کد خبر: ۲۴۰۹۸۷
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹

حاشیه و متن! «از کاخ سعدآباد تا ساختمان حافظیه!»

از مشکلات کشور یکی هم این است که گرفتاریهای زندگی مردم «متن» است. در حالی که برخی شخصیت های سیاسی که امکان در اختیار گرفتن تریبون های رسمی را دارند در حاشیه سازی، حرفه ای شده اند و تلاش دارند تا دولت را از «متن» به «حاشیه» بکشانند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: در ادامه یادداشت ستون محک روزنامه اطلاعات در روز پنجشنبه می خوانیم ، این شخصیت ها با حاشیه سازی التهاب آور، چنان خبرسازی می کنند تا اولاً دولت مجبور به پاسخگویی گردد ثانیاً بستر اعتماد عمومی مردم نسبت به دولت تضعیف گردد.

آقای روحانی رئیس جمهور از آغاز کار دولت یازدهم بخوبی دریافت که شکست خوردگان در انتخابات تلاش خواهند داشت تا بجای نقدسازنده درباره متن مشکلات و همکاری جمعی برای یافتن راهکارهای حل و فصل آن، حاشیه سازی را محور حضور و فعالیت های خود قرار دهند و بجای پاسخگویی درباره کاستی ها و خطاهای گذشته در مدیریت کلان کشور، می خواهند دولت جدید را به حاشیه بکشانند و کشور را مشغول و گرفتار حاشیه سازیها سازند. رئیس جمهور در همین چندماه گذشته از آغاز کار دولت یازدهم این شیوه رقابت با دولت را خطرناک و غیرمفید معرفی کرد و گفت؛ دولت خود را گرفتار حاشیه سازیها نخواهد کرد، وظیفه و مسئولیت خود را به حل مشکلات در متن جامعه و کشور معطوف می سازد.

تفاوت حاشیه و متن چیست؟ در بازی سیاسی وقتی سیاستمداری از متن جامعه عقب رانده می شود و می رود که بایگانی گردد، سر به فریاد برمی آورد و دیده ایم از صدر مشروطه تا امروز در بازار سیاست بازی ها که از حاشیه چه فریادهای «وا اسلاما»، «وا کشورا»، «وا ایرانا» و… برخاست، موج آفرین شد و حاشیه سازیها را چنان بر متن سوار کردند که دو نمونه آن هنوز حسرت تاریخ این کشور است. امیرکبیر در تنهایی و تبعید به شهادت رسید و مصدق به جرم ملی سازی نفت بعد از کودتا دولت اش ساقط و مهجور و تنها در خانه خود محصور شد و در گذشت. همین حاشیه سازیها را بسیاری در دوران انقلاب و آغاز دولت جمهوری اسلامی ایران شاهد بودند که نتیجه آن شهادت مظلومانه شهید بهشتی گردید. تقابل حاشیه و متن و تفاوت های آن، سیر تاریخی دیرینه در تاریخ سیاسی ایران دارد.

همواره یکی از مشکلات تاریخی کشور فرار از متن و واقعیت ها از سوی برخی از شخصیت ها و سیاستمداران تعیین کننده بوده است. حاشیه سازی چنان جنجال آفرین گردید که همه از متن مشکلات مردم و کشور غافل شدند و در زمانی که نیاز شدید به تعامل و همکاری همه برای حل مشکلات کشور و مردم دیده می شد، حاشیه سازیها چنان خبرساز گردید که «متن» را به فراموشی بُرد. مردم هم بعد از حاشیه سواری سیاستمداران چشم باز کردند و دیدند همچنان متن گرفتاریها و معضلات آنها باقی مانده و افزوده شده است در حالیکه با حاشیه سازی ها «سراب» را به مثابه «آب»! به آنها فروختند و در موج سواری از طریق حاشیه سازی ها «قدرت طلبی» خود را سیراب کردند!

اکنون دو جریان در مدیریت جامعه دیده می شود. جریانی که تأکید بر معطوف شدن همه به متن مشکلات مردم و کشور دارد و می داند بدون همکاری و تعامل و اجتناب از حاشیه پردازیها امکان حل و فصل آن بدست نمی آید. این جریان، چه اصول گرا باشد چه اصلاح طلب خود را موظف به برداشتن باری از دوش دولت و ارائه راه حل برای مشکلات پیچیده و سنگین بخصوص در دو امر مشکلات اقتصادی و روابط بین المللی (سیاست خارجی) می داند.

در دولت و مجلس، بسیاری فراتر از گرایش های سیاسی، کمتر نگاهی به حاشیه پردازیها دارند. در حالیکه با دولت همکاری و تعامل دارند، نقد سازنده را از یاد نمی برند. این روش اجتناب از حاشیه پردازیها و معطوف شدن به «متن» یا واقعیت ها در کشور است.

در برابر این گروه، گروهی هم هستند حاشیه سازند. اگر نقدی هم دارند، اخبار غیرواقع آن را از بعضی سایت های خاص می گیرند و براساس آن حاشیه سازی می کنند. این گروه که در هشت سال گذشته از هواداران دولت نهم و دهم بودند، بدون کمترین اشاره به میراث تلخ مدیریت کلان در هشت سال گذشته که دولت جدید سخت گرفتار مشکلات و فساد آن شده است، از دکتر روحانی می خواهند «معجزه» کند. آنها همه مشکلات باقی مانده در گذشته را که اکنون در متن جامعه و کشور وجود دارد، بدون ریشه یابی، حواله به مدیریت دولت دکتر روحانی می دهند که در آغاز راه است و 8 ماه از عمر آن گذشته است!

از این روال حاشیه سازی که در برخی از سخنرانیها از سوی بعضی از نمایندگان مد روز شده است، سخنرانی یکی از نمایندگان در جلسه علنی دو روز قبل مجلس است.

این نماینده با استناد به ادعاهای برخی از سایت های غیررسمی، از تریبون مجلس به رئیس جمهور در باره شرکت در جشن سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) اتهام زد. این «اتهام» حاشیه سازی جدید شده است. آنچنان که روزنامه ایران نوشت «رسانه های جناح پایداری یک داستان را ساخته و پرداخته کردند. آنها مدعی شدند در این مراسم به تمام مهمانان سکه تمام بهار اهدا شده و علاوه بر شوی «جواهرات»، دختران با «رقص» حضار را سرگرم کردند، حضاری که همگی خانم و از همسران اعضای دولت و سفرای کشورهای خارجی و برخی از خانواده های شهدا بودند.» فردای این سخنرانی روزنامه ای تیتر صفحه اول خود را چنین انتخاب کرده است: «تذکر به روحانی درباره ضیافت اشرافی کاخ سعدآباد!»

این حاشیه سازی چنان خوراک رسانه های بیگانه شده است که آقای روحانی را به شرکت در جشن غیردینی در کاخ سعدآباد (شاه) متهم کردند. حاشیه سازی این نماینده چنان شده است که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور با گزارش این جشن از زبان همسر خود که در آن شرکت داشت، توضیحاتی نوشته است.

جهانگیری روایت همسر خود را که در این برنامه حضور داشته بازگو کرده که دقت در آن نشان می دهد واقعیت با آنچه برخی رسانه ها منتشر کرده و برخی نمایندگان هم بابت آن به رئیس جمهوری تذکر دادند چقدر تفاوت دارد. در مطلب معاون اول رئیس جمهوری آمده است: دیشب که به خانه رفتم بحث جلسه بانوان در روز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) و سروصداهایی که منتقدان دولت برپا کرده اند مطرح شد. از خانم که اتفاقاً در این جلسه حضور داشته پرسیدم که اصل ماجرا چه بوده است؟ گفت این حرف ها نبوده، جلسه ای رسمی بوده با حضور همسران سفرای مقیم تهران، محلش هم ساختمان حافظیه بوده است. یعنی همانجایی که همه ساله در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مراسم رسمی دیدار سفرای مقیم تهران با رئیس جمهوری برگزار می شود. برنامه هم ویژه بانوان بوده است. لذا هیچ اختلاطی در کار نبوده است، شام هم نه تنها اشرافی نبود بلکه بسیار مختصر و در حد یک پذیرایی ساده بوده، به ما هم یک سمبوسه و یک تکه پیتزای کوچک رسید.

برنامه را هم تشریفات ریاست جمهوری تدارک دیده بود و سرکار خانم دکتر روحانی و سرکار خانم دکتر الهی قمشه ای سخنران جلسه بودند. قرائت قرآن مجید هم داشتیم و مجری هم سرکار خانم پوریامین بود. از لباس ها پرسیدم که گفت آن ها هم لباس های محلی ایرانی بوده است و در واقع نشانگر تنوع فرهنگی در ایران و به نوعی نشانه غنای فرهنگی کشور بزرگ ایران بوده است. وی ادامه داد که آخرسر هم به چهارپنج نفر از بانوان خیر که خدمات شایسته ای در زمینه های مختلف از جمله درمان کودکان سرطانی داشته اند با اهدای سکه ای قدردانی به عمل آمده است. به مدعوین هم هیچ هدیه یا سکه ای داده نشده است.

پیش خودم گفتم منتقدین ما که اینطور رگ های گردن را به حجت قوی کرده اند کجا بودند وقتی که در دولت قبل جلساتی با دعوت از ایرانیان مقیم خارج کشور و استقرار در هتل پنج ستاره، با پرداخت کلیه هزینه ها از جمله هزینه بلیت و گاهی تا 10 هزاردلار برای هر نفر با آن همه ریخت و پاش برگزار می کردند.

جالب است که در آن زمان عمدتاً آرام و خاموش و حتی دعاگوی دولت بودند ولی امروز به یک برنامه رسمی اینطور با توسل به دروغ های دیگران در برخی از سایت ها، تذکر می دهند. واقعاً نیروی سیاسی برای زدن رقیب و جا انداختن گفتمان به قول خودشان «نفی اشرافیت»، مجاز به دروغ بافی یا نقل دروغ های دیگران است؟ آیا خانم ها در شعار فقط نصف جامعه ما هستند ولی اجازه ندارند یک جلسه کوچک 150 نفره برای خودشان داشته باشند؟ پیش خود گفتم: «قربان برم خدا را، یک بام و دو هوا را.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین