گر هم گله ای هست ،دگر حوصله ای نیست

آفتاب‌‌نیوز :  بحث حضور هاشمي در انتخابات از ابتداي شروع به کار دانشگاه ها در سال 78 يعني 3 ماه پيش از اين موضوع مطرح شده بود و دانشجويان درباره آن واکنشهاي نه چندان مثبتي را نشان داده بودند.
از اوايل شهريور ماه در اردوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه امير کبير که محل سخنراني افرادي چون سعيد حجاريان بود دانشجويان نظر هر کدام از سخنرانان را پيرامون حضور هاشمي جويا شدند و نظر غالب اين بود که شرايط نامناسبي براي حضور هاشمي در انتخابات وجود دارد اما تا آن مقطع هنوز بنايي بر تخريب هاشمي استوار نشده بود.
در همين زمانها زمزمه هايي مبني بر برگزاري جلساتي براي نقد هاشمي در دانشگاهها مطرح مي شد اما پروژه تخريب وقتي عملاً کليد خورد که ميان دو تن از اعضاي شوراي مرکزي دفتر تحکيم وحدت و يکي از کانديداهاي فعلي انتخابات رياست جمهوري پيامهايي رد و بدل شد و واسطه اي در ميان به نقل از همان کانديدا به دانشجويان وعده داد که تمام هزينه هاي تخريب هاشمي و همچنين هزينه هاي ستاد انتخاباتي دفتر تحکيم وحدت را مي پردازد. اينچنين کليد جلساتي آن کانديداي فعلي کليد خورد و جلسات تخريب هاشمي وارد فاز اجرايي شد.
برنامه ها از پيش رفت و براي تخريب هاشمي جلسات نقدهاي راديکالي تدارک ديده شد تا به نحو احسن تعهد طرفين اجرا شود.
تعهدي که البته در اين ميان اعضاي دفتر تحکيم وحدت استفاده ديگري نيز بردند و با فضاي به وجود آمده کانديداهاي خود را در ليستي نزديک به ليست جبهه مشارکت به مجلس فرستادند.
غافل از آنکه اين پيروزي ها و نزديکي به قدرت و تاوانهايي که دفتر تحکيم وحدت براي آن پرداخت به طول يک سال دفتر تحکيم وحدت را به وضعيت فعلي رساند.
اينک در آستانه حضور مجدد هاشمي رفسنجاني در انتخابات آيا وقايع گذشته تکرار خواهد شد؟ آيا اعضاي دفتر تحکيم وحدت به تکرار آموزه هاي گذشته خود خواهند پرداخت؟
براي پاسخ به اين سئوالات بايد به تحليل فضاي کنوني دانشگاهها پرداخت.
پس از گذشت چهار سال وضعيت دانشگاهها به لحاظ بسياري از پارامترها متفاوت از گذشته شده است.
فعاليت سياسي در بين دانشجويان کاهش چشمگيري يافته و نشريات دانشجويي، کانونهاي فرهنگي هنر و انجمن هاي علمي مراکزي هستند که دانشجويان تمايل بيشتري براي فعاليت در آنها دارند به علاوه آنکه بسياري از دانشجويان در حال حاضر مي کوشند در زمان دانشجويي وارد بازار کار شده و براي خود تجربه و پس اندازي بياندوزند. اينک فضاي سياسي از دانشگاهها رخت بر بسته و جاي آن را چيزهاي ديگري گرفته است. شايد به همين دليل باشد که فعاليت سياسي دانشجويان نيز به روشهاي پيشين دنبال مي شود و بسياري از فعالان دانشجويي ترجيح داده اند فعاليت خود را خارج از دانشگاهها دنبال کنند.
به همين دلاليل به نظر مي رسد در شرايط کنوني تلاش دوباره اي براي تخريب هاشمي در دانشگاهها نتواند با همراهي مهره هاي تأثيرگذار همراه شود.
اکنون جريانات دانشجويي چند پاره اند.
اعضاي دفتر تحکيم وحدت (طيف علامه) مدتي است که به همراه محسن سازگارا و چند فعال سياسي ديگر نامه رفراندوم و خروج از ساختار فعلي قدرت را امضا نموده و دست به تحريم انتخابات زده اند.
بنابراين در انتخابات حتي براي تخريب هم حضور نخواهند داشت.
هر حرکت آنان براي تخريب در نزد هوادارانشان حرکتي براي خروج از فضاي سرد انتخاباتي در دانشگاهها تصور خواهد شد و آنان شکستن فضاي سرد کنوني را به سود هدف خود که کاهش مشارکت عمومي در دانشگاهها است نمي دانند.
در بين ديگر گروههاي داراي پايگاه، در بين دانشجويان از دانشجويان نزديک به ملي مذهبي ها و نهضت آزادي مي توان نام برد که در ميان اين طيف نيز تخريب هاشمي چندان توجيهي ندارد. اولاً آنها نه تنها به صورت جدي به انتخابات نمي انديشند بلکه هنوز به تحليل نهايي پيرامون زيان حضور هاشمي در انتخابات براي خود دست نيافته اند و از نظر آنان حضور هر کدام از کانديداها نيز براي تغيير در شرايط آنان تفاوت خاصي ندارد به علاوه آنکه نيروهاي ملي مذهبي يکبار در چهار سال پيش صورت حساب هاشمي را فرستادند و حساب مانده از دوران رياست جمهوري او را با خود تصفيه کرده اند و از آن زمان تا امروز فاکتورهاي جديدي براي تصفيه حساب پيش نيامده است.
طيف هاي ديگر فعال و نيمه فعال در فضاي امروز دانشگاه نيز اصولاً داراي پايگاه و تأثيرگذاري چنداني براي دخالت در امري چون انتخابات نيستند و چنين تخريب گراني براي استفاده از دانشگاه اساساً مهره قابل اتکايي براي بازي ندارند درکنار اين مسئله عامل ديگري که اجراي پروژه تخريب را ناممکن و در صورت رخداد بي تأثير مي سازد فضاي حاکم بر دانشگاهها است. دانشجويان اکنون به دليل هزينه هايي که در هشت سال گذشته داده اند و منفعت هايي که از پرداخت اين هزينه ها دريافت
نکرده اند به لحاظ سياسي دچار سرخوردگيهايي شده اند که حرکتهاي تخريبي کاذب انگيزه اي را در آنان ايجاد نخواهد کرد و شور را به دانشگاهها باز نمي گرداند چه آنان به جاي افرادي که تخريب مي شوند گزينه هايي بهتر نيز که بتوانند پشتيبان افکار و مطالبات آنان باشند نمي يابند. همچنين نگاه دانشجويان به مسائل اقتصادي نيز در طول سالهاي گذشته تغيير پيدا کرده و به زمان نسخ شعارهاي چپ اقتصادي در ميان دانشجويان رسيده ايم و اقتصاد ليبرالي هواداران بسياري پيدا کرده است. بنابراين جداي مسائل سياسي تخريب سياستهاي اقتصادي هاشمي نه تنها نمي تواند به سود تخريب گران تمام شود که هاشمي را محبوب تر مي کند و حتي اعضاي دفتر تحکيم وحدت در بازخواني خاطرات خود وقتي راهپيمايي 13 آبان خود و تجمع در مقابل بانک مرکزي را به ياد مي آورند انتقاد خود نسبت به سياستهاي اقتصادي هاشمي را به مسخره مي گيرند.
با تمجيد اين دلايل مي توان به صراحت گزينه تخريب هاشمي در دانشگاه ها را مردود دانست و گرچه کانديدايي که روزگاري با صرف هزينه تخريب هاشمي در دانشگاه ها را رواج داد امروز نيز بي ميل به تکرار گذشته نيست. اما هم براي دانشجوياني که اينک فارغ التحصيل و شايد فارغ السياست شده اند زمان فرق کرده است گرچه با اين وجود عدم تخريب هاشمی در دانشگاه را نمي توان نمره اي مثبت براي او دانست چون اين بار قرار است هيچ کس نه هاشمي و نه ديگران در دانشگاه تخريب شوند.