کد خبر: ۵۸۱۳۲۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۸

ایران یکی از افسرده‌ترین جوامع در دنیا| چرا شاد نباشیم؟

شادی یکی از ضرورت های جامعه است که نبودش پویایی را از مردم می گیرد و رکود و خمودگی را جایگزین می سازد. برای پیشگیری از این اتفاق چه باید کرد؟ آیا وقت آن نرسیده که شادی را به عنوان حق و نیاز جامعه به رسمیت شناخته و بسترهایش را فراهم کنیم؟
آفتاب‌‌نیوز :
«سعید نمکی» وزیر بهداشت، به تازگی در سخنانی، ایران را یکی از افسرده ترین جوامع در دنیا دانسته است.

نمکی 26 اسفندماه، در آیین افتتاح و آغاز عملیات اجرایی 47 پروژه بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، با تاکید بر ضرورت انجام اقدام هایی برای پیشگیری از روان پریشی در مردم، این مهم را یکی از اصلی ترین رسالت های رسانه ها دانسته و گفته است: باید به کمک رسانه ها و صدا و سیما در جامعه غم زدایی و نشاط افزایی کنیم .

این سخنان وزیر بهداشت نشان از اهمیت رواج شادی و نشاط در جامعه ایران دارد. سال ها است که کارشناسان و روانشناسان از لزوم شاد ساختن جامعه برای کاهش آسیب های روانی سخن می گویند. با این حال گویی مسوولان و دست اندرکاران همچنان نیازی به فراهم ساختن بسترهای شادی برای مردم نمی بینند.

این در حالی است که شادی نه تنها حق تک تک شهروندان جامعه محسوب می شود، بلکه نیازی برای سلامت فردی و جمعی و اقتضای حرکت رو به جلوی کشور در مسیر توسعه است.

به عبارتی دیگر، شادی و نشاط یکی از ضرورت های جامعه است که می تواند به پویایی و سرزندگی آن منجر شود و با ایجاد خلاقیت و انگیزه در میان افراد به پیشرفت جامعه کمک رساند.

این روزها اما آمارها و گزارش های خوبی از وضعیت شادی و نشاط در جامعه ایران به گوش نمی رسد و طبق آمارهای جهانی ایران در میان کشورهای جهان رتبه قابل قبولی در شادی و نشاط ندارد. 

در همین حال، در آموزه های اخلاقی، دینی و ملی ما همواره بر اهمیت شادی و نشاط تاکید شده است. در قرآن کریم، مفهوم شادی بارها با الفاظی مانند «فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، یفرح، فرحون و فرحین» آمده است.

خداوند در آیه ی 58 سوره ی «یونس» می فرماید: بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده‏اند بهتر است.(قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ)

در حکمت 188 «نهج البلاغه» از حضرت علی (ع) نقل شده است: این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب کنید.

در کنار فرهنگ دینی ما، فرهنگ کهن ایران زمین هم سرشار از نمادهای شادی و نشاط است که جشن های باستانی نوروز و مهرگان و آیین هایی چون یلدا از جمله این نمادهای شادی آفرینند. 

حال پرسش اینجا است که با وجود تمام ظرفیت های مذهبی و فرهنگی در ایران، چرا جامعه ایران گرایش بیشتری به غم دارد و برای ایجاد شادی های تلاش چشمگیری نمی کند؟

چرا این تصور غلط در میان برخی مسوولان وجود دارد که تزریق شادی و نشاط در جامعه ممکن است به هرج و مرج منتهی شود؟

در ادامه «سید حسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، «مجید ابهری» پژوهشگر، رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی و «محمد نیک نژاد» کارشناس آموزش و پرورش، در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا، به این سوالات و ابهامات پاسخ می دهند.

** ضرورت شادی و نشاط در جامعه 

برای پی بردن به نقش حیاتی شادی در یک جامعه همین بس که بگوییم نبود شادی در یک جامعه افسردگی و خمودگی عمومی را به دنبال خواهد داشت و این موضوع آتشی است که با افتادن به خرمن یک جامعه، می تواند زیربناهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن را با تزلزل رو به رو سازد.

اگر شادی، نشاط و پویایی در میان افراد یک جامعه وجود نداشته باشد، انسان به عنوان سرمایه اجتماعی ظرفیت و کارایی چندانی برای تعالی و پیشرفت جامعه ندارد و نخواهد توانست به ایفای نقش موثر در جامعه ای که در آن زندگی می کند، بپردازد.

ابهری در خصوص اهمیت شادی برای انسان می گوید: ضرورت شادی در جامعه مانند ضرورت هوا است؛ زیرا انسان ها بعد از خستگی یا کار روزانه یا تحصیل، نیازمند نشاط و شادی هستند.

موسوی چلک نیز شادی را حق انسان و جزو لاینفک زندگی اجتماعی او می داند و در همین ارتباط معتقد است: شادی حق ما است؛ شادی هم حق فردی و هم خواست جمعی است. اگر مروری بر رفتار نیاکانمان داشته باشیم، خواهیم دید که آنها از هر بهانه ای برای ایجاد شادی و نشاط استفاده می کردند؛ زیرا این موضوع را به خوبی درک کرده بودند که فقط با شادی و نشاط است که می توانند خستگی ناشی از کارهای سخت و جسمی را تحمل و مدیریت کنند.

** تعارضی میان دین و شادی وجود ندارد

شادی حق ما است؛ اما دانستن اینکه انسان به فراخور زندگی انسانی در یک محیط اجتماعی، حق بهره برداری از چه نوع شادی را دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

شادی باید بتواند ضمن ایجاد سرزندگی، پویایی و کارایی در افراد، آنها را از دایره ی انسانیت خارج نسازد و بر حقوق دیگر افراد جامعه ضربه وارد نکند؛ چنین شادی و نشاطی هم در فرهنگ اسلامی و هم در فرهنگ ایرانی ما پیش بینی شده است. هرچند برخی طوری وانمود می کنند که میان شادی کردن و ارزش های دینی تضاد وجود دارد. 

ابهری در این زمینه معتقد است: بعضی ها می خواهند به گونه ای نشان دهند که دین اسلام مخالف با شادی و نشاط است؛ در حالی که باورهای دینی ما با شادی مجاز سازگارند.

در همین زمینه موسوی چلک نیز اظهار داشت: دین مبین اسلام تکیه مستقیمی بر شادی دارد و شاد کردن انسان ها را عبادت به حساب می آورد.

** جامعه ایران؛ جامعه ای که شاد نیست

با وجود تاکید فراوانِ فرهنگ دینی و ملی ما بر اهمیت شادی در جامعه، بر اساس آمارها و آنگونه که در برخورد با افراد می توان درک کرد، وضعیت شادی و نشاط در جامعه به هیچ وجه مطلوب نیست.

اگر چه مشکل های ناشی از زندگی مدرن و صنعتی، موضوعی است که نمی توان از آن به عنوان مولفه ای که زندگی را برای انسان در سراسر جهان دشوار ساخته، چشم پوشید، اما به نظر می رسد برخی چالش های داخلی مانند انواع ناکامی ها، گرانی، تورم، بیکاری، چالش های اقتصادی و گاهی سیاسی، به نبود احساس جمعی، کمرنگ شدن تعلق های اجتماعی و نبود امید در جامعه ایران دامن زده و بر سختی های ناشی از زندگی مدرن بار شده است.

به گفته مجید ابهری اکنون در جامعه ما افراد افسرده بیشتر به دلیل مشکل های اقتصادی یا درگیری های زندگی ناشی از این مشکل ها دچار افسردگی شده اند.

این جامعه شناس در این ارتباط باور دارد: اگر مشکل های ناشی از جنگ، گرانی و تورم که در سال های گذشته گریبانگیر مردم بوده است از جامعه کاسته شود طبیعی است که شادی و نشاط نیز در جامعه افزایش می یابد.

ابهری در خصوص عواقب گسترش افسردگی در جامعه هشدار می دهد: در صورت ادامه این وضعیت در آینده با جامعه ای افسرده رو به رو خواهیم بود؛ افسردگی نیز باعث کاهش کارایی فکری و جسمی می شود.

به باور ابهری اختلال تصمیم گیری، مشکل های جنسی، مشکل های تغذیه و فرایندهای منفی دیگر جسمی و روحی از عوارض افسردگی هستند که می توانند دامن گیر جامعه شوند و در صورت ادامه برخی روندهای مخرب از جمله گرانی و تورم این مشکل ها به طور مضاعف افزایش خواهند یافت.

** وقتی غم فرهنگ سازی می شود اما شادی نه

در کنار چالش هایی که ناخودآگاه جامعه ایران را به جامعه ای غمگین تبدیل کرده است، به اعتقاد کارشناسان نکته مهمی نیز وجود دارد که شاد نبودن را به جامعه ایران تحمیل و تزریق کرده است و آن این است که بر خلاف غم، شادی در جامعه ایران فرهنگ سازی نشده است.

درهمین چارچوب رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با ابراز تاسف نسبت به اینکه «در کشور ما شادی و غم نیز دولتی شده اند»، گفت: در حالی که در هیچ کشوری به اندازه ایران بهانه برای شادی و نشاط وجود ندارد، در جامعه ما فرهنگ شادی هنوز تعریف نشده است؛ تا جایی که گاهی اوقات شادی در جشن ها و اعیاد ما شباهت عجیبی به عزاداری پیدا کرده است و این فرایند به دلیل تعریف نشدن شادی و ابزار شادی است.

وی با تاکید بر اهمیتی که دین اسلام به شادی می دهد، افزود: مکتب مبین اسلام نمی تواند با شادی مخالف باشد؛ اگر اشتباهی رخ داده است به دلیل تعریف نشدن چارچوب های شادی و ابزارهای آن از سوی برخی کارگزاران و متولیان این امر در کشور است.

به اعتقاد موسوی چلک ما برای مراسم های عزاداری همواره برنامه ریزی داریم و ستاد تشکیل می دهیم اما در خصوص جشن ها و شادی ها، بیشتر دیده شده که این برنامه ریزی وجود ندارد.

اگر چه به تاکید رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، آیین های دعا و عزاداری ما مانند مراسم اعتکاف یا شب قدر که در آنها خداوند خود را عبادت می کنیم نیز در جامعه می توانند احساس همبستگی و پویایی ایجاد کند.

موسوی چلک در ادامه، فرهنگ سازی برای شادی را فقط وظیفه دولت و کارگزاران دولتی ندانست و نقش مردم و بخش های غیر دولتی را نیز در این امر بی بدیل توصیف کرد.

وی در این زمینه خاطر نشان کرد: باید اجازه دهیم، نقش مردم و بخش غیر دولتی در ایجاد پویایی در جامعه به مراتب بیشتر از دولت باشد. دولت نه باید به طور کامل این فضا را به احاطه خود در آورد و نه می تواند خود به تنهایی شادی را مدیریت و به پویایی جامعه کمک کند.

در همین زمینه مجید ابهری پژوهشگر و جامعه شناس نیز بر این باور است که فرهنگ غم از گذشته تا به امروز در ایران وجود داشته و می توان نمود آن را در شعر و موسیقی کهن ایران دید.
وی در ارتباط با راه حل به تعادل در آوردن غم و شادی در جامعه اظهار داشت: باید در کنار فرهنگ غم، فرهنگ شادی هم تعریف شود و مرزبندی های شادی مجاز و غیر مجاز و غم مجاز و غیر مجاز مشخص شود.

به اعتقاد ابهری، باید فرهنگ شادی و نشاط برای جامعه تعریف و ابزار مجاز و چارچوب های منطقی و قابل قبول آن تعریف و معرفی شود سپس خروج از اینگونه چارچوب ها، عواقب قانونی و اجتماعی داشته باشند.

** شادی را از مدارس باید آغاز کرد

نیک نژاد کارشناس آموزش و پرورش نیز در این زمینه به پژوهشگر ایرنا می گوید که در مدارس و محیط های آموزشی ما نیز دانش آموزان بیشتر تشویق به غم می شوند نه شادی.

وی در این باره می افزاید: یکی از مبانی آموزش و پرورش جدید، ایجاد هیجان در محیط آموزشی است؛ هیجان هایی که مبنای زندگی هستند و باعث پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی می شوند. متاسفانه در نظام آموزشی ما هیجانات مثبت و منفی دانش آموزان اغلب سرکوب می شود و اجازه بروز پیدا نمی کند. یکی از شکل های هیجان، شاد بودن و شاد زیستن است که در مدارس ایران کمتر دیده می شود. همه این موارد فضایی را در مدارس ایجاد می کند که بیشتر شاهد شادی زدایی در مدارس هستیم.

نیک نژاد ادامه می دهد: مسوولان در مدارس بیشتر از مراسم های عزاداری استقبال می کنند تا مراسم شاد. در مراسم های شاد اگر دانش آموزان بخواهند کمی بیشتر شادی کنند به سرعت جلوی این شادی گرفته می شود. این در حالی ست که مدارس باید بکوشند بیشتر از غم، شادی را میان دانش آموزان نهادینه کنند.

کلام آخر آنکه، شادی و نشاط موتور محرک یک جامعه خلاق، پویا و موفق است. برای ایجاد شادی فراگیر در جامعه اما مولفه های زیادی لازم است که ایجاد امید در میان افراد یک از مهمترین و فراگیرترین این مولفه ها است.

اما بذر امید چگونه می تواند در دل افراد یک جامعه کاشته شود؟ مگر جز این است که افراد برای به دست آوردن احساس شادی نیازمند داشتن حداقل امکانات فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستند؟

در شرایطی که افراد در شبانه روز زندگی خود با مشکل های پیچیده ای دست و پنجه نرم می کنند، به گونه ای که انگیزه، فرصت و حوصله برقراری ارتباط سالم و انسانی با اطرافیان خود را نیز ندارند، چگونه می توان از آنها انتظار گستراندن شادی در جامعه و میان اطرافیانشان را داشت.

اگر چه این امر که شادی باید ذاتی هر انسانی باشد امری قابل پذیرش است، اما این تفکر بیشتر زمانی منطقی به نظر می رسد که انسانی که می کوشد در یک جامعه سازنده واقع شود و در جهت شاد ساختن همنوعان خود گام بردارد به نوعی از حمایت های بیرونی نیز بهره مند شود؛ حمایت هایی که بخش اعظم آن بر عهده مسوولان و نهادهای سیاست گذار و مجری است.

فراهم آمدن حداقل های زندگی برای افراد یک جامعه، مهار گرانی و تورم، به وجود آمدن شغل و رفع بیکاری در میان جوانان و تلاش سازمان ها و نهادهای دولتی برای به وجود آوردن امنیت شغلی برای افراد، از جمله مواردی است که در کنار خواست انسان ها برای شاد بودن، می توانند بارقه ی امید را در دل آنها روشن سازند؛ امیدی که نگاه جامعه را به آینده ای روشن تر معطوف سازد و دالان های رمز آلود و تیره و تار آینده را از مقابل چشمان افراد جامعه بردارد.

تنها در چنین شرایط است که می توان از یک جامعه انتظار شاد بودن و منشا اثر بودن را داشت؛ چراکه هر انسان سالمی علاقمند به شادی است و نفس انسان همواره با شادکامی و آسایش گره خورده است. از این روست که در طول تاریخ تمام تلاش بشر برای رسیدن به همین آسودگی و شادکامی بوده است.

منبع: ایرنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۹
0
9
مگه با ...میشه شاد بود
ناشناس
|
France
|
۲۳:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۹
3
1
توی این نظرسنجی کشور مکزیک که سالیانه چندین هزار نفر تو خیابون ها به فجیع ترین نوع به قتل میرسند، شاداب تر از فرانسوی ها هستند!؟ شاید اینقدر از بیخ بی خیال هستند، که همینکه سر رو بدن دارند رو یک شانس میدونند و واسه همین خوش هستند!!!!!!!!؟؟؟؟
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین