سقوط مرگبار دختر دانشجو در شب تاریک
سقوط شبانه دختر دانشجو در خانه دوستش در خیابان گاندی وی را به کما فرو برد. خانواده این دختر جوان وقتی شنیدند وی دچار مرگ مغزی شده است خواستار اهدای عضو شدند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به گزارش ایران، عقربه‌ها ساعت 4 بامداد 19 فروردین ماه سال جاری را نشان می‌داد، تلفن پدری در کرج به صدا درآمد و یکی از دوستان دخترش حرف‌های مرموز و نگران‌کننده‌ای می‌زد.
پدر دلسوز که باور نداشت دختر جوانش در حادثه‌‌ای مشکوک از طبقه 5 ساختمانی در خیابان گاندی تهران سقوط کرده باشد سراسیمه خود را به بیمارستان رساند و دخترش را که دانشجوی سال دوم معماری بود در حالی که در بخش مراقبت‌های ویژه روی تخت خوابیده بود، دید. دو روز گذشت تا این‌که «مرجان» به کما فرو رفت و پزشکان روز 21 فروردین از مرگ مغزی «مرجان» خبر دادند.
زندگی دختر جوان تنها تا زمانی که دستگاه‌های پزشکی به وی وصل بود ادامه داشت و پدر و مادر «مرجان» که شاهد این وضعیت بودند در اقدامی انساندوستانه تصمیم به اهدای اعضای دخترشان گرفتند.
با رضایت خانواده فردای آن روز دوستان «مرجان» برای آخرین بار در بیمارستان مسیح دانشوری دوستشان را ملاقات کردند.
پدر «مرجان» گفت: همه ما یک روز متولد می‌‌شویم و روزی از دنیا خواهیم رفت. چه بهتر که بتوانیم در آخرین لحظات زندگیمان بهترین تصمیم و کار را انجام دهیم. زمانی که ما در غم تنها دخترمان بودیم، خانواده‌های دیگری شرایط شان مانند ما بود و در انتظار معجزه‌ای بودند تا عزیزشان را از مرگ نجات دهند. این معجزه صورت گرفت و با این تصمیم شاهد آن هستیم که توانستیم به خانواده‌های دیگر خنده را هدیه دهیم.
وی درباره دستگیری صاحب ساختمان نیز گفت: از کسی شاکی نیستم و این یک اتفاق بود و امکان داشت هر جای دیگر رخ دهد.
پدر دلسوز که باور نداشت دختر جوانش در حادثه‌‌ای مشکوک از طبقه 5 ساختمانی در خیابان گاندی تهران سقوط کرده باشد سراسیمه خود را به بیمارستان رساند و دخترش را که دانشجوی سال دوم معماری بود در حالی که در بخش مراقبت‌های ویژه روی تخت خوابیده بود، دید. دو روز گذشت تا این‌که «مرجان» به کما فرو رفت و پزشکان روز 21 فروردین از مرگ مغزی «مرجان» خبر دادند.
زندگی دختر جوان تنها تا زمانی که دستگاه‌های پزشکی به وی وصل بود ادامه داشت و پدر و مادر «مرجان» که شاهد این وضعیت بودند در اقدامی انساندوستانه تصمیم به اهدای اعضای دخترشان گرفتند.
با رضایت خانواده فردای آن روز دوستان «مرجان» برای آخرین بار در بیمارستان مسیح دانشوری دوستشان را ملاقات کردند.
پدر «مرجان» گفت: همه ما یک روز متولد می‌‌شویم و روزی از دنیا خواهیم رفت. چه بهتر که بتوانیم در آخرین لحظات زندگیمان بهترین تصمیم و کار را انجام دهیم. زمانی که ما در غم تنها دخترمان بودیم، خانواده‌های دیگری شرایط شان مانند ما بود و در انتظار معجزه‌ای بودند تا عزیزشان را از مرگ نجات دهند. این معجزه صورت گرفت و با این تصمیم شاهد آن هستیم که توانستیم به خانواده‌های دیگر خنده را هدیه دهیم.
وی درباره دستگیری صاحب ساختمان نیز گفت: از کسی شاکی نیستم و این یک اتفاق بود و امکان داشت هر جای دیگر رخ دهد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید