کد خبر: ۲۴۱۹
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۸۴ - ۰۹:۳۲

حزب راستگراي آلمان شبح گذشته‌ها را زنده مي‌كند

آفتاب‌‌نیوز :  برج‌هاي مراقبت، ديوارهايي كه زماني الكتريكي بودند، ساختمان‌هاي بدقواره اردوهاي قديمي و بالاخره اتاق‌هاي گاز و آتشخانه‌هايي كه زماني تنگناه انسان‌هاي بيگناه بودند. وي به آرامي با خود مي‌گويد: «آيا بايد كلاهم را بردارم يا خير؟»

كوهلر از به‌سر داشتن كلاه فوق‌العاده خشنود بود، چرا كه اين كلاه مخفي كننده صورت وي از جمعيت مردمي بود كه مي‌خواستند بدانند رئيس جمهور آلمان در حين ديدار از اردوگاه آشويتس چگونه ابراز تأسف مي‌كند. 
فرصت بعدي كوهلر، سخنراني در مراسم بزرگداشت شصتمين سالگرد آزادي  آشويتس توسط نيروهاي ارتش سرخ بود. وي در ابتدا با دو دلي و هيجان آشكار از ابراز تأسف و احساس گناه آلمان صحبت كرد. وي به همتايان و متحدان آلماني خود هشدار داد كه كاملاً هوشيار باشند و گفت: «اين وظيفه ماست كه اطمينان ايجاد كنيم كه هرگز چنين اتفاقي مجدداً رخ نخواهد داد.»

در همان زمان در جاي ديگر گروه ديگري از مردم تلاش مي‌كردند تا به مقوله قتل‌عام يهوديان» (هرلوكاست) معناي ديگري ببخشند. دفتر فرماندهي حزب راستگراي دموكراتيك ملي در حوزه برلين، رهبرحزب و هواداران وي در حال انتشار بيانيه‌اي درباره سقط جنين بودند. رهبران حزب در يك بيانيه آشفته ادعا كردند: «حدود هزار انسان هر روز قبل از تولد در آلمان به قتل مي‌رسند. آيا اين آشويتس امروزي نيست؟»

وويت كه يك متفكر سياسي در شهر مونيخ و پسر يك افسر سابق نازي است اخيراً احترام خود به «آرولف هيتلر را اعلام كرد و در مصاحبه با روزنامه «آزادي جوان» از هيتلر به عنوان يك «سياستمدار بزرگ آلماني» ياد كرد. در يك گردهمايي در شهر «مسلان» وويت بناي ياد بود جديد برلين براي بزرگداشت قربانيان اردوهاي  يهوديان توسط نازي‌ها را يك سري ساختمان موجي شكل ناميد و به شوخي گفت: «ما از آنها تشكر مي‌كنيم كه پايه‌هاي صدارت اعظمي رايش جديد آلمان را ساخته‌اند.»

از پايان ديكتاتوري هيتلر 60 سال گذشته است روح و گذشته به‌طور ناگهاني و سريع در زمان فعلي ظاهر شده است. شرم اكثريت آلماني‌ها با تعصبات سرسختانه تعداد اندكي كه همگي تعصبات خود را گرامي مي‌دارند، در تضاد كامل است. لفاظي نئونازي‌ها از طريق بيان خاطراتي كه بيشتر با هدف كوچك شمردن جنايات نازي‌ها مطرح شده و همچنين ايراد دروغ‌هاي بي‌شرمانه موجب آغاز دوره اي جديد شده است. هدف آنها اين است كه همه‌چيز نسبي و حداقل به‌نظر برسد و تاريخ تا جايي نه مخفي و پوشيده شود كه تنها اندكي از گناه آلماني‌ها باقي بماند يا در صورت امكان به‌طور كلي از ميان برود.

تحريم يا عدم تحريم حزب دموكراتيك ملي 

اين همان روشي است كه افراط‌گرايان راستگرا با استفاده از آن مكرراً تلاش كرده‌اند تا گروه‌هاي هوادار دموكراسي را دچار سردرگمي كنند. سياستمداران آلماني متعلق به هر گروه سياسي درگير جدال بر سر اين هستند كه بهترين روش تعامل با افراط‌گرايان راستگراي كشور چيست.

در نتيجه تاريخ مشقت‌بار رايش سوم، در قانون اساسي آلمان يك شرط وجود دارد و براساس آن مي‌توان احزاب نئونازي را توسط دادگاه فدرال قانون اساسي مورد تحريم قرار داد. در سال 2003 بعداز اينكه دادگاه به‌دليل نفوذ جاسوسان دولتي رده‌بالا به حزب دموكراتيك ملي از برگزاري جلسه اجتماع دادخواست دولتي براي تحريم حزب امتناع كرد، دادخواست مذكور ناكام ماند. اين روند موجب انشعاب ميان سه شاخه دادگاه، پارلمان ودولت شرودر كه مسؤول تفهيم قانون اساسي بودند شد. دولت شرودر اعضاي دادگاه را به پافشاري به اصول خود در عين ناديده گرفتن واقعيات سياسي متهم كرد. قضات دادگاه سياستمداران را به بازي با مسائلي كه به باور آنها اصول قاطع دموكراسي محسوب مي‌شد، متهم كردند و سياستمداران نيز به دولت برلين يادآوري كردند كه يكي از اصول دموكراسي اين است كه نبايد به سرعت به اكثريت اجازه داد كه مانع كار اقليت شوند.

مردم آلمان از نمايندگان منتخب خود انتظار راهنمايي دارند، ولي نمايندگان كشور حتي نمي‌توانند بر اين مسأله توافق كنند كه آيا مي‌توان تظاهرات‌ها را ممنوع كرد يا خير. مردم ساير كشورها با شنيدن تمامي اظهارات نخبگان درباره حالت طبيعي جديد در آلمان پس از جنگ، در هنگام مطالعه درباره حزب دموكراتيك ملي دچار بهت مي‌شوند. 
بر سر اتحاد مشهور و معروف هواداران دموكراسي آلمان چه آمده است؟ قوانين، محدودتر براي نظارت بر تظاهرات‌ها؟ بسیاری از اعضای احزاب مخالف مي گويند: «بر سر جنازه هاي مرده ما چه آمده است؟»  
 هيچكس جرأت نمي كند كه پيشنهاد جديدي براي تحريم حزب دموكراتيك ملي ارائه كند چون قضات دادگاه قانون اساسي درخواست اين امر غيرممكن را از «اتوشيلي» وزير كشور آلمان كرده‌اند. آنها از اداره حفاظت از قانون اساسي خواستند در ابتدا اين تضمين را ارائه كند كه ديگر هيچ خبرچيني در رهبري حزب نيست. با اين همه اين خبرچين‌ها كه از جانب دولت فدرال و كشور در حزب حضور داشتند موجب ناكامي پرونده در مرحله ارائه شدند.  

حزب دموكراتيك ملي اين نمايش‌هاي سياسي را با هيجان دنبال كرده است. در يك سال كه اين حزب دستور كارهاي زيادي در برنامه خود دارد عدم توانايي مخالفان براي اتحاد همان چيزي است كه حزب به آن نياز دارد. حزب دموكراتيك ملي در نظر دارد تا از تقويم رسمي آلمان براي بزرگداشت سالگرد خاتمه جنگ دوم جهاني استفاده كند و به اين صورت همه چيز را در آلمان معقول كند. مديريت، رهبر حزب و نزديكان وي همگي خوب مي‌دانند كه حقه هاي آنها تنها مي‌تواند تضمين اين امر باشد كه آنها بيشتر از هميشه چه در داخل و چه در خارج آلمان مورد توجه محافل عمومي قرار گيرند. اكنون كه حزب توانسته 2/9 درصد آرا (190 هزار رأي) را در انتخابات پارلماني را به دست آورد، در نظر دارد كه تحولاتي در حزب ايجاد كند. رهبران اين حزب اميدوارند كه در انتخابات پارلماني مناطق ديگر و انتخابات پارلماني سال آينده نيز به نتيجه قابل توجهي دست يابند.


سياست‌هاي گانگسترهاي انگليسي – آمريكايي؟
 
شورش‌ها و برنامه‌هاي حزب دموكراتيك ملي خيلي خوب برنامه‌ريزي شده است. در  فوريه. صدها هوادار اين حزب عليه سياست گانگسترهاي انگليسي آمريكايي در شهر «مدسون» تظاهرات كردند.

مهمترين بخش تقويم يادبود نئونازي‌ها به تاريخ 8 مي مربوط مي‌شود كه در آن هزاران افراط‌گراي راستگرا براي يادآوري عزيمت «فیلد مارشال ويلهلم كيتل» به برلين براي امضاي كاپيتولاسيون نيروهاي مسلح آلماني (سال 1945) يك راهپيمايي معترضانه در بناي يادبود هولوكاست برگزار خواهند كرد. اين راهپيمايي تحت نام «60 سال دروغ درباره آزادسازي، مرگ بر حاميان جنايت» برنامه‌ريزي و اجرا خواهد شد. 
 

ميزان جديت اين حزب راستگرا در پارلمان دولت ساكسوني آشكار شد. در جريان سكوت به احترام قربانيان سوسياليسم ملي، هيأت حزب دموكراتيك ملي از جا بلند شده و سالن راترك كردند. اين اقدام آشكارا تلاشي حساب شده براي ايجاد هيجان بود و كاملاً موفق شد. مساله اينجاست در حالي كه بيشتر آلماني‌ها از اين حوادث ابراز انزجار مي‌كردند، اقليت غيرقابل اصلاح به آرامي اينگونه برخوردها را مورد تحسين و تشويق قرار می دهند.

آلماني‌ها در حال حاضر مغلوب يك حس نااميدي شده‌اند. براساس آخرين آمار تهيه شده توسط مركز آزمايش «ديامپ» تنها 35 درصد آلماني‌ها براين باور هستند كه تحريم حزب دموكراتيك ملي اقدامي مؤثر و مفيد خواهد بود كه در ژانويه 2002 اين ميزان هنوز 55 درصد بود. احزاب سياسي همچنين نوع جديد درگيري‌ها را به‌عنوان يورش به سمت توزيع اتي قدرت در آلمان تعبير مي‌كنند. در اين ميان به‌خصوص تلاش دو حزب دموكراتيك ملي و اتحاديه خلق آلمان (همه در راستگرا هستند) براي همكاري يا عدم مبارزه با يكديگر در طول انتخابات مورد توجه زيادي قرار گرفته است. ؟؟؟ رئيس حزب سوسيال دموكرات مي‌گويد: «اين مسأله كوچكي نيست و آنها كاملاً حزبي عمل مي‌كنند. «گرهارد شرودر» صدراعظم آلمان نيز قبلاً تمايل خود را به «متقاعد كردن دادگستري به نياز براي اعمال تحريم» اعلام كرده است.


بوته خار در سياست خارجي آلمان 

حضور راستگرايان تبديل به خاری در سياست خارجي شرودر شده كه از لحاظ داخلي بيشتر به بديهيات و از لحاظ خارجي بيشتر به اصل استقلال متكي است. 
تلاش و رقابت جهاني آلمان براي كسب يك كرسي دائم در شوراي امنيت سازمان ملل كه شرودر اخيراً با كمك 500 ميليون دلاري به قربانيان سونامي اميد به تحكيم آن داشت، قطعاً در صورتي كه آلمان جديد دنباله‌رو سياست‌هاي آلمان قديم باشد، دچار مشكل خواهد شد. حتي وزراي كابينه سوسيال دموكرات شرودرو دولت ائتلافي حزب سبز به وضوح از ظهور مجدد نازيسم  در آلمان يكه خورده‌اند.

 

ناظران براي مدت طولاني تأكيد كرده اند كه يك دليل براي طرح مباحث عمومي درباره ممنوعيت تظاهرات و فعاليت احزاب سياسي، اين است كه اين مبحث همه را مجبور مي‌كند كه به انگيزه آلمان نگاه كنند. آيا نازي‌ها همان‌هايي بودند كه اگر حزبي را موافق نمي‌يافتند تحريم مي‌كردند؟ آيا دولت ليبرال و قانوني نبايد خود را با اين واقعيت كه مي‌تواند درخواست‌هاي غيرمنطقي را تحمل كند تبرئه كند؟  

تحول در تفكر دادگاه 

واقعيت اين است از زماني كه حزب دموكراتيك ملي بعداز تشويق شدن در انتخابات ساكسوني به طور صريح ارائه بيانيه‌هاي ضديهودي را آغاز كرد، قضات دادگاه قانون اساسي آلمان تفكرات خود را تحرک بخشدیدند. در هفته‌هاي اخير خيلي‌ها ا زجمله بازماندگان هرلوكاست مثل «آرنو لوستيگر» در برابر پارلمان خواستار بازنگري موضع آلمان در قبال اين حزب شدند. لوستيگر در پارلمان اين سؤال را مطرح كرد: «آيا زمان ان نرسيده كه دادگاه قانون اساسي آلمان دستكش‌هاي بچگانه را از دست خود خارج كند؟»

به نظر مي‌رسد كه قضات دادگاه كارلسروهه قبلاً به اين نتيجه‌گيري رسيده بودند. «وينفريد هاسمر» رئيس دادگاه قانون اساسي به مجله اشپيگل گفت: «روند منع احزاب سياسي هنوز يك گزينه است.»  

 اعضاي حزب  راستگرا با خشنودي به جدال ها در عرصه سیاسی آلمان  مي‌نگرند و در عين حال خواستار يافتن راهي براي گسترش دسترسي خود به بهترين شكل مممكن هستند و امیدوارند تا  آزادي عمل بیشتری داشته باشند.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین