کد خبر: ۳۶۷۷۸۵
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۲

پایان نمایشگاه کتاب تا ساعاتی دیگر

تا ساعتی دیگر بیست و نهمین نمایشگاه کتاب به پایان می رسد و این رسم پایداری اردیبهشت پایتخت ورقی دیگر خواهد خورد و باز ما می‌مانیم و کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم.
آفتاب‌‌نیوز : به گزارش ایرنا، نیمه اردیبهشت که از راه می‌رسد همه چشم انتظار یک گشایشند، یک دعوت بزرگ، یک فراخوان فرهنگی از جنس کاغذ و متن، یعنی کتاب.

امروز آخرین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. نمایشگاهی که بعد از 28 دوره برگزاری به نظر می رسد حالا صاحب خانه شده و برای همیشه به شهر آفتاب نقل مکان کرده است.

نمایشگاه کتاب که اعلام حضور خود را در سال 66 از شمال شهر یعنی نمایشگاه بین المللی تهران آغاز کرد در میانه راه به مرکز شهر، یعنی مصلی رسید و حالا مصداق همان ضرب المثل؛ «تا سه نشه بازی نشه» شده و در سومین مکان برگزاری به محلی که قرار است برای همیشه در آنجا برگزار شود، رسیده است.

اما اینکه چرا این نوشتار را با جغرافیای برگزاری نمایشگاه آغاز کردیم بیشتر به این دلیل است که شهر آفتاب (میزبان جدید و همیشگی نمایشگاه کتاب) با توجه به دوری راه و خارج بودن از شهر منتقدانی داشت و گمانه زنی‌ها از کاهش استقبال از بزرگترین رخداد فرهنگی کشور حکایت داشت، اما آنچه در این 10 روز بر نمایشگاه گذشت، ورای این گمانه‌ها بود.

حضور گسترده مردم، میزان تراکنش غرفه‌ها و افزایش فروش کتاب، همه و همه حکایت از توجه و علاقه مردم ایران زمین به یار مهربان داشت.

یعنی خارج شدن نمایشگاه از شهر و دور شدن راه نیز مردم را برای خرید کتاب بی‌انگیزه نکرد. اما آنکه چرا هر سال نمایشگاه کتاب با استقبال و فروش خوب مواجه می شود ولی سرانه مطالعه همچنان در کشور پایین است موضوعی‌ست که نیاز به بررسی و توجه بیشتر دارد.

شاید این مسئله سوال بسیاری از کسانی که دغدغه فرهنگی دارد نیز باشد که، این خیل جمعیت و مشتاق کتاب بعد از نمایشگاه کجا می روند و چرا سرانه مطالعه همچنان پایین است و تغییری نمی‌کند؟
البته همین که چنین اتفاق خجسته هم روی می‌دهد و 10 روز شور و شوق همگانی برای کتاب و کتابخوانی تمام تهران و شاید ایران را فرا می گیرد جای خوشحالی دارد. اما طبیعی است که این کافی نیست و ما به یک فرایند پیوسته کتابخوانی در تمام ایام سال نیاز داریم.

اینکه چرا کتاب همچنان جزو ضروریات زندگی ما نشده از انواع و اقسام زوایا و مناظر بحث شده و دلایل عدیده‌ای هم برایش آورده‌اند. اما یکی از دلایل می‌تواند با نگاه به وضعیت نمایشگاه کتاب تشریح شود.

این واقعیتی است که کتاب خواندن در جامعه ما عملی غریب است. بنابراین کمتر در مترو و تاکسی و مکان‌های عمومی کسی را کتاب به دست می بینیم اگر هم خود ما جزو آن دسته قلیل باشیم که عادت به مطالعه در مکان‌های عمومی هستیم، سنگینی نگاه دیگران را همواره احساس می کنیم چون با این کار جزو اقلیتی هستیم که با اکثریت همخوان نیست.

اما نمایشگاه کتاب فرصتی طلایی فراهم می‌آورد که همه بدون خجالت به دنبال کتاب باشند. به این دلیل ساده که اینجا جمعیت کتابخوان و کتاب دوست در اکثریت هستند و چون کفه ترازو به نفع آنها سنگینی می‌کند به آسودگی در فضای کتاب نفس می کشند. حالا اگر همین جمعیت بتواند در ایام دیگر سال هم به یکدیگر همنوا شوند و قبح کتاب خواندن را بشکنند یکی از موانع موجود بر سر راه کتابخوانی را برداشته اند.

بنابراین همه این شیوه‌ها و خیلی دیگر کارها را دقیقاً باید همان کسانی به کار ببندند که مخاطبان اصلی کتاب و نمایشگاه هستند.

اگر آنها پیشگام شوند و با شجاعت این فضای غالب را از میان بردارند آن وقت می توان به سراغ دیگر موانع رفت و منتظر امید بود که کتاب خواندن تبدیل به یک اتفاق دلچسب همگانی شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین