کد خبر: ۱۰۸۶۷۵
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۸۹ - ۲۱:۱۵
سمفونی دفاع مقدس

اكسير معجزه‌آسای عشق در برابر حقيران خشونت‌پيشه

رضا ملاييان
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- رضا ملاییان: ارکستر سمفونیک را وقتی نگاه می‌کنی می‌بینی با جمعیت نسبتاً زیاد هر کدام ایفای نقش دارند تا بتوانند صدائی موزون که برخاسته از حس درونی است به نجوا دربیاورند.

رهبر کسی است که با علائم و ایما و اشاره‌ای تنظیم هارمونی صداها را به عهده دارد، هر کدام از صدا در ذات خود بسیار دلنشین و قابل تحسین است.

اما این صدا وقتی با هم در آمیزد صدائی اهورائی و سحرآمیز می‌شود. همین سحرآمیز شدن و اهورائی باعث ماندگاری و زمینه ساز حماسه‌های دیگر خواهد شد.

جنگ در قاموس فرهنگ، واژه مقدسی نیست و اساساً پدیده‌ای منفور است، اما وقتی با سرنوشت، اعتبار و حیثیت مردم گره می‌خورد، آن‌وقت معنای واژه به تنهایی پاسخ‌گوی تفسیر آن نخواهد بود.

جنگ ایران – عراق ( 1367-1359) در جغرافیای ایران مؤلفه‌ای است که شناخت تمدن کهن ایرانی، و حماسه کوه پیکر فردوسی را تفسیر خواهد کرد.

در این تمدن "خرمشهر" قطعه‌ای از تاریخ است که در خود مرواریدی پنهان ساخته ، "شلمچه" گلزاری است که به جرآت می توان گفت حکایت دیگری است در تفسیر و تعریف این قطعه از تاریخ .

کهکشان خرمشهر مهد ستارگانی چون شهید بهنام محمدی و ...... زنان و مردانی است که به عشق، بار معنایی دادند، جرعه نوشان جام الست ستارگان دنباله داری هستند که ادامه راه صالحان و خداپرستان موحد است.

این تلا لؤ نورانی از خاستگاه بشری تا پایان حیات بشر روی کره خاکی تداوم خواهد داشت . هر انسان منصفی در مقابل این شکوه سر تعظیم فرود می‌آورد آنگاه (دا) دیگر واژه‌ائی نامانوس نیست،

بلکه با بودن در کنار (دا) و مرور خاطرات و سرنوشت حماسه سازان تندیس رهائی (خرمشهر) با شادی قهرمانت در عرصه پیکار که الهه عشق وفاداری است، در مقابل اهریمن دنائت پستی شاد خواهی شد و با غمگین شدن آن غمگین و این خاصیت مرور خاطرات تاریخ است.

گاهی نیز این را در هم می‌نوردی و می‌شوی عین قهرمان و یک جوری خودت قهرمان روایت می‌شوی که با او همنوا و همدلی می‌کنی، هر دو تفسیر واژه عشق را به نجوا می‌گذارید، در هدف یکسانید، در رهروی عشق متفاوت و هرکدام از یک نگاه و زاویه‌ای دیگر. این پیچیدگی عشق است .

که اکسیر محرکه حیات و صلابت دهنده مقابل مشکلات و رهائی دهنده هرچه غیر او غیر فرح‌بخش است.

اینان که این‌گونه بی مهابا بر تازیانه می‌تازند تا بر صبح صادق فرود آیند از کدامین چشمه جرعه‌نوش بوده‌اند که این‌گونه ناخا لصی‌ها را برون ریخته و در مقابل معبود خویش سر فرود می‌آورند. و زیباترین اهنگ آرامبخش مسیر زندگی هدف شان نغمه آسمانی "الیس صبح به قریب" است.

عشق، جاودانه شدن و غرق شدن است، از پیش‌آمد و فراز فرود جنگ برآئیم و نغمه‌ای دیگر ساز کنیم، صدای پرستوهای مهاجر می‌آید، نغمه های سرو قامتان تاریخ که برخاسته از شور و شوق، یادگاران شب‌های بی قراری و عروج ، طلیعه داران نور، زخم دیدگان از حقیران خشونت پیشه، آمده‌اند تا بگویند برای چه و به چه جرمی این‌گونه در پیکرشان نقش نگار ددمنشی است.

آنان‌که با آگاهی از هدف، راه پر آتش و سنگلاخ چگونه بودن را با بهاء سنگین و مقاومت در آن، با گذشتن از مرزهای سلامت جسمانی خویش، گلستانی دیگر خلق کردند.آنان به عشق هم رسم عاشقی آموختند. پرداخت بهاءشان سلامتی خویش.

سرانجام نیز آن‌گاه که کفتاران بعثی از غرش شیران در عرصه نبرد به کنجی خزیده بودند، و اکنون به زغم خویش شیران را در بند دیده اند و به وجد آمده اند چهره های کریه خویش را در قاب انسانهای حیوان صفت و ضد انسانی افراشته اند،

اردوگاه‌های رمادیه، موصل 1و2 بصره ........ روایت‌گر اسطوره های مقاومتی است که شدید‌ترین برخوردهای ضدانسانی را در قاب تصویر خویش جای داده است.

هنوز بسیاری از پرستوها باز نگشته‌اند تا لانه خویش را بسازند . روایت‌گران از غم هجرت و انتظار عدم بازگشت قریب 5 هزار پرستوهای مانده در وادی غربت انتظار را می دهند و هنوز چشم‌ها منتظر و انتظار که قاصدک پیام آورد تا شاید پرستوئی دیگر در راه باشد شاید باز آید شاید هم خبر هجرت او به آسمان آید.

بگذار غم این همه دلتنگی ناله نای حزین گویم. دلتنگم نه برای خیلی از بدی‌های جنگ، بلکه برای یک رنگی و بدون ریا در کنار هم بودن و با عشق دویدن رفتن است به انتظار ماندن ما هنوز منتظریم و هنوز که هنوز است پرستوئی از جمع ما به آسمان رجعت می کنند و ما نیز به حسرت مانده ایم و بس.

ضرب آهنگ آخر اینکه قصه دفاع مقدس غریبی و غربتش اگر بیشتر از غربت اردوگاه‌های سفاکان بعثی نباشد کمتر نیست اقیانوس دفاع مقدس به راحتی در قاب واژه، و تنگنایی تصویر نخواهد آمد و این وسعت فرصت انتقال و گفتمان بسیاری از روایت ها را خواهد گرفت.

سمفونی دفاع مقدس گوشه‌ای از این روایت‌ها ست، از همین رو نغمه هجرت کنندگان به جغرافیای جنگ که زمزمه همگی و همیشگی‌شان بود،

ای آنان‌که به سرزمین دفاع آمده‌اید خواهد آمد آن‌روز اگر چه دیر یا زود که بر پیکرتان نماز عشق بگزاریم، برگوئید که در کدامین قطعه بر پیکرتان نماز وداع و نغمه قدسی ساز کنیم. آواز سبز زمزمه کنان می گفت" همه جای ایران سرای ماست" و این نغمه و آواز دل ماست و خوشترین نغمه گفتمان در اختیار والدین بود.

- ای دل غمین مباش که ایام غم نیز به سر آید
- خرم ان‌گه که در محضر امن الهی پاک ، پاکیزه پذیرفته شویم
- ای امید از من دور مدار این آرزویم را که بسی محتاج دراین وادی برزخ و بازگشت و به روز الستم
- که ای خدا ما را پاک ، پاکیزه بپذیر. آمین

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین