کد خبر: ۱۳۱۸۰۳
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۵۴

عکس‌های شوک‌آور عروس در دستان داماد جلوی گل‌فروشی

شلاق برای آدم ربایی که پسر 16 ساله را آزار جنسی داد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه قدس نوشت: حکم شلاق یکی از محکومان در شهرستان مسجدسلیمان در میدان همافران این شهرستان و در ملأعام به اجرا درآمد. محمد معینی، دادستان مسجدسلیمان گفت: محکوم‌علیه‌‌ «ک.‌خ» در سال 84 و از سوی دادگاه جزایی این شهرستان، به ارتکاب مشارکت در آدم‌ربایی و آزار و اذیت جنسی، به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی، 5 سال حبس تعزیری و 3 سال تبعید از محل سکونت فعلی محکوم شده بود که حکم شلاق، پس از پایان دوران محکومیت وی به اجرا درآمد. وی افزود: مشارالیه به همراه 2 نفر دیگر به هویت «غ.ب» و «ر.ص» که هر 3 از افراد شرور و سابقه‌دار هستند، در سال 80 با ربودن پسری 16 ساله، وی را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دادند که دادگاه جزایی مسجد‌سلیمان آنها را محاکمه و درباره آنان رای صادر کرد. معینی تصریح کرد: پرونده محکومان برای اجرای احکام، به دادسرای مسجد سلیمان ارسال شده و حکم صادره درباره دیگر متهمان نیز در حال اجراست.

توطئه برای سیاهی جشن عروسی

تازه‌داماد وقتی با عصبانیت اتاق عقد را ترک کرد هیچ‌کس نمی‌دانست این مرد در چه توطئه‌ای گرفتار شده است. راز پسر عموی انتقام‌جوی تازه‌عروس زمانی فاش شد که پلیس به تحقیقات ویژه‌ای دست زد. 

ساعت 7 غروب بود همه در اتاق عقد تالار دور هم جمع شده بودند عروس 20 ساله می‌خندید، زنان در لباس‌های میهمانی ثانیه‌شماری می‌کردند که داماد و عاقد سر برسند ناگهان در بشدت باز شد و مرد عصبانی داخل رفت. در یک لحظه خنده بر لبان همه خشک شد، داماد که کت شیک خود را از تنش خارج کرده و موهای آرایش کرده‌اش را به هم ریخته بود، پاکتی زردرنگ را روی لباس عروس انداخت، دقایقی به او زل زد و بدون اینکه حرفی بزند اتاق عقد را ترک کرد. عروس که حیرت زده شده بود حتی جرأت نکرد حرفی بزند و پشت سر داماد برود، میهمانان دیگر حتی مادر و خواهر داماد نیز برای اینکه ببینند داخل پاکت چه چیزی است همانجا ماندند. دختر جوان با دستان لرزان پاکت را باز کرد و تعدادی عکس بیرون آورد، باور نمی‌کرد خودش را در لباس عروسی و در کنار مردی ناشناس می‌دید، همه روی دستان وی خم شده بودند، عروس با فریاد اینکه دروغ است، بی‌هوش شد. خانواده داماد و عروس به جان هم افتادند و پس از دعوای شدیدی مراسم عروسی به هم خورد و میهمانان باچهره‌هایی عبوس به سمت خانه‌هایشان راه افتادند.

پیک شوم 

هنوز یک ساعت تا مراسم عقد مانده بود مسعود با کت و شلوار دامادی جلوی گلفروشی ایستاده بود تا فیلمبردار از صحنه سوار شدن وی داخل خودروی گل زده تصویر بگیرد. همان لحظه موتور سواری که پاکت زردرنگی در دست داشت جلوی پای داماد ترمز کرد و گفت که پیک است و با دادن مشخصات مسعود ادعا کرد برای وی پاکتی آورده است. مرد جوان تعجب کرد و با تصور اینکه شاید مهین خواسته وی را سورپرایز کند پاکت را گرفت اما آنچه را که می‌دید باور نمی‌کرد. عکس‌ها نشان می‌داد که «مهین» پیش از این با مرد دیگری ازدواج کرده است و خانواده وی مسعود را فریب داده‌اند.

شکایت نوعروس 

2 روز بعد و در حالی که بزرگان هر 2 فامیل دور هم جمع شدند و «مسعود» از دیگران شنید که مهین تاکنون ازدواج نکرده است با ناباوری روبه‌روی نوعروس دل‌شکسته نشست و سر به زیر انداخت تا گریه‌های وی را نبیند. مهین گفت: «تو را نمی‌بخشم چرا که من را از ماه‌ها پیش می‌شناسی، پدر و مادرم متدین هستند و تا حالا دروغ نگفته‌ایم، اصلاً شک نکردی چرا این اتفاق افتاده و شیطنت برای چه انگیزه‌ای بود؟! من شکایت می‌کنم تا به تو ثابت شود اشتباه کرده‌ای؟» نوعرس بلافاصله به دادسرای یافت‌آباد رفت و با طرح شکایتی خواستار ردیابی طراح پاپوش شد. وقتی دادیار پرونده شنید که عکس‌های این عروسی، دروغین و ساختگی است و اصرار «مهین» را دید دستور داد تا تیمی از پلیس آگاهی وارد عمل شده و پرده از این معمای پیچیده بردارند. کارآگاهان در نخستین اقدام به تحقیق از مهین دست زدند، این دختر که ابتدا ادعا می‌کرد به هیچ‌کس شک ندارد و با کسی دشمنی‌ای نیز ندارد و وقتی پرسیده شد خواستگاری داشته است، ناگهان دست به پیشانی‌اش کوبید و گفت: «من از 16 سالگی چون دیگر همبازی دختران و پسران فامیل نبودم سعی کردم درسم را خوب بخوانم به خاطر همین از فضای بستگانم دور شدم. هنوز به دانشگاه نرفته بودم که پسرعمویم نزدم آمد و ادعا کرد از کودکی به من علاقه داشته و می‌خواهد خیلی زود با هم ازدواج کنیم، من که مخالف بودم خیلی زود جواب منفی دادم اما سمج‌بازی‌هایش تا جایی بود که خانواده عمویم به صورت رسمی خواستگاری کردند اما من باز مخالفت کردم. روزهای نخست هم از دستم ناراحت بودند تا اینکه دانشجو شدم و رفته رفته این موضوع فراموش شد، «محمود» دیگر به خانه ما نیامد حتی در میهمانی‌های دیگر نیز اورا نمی‌دیدم تا اینکه مسعود که هم‌دانشگاهی‌ام است و در شرکتی کار می‌کند به من علاقه‌مند شد و قرار گذاشتیم با هم ازدواج کنیم». مهین گفت: «اصلا تصور نمی‌کردم محمود به این شکل انتقام بگیرد و کینه به دل گرفته باشد الان که فکر می‌کنم یادم می‌آید که عکس‌های چهره من که آرایش دارد متعلق به میهمانی دخترعمویم است و حتماً پسرعمویم آنها را برداشته و با فتوشاپ روی عکس‌های یک عروسی انداخته است.» 

بازداشت توطئه‌گر 

وقتی کارآگاهان به ردپای پسر عموی نوعروس رسیدند خیلی زود وی را احضار کردند و در حالی که محمود با ناراحتی می‌گفت که چرا باید به وی شک کنند با دستور دادیار پرونده وی بازداشت شد. محمود در همه مراحل بازجویی خود را بی‌گناه نشان داد تا اینکه با دستور دادیار پرونده کارآگاهان به بازدید غافلگیرانه اتاق وی در خانه پدری‌اش پرداختند و در لابه‌لای کتاب‌هایش به نمونه‌های دیگری از عکس‌های دروغین عروسی برخوردند.

اعتراف عجیب 

پسرعموی نوعروس که باور نمی‌کرد به این راحتی گرفتار شده باشد وقتی دید چاره‌ای جز اعتراف ندارد، گفت: «من پسر بدی نیستم و خانواده‌ام یاد داده‌اند مومن و نمازخوان باشم اما وقتی دخترعمویم من را پس زد کینه‌ای شدم، در مدت 3 سال خیلی به خودم فشار آوردم که بی‌خیال شوم حتی در میهمانی‌ها حاضر نمی‌شدم تا با دیدن مهین اذیت نشوم». وی افزود: وقتی شنیدم قرار است مهین ازدواج کند به هم ریختم، همیشه عکس‌هایش را در اتاقم نگهداری می‌کردم خواستم انتقام بگیرم و خودم با مهارتی که به کامپیوتر دارم توانستم این عکس‌ها را تهیه کنم و با زیر نظر گرفتن مراسم عروسی از یک پیک خواستم پاکت عکس‌ها را به داماد برساند. بنابراین گزارش، در حالی که مهین از دست مسعود دلخور بود و نمی‌خواست دیگر با او ازدواج کند با پادرمیانی دادیار پرونده و ریش‌سفیدان فامیل، عروس و داماد بزودی پای سفره عقد می‌نشینند.

باند فروش خودروهای دزدی صفر با مدارک خودروهای تصادفی متلاشی شد

دزد حرفه‌ای در حالی که با تغییر چهره یک باند سرقت خودرو را اداره می‌کرد، هنگام فروش خودروی دزدی بازداشت شد. 

شگرد اعضای این باند خرید خودروهای تصادفی و فروش خودروهای دزدی با مدارک این خودروها بود. 

با بررسی وضعیت دزدان سابقه‌دار توسط کارآگاهان ردپای یک مرد به نام «تورج- 42 ساله» که سال گذشته به اتهام سرقت خودرو دستگیر و با رأی قضایی روانه زندان شده بود به دست آمد و مشخص شد وی پس از آزادی از زندان مجدداً به سرقت خودرو روی آورده است. این فرد همچنین دارای سابقه دستگیری توسط پلیس آگاهی استان اردبیل است. با تحقیقات بعدی مشخص شد «تورج» با آزادی از زندان با تشکیل گروه جدیدی از متهمان سابقه‌دار اقدام به سرقت خودرو در تهران و شهرهای اطراف تهران کرده و این خودرو‌ها را با شیوه سند نمره به فروش می‌رساند. پس از انجام هماهنگی‌های قضائی لازم با شعبه پنجم دادیاری دادسرای جنایی تهران، دستگیری این گروه در دستور کار جدی تیم ویژه‌ای از کارآگاهان اداره دوم پلیس آگاهی قرار گرفت. در این مرحله دو مخفیگاه از متهم اصلی پرونده در تهران و اسلامشهر شناسایی شد. با اقدامات تخصصی 30 روزه تعدادی از همدستان وی نیز به نام‌های «ابراهیم»، «اصغر»، «احمد» و «پرویز» شناسایی شدند. 

آخرین اطلاعات به دست آمده در پیگیری پرونده حاکی از آن بود که 7 تیرماه سال 90 قرار بود «تورج» یک خودروی دزدی را برای تعویض پلاک به مراکز تعویض پلاک خانی‌آباد ببرد تا در آینده خودرو را به فروش برساند. لذا کارآگاهان از ابتدای صبح کاری در این مرکز اقدامات لازم را برای شناسایی و دستگیری وی به مورد اجرا گذاشتند. 

با توجه به اینکه متهم برای کارآگاهان چهره کاملاً شناخته شده‌ای بود و تنها یک سال از آخرین دستگیری‌اش می‌گذشت اما در این روز و در تعقیب و مراقبت کارآگاهان، خبری از حضور «تورج» نبود. نزدیک ظهر متهم سابقه‌داری به نام «پرویز» که به همراه یک نفر دیگر و برای تعویض پلاک یک دستگاه خودروی سمند نقره‌ای به مرکز مراجعه کرده بود، توسط تیم مستقر شناسایی شد. با دقت لازم از سوی کارآگاهان معلوم شد نفر همراه «پرویز» کسی نیست جز «تورج» که با توجه به سوابقش در زمینه سرقت خودرو، اقدام به تغییر کامل چهره خود از قبیل گذاشتن کلاه‌گیس، گریم و... کرده است. کارآگاهان پس از اطمینان از این مساله بلافاصله اقدام به دستگیری 2 متهم حاضر کردند و در بررسی دقیق از مدارک خودروی سمند، معلوم شد این افراد به شیوه سند نمره سعی داشتند تا خودروی سرقتی را با مدارک خودروی تصادفی دیگر و پس از تعویض پلاک به فروش برسانند. 

متهمان پس از دستگیری به اداره دوم پلیس آگاهی منتقل شدند. در همان روز دستگیری دو مخفیگاه (به عنوان محل زندگی) در تهران و اسلامشهر و همچنین محل کار وی در سلطان‌آباد مورد بازرسی قرار گرفت که در این بازرسی‌ها مدارکی از خودرو‌های مختلف به دست آمد. این مدارک مشخص می‌کرد متهم در سطح وسیع اقدام به خرید خودروهای تصادفی له شده کرده و سپس با مدارک این خودروها، خودروهای کاملاً مشابه را در برنامه سرقت گروه خود قرار داده و پس از سرقت خودروی سفارشی به شیوه‌ای که اعلام شد با تغییر مدارک خودرو و با سند نمره، خودروی سرقتی را به فروش می‌رسانند. 

با توجه به مدارک به دست آمده و درحالی که تمامی دلایل و مدارک سرقت‌های حساب شده و وسیع این گروه برای کارآگاهان مسجّل بود، «تورج» در تحقیقات پلیسی به تشکیل یک گروه جدید پس از آزادی از زندان و انجام این سرقت‌ها و فروش خودروهای سرقتی به مردم اعتراف کرد. 

در ادامه رسیدگی به موضوع، سایر متهمان نیز از جمله 2 برادر به نام‌های «اصغر» و «ابراهیم» و نفر دیگری به نام «احمد» در 19 تیرماه سال جاری در تهران و اسلامشهر دستگیر شدند. با دستگیری این افراد و با ادامه تحقیقات پلیسی در مدت کمتر از یک ماه و با تلاش شبانه‌روزی و اعزام به شهرستانهای مختلف تعداد بیش از ده‌ها دستگاه انواع خودروهای سرقتی (زانتیا، پیکان، پژو، وانت) در نقاط مختلف تهران و با اخذ نیابت قضایی در شهرستان‌های مختلف کشف شدند. در این راستا بسیاری از این خودروها به همان روش باند به خریداران - که اغلب از سرقتی بودن خودرو بی‌اطلاع بودند - به فروش رسیده بود. البته با توجه به سوابق متهمان و اعترافات آنان که بیشتر از خودرو‌های کشف شده است، به نظر می‌رسد تعداد واقعی سرقت‌های این گروه بسیار بیشتر از اعترافات آنان باشد که تحقیقات با جدیت ادامه دارد.

پرونده دیگر 

4 تیرماه 90 کارآگاهان به یک دستگاه خودروی در حال تردد در مرکز شهر مظنون شده و پس از توقف و بازدید فنی از ارکان خودرو مشخص شد این خودرو سرقتی است در حالی که راننده جوان این خودرو هیچ اطلاعی از سرقتی بودن آن نداشت و اظهار داشت خودرو را اواخر سال قبل در یکی از نمایشگاه‌های خودرو در تهران خریده است. 

با تحقیقات تکمیلی از خریدار خودرو و مدیر نمایشگاه، معلوم شد فروشنده با مدارک هویتی و آدرس جعلی اقدام به فروش خودرو در نمایشگاه کرده است و این خودرو سال گذشته در تهران به سرقت رفته و دزد پس از سرقت، به شیوه سند نمره و با استفاده از مدارک خودروی تصادفی دیگری، خودروی سرقتی را به فروش رسانده است. 

در ادامه تحقیقات و با انجام چهره‌نگاری از دزد ( فروشنده ) خودرو و سایر اطلاعاتی که از این فرد از خریدار و مالک نمایشگاه به دست آمد، کارآگاهان مبارزه با سرقت خودروی پلیس آگاهی پی به هویت فروشنده به نام «محمد» بردند و در ادامه مشخص شد پسر وی به نام «داود- 31 ساله» یک سابقه‌دار است که در سال‌های گذشته چند بار توسط پلیس آگاهی به اتهام سرقت خودرو دستگیر شده است. لذا در ادامه رسیدگی مشخص شد متهم 18 دی‌ماه سال جاری توسط پلیس آگاهی کرج دستگیر شده و هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد. 14 تیرماه سال جاری متهم با انجام نیابت قضایی از زندان تحویل و جهت انجام تحقیقات تخصصی به اداره دوم منتقل شد.
متهم با توجه به این که پدرش به عنوان فروشنده خودروی سرقتی دستگیر شده بود، اعتراف کرد: با همدستی دو نفر به اسامی «حسن - 28 ساله» و «امیر ارسلان- 38 ساله» اقدام به سرقت خودروی سندسازی و فروش آنها به خریداران ‌بی‌اطلاع می‌کردیم. «حسن» متهم سابقه‌داری است که تاکنون و در سال‌های اخیر بیش از 10 بار توسط پلیس آگاهی دستگیر شده و هر بار پس از آزادی از زندان مجدداً و بلافاصله به انجام اعمال مجرمانه قبلی خود بازگشته و بیشتر سال‌های عمر خود را از نوجوانی به بعد در زندان سپری کرده است که در آخرین دستگیری خود نیز هم اکنون در حال تحمل کیفر در زندان کرج است. پس از انتقال «حسن» از زندان کرج به اداره دوم، «امیر ارسلان» متهم دیگر این پرونده 29 تیرماه سال جاری در مارلیک کرج شناسایی، دستگیر و به اداره دوم پلیس آگاهی منتقل شد. 

با تکمیل اطلاعات توسط کارآگاهان تاکنون از این گروه بیش از 10 دستگاه انواع خودروی سواری مسروقه که موفق شده‌اند این خودرو‌ها را با شگردهای مجرمانه به فروش برسانند، کشف شده است که تحقیقات تکمیلی برای شناسایی سایر خودروهای سرقتی کماکان ادامه دارد. 

سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: لازم است مردم در خصوص انجام اقدامات لازم در جلوگیری از سرقت خودروی خود جدی‌تر باشند. مواردی از قبیل پارک خودرو در پارکینگ‌ها، مجهز کردن خودرو به سیستم‌های ایمنی قفل فرمان و زنجیر و دزدگیر و... را کاملا رعایت کنند امّا همان طور که در این پرونده مشهود است، وقتی خودرویی به سرقت می‌رود غالباً توسط سارقان به صورت‌های مختلف از جمله اوراق کردن و یا با سندنمره کردن به فروش می‌رسد. در این موارد غالباً‌ خریداران از سرقتی بودن این خودرو‌ها اطلاعی ندارند که خریدار خودرو در صورت کمک گرفتن از افراد مطلع و با تجربه و دقت بیشتر در موضوع خرید خودرو و نیز مراجعه به مراکز تعویض پلاک برای تعیین اصالت خودرو می‌تواند از خرید خودروی سرقتی جلوگیری کند. 

لازم به ذکر است وقتی خودرویی به سرقت می‌رود و به فرد بی‌اطلاعی به عنوان خریدار فروخته می‌شود؛ پس از کشف، خودرو به مالک اصلی تحویل می‌شود و در واقع خریدار همان مالباخته اصلی است. بنابراین دقت در خرید خودرو بسیار الزامی است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین