باز پیام دهکردی یک سیگار کامل را روی صحنه به عنوان آخرین سیگارش می‌کشد، همه و همه استادی او را نشانم می‌دهد. و حسرت من از ندیدنش. دلم می‌خواست همه ی وسوسه‌های زمین را به عنوان معدود کارهای سینمایی استاد ببینم. ولی افسوس که موسسه‌های پخش ویدیو ترجیح می‌دهند کارهای کمدی جفنگ را عرضه کنند.

دلم می‌سوزد برای نسلم، نسل چهارمی که هیچ آرمانی ندارد و تمام آدمهایی که شاید می‌توانست به عنوان الگو برای خودش قرار بدهد هم پیش از آن که بشناسدشان رفتند.

برای نسلی که الان اگر بخواهی بیوگرافی جنیفر لوپز و هزار بازیگر هالییودی را می‌داند و فیلم هایشان را دیده ولی نمی‌داند که مرحوم مهدی فتحی و محمد علی کشاورز که هستند. نمی‌داند که بعضی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینمای ایران از زیر دست همین استاد سمندریان در آمده اند... برای نسلی که مثل من هیچگاه فرصت دیدن تئاتر‌های استاد را نداشتند و بدتر از آن نمی‌دانند که چه شاهکارهایی را از دست داده اند!

دلم می‌سوزد برای مسئولین مملکتم. مسئولین که فکر می‌کنند همه چشم به آنها دوخته اند و یادشان نیست که بعد از چند صد سال همه شکسپیر را یادشان هست نه وزیر و وکیل دوره ی او و نه حتی پادشاهش. ای کاش این مسئولین قدر افرادی که هنوز زنده اند را بدانند مثل استاد کشاورز و در نهایت ابراز ارادتمان به نام کردن یک سالن تئاتر یا سینما به یاد بزرگانمان نباشد. ...

موخره:
یادم هست که اولین بار که رفتم تئاتر به یکی از تئاتر‌های گروه لیو، هفده سالم بود که رفتم دیدن "به خاطر یک مشت روبل". یادم است که آخر نمایش رضا بهبودی عزیز گفت که نمایش را به بزرگی تقدیم می‌کند که در سالن است. استاد سمندریان بود و مردم ایستاده استاد را تشویق کردند. یادم هست که بعد از نمایش رفتم جلو و در اولین نمایشی که داشتم می‌دیدم با بزرگترین مرد تئاتر دست دادم یادم هست که پرسیدم:

- استاد کی کار بعدی شما را می‌بینمیم ؟
و استاد با یک لبخند قشنگی جواب داد
- دیگه نوبت شما جوانهاست که کار کنید.

روحش شاد ( که می‌دانم شاد است) ولی می‌خواهم بگوید که اگر می‌گوییم خدا رحمتش کند بگوییم خدا ما را هم رحمت کند. نمی‌خواهم بروم در طول موجی که بگویم انگار می‌دانست دیگر کار نمی‌کند ولی اگر زمانی من به جای برسم ( که امیدوارم ) مطمئنم آن حرف استاد بی تاثیر نبوده است. مرده پرستی نمی‌کنم مرثیه می‌خوانم برای زمانمان برای نسلمان و هزاران چیز دیگر که روزگارمان نشانمان می‌دهد.

منبع: کافه سینما
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۳
0
0
جز این انتظار دیگه ای از صداوسیما نمی رفت این که دفعه اولش نیست واقعا تاسف اوره
ناشناس
|
United States of America
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۳
0
0
چرا صدا و سیما با هنرمندان مردمی ، ورزشکاران مردمی ، .... نامهربان است ؟
با این استاد مسلم تآتر ، با مرحوم کسایی ، با مرحوم حجازی با روحانی مردمی جناب آقای نقویان چه مشکلی دارد .
این همه فاصله بین ارزشها و سلیقه های مردم و نظام ارزشی صدا و سیما موجب رونق سایر شبکه ها و رسانه ها نمی شود؟
ناشناس
|
Sweden
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۳
0
0
وقتی در جامعه ارزشها ضد ارزش میشوند.
اینکه کسی را استاد بنمامند شرم دارد.
اینکه دکتر و یا مهندس و یا یک استاد دانشگاه باشی و یا یک محقق در هر زمینه که میخواهد باشی و . . .
ولی همه با تانه و لبخند و دوتا شوخی تحویلت بگیرند همین است.
از این بهتر نیز خواهد شد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
0
0
حالا این سمندر ایران کی هست؟ ما که اینهمه سایتهای آفتاب و امثالهم را خواندیم، ندیدیم یک بار مطلبی از اون چاپ کنند. در خانواده ما که شامل یک پزشک متخصص، یک خانه دار، یک معلم ریاضی، یک کاسب و یک کارمند است، هیچکدام نام این آقا یا خانم را نشنیده بودیم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
0
0
آقایا خانم عزیزی که این پایین کامنت گذاشتید اولا این که کشمش دم داره سمندر ایران نه آقای سمندریان .
افرادی مثل شما که نه مطالعه ای داری نه فعالیتی در زمینه سینما و تئاتر پس دلیلی نداره شما این هنرمند بزرگ رو بشناسید و دربارش نظر بدی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
0
0
احتمالا این بنده خدا یکی مثل علی دوستی، مربی بازیکن ساز مملکت است که کمتر اسمش شنیده شده. از همه این حرفها بگذریم، من هم نمیفهمم که چرا اینقدر یک عده با ادعای روشنفکری علاقمند هستند نظرات و علایق شخصی و گروهی خودشون را به مردم حقنه کنند.
دوستش داری، یک فاتحه براش بخوان. دیگه چرا میخوای روی سر مردمی که اون بنده خدا را نمیشناسند، هوار بشی!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
0
0
سلام ، بهترین کار این است که صدا و سیما ، خبرها را قسمت بندی کند و قسمتهای مربوط به خبرهای هنری و اقتصادی و
اجتماعی و ........ مجزا شود . و اینطور خبرها در قسمت خبرهای هنری پخش شود .
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین