کد خبر: ۳۲۳۰۷۷
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۰

نوه ناخلف به قتل مادربزرگ اعتراف کرد

17 روز بعد از قتل زن 70 ساله در تهران، نوه ناخلف به قتل و سرقت طلاهای مادربزرگ اعتراف کرد.
آفتاب‌‌نیوز : رسیدگی به این پرونده 26 شهریور امسال همزمان با تماس اعضای خانواده ای با ماموران و اعلام قتل پیر زن 70 ساله آغاز شد. با حضور تیم جنایی آنها با جسد غرق خون زرین تاج روبه رو شدند که در حال نماز به قتل رسیده بود.

در بررسیصحنه جرم ماموران متوجه شدند طلاهای مقتول به سرقت رفته اما 10 میلیون تومان وجه نقد داخل خانه دست نخورده است. در ادامه همسر مقتول در بازجویی ها گفت: ساعت 12 و 30 دقیقه برای شرکت در نماز جماعت راهی مسجد محل شدم. ساعت 14 بعدازظهر به خانه بازگشتم، اما برخلاف همیشه در آپارتمان قفل شده بود و همسرم پاسخگوی تلفن نبود. به موضوع مشکوک شدم و بلافاصله با فرزندانم تماس گرفتم و آنها پس از دقایقی به محل آمدند، اما موفق به باز کردن در آپارتمان نشدند حتی کلیدساز هم نتوانست در آپارتمان را باز کند. سرانجام در ورودی آپارتمان را شکسته و وارد خانه شدیم که دیدیم پیکر خون آلود همسرم روی زمین افتاده است.با اظهارات همسر مقتول و بررسی صحنه جرم، ماموران متوجه ردپای یک آشنا درقتل زرین تاج شدند. در حالی که تحقیقات برای شناسایی قاتل آغاز شده بود یک روز بعد مرد طلافروشی در تماس با پلیس از فروش مشکوک طلا توسط پسر جوانی خبر داد. با حضور ماموران آنها پسر 20 ساله را دستگیر کردند. با انتقال متهم به پلیس آگاهی مشخص شد او نوه زرین تاج است. با کشف این سرنخ تحقیقات از امید آغاز شد که او با اعتراف به قتل مادربزرگش مدعی شد این قتل را با همدستی دختر مورد علاقه اش ساغر و پسردایی اش انجام داده است. با دستگیری دو متهم دیگر آنها منکر قتل شدند و گفتند هیچ اطلاعی از نقشه امید برای قتل زرین تاج نداشتند.

ساغر در بازجویی ها ادعا کرد: پس از جدایی از شوهرم با امید آشنا شدم و با هم ارتباط داشتیم. روز پنجشنبه اواز من خواست همراهش به خانه پیرزن برویم، اما من مخالفت کردم. وقتی با مخالفتم روبه رو شد تهدیدم کرد. شب متوجه دستگیری امید و پسردایی اش به اتهام قتل شدم.

به گزارش جام جم، در حالی که هر سه متهم در بازداشت بودند، امید سرانجام به قتل مادربزرگش اعتراف کرد و گفت: من به تنهایی مرتکب قتل شدم و ساغر و پسردایی ام هیچ نقشی در قتل نداشتند. من وضع مالی خوبی نداشتم و می خواستم با ساغر ازدواج کنم. می دانستم مادربزرگم طلاهای زیادی دارد به همین دلیل به خانه اش رفتم و پس از قتل طلاها را سرقت و فرار کردم. با اعترافات نوه ناخلف، ساغر و پسردایی امید با قرار وثیقه آزاد شدند و تیمی از کارآگاهان پلیس با دستور قاضی ایلخانی بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی به تحقیق از امید ادامه دادند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین