کد خبر: ۵۷۴۳۶۴
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۶

چرا ایران، ژاپن نشد؟

در این مطلب آمده است: زمانی یکی از مسوولان ارشد کشور گفته بود که ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست.
آفتاب‌‌نیوز :
روزنامه سیمای شهر در ستون سرمقاله امروز سه شنبه 23 بهمن مطلبی را با عنوان' چرا ایران، ژاپن نشد؟' به قلم مجتبی لشکر بلوکی منتشر کرد.

در این مطلب آمده است: زمانی یکی از مسوولان ارشد کشور گفته بود که ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست.

الف: بیش از صد سال است که ما ایرانی ها خود را با ژاپن مقایسه می کنیم، حدود 110سال پیش، ناصر الملک، که در دوران قاجار چند سالی هم نایب السلطنه بود، جایی گفته: راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و امروز برای سرمشق ملل غافل و خواب آلوده هیچ نمونه ای بهتر از ژاپن نیست. اما چه شد که ژاپن، ژاپن شد و ایران، ایران ماند!؟

باید اعتراف کرد که نمی شود، به این مساله به سادگی پاسخ داد. یکی از روش ها توجه به تفاوت هاست. تفاوت های رفتاری، تفاوت های جغرافیایی و یا تفاوت های نهادی. در این فرصت کوتاه فقط به سه تفاوت اشاره می کنم و شما را به تامل فرامی خوانم.

.1ژاپنی ها خیلی شیک و مجلسی حاضر خوابند ! معروف است که ژاپنی ها اصلانمی خوابند. خودشان هم خیلی به این مساله اعتقاد دارند. ولی اگر چند وقتی را در ژاپن بگذرانید، مداوماً با آدم هایی روبه رو می شوید که در ایستگاه مترو، روی نیمکت های خیابان و ... خیلی شیک و مجلسی خوابیده اند. یکی از اساتید مطالعات ژاپن می گوید: ژاپنی ها حاضر خوابی می کنند! (خواب در حضور دیگران.) ژاپنی ها بعد از جنگ، روزانه بیش از چهارده ساعت کار می کردند، تا کشورشان را از نو بسارند. متوسط ساعات کار ژاپنی ها در سال 1983از تمامی کشورها بیشتر گزارش شده است؛ یعنی 2152ساعت که نسبت به کشور بعدی؛ یعنی آمریکا، 254ساعت بیشتر است. از خودمان صادقانه بپرسیم ما در روز چند ساعت کار مفید می کنیم؟

.2ژاپنی ها از اویاتوئی گائیکوکوجین استفاده کردند!! یکی از اقدامات فوق العاده ژاپنی ها، استفاده از مشاوران بین المللی بود. آمار این مشاوران حیرت انگیز است: بین 1868 تا 2690 ، 1889مشاور بین المللی (یا به قول ژاپنی ها اویاتوئی گائیکوکوجین) در همه زمینه ها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی از کشورهای مختلف دنیا دعوت شدند: 1127بریتانیایی، 414آمریکایی،333فرانسوی، 250چینی، 215آلمانی و 99هلندی. ایده مدیریت کیفیت جامع متعلق به یک آمریکایی بود اما در ژاپن به ثمر نشست و خود را در کیفیت بی نظیر سونی و تویوتا نشان داد.

هنوز که هنوز است، بهره کشی (عمدا کلمه بهره کشی را استفاده کرده ام) ژاپن از خارجی ها ادامه دارد، نه تنها در کسوت مشاور که بسیاری از مدیران ارشد شرکت های معروف ژاپنی، خارجی بودند و یا هستند: یک فرانسوی، رییس نیسان است، مزدا از سال 1996تا 2003مدیران عامل غیر ژاپنی داشته است. آلبرت کریچمن مدیر عامل گروه میتسوبیـی فوسو است و ....برای اینکه اهمیت این نکته را بیشتر درک کنیم باید توجه کنیم که ژاپن در همه این صنایع، در جهان پیش رو است مانند اینکه ما برویم برای صنعت فرش از چین، برای کشت و فرآوری زعفران از اسپانیا و برای تولید پسته از کانادا مدیر بیاوریم!

.3ژاپنی ها تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را می فهمند! در این کشور هیچ بهانه ای برای تاخیر پذیرفته نیست. نه تنها انسان ها که تمام سسیستم ها نیز به وقت حساسند. مثلا قطارهای متروی توکیو در روزهای عادی هر دو دقیقه یک بار راه می افتند. نکته جالب اینجاست که اگر هر روز در ساعت خاصی سوار مترو شوید، مسافران تقریبا همان ها هستند که هر روز می بینید! جالب اینجاست بدانید متروی ژاپن در صورت تاخیر برگه ای به مسافران می دهد تا رییس شان بداند که عذرشان موجه است. در این کاغذ، نام قطار و مدت زمان تاخیر به دقت نوشته شده. مقایسه کنید با قرارهای کاری ما؛ ساعت 3 قرار می گذاریم، 3:15اعضا حاضر می شوند. تا 3:25 راجع به حواشی صحبت می کنیم. 3:30دنبال دستور کار می گردیم، 3:40یک نفر به خاطر جواب دادن به تلفن همراه جلسه را ترک می کند و 3:45جلسه را ادامه می دهیم و جلسه با 40دقیقه تاخیر به پایان می رسد و کار بعدی ما 45دقیقه دیرتر آغاز می شود.

ایران قرار نیست ژاپن شود، هر کشوری مختصات یگانه خود را دارد، تاریخ، جغرافیا، باورها و ارزش ها و عادت ها.

بنابراین کپی برداری یک اشتباه استراتژیک است، اما الهام گرفتن و یادگیری فعالانه توصیه شدنی است.اشتباه بزرگی است که بخواهیم همان راهی را برویم که ژاپن رفت،اما می توانیم به تفاوت هابنگریم و بیاموزیم برای توسعه نیازمند آنیم که تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را بفهمیم، ضمن استفاده از تمام پتانسیل های داخلی، هیچ ابایی برای بکارگیری زبده ترین مدیران و مشاوران بین المللی نداشته باشیم و کار کنیم؛ منضبط، خستگی ناپذیر و با وجدان. اولی و سومی را باید از دبستان آغاز کرد و دومی را مدیران شجاع و چارچوب شکن باید ترویج کنند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین