آفتابنیوز : وقتی اعضای گروه برنامهریزی هستهای ناتو گرد هم میآیند، تمهیداتی اتخاذ میشود که درخور حراست از محرمانهترین دادهها یعنی «اطلاعات فوق سری جهانی» است. حتی وزرای دفاع کشورهای همپیمان ملزم هستند تا گوشیهای همراه خود را پیش از ورود به اتاق مذاکره که در فضای تنگ و بیپنجره مقر ناتو واقع در بروکسل صورت میگیرد، تحویل دهند. گذشته از وزیران، تنها چند رایزن حق شرکت در نشست را دارند.
به گزارش آفتابنیوز به نقل از جامعهفردا، یکی از اعضای دائمی، وصفی محترمانه از فضای حاکم بر نشستهای هستهای به دست میدهد. به گفته وی محل نشست به «فضای داخلی یک کلیسا» میماند؛ نه هیچ صمیمیتی در کار است و نه میتوان بساط شوخی و خنده راه انداخت. یکی دیگر از مقامات نظامی میگوید: «ابراز برائت از کاربرد تسلیحات هستهای در کانون توجه قرار دارد، اگر بخواهیم با کلمات شرحش دهیم، جام مقدسِ همپیمانی حرف اول را میزند. همه حاضرین با چهرههای سرسخت، شق و رق مینشینند و گوش میسپرند.»
چهار هفته قبل نیز وقتی اعضا گرد هم آمدند تا با دقت به اظهارات ازپیشآماده جیمز ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده گوش دهند، همین فضا حاکم بود. ماتیس پیشتر موضوعات سخنرانی خود را در نشست به واسطه سازمانهای اطلاعاتی در اختیار اعضای همپیمان گذاشته بود – و برشماری همان موضوعات کافی بود تا ثابت کند این نشست از حساسیت ویژهای برخوردار است. طبق شواهدی که توسط سازمان اطلاعاتی ایالات متحده گرد آمده، روسیه به صورت مخفیانه درصدد مجهز شدن به موشکهای بالیستیک میانبرد دارای کلاهک هستهای است.
اظهاراتی که ماتیس در طول این نشست از سوی حاضرین دریافت کرد، به موضوعی مربوط میشد که ایالات متحده طی چند سال گذشته نگرانیهایی پیرامون آن داشته است. مدتی واشنگتن بر این باور بود که روسیه پیمان منع استفاده از موشکهای میانبرد اتمی (پیمانی موسوم به INF) را نقض کرده است. آمریکا معتقد است به میانجی تصاویر هوایی میتواند برای نخستین بار ثابت کند مسکو نوع جدیدی موشک زمینی – موشک کروز دارای کلاهک هستهای با عنوان SSC-8- ساخته و در پی گسترش آن است. واشنگتن مدعی است دستکم شاهد دو واحد عملیاتی بوده که در آن از موشکهای کروز استفاده شده است.
اگر اطلاعاتی که در دست ایالات متحده است به اثبات برسند، در این صورت یکی از ستونهای امنیت اروپا یعنی پیمان INF دستخوش تندباد سهمگینی خواهد شد. این پیمان 30 سال پیش به امضای مشترک رهبر اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف، و رئیسجمهور ایالات متحده در آن زمان، یعنی رونالد ریگان رسید که نابودی همه سیستمهای پرتاب زمینی دارای کلاهک هستهای و با بُرد بین 500 تا 5000 کیلومتر را خواستار بود. به ضرب یک کاغذ و قلم، یک دسته جنگافزار تمام و کمال محو و نابود شدند. بدینترتیب سنگبنای خلع سلاحهای اتمی گذاشته شد.
از همان سال 2016، همپیمانان طی اجلاس ناتو در ورشو، از روسیه درخواست کردند تا "برقراری پیمان INF را از رهگذر اعلام پایبندی همهجانبه و اثباتپذیر خود تحکیم نماید.” تنها طی یک سال پس از آن، آمریکا صبر و قرارش را از دست داد؛ بهطوریکه مقامات آمریکایی دیگر درخواستهای مکتوب را مکفی نمیبینند.
اقدامات تنبیهی قابل قبول
حالا واشنگتن با متحدین خود اتمام حجت کرده و پیشنهادی قطعی به آنها عرضه کرده است: ماتیس ضمن نشست فوق سری اخیر در بروکسل اعلام کرد در اجلاس همپیمانان که در تابستان 2018 برگزار خواهد شد، کشورهای عضو ناتو ملزم هستند به اینکه موضع مشترکی بیابند تا روسها را به اطاعت مجدد از پیمان INF وادارند و در صورت لزوم به جبر متمسک شوند. ماتیس تهدید کرده اگر اعضای ناتو نتوانند به توافقی برای اتخاذ دستهای تمهیدات از جمله اقدامات تنبیهی دست یابند، در این صورت احتمالا ایالات متحده به تنهایی پیشگام خواهد شد. یکی از مقامات دیپلمات در ناتو گفته: «ایالات متحده، زیر دست کاخ سفیدی افتاده که دونالد ترامپ ادارهاش میکند. از این واقعیت چیزی به ذهن میرسد که هیچ احدی خوش ندارد به آن فکر کند.»
اما همه اعضای ناتو موافق نیستند که شواهد کافی برای اثبات نقض پیمان از سوی روسیه در دسترس باشد. مقامات آمریکایی جهت حفظ منابع و روشهای خود از اعلام همه جزئیات، حتی به نزدیکترین همپیمانان خود امتناع کردند. به نقل از ریموندز کاروبلیس، وزیر دفاع لیتوانی در گفتوگو با اشپیگل، ماتیس ضمن این نشست یادآوری کرده سایر دولتهای عضو ناتو نیز به اطلاعاتی امنیتی دست یافتهاند که پیشرفتهای تسلیحاتی روسیه را تصدیق میکنند. به گفته کاروبلیس: «توسعه موشکهای میانبرد توسط روسیه که به معنی نقض پیمان منع استفاده از این جنگافزارهاست، به تأیید منابع امنیتی کشورهای همپیمان نیز رسیده است.»
یکی از منابع خبری در برلین میگوید، دولت آلمان ادعای سرویس اطلاعاتی آمریکا را موثق میداند؛ اما معتقد است هنوز اثبات نهایی صورت نگرفته است. وزیر دفاع آلمان، اورزولا فُن درلاین، بر این باور است که: «ما هر گونه نشانه را که بر نقض احتمالی دلالت داشته باشد، بسیار جدی میگیریم.» همچنین وی یادآوری میکند پیش از هر چیز روسیه موظف است «ضمن گفتوگو با ایالات متحده و کشورهای ناتو، تردیدهایی را که پیرامون پایبندیاش به پیمان INF درز کرده، برطرف کند.»
برلین طی نشستی که به درخواست کمیسیون ویژه بررسی –یا سازمان نظارت بر مسائل احتمالی مربوط به پایبندی همپیمانان- در نیمه دسامبر همان سال برگزار شد، قویا ابراز امیدواری کرده و خوشبینی خود را اعلام نموده است. اما هنوز مشخص نیست که مقامات روسی حتی بخواهند به اتهام نقض پیمان، واکنشی نشان دهند. بااینهمه سلسله نشستهای نخست این کمیسیون هنوز نتیجهای به بار نیاورده است. زمان زیادی برد تا آشکار شود چرا ایالات متحده در فراهم آوردن اسناد کافی برای اتهام نقض پیمان، با دشواریهای زیادی دست و پنجه نرم کرد. تماسهای تلفنی شنودشده، وگزارش تراکنشهای مالی کفایت میکنند تا اثبات کنند روسیه در راه فنآوریهای موشکی جدیدی سرمایهگذاری میکند.؛ اما طبق پیمان مزبور، صرفِ توسعه موشکهای میانبرد یا موشکهای بالیستیک، تخطی به شمار نمیرود.
اعمال فشار یا انجام مذاکره؟
بر همه معلوم است که روسها یک سیستم پرتاب موشک دریایی راهاندازی کردند و آن را در خشکی آزمودند. براساس پیمان INF در صورتیکه موشکهای مورد آزمایش تا بیش از 500کیلومتر برد داشته باشند، چنین اقدامی نقض پیمان قلمداد میشود و غیرقانونی خواهد بود. اما این ادعایی است که از سوی ایالات متحده بیان شده و واجد اطلاعاتی است که اتهام وارده را پشتیبانی میکند. برای نمونه ایالات متحده بر اساس تصویربرداری ماهوارهای معتقد است، ابعاد موشکهای دارای کلاهک هستهای جدید را میتواند تخمین بزند. از گذشته قاعده بدین قرار بوده که: هر چه موشکهای کروز برای مدت بیشتری به کار گرفته شوند، مسافت بیشتری را طی خواهند کرد.
حتی در صورتیکه اهمیت پیشرفت جدید موشکی برای ناتو مبهم بماند، دولتهای عضو ناتو در این ادعا توافق دارند که در هر صورت این اقدام به معنی نقض اعتماد به پیمان موردبحث است. بدینترتیب همپیمانان چه واکنشی باید نشان دهند؟ باید به روسیه فشار وارد کنند یا با او وارد مذاکره شوند؟
تا چند ماه این دعاوی به شکل نامکتوب بین دولتهای عضو ناتو میچرخید. از سوی کشورهای عضو ناتو بیش از سی واکنش مختلف به ادعای نقض احتمالی پیمان توسط روسیه برانگیخته شد. این واکنشها در اغلب موارد خطر را در وضعیت متوسط تخمین زدهاند و از این رو به آن چراغ سبز نشان دادهاند، حالآنکه غالب واکنشها این خطر را میانهحال وصف کردهاند. در میان دسته اخیر میتوان شاهد واکنشهایی بود که ادعا دارند شاید اقدامات موردبحث به منظور ارتقای آمادگی دفاعی صورت گرفته، چنانکه بمبهای مجهز به کلاهک هستهای B-2 یا سیستمهای روزآمد پدافند موشکی ناتو برای همین هدف هستند. اما در پایان میتوان واکنشهایی یافت که وضعیت را خطرناک توصیف کردهاند. در میان آنها سناریوهای ناخوشایندی وجود دارند که پیشبینی میکنند، این اقدامات برای کل اروپا خطرآفرین خواهد بود.
یکی از موارد به گسترش موشکهای میانبرد توسط ایالات متحده مربوط میشود. موشکهایی که به منظور منع روسیه از توسعهدادن به موشکهای میانبرد طراحی میشوند باید در اروپا نگهداری شوند. در زمان جنگ سرد نیز رسم بر همین بود. یکی از رایزنان در بروکسل خطاب به ماتیس گفته لازم است یک توافق مشترک صورت گیرد تا با تأیید نقض پیمان از سوی روسیه، به تخمین مخارج نظامی صورتگرفته بپردازد. چنین چیزی میتواند به معنی آغاز دوران تازهای از رقابتهای نظامی و تسلیحاتی باشد.
به علاوه، عملکردهای این چنین، بازگشت به دوران جنگ سرد را به ذهن متبادر میکنند. در آن دوران زمانیکه پیمان منع استفاده از موشکهای میانبرد یعنی NFI به امضای طرفین رسید، این معاهده نشانه آشکاری شد بر این واقعیت که مقابله و درگیری میان شرق و غرب به پایان رسیده است. در آن زمان، این معاهده تنها میتوانست بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی صورت گیرد، اما درعین حال این هدف را نیز در نظر داشت که از تمام کشورهای اروپایی حمایت به عمل آورد و ضامن امنیت آنها باشد. معاهدهای که بدین مقصود در سال 1987 به امضا رسید، تصمیمی دو منظوره بود که از سوی کشورهای عضو ناتو اتخاذ شد. این تصمیم از یکسو بر آن بود که به گسترش موشکهای SS-20 ساخت شوروی، Pershing II مستقر در غرب، و سایر موشکهای کروز در اروپا واکنش نشان دهد، و از طرف دیگر عزم داشت تا به اتحاد جماهیر شوروری پیشنهاد مذاکره برای امحای کل این دسته از جنگافزارها را بدهد.
اگر مقامات ایالات متحده ملاحظاتی جدی پیرامون استقرار موشکهای میانبرد در اروپا داشته باشند، در اینصورت آلمان در موقعیت بسیار دشواری قرار خواهد گرفت. در اوایل دهه 1980 صدهاهزار نفر در خیابانها راهپیماییهای گستردهای دراعلام مخالفت با تصمیم دومنظوره به راه انداختند و عاقبت کار به جایی رسید که هلموت هاینریش والدمار اشمیت، صدراعظم آلمان در آن زمان از سمت خود کناره گرفت. چون تجدید تسلیحات هستهای ممکن بود بیشتر از وضعیت امروز جامعه آلمان را دستخوش تقسیمات و تفرقههای اجتماعی کند.
خودبازداری غیرضروری
ممکن است ایالات متحده و کشورهای اروپای شرقی به تبادل نظر بر سر اقدامات بازدارنده در برابر روسیه ادامه دهند، اما انگیزههای روسیه همچنان در ابهام باقی خواهند ماند. مقامات افراطگرای ایالات متحده بر این ادعا هستند که مسکو با دستههای نظامی، خود را برای یک حمله احتمالی از سوی کشورهای حوزه بالتیک آماده میکند. به علاوه موشکهای SSC-8 قادر خواهند بود مانع حمایت انگلیس، آلمان، یا فرانسه از متحدین لیتوانیایی یا لاتویایی شود. پائول سلوا، نائب رئیس ستاد مشترک ارتش، این نظریه را رد میکند. او بعید میداند که مسکو با موشکهای SSC-8 «به دنبال هیچ منفعتی در اروپا باشد.»
گفته میشود روسیه از سال 2005 بارها از واشنگتن درخواست کرده تا ضمن توافقی مشترک از پیمان منع استفاده از موشکهای میانبرد چشمپوشی کند. ادعای آنها از این قرار بوده: این پیمان تنها به دو ابرقدرت سابق محدود میشود و همسایگان نزدیک روسیه، مثل چین و پاکستان را دربرنمیگیرد. پاسخ مقامات آمریکایی به این درخواست همیشه «خیر» بوده است.
بااینوجود عدهای از چهرههای واشنگتن پیمان INF را معاهدهای غیرضروری برای منع خود از اقدامات تسلیحاتی میدانند. منتقدینجمهوریخواه روسیه، مثل تام کاتن که یک سناتور جنگطلب است، یا مایک راجرز، نماینده سابق، صراحتا اظهار عقیده کردهاند که تجدید تسلیحات هستهای برای امنیت ایالات متحده و صنایع دفاعی آن ثمربخش خواهد بود. به زعم ایشان، پیمان NFI یک مانع قلمداد میشود و توانایی گسترش تسلیحات جدید برای مواجهه با «حمله بیمقدمه جهانی» را از میان میبرد، در صورتیکه گسترش جنگافزارها این توانایی را به واشنگتن میبخشد که تنها در کمتر از یک ساعت به هر حملهای در هر گوشه از جهان واکنش نشان دهد. آنچه تداوم این پیمان را توجیه میکند، آن است که پیمان مزبور میتواند امکان مبارزه با تروریسم جهانی را برای ارتش آمریکا فراهم آورد. این در حالی است که موشکهای کروز در فهرست مطالبات قرار دارند. از اینرو رقابت تسلیحاتی با چین یکی از احتمالات خواهد بود. هری هریس، فرمانده عالیرتبه نیروی دریایی ارتش ایالات متحده در حوزه اقیانوس آرام در ماه آوریل بیان داشت که گرچه با خلع سلاح جنگافزارهای هستهای موافق است، درعین حال باور دارد که پیمان INF «مسئلهساز» است؛ زیرا«توانایی ما برای مقابله با موشکهای کروز و موشکهای زمینی چین و کشورهای نظیر آن را تضعیف میکند.»
کنگره بودجه صنایع دفاعی در سال 2018 را به مبلغ قابل ملاحظه 58میلیون دلار رسانده تا این نهاد به گسترش موشکهای زمینی کروز اقدام کند. گرچه این اقدام به معنی تخطی از پیمان INF نیست، اما میتواند نخستین گام در آن جهت باشد.
ملاحظات احتیاطی
اما واشنگتن در قدم اول باید نظر مساعد کشورهای متحد خود را جلب کند. مؤسسه سرمایهگذاری آمریکا، که یک اتاق فکر نومحافظهکار است، اخیرا از دولت ایالات متحده خواسته «دیپلماسی عمومی» خود را بهبود ببخشد. به گفته مقامات این مؤسسه لازم است «اقدامات، تهدیدها و عملکردهای روسیه که ناقض INF است» روشن شوند تا از رهگذر آن «حمایت سیاسی و عمومی» که برای تجدید تسلیحات به انضمام موشکهای کروز ضرورت دارند، فراهم آید.
اما همپیمانان چرا باید پیرامون موضوع جنگافزارهای هستهای به ترامپ که خلقوخوی متلونی دارد اعتماد کنند؟ چه بسا یک حامیجمهوریخواه مثل تام کروکر بیم آن را دارد که رئیسجمهور ایالات متحده بانی جنگ سوم جهانی باشد. حتی صرفنظر از ترامپ، دیپلماسی هستهای، فاجعهآفرین خواهد بود. جیمی کارتر یک بار کوشیده بود مقامات اروپایی را به ضرورت تصمیم آمریکا مبنی بر تولید جنگافزارهای هستهای قانع نماید، وی خواستار آن بود که همه را علیه واشنگتن بشوراند.
اما این موضوع، مسائل بسیاری را در پی میآورد که رفع آنها اساسا ناممکن است. برای مثال اگر مقامات اروپایی با راهاندازی سلاحهای میانبرد موافق هستند، آیا بر سر اینکه چه زمانی اهداف این جنگافزارها تعیین شوند و در چه موقعیتی به کار گرفته شوند، نیز به توافق خواهند رسید؟ اصلا دقیقا چه کسی درباره کاربرد این تسلیحات تصمیم اتخاذ میکند؟
نویسندگان: ماتیاس گباور، کریستف شولت، کلاوس ویگرف