کد خبر: ۳۹۰۰۳۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۴
عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان مطرح کرد

دولت روحانی وارث شرایط خطرناکی بود/روزهای پرتلاطم‌تری در انتظار روحانی

عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با بیان اینکه چالش جدی دولت یازدهم حمایت از کودک نوپای برجام است،گفت: باید این کودک نوپا را به سن بلوغ برسانیم تا بتواند به خوبی روی پای خودش بایستد.
آفتاب‌‌نیوز :
«مرتضی الویری» سیاستمدار 68 ساله ازجمله چهره های سیاسی اصلاح طلب جمهوری اسلامی است که فعالیت های سیاسی خود را از دولت روحانی وارث شرایط خطرناکی بود/روزهای پرتلاطم‌تری در انتظار روحانیدوران پهلوی و مبارزه با رژیم وقت آغاز کرد. او که فارغ التحصیل مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف است، مدتی نیز به دلیل مبارزه با رژیم شاه در زندان بود و بعد از انقلاب در دوره اول و سوم مجلس شورای اسلامی، نمایندگی مجلس را بر عهده داشت. 

به گزارش آفتاب‌نیوز، وی بعد از نمایندگی ، مدتی را نیز در کسوت مشاور رئیس جمهوری و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و سپس شهرداری تهران گذراند.  الویری در گفت وگو با «ایرنا» ضمن ارزیابی از عملکرد دولت، درباره چالش های فعلی و مسائلی که در آستانه انتخابات رخ خواهد داد به گفت وگو نشست که مشروح آن را می خوانیم:

همان طور که به طور حتم با رصد اخبار ملاحظه کردید، دولت و به خصوص شخص رئیس جمهوری با حجم گسترده ای از تخریب ها و توهین ها مواجه هستند، اما آقای روحانی حتی در گفت وگوی تلویزیونی با مردم نیز از پاسخ گویی به تخریب ها خودداری کردند و با خونسردی صرفاً به ارائه گزارش از عملکرد دولت می پردازند. به نظر شما چرا آقای روحانی در مقابل چالش ها و سنگ اندازی ها خونسردی پیشه کرده است؟

- فکر می کنم، دکتر روحانی به هشدارهای دوستان خود توجه کردند. همفکران وی بر این باورند که ضرورتی ندارد ایشان در مقابل هر انتقاد و تهمتی که از سوی مخالفان مطرح می شود، عکس العمل نشان دهد؛ چرا که خیلی از این موارد از سر دلسوزی نیست، بلکه پوست خربزه‌ای است که مخالفان زیر پای آقای روحانی می اندازند تا او را به یک مسئله حاشیه ای مشغول و مقابل عملکرد دولت سنگ اندازی کنند. 

کارشناسان و آگاهان امور سیاسی به این موضوع واقف هستند که برخی انتقادات صورت گرفته به مذاکرات هسته ای و برجام به دلیل بی سوادی و بی اطلاعی منتقدان بود، با این حال دلیلی ندارد که رئیس جمهوری وارد عمل شود. این کاملاً نتیجه وارونه خواهد داشت. تصور من این است که آقای روحانی مراقب است که وارد چاه‌ها یا مسیرهای انحرافی که برخی برای او و دولت طراحی می کنند، نشود.

 اگرچه دکتر روحانی مدت طولانی است که دیگر به صورت مستقیم پاسخ منتقدان را نداده اند، اما مخالفان نه تنها ساکت نشده بلکه جری تر هم شده اند. نمونه آن سخنان بسیار تندی است که اخیراً دو تن از روحانیون علیه رئیس جمهوری بکار برده اند.

- سخنان تندی که از برخی تریبون ها بیان می شود، تعجب آور نیست . هر چه به انتخابات نزدیک می شویم، من انتظار روزهای پرتلاطم‌تری را دارم. منتهی نکته مهم این است اتفاقاتی که رخ می دهد آیا بر روی عامه مردم تأثیرگذار است و برآیند این گونه موضع گیری ها به نفع یا ضرر آقای روحانی خواهد بود؟ 

تلقی من این است که این جریانات به ضرر رئیس جمهوری نخواهد بود، بلکه به نفع وی خواهد بود؛ چراکه مردم از برخوردهای تند و بی منطق رضایت ندارند. اگر به گذشته بازگردیم به عنوان مثال در اواخر سال 75 و اوایل 76 به کرات تهمت های تندی به رئیس جمهوری وقت زده می شد ولی جوابی که مردم در پای صندوق های رأی دادند، در مقابله با آن جوسازی ها و تهمت ها بود. 

قبل از انتخابات 7 اسفند سال گذشته نیز به طور بی رحمانه و تند، جمعی از یاران انقلاب را انگلیسی و تحت تأثیر انگلیس و یا کاندیداهای انگلیسی معرفی کردند؛ حتی صدا و سیما در شب انتخابات برنامه هایی از مجلس ششم را برای مخدوش کردن ذهن مردم پخش کرد، اما روز بعد مردم به گونه ای دیگر عمل کردند.

اگر آقای روحانی با همین دست فرمانی که دارد، به جلو حرکت کند و مانند گفت وگوی تلویزیونی خود، خیلی آرام و با عدد و رقم واقعیت ها را با مردم مطرح کند، هر چه جریان مقابل فحاشی کند، به نفع آقای روحانی خواهد بود.

اما فردای همان گفت وگوی تلویزیونی، برخی حامیان دولت به طور مشخص تعدادی از روزنامه های اصلاح طلب به آقای روحانی خرده گرفتند که چرا صریح تر از تخریب ها و سنگ اندازی ها نگفتند؟ این انتقادات را چطور ارزیابی می کنید؟ 

- همیشه در مقابل جریان اصلاح طلب میانه، اصلاح طلب تند هم داریم که روال میانه را برنمی تابد. اگر به تاریخ نگاه کنیم شاهد این هستیم که در سال 1380 یک جریان تندروی اصلاحات بحث عبور از رئیس جمهوری وقت را مطرح کرد. 

آن ها رئیس جمهوری را محافظه کار دانسته و گفتند که برای ادامه اصلاحات باید وی را کنار گذاشت، اما شاهد بودیم که در همان انتخابات رئیس جمهوری وقت حدود 2 میلیون بیشتر از دوره اول رأی کسب کرد. 

اکنون هم به نحو دیگری همان اتفاق در حال تکرار است، برخی جریانات اصلاح طلبی بر این باور هستند که آقای روحانی باید موضع گیری هایی کند که منطبق بر خواسته های به حق مردم است، اما توجه نمی کنند که این خواسته های به حق مردم زمانی تحقق می یابد که برای رسیدن به آن خواسته ها، درون حاکمیت اجماع به وجود بیاید. 

برای مثال موفقیت برجام، محصول اجماع درون حاکمیت بود و موفقیت در اجرای برجام همچنان به اجماع حاکمیت نیاز دارد؛ به همین دلیل باوجود انتقادات جدی که بعضاً به این سند ملی داریم، از بیان آن خودداری می کنیم تا تداعی تفرق و تشتت در حاکمیت و درنتیجه موجب ضعیف شدن سیاست های بین المللی کشور نشود لذا باوجود احترامی که برای دوستان اصلاح طلب تند قائلم، با زاویه دیدی که دارند مخالفم. 

تصور من این است آقای روحانی مسیر صحیحی را طی می کند و اگر بخواهیم تندتر از این عمل کنیم به نتیجه مطلوب نمی رسیم.

 آقای مهندس ، دکتر روحانی با مجموعه ای از چالش های ریزودرشت از فیش های حقوقی نامتعارف گرفته تا خروج از رکود اقتصادی و سنگ اندازی ها در مقابل اجرای برجام مواجه هستند، به اعتقاد شما مهم ترین چالش های حال حاضر دولت کدام یک از این موارد است؟

- تصور می کنم دولت یازدهم با دو چالش اساسی روبه رو است یکی مسئله اقتصادی و خروج از رکود است که دولت باید سعی کند اجماعی از فرهیختگان اقتصادی و صاحب نظران برای خروج از رکود و پیاده کردن برنامه های خود ایجاد کند تا بتواند در سال جاری به رشد 5 درصدی برسد.

موضوع دیگری که به نظر من چالش جدی برای دولت است، حمایت از کودک نوپای برجام است. باید این کودک نوپا را به سن بلوغ برسانیم تا بتواند به خوبی روی پای خودش بایستد.

واقعیت این است که دو جریان پرقدرت در خارج و داخل کشور با منافع ویژه علیه برجام قدم برمی دارند و قلم می زنند. از یک سو جمهوری خواهان آمریکا و برخی کشورهای عرب منطقه و اسرائیل با امکانات گسترده رسانه ای و اقتصادی به صورت جدی در این مسیر حرکت می کنند.

از طرف دیگر در داخل کشور افرادی که منافع خودشان را از دست دادند یا تحلیل های آن ها تقابل با غرب به جای تعامل است، شب و روز تلاش می کنند تا برجام از مسیر خود منحرف شود.

جریان داخلی که نان یا حق طلبی خود را در تقابل و رویارویی خودشان با جامعه جهانی می بینند، در عمل علیه منافع ملی قدم برمی دارند. هنر آقای روحانی یا چالش بزرگ ایشان این است که از این کودک نوپا در مقابل این تهاجم داخلی و خارجی حمایت کند. 

رئیس جمهوری همان طور که توانست در داخل حاکمیت، اجماعی را برای حمایت از برجام رقم بزند و این سند مهم را به تصویب برساند، در این مراحل حساس هم باید در مقابل این تهاجم داخلی و خارجی مراقبت کند. این نکته را اضافه کنم که اجرای برجام شرط لازم برای برون رفت از مشکلات موجود است، ولی هرگز کافی نیست. اجرای برجام بدون انجام مجموعه ای از اصلاحات اقتصادی و ساختاری هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.

با این اوصاف درباره رفتارهایی که در مقابل برجام صورت گرفته چه تحلیلی دارید؟

- تردیدی ندارم گروه 1+5 و جریان مقابل و آمریکا به دنبال منافع خودشان هستند، اگر غیر از این تصور کنیم به بیراهه رفته ایم؛ اما از آن طرف داستان ببینیم همان طور که طرف مقابل ایران در خارج از کشور، جریان هایی علیه برجام کار می کنند، باکمال تأسف در داخل کشور هم برخی جریانات هستند که اجازه ندادند برجام با سرعت مناسب پیش برود.

به عنوان مثال وقتی اعلام می شود که سرمایه گذارهای آمریکایی نمی توانند مانند سایر سرمایه گذارهای خارجی به کشور بیایند، غیرمنتظره نیست کنگره آمریکا تصویب کند که هر سرمایه گذار و گردشگری که به ایران وارد شوند، برای ورود به آمریکا نیاز به ویزا دارند. 

وقتی سفارت عربستان آتش زده می شود، ناگهان کفه قضاوت جهانی تغییر می کند و به جای اینکه عربستان به جرم اعدام شیخ نمر و 45 نفر دیگر محکوم شود ما محکوم می شویم.

به اعتقاد من در داخل کسانی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه با کارها یا حرف های خود در جهت تخریب برجام قدم برمی دارند و برخلاف میل خود به مخالفان خارجی کمک می کنند. 

براین باور هستم که در چنین شرایطی تنها کسی که می تواند این کشتی را به ساحل نجات برساند و برجام را به خوبی جلو ببرد، روحانی است. 

در صحبت هایتان اشاره کردید که دولت یازدهم در آستانه انتخابات با چالش های بیشتری مواجه می شود، حدس می زنید در این مدت باقیمانده به انتخابات ریاست جمهوری چه مسائل و پروژه هایی علیه دولت اجرا شود؟

- اولاً، مخالفان سعی می کنند در دو حوزه اقتصادی و بین المللی که چالش اصلی است، دولت را ناتوان، ناکارآمد و شکست خورده جلوه بدهند. از این رو ناچیز نشان دادن دستاوردهای دولت در این موضوعات در دستور کار مخالفان دولت قرار خواهد گرفت. 

به عنوان مثال به جای اینکه افزایش یک میلیون بشکه ای صادرات نفت را موردتوجه قرار دهند، بر روی کاهش درآمدهای نفتی مانور خواهند داد که محصول کاهش جهانی قیمت نفت است و ربطی به عملکرد دولت یا برجام ندارد. 

در این گونه مواقع باید به این آقایان گفت که اگر برجام نبود همان صادرات محدود 800 هزار بشکه ای را نیز نداشتیم. 

ثانیاً، مخالفان تلاش خواهند کرد از طریق موضوعات غیرکلیدی و بی اهمیت چهره حاکمیت دولتی را مخدوش کنند و زیر سؤال ببردند. درحالی که در کشور هزاران مدیر ارشد در رده های مختلف اعم از وزرا، استاندارها، فرماندارها و سفرا کار می کنند، ناگهان انگشت اتهام را به تعداد محدودی نشانه می گیرند و تحت عنوان حقوق های نجومی پروژه تخریب دولت را رقم می زنند و متأسفانه دولت هم گرفتار این بازی می شود و حتی از مردم پوزش می خواهد. 

همین جریان تخریب کننده ممکن است پس فردا دو تا عکس از خانه های شخصی یا اتومبیل چند مدیر بگیرند و آن را به عنوان زندگی اشرافی مستمسک قرار بدهند، اما نمی آیند به تلاش شبانه روزی و ایثارگرانه اکثریت قاطع مدیران اشاره ای کنند.

جریان ضد روحانی مصمم است که به هر شیوه ای فضای جامعه را مخدوش و مسموم کند تا نهایتاً یا روحانی اعلان انصراف بدهد یا توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود یا در فضای مخدوش و جوسازی رأی نیاورد.

به هرحال باید دولت هم تدبیر و برنامه ای را برای مقابله با این توطئه ها داشته باشد، شما برای خنثی کردن این برنامه های تخریبی چه پیشنهادهایی دارید؟ 

- دولت باید ارتباط با رسانه را تقویت کند و به حضور خود در شبکه های مجازی بیشتر اهمیت دهد. همین تلگرام به عنوان یک رسانه قوی می تواند برای دولت عمل کند. 

در حال حاضر که صداوسیما در اختیار دولت نیست، بلکه در اختیار جریان مقابل دولت قرار دارد، تریبون های نماز جمعه در مسیرهای دیگری قدم برمی دارند، تنها تریبونی که روحانی می تواند از آن استفاده کند، تریبون فضای مجازی است. 

دولت باید از رسانه هایی که به راحتی در دسترس مردم موجود است استفاده کند و مطالب دقیق و قابل اطمینان را در اختیار مردم قرار بدهد. شخص آقای روحانی هم باید از این امکان که استثنائا صداوسیما در اختیار او قرار می دهد به خوبی استفاده کند و با مردم حداقل ماهی یک بار حرف بزند. 

شفاف سازی و بیان واقعیات موضوع دیگری است که دولت باید به آن بپردازد. دولت باید با عدد و رقم و به زبان ساده بیان کند که کشور را در چه وضعیتی از دولت سابق تحویل گرفته و چه اقداماتی در این سه سال برای بهبود امور انجام داده و با چه موانعی روبه رو بوده است.

چند اقدام عملی نیز برای خروج از رکود و ایجاد رونق نسبی اقتصادی قابل انجام است که خوب است هرچه زودتر اجرای آن شروع شود تا آثار آن قبل از پایان سال در زندگی مردم و بالطبع در شاخص های اقتصادی سال جاری دیده شود. 

تزریق 16هزار میلیارد تومان به حدود 6 هزار واحد تولیدی که بازار آماده برای عرضه کالا دارند و فقط مشکل نقدینگی دارند یکی از این اقدامات مفید و ضروری است. راه اندازی کارت اعتباری و اعتبارسنجی خانوارها کار دیگری است که بدون افزایش نقدینگی می تواند قدرت خرید مردم را بالابرده و مشتری خوبی برای آن دسته از واحدهای تولیدی ایجاد کند که نه به دلیل فقدان نقدینگی بلکه به دلیل نبود مشتری انبارشان از محصول انباشته شده است. 

اقدام دیگری که دولت باید هرچه زودتر انجام دهد تک نرخی کردن ارز است؛ با این کار هم دولت مشکل فسادهای برآمده از نظام چند نرخی را حل می کند و هم می تواند از درآمدهای حاصله پروژه های عمرانی را فعال کند.

اشاره کردید روحانی با همین دست فرمانی که دارد ادامه دهد، کدام عملکرد آقای روحانی را مثبت تلقی می کنید؟ ارزیابی شما به گونه ای است که اقدامات رئیس جمهوری را مثبت می دانید و تصور می کنید که این عملکرد بر روی افکار عمومی نیز تأثیر مطلوبی خواهد داشت. درباره این ارزیابی خود لطفاً بیشتر توضیح دهید؟ 

- وقتی عملکرد مدیری را ارزیابی کنیم، باید شرایطی که فرد مسئولیت خود را تحویل گرفته در نظر بگیریم. باید نقطه شروع کار دولت را مشاهده کرد. ممکن است از روی کف زمین بخواهیم برجی را بسازیم، اما در جای دیگری احساس می کنید که باتلاق یا چاه ویلی است که ابتدا باید از درون چاه بیرون بیایید سپس پروژه عمرانی را آغاز کنید.

واقعیت این است که روحانی وارث شرایط دهشتناک و خطرناکی بود. زمانی که در سال 92 دولت را تحویل گرفت کشور در آستانه جنگ قرار گرفته بود. تحریم های ظالمانه و فراگیر در حال گسترش بود و محدودیت های بیشتری را به وجود می آورد.

کشوری که در داخل، سیستم بهره وری به شدت کاهش یافته بود؛ بسیاری از اقتصاددانان بر این باور هستند که حتی اگر تحریم ها و مسائل هسته ای نبود مدیریت ناکارآمد دولت آقای احمدی نژاد کشور را به سمت رشد منفی سوق می داد و به منهای یک و نیم درصد می رساند، اما شرایط تحریم وضع را بدتر کرد و به منهای شش و نیم در صد رسانید. 

واقعیت این است که حتی در صورت نبود تحریم ها، گرفتار شدن اقتصاد به بیماری هلندی و واردات بی رویه و بنجل از خارج از کشور، تعطیل شدن واحدهای تولیدی و بیکاری گسترده را رقم زده بود. 
همه این ها کشور را دچار بحران جدی کرده بود و مشکل کشور تنها تحریم نبود.اگرچه دولت سابق در شکل گیری تحریم نقش مهمی داشت. از دولتی که تحریم ها را ورق پاره می دانست چه انتظاری می توان داشت.

وقتی آقای روحانی ریاست جمهوری را تحویل گرفت، نهاد ریاست جمهوری 4هزار نفر کارمند داشت، درحالی که زمان تحویل نهاد ریاست جمهوری به آقای احمدی نژاد، فقط 800نفر نیروی انسانی در این نهاد فعالیت داشتند. 

ملاحظه می کنید که تنها در نهاد رئیس جمهوری با رشد پنج برابری نیروی انسانی مواجه شدیم. همین نسبت را در جاهای دیگر هم در نظر بگیرید.

در مورد معوقات بانکی آقای احمدی نژاد نیز آمار و ارقام عجیب است؛ سیستم بانکی را با 5 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق تحویل آقای احمدی نژاد دادند، درصورتی که احمدی نژاد با 80 هزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی، سیستم بانکی را تحویل آقای روحانی داد. 

در حوزه دولتی بدهی های کلان دولت به پیمانکاران و بانک ها و تعهدات سنگینی که از محل مسکن مهر، یارانه ها و.. بر دوش دولت ماند، نشان می دهد که دولت یازدهم در چه شرایطی روی کار آمده است.

باید در نظر گرفت که دولت یازدهم با چه شرایطی ریاست جمهوری را بر عهده گرفت. مزید بر این، زمانی که دکتر روحانی دولت را تحویل گرفت؛ 2.5 سال درگیر پروژه سنگینی برای لغو 6 مصوبه شورای امنیت شد که ایران را در فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داده بود. 

با توجه به دخالت های افرادی که اصلاً مربوط به دولت نیستند و عملاً دست بالا را دارند و حدود 70 درصد اقتصاد کشور بیرون از دست دولت تعریف می شود، با توجه به همه این شرایط و محدودیت ها تصور می کنم آقای روحانی کارنامه قابل قبول و مثبتی را به جای گذاشته است. البته این به مفهوم این نیست نقص هایی وجود ندارد، اما زمانی که این حواشی را در نظر بگیریم و جمع و تفریق کنیم می بینیم که عملکرد دولت مثبت و قابل دفاع است.

به نظر می رسد تنها با شبکه های اجتماعی و تلگرام نمی شود عملکرد دولت را به مردم منتقل کرد. برای اینکه مردم در دور بعد نیز به دکتر روحانی رأی بدهند شور و هیجان لازم است، برای موفقیت در انتخابات دولت و حامیان دولت چه اقداماتی را باید انجام دهند تا مردم از عملکرد مثبت دولت مطلع شوند؟

- منافع ملی ایجاب می کند که تمام توان خود را برای روشنگری مردم و رساندن واقعیت ها به مردم به کار بگیریم. من بسیار خوش بین هستم، به این دلیل که معمولاً فضای انتخاباتی، هرچه به انتخابات نزدیک می شود شور هیجان خودش را نشان می دهد، کنکاش ها و دقت نظرها در آن زمان بیشتر می شود. الان با توجه به فضای موجود مردم بیشتر به فکر حل مشکلات شخصی خودشان هستند، اما مطمئن هستم که هر چه به انتخابات نزدیک شویم این حساسیت ها بالا می رود و آقای روحانی در دور دوم نسبت به دور اول با رأی بالاتری انتخاب خواهد شد.

 به نظر شما، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر انتخابات پیش روی ریاست جمهوری ایران تأثیر خواهد داشت؟

- بله، قطعاً تأثیرگذار خواهد بود. نگرانی بزرگ من از پیروزی جمهوری خواهان است. اگر ترامپ بر مسند ریاست جمهوری بنشیند نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای جهان سوم ضرر خواهند کرد. لذا یکی از نقاط تعیین کننده برای آینده کشور در آبان ماه سال جاری و در آمریکا رقم خواهد خورد. 

 ممکن است با پیروزی احتمالی ترامپ، در آرایش جریان های سیاسی کشور تغییر ایجاد شود و گزینه ای به جز روحانی برای مواجه با ترامپ در نظر گرفته شود؟

-چه آقای ترامپ و چه خانم کلینتون رأی بیاورد جمع بندی ما این است برای نجات کشور باید ریاست جمهوری آقای روحانی ادامه داشته باشد تا کارهای نیمه تمام را به اتمام برساند. به خصوص برجام را به نقطه مشخصی برساند، اما همان طور که اشاره کردم انتخاب خانم کلینتون زمینه های مساعدتری برای کشور فراهم می کند و برعکس جریان ترامپ کمک کننده یکسری جریان های تند و با تقابل با معادلات بین المللی خواهد بود.

برداشت من این است که برخی جریان های تند داخلی و افراطی تمایل دارند که ترامپ رأی بیاورد.همان طور که چین و روسیه هم چنین تمایلی را دارند چرا که رأی آوردن ترامپ را تضعیف جریان غرب تلقی می کنند و ضمن اینکه احساس می کنند تئوریزه کردن حرکت های غیر آشتی جویانه و تقابل در مقابل تعامل است. فکر می کنند با آمدن ترامپ دیدگاه های تقابل بر تعامل ترجیح داده می شود و می دانیم که نان خیلی از افراد در دعوا و تقابل است.

هنوز جریان مقابل دولت از چهره ای برای رقابت با آقای روحانی رونمایی نکرده اند، آیا می شود گفت که آنان هنوز چهره ای را برای رقابت با دکتر روحانی ندارند؟

- فکر می کنم جریان اصولگرایان دچار قحط الرجال در این زمینه است، چهره ای که نسبتاً مطلوب افکار عمومی، صاحب نظران و همچنین رئوس جریان اصول گرا باشد، ندارند. به خصوص آقای احمدی نژاد به شدت مورد مخالفت بسیاری از چهره های سرشناس اصول گراست. حتی در داخل شورای نگهبان هم بسیاری بر این باور هستند که بر اساس شاخص های موجود، وی تأیید صلاحیت نخواهد شد. 

از احمدی نژاد که عبور کنیم، روی هیچ کدام از افراد دیگر وحدت نظر وجود ندارد. پیش بینی بنده این است که شاید جریان مقابل به تکثر کاندیداها فکر کند؛ به این ترتیب که در مقابل روحانی، تعداد زیادی کاندیدا مطرح شود و همه از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و به این ترتیب انتخابات ریاست جمهوری را به دور دوم بکشند تا در دور دوم شانسی را برای یکی از کاندیدها جست وجو کنند.

 چقدر احتمال دارد که برخی اصولگراها از شخص آقای روحانی حمایت کنند؟

این فرضیه همین الان وجود دارد. برخی از اصولگراها بر این باور هستند که بهترین گزینه موجود آقای روحانی است؛ به خصوص اصولگرایانی که در مسائل اقتصادی صاحب نظر هستند؛ افرادی مانند آقای عسگراولادی و چهره های اصولگرای اتاق بازرگانی مثل آقای میرمحمدصادقی براین باور هستند که تنها چهره ای که می تواند کشور را از این تلاطم خارج کند، روحانی است. در میان روحانیون اصولگرا نیز حامیان روحانی فراوانند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۳۰
1
1
از این کودک نوپاهای شر و بد قلق هم هست
توی همین سن کمش انرژی هسته رو نابود کرد.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین