کد خبر: ۳۰۰۹
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۸۴ - ۱۴:۱۶

حدود دخالت دولت کجاست؟

آفتاب‌‌نیوز :

 در قطب دیگر کاپیتالیستها و هواداران مالکیت خصوصی جای می گیرند که هر گونه دخالت دولت در اقتصاد را موجب برهم زدن روابط طبیعی میان اجزاء اقتصادی دانسته وخواهان جلوگیری از هرگونه تصدیگری دولت در امور اقتصادی هستند. در این میان اما، دیدگاه های دیگری نیز مجال آزمون بیدا کرده اند که میدان داری بی چون وچرای بخش خصوصی را جایز ندانسته ونگرش صرف سوسیالیستی به اقتصاد را نیز برنتابیدند که از جمله این دیدگاه ها می توان به نظریات ساختار گرایان ، طرفداران سیستم اقتصادی دولت رفاه و گروهی از نئوکینزین ها اشاره کرد. 

مشابه همین مناقشات در محافل علمی ودانشگاهی و صحنه اجرایی وقانونگذاری کشورنیز مشاهده می شود. گروهی از اساتید دانشگاه که روزگاری نه چندان دور ((مدیریت برنامه ریزی)) وطراحی برنامه های کلان اقتصادی کشور را در اختیار داشتند ، تبعیت از سیستم اقتصادی نئوکلاسیک و از میدان بدر کردن دولت را نسخه شفابخش اقتصاد کشور می دانند. واقعیت این است که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را باید در عدم تنظیم صحیح وظایف دولت در حوزه اقتصادجستجو کرد. میزان دخالت دولت در اقتصاد کشورما به حدی است که در طول سال های اخیر همواره بین 60 تا80 درصد تولید ناخالص داخلی کشور در اختیار دولت بوده است . اما این بدان معنی نیست که دولت تمام وظایف خود را بدرستی انجام داده باشد.

 در واقع، دولت در حوزه هایی وارد عمل شده که نه تنها هیچ ضرورتی برای کار نداشت ، بلکه موجب برهم زدن روال طبیعی امور وخلق موقعیت های رانت زا وفعالیت های اقتصادی غیر مولد گردیده است. دخالت های بیجای دولت در اقتصاد، ضمن ارسال علائم غیرصحیح به بخش های مختلف اقتصادی به متورم شدن بخش های مورد حمایت دولت وخلق مزیت های مصنوعی دربرخی از بخش های اقتصادی منجر می شود که نمونه آن را در کشور به وفور می توان مشاهده کرد. 

از سوی دیگر بخش خصوصی هم به دلیل مسئولیت ناشناسی دولت از انجام فعالیت های مختص به خود بازمانده، این در حالی است که حضور بخش خصوصی در میدان تصدیگری اقتصادی ، بازدهی فعالیت ها را افزایش داده و کارها را با سرعت بیشتری به بیش می برد. 


در عین حال، خطای دیگر دولت را می توان کم توجهی به حوزه های اصلی وظایف خود وعدم برنامه ریزی صحیح در این زمینه دانست. امروزه حتی در کابیتالیست ترین کشورها نیز دولت حفظ امنیت، آموزش،تهیه کالاهای عمومی و... را جزء وظایف اصلی خود میداند. 

اما طرفداران اقتصاد سرمایه داری در کشور ما پا را از این نیز فراتر نهاده و هرگونه دخالت دولت در اقتصاد را مردود می دانند. حال آنکه بخش خصوصی در بسیاری از حوزه ها به دلیل هزینه ها ی بسیار سنگین ( حداقل در شرایط فعلی ) وعدم وجود صرفه به مقیاس حاضر به سرمایه گذاری نیست. 

تجربه کشورهایی که در چند سال اخیر از مرز توسعه نیافتگی عبور کرده وخود را در سطح کشورهای توسعه یافته بالا کشیده اند نیز نشان می دهد که بخش خصوصی در این کشورها میدان دار بی چون وچرای تولید نبوده وفقط در حوزه هایی که دولت تشخیص می داد، سرمایه گذاری کرده است. لذا علیرغم ادعاهایی که نسخه های بانک جهانی وصندوق بین المللی پول را عامل موفقیت ببرهای آسیا می دانند، برنامه ریزی صحیح این دولتها هدایت بنگاه های تولیدی در کنار جذب سرمایه خارجی مهم دلایل توسعه برق آسای کشورهای جنوب شرقی آسیا بود. 

مشکلات ساختاری اقتصاد کشورما هم بدون قرار گرفتن دولت در مسیر صحیح انجام وظایف اقتصادی میسر نخواهدشد. تا زمانی که دولت تصدیگری های غیرضروری وحتی مضررا رها ننموده و وظایف اقتصادی اصلی خودرا در پیش نگیرد نمی توان امیدی به تحول اساسی در وضعیت اقصتادی کشور داشت. البته این مستلزم تغییرات ساختاری در روابط دولت وبخش خصوصی تعریف صحیح فعالیت های هرکدام است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین