کد خبر: ۲۵۱۲۵۸
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۵

قاعده بازی گروه های افراطی

طیف های سیاسی تندرو همواره در گذشته و حال حاضر نشان داده اند که قاعده بازی سیاسی به معنای رقابت و مصالحه با ابزارهای قانونی در چارچوب منافع ملی و البته به دور از حذف حریف را رعایت نمی کنند. با تاسف باید اذعان کرد که در دوره پس از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری کشور نیز نه تنها مسیر اراده مردم را که با رای به دولت روحانی متجلی شده است، بر نمی تابند بلکه از سنگ اندازی در این راه نیز کوتاه نمی آیند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سرویس سیاسی - شهروز ابراهیمی*- تجربه 16 سال گذشته نشان می دهد که حتی مصالحه و مصامحه در برابر این طیف ها راه را برای اتحاد ملی باز نمی کند و تنها پیشروی طیف مقابل دوچندان می شود.

دلایل انجام بازی با حاصل جمع صفر چنین طیف هایی به شرح ذیلا بررسی می شود:                            

1- آنها موضوعات را سیاه و سفید می بینند (شکست یا پیروزی). ناحیه خاکستری برای آنها معنا ندارد و اصولأ فرهنگ عمومی شان سیاه و سفید دیدن است. انسانهای "همه" یا "هیچ" هستند. در حالی که عقل و منطق به ناحیه خاکستری تعلق دارد. مصالحه و رقابت نیز متعلق به ناحیه خاکستری است. درمقام مقایسه دولت اعتدال (همانطور که از عنوان آن پیداست) در واقع به ناحیه خاکستری بیش از دو جناح متقابل (اصولگرای افراطی- اصلاح طلب افراطی) توجه دارد و در مقام عمل نشان داده است که پایبند اعتدال است.

2- آنها از تجربیات گذشته نتیجه گرفته اند که حملات خود را همواره تندتر کنند و اکنون در پی این هستند که گربه را دردم حجله بکشند. اگر برای دولت اصلاح طلب هر نه روز یک بحران خلق می نمودند اکنون این بحران سازی را تشدید نموده اند.     
                                                       
3- فردای پیروزی روحانی در انتخابات زمانی که از صاحبنظران سوال می کردند که وضعیت در دولت روحانی چگونه پیش خواهد رفت؟ پاسخ می دادند که جناح های تندرو، بویژه اصولگرایان تندرو سناریوی گذشته را بازنمایی خواهند کرد ولی دولت روحانی هم احتمالأ تجربه قبلی را پیش رو دارد که هرگونه کوتاهی در برابر آن ها به این امید که آنها نیز متقابلأ کوتاه خواهند آمد، نتیجه عکس خواهد داد.

حال سوال این است که دولت روحانی باید در برابر این هجمه ها چه کند؟ آیا باید همچون خود آنها عمل کند؟ یا مماشات نماید؟                                                                     

 تجربه نشان داده است که اتخاذ این دو رویکرد به نتایج خوبی منجر نخواهد شد. اگر رویکرد بازی با حاصل جمع صفر (مثل همان بازی ای که گروه های افراطی پیش گرفته اند) اتخاذ شود، جامعه دو قطبی شده و این در راستای وفاق ملی و اعتدال گرایی نخواهد بود و پتانسیل جامعه و دولت به جای رویارویی با مشکلات اقتصادی مردم و حل موضوعات فرهنگی و اجتماعی و سیاست خارجی، صرف رویارویی جناح های سیاسی خواهد شد. اگررویکرد دوم پیش گفته شود یعنی دولت تنها مماشات نماید اولأ به ارای مردم وفادار نمانده و دوم این که آن ها نه تنها هجمه خود را کم نخواهند کرد بلکه تشدید نیز خواهند کرد و البته این رویکرد بدتر از رویکر قبلی خواهد بود و سوم اینکه دولت بپذیرذ که به تنهایی نخواهد توانست بار رویارویی با این طیف ها را بردوش بکشد.                                                                                              

 پس در اینجا رویکردحد وسط (که در نوع خود در چارچوب اعتدال گرایی خواهد بود) مهم است. دولت، لازم است از طریق تشکیلات و سازماندهی اجتماعی اقدام نماید. تنها از طریق سازماندهی و کار تشکیلاتی است که اولأ رویارویی با تندروی ها و هجمه های گروه های افراطی نمایانگر رویارویی بدنه اجتماعی (اکثریت جامعه) خواهد بود که البته آرای بیشتری را به روحانی داده و او را پیروز انتخابات نموده اند.

به بیان دیگر، اگر دولت روحانی با اکثریت رأی پیروز شده است، حال باید در برابر هجمه های اقلیت معدود، به پشتوانه پایگاه اکثریت خود همچنان به وعده های انتخاباتی خویش پایبند بماند. شاید یکی از سازوکارهای آن، فعال کردن احزاب سیاسی قانونی است. با این رویکرد، دولت و بویژه شخص رئیس جمهور به تنهایی بار سنگین پاسخگویی را بردوش نخواهد کشید. از طرفی باید خط قرمزهای دولت به روشنی تصریح گردد تا دیگر نتوان در حوزه موضوعاتی چون التزام به قانون اساسی، حفظ شئونات اخلاقی، مذاکرات هسته ای که درچارچوب رویکرد نظام و با تأیید مقام رهبری انجام می گیرد... خودسرانه وارد شد و به تخریب پرداخت.

•    استادیار روابط بین الملل دانشگاه اصفهان

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین