آفتابنیوز : البته دو مناظره اول موجب شده تا دو سوال، ذهن فضای سیاسی را به خودش مشغول کند. سوالهایی با این مضمون که «ادامه رویارویی دولتیها با شهردار تهران به کجا خواهد رسید» و همچنین اینکه «کاندیدای نهایی اصولگرایان چه کسی خواهد بود، محمدباقر قالیباف یا ابراهیم رئیسی؟».
لطفا... آجودانی با بيان اینکه «روحاني و جهانگيري به شيوهاي هوشمندانه مكمل يكديگر بوده و نشان دادهاند كه آمادهاند و آمدهاند راه را بر هرگونه حملات تخريبي احتمالي بر ضد دولت تدبير و اميد و به ويژه حملات پوپوليستي قابل پيشبيني قاليباف ببندند و ترديدي ندارم چون قاليباف آنقدر از هوش سياسي برخوردار نيست كه بداند نبايد توفاني راه اندازد كه گرد و خاكش به چشم خودش برود، در ادامه نيز به حملات گازانبري نسنجيده و احساسي خود ادامه خواهد داد و شك نداشته باشيد تكرار ناشيگري قاليباف در مناظرات، به سود روحاني وجبهه اعتدال و اصلاحات در افكار عمومي است» به استقبال پرسشهای «قانون » میرود:
مناظره ها را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا از ويژگيهاي لازم براي هم سطح بودن با توقع عمومي برخوردار بود؟
به استثناي شيوه و فرم زماني نه چندان مناسب تقسيم وقت نامزدها ،كه امكان پاسخگويي لازم در بعضي از موارد را به ويژه در برابر تهمت و تخريب يك نامزد، از نامزد ديگر سلب ميكرد، به لحاظ گفتماني تا حدود زيادي مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و فكر ميكنم به ويژه با توجه به هوشمندي سياسي روحاني و جهانگيري، با وجود تلاشهاي فراوان قاليباف براي طرح احساسي و پوپوليستي آميخته به دروغ و تهمت، جبهه هماهنگ و مشترك روحاني و جهانگيري توانستند رضايت حاميان خود و افكار عمومي را تا حدود زيادي به دستآورند.
روحاني و جهانگيري در مناظره سوم بايد بيشتر رويكرد تهاجمي داشته باشند يا تدافعي؟
آنهايي كه به فن و مهارت و صد البته هنر مناظره، آگاهي و توانايي دارند به خوبي ميدانند كه زمان و چگونگي حمله و دفاع ،نقش بسيار مهمي در مناظره دارد. يك حمله در زمان نامناسب و با شكل نادرست و يا يك دفاع در زمان و در شكل نادرست خود، راه را براي پيروزي حريف و تسلط او بر توپ و ميدان هموار ميكند. بيتعارف بگويم روحاني و جهانگيري هر دو نشان دادند كه خوب ميدانند چگونه با تركيبي از عقلانيت توام با شجاعت، در چه زماني و چگونه حمله و در چه زماني و چگونه دفاع كنند. مهارت و هنري كه قاليباف از آن بهره اندكي دارد. قاليباف نه در دفاع و نه در حمله ،خوب ظاهر نميشود. در رفتارهاي خود به شدت تحت تاثير احساسات و رويكردهاي ناشيانه پوپوليستي آغشته به تخريب و خشونت است كه موجب ميشود تا دربيشترموارددر مناظرههاي خود موفق نباشد.
نگراني زیادی در باره دو قطبي شدن انتخابات رياست جمهوري وجود داشت. آيا الان فضا دو قطبي شده است؟ ارزيابي شما از دو قطبيشدن فضاي انتخابات پيشرو چيست؟
با توجه به نوع رويكرد نامزدها در مناظرات و بدنه سياسي و اجتماعي حاميان آنان، به خوبي پيداست كه روحاني و جهانگيري در يك اردوگاه و قطب مشترك به نام اعتدال واصلاحات قرار دارند. از سوي ديگر قاليباف با حمله شديد احساسي خود به روحاني و دولت تدبير و اميد نشان داده كه بسيار علاقهمند به بازي كردن نقش مقابل روحاني و دولت روحاني است. گرچه ساير نامزدها و به ويژه رييس، با عدم دخالت در تقابل قاليباف با اردوگاه واحد روحاني _ جهانگيري ميخواهند نشان دهند كه ميكوشند تا فضاي انتخاباتي محدود به دو قطب نشود اما قاليباف اصرار به دوقطبي شدن فضاي انتخاباتي و قراردادن خود در رأس يك قطب، مقابل قطب اعتدال _ اصلاحات به رهبري روحاني دارد. قاليباف در پي آن است تا با سوق دادن فضا به سوي دو قطبي شدن و استفاده از آرامش تا حدي شبيه به انفعال رئيسي، با ارائه تصويري از خود به عنوان سردار مقابله با قطب روحاني و جبهه اعتدال و اصلاحات، بتواند با جذب حداكثري آراي مخالفان روحاني، همه اصولگرايان مخالف روحاني و نزديك به خود و رئيسي و ميرسليم را وادار به اجماع بر روي خود و حتي كنارهگيري رئيسي كند.در تلاش قاليباف براي دو قطبيكردن فضاي انتخاباتي بهطوردقيق ميتوان چهره و گفتمان احمدينژاد را ديد. قاليباف با تقسيم جامعه به ۴ درصد برخوردار و ۹۶ درصد نابرخوردار و وانمود كردن نزديكي خود با ۹۶ درصد و متهم كردن دولت تدبير و اميد به وابستگي با ۴ درصد برخوردار، در واقع ميخواهد دو قطبيسازي مصنوعي فضاي سياسي و اجتماعي از سوي احمدينژاد عليه آيت ا... هاشمي، حول محور گفتمان دو قطبي اشرافيت سالاري و محروميت گرايي را باز توليد كند. علاوه بر اين همانندي، شباهت بسيار زياد ديگري ميان قاليباف با احمدينژاد در استفاده از رويكردهاي پوپوليستي نيز ديده ميشود. قاليباف با رويكرد پوپوليستي خود در تلاش براي دو قطبيسازي فضاي انتخاباتي و بازي كردن نقش قهرمان ۹۶ درصد مردم نابرخوردار است و ميكوشدبا تمركز بر تحريك غريزه و احساس مخاطبان خود به جاي عقلانيت، آراي خود را افزايش دهد اما تفاوت مهم رويكردهاي پوپوليستي قاليباف با احمدينژاد آن است كه اقدام قاليباف به پوشيدن قباي حمايت از طبقات و اقشار مستضعف و پايين اجتماع، به سبب نوع معيشت و زندگي شخصي و خانوادگي او، در ميان همان ۹۶ درصدي كه وي برآن است خود را قهرمان و ناجي آنها معرفي كند از درجه باور پذيري اندكي برخوردار است. از اين رو ترديدي ندارم كه فضاي دو قطبياي كه قاليباف براي ايجاد آن ميكوشد و به آن دل خوش كرده است، به نفع روحاني و اردوگاه مشترك اعتدال و اصلاحات خواهد بود.
با توجه به فضاي فعلي، ميزان مشاركت مردم را چگونه پيشبيني ميكنيد؟ به نظر ميرسد مشاركت بالاي مردم، شانس پيروزي اصولگرايان مخالف روحاني را كاهش ميدهد و بعضيها معتقدند احتمال دارد كه آنها بتوانند با سردكردن فضا در روزهاي منتهي به ۲۹ ارديبهشت، كاري كنند تا مشاركت مردم پايين بيايد. ارزيابي شما چيست؟
بهطورحتم كاهش مشاركت مردم به سود مخالفان جبهه اعتدال و اصلاحات است. ازاينرو مخالفان اين جبهه با آگاهي از اينكه ميزان مشاركت پايين، امكان پيروزي آنان را بالا ميبرد بدشان نميآيد كه مشاركت مردم پايين باشد. چراكه آنها به خوبي ميدانند بخش عمدهاي از افزايش مشاركت، ناشي از آراي خاكستري و راي اوليهاست كه غالب اين آرا در صورت حضور و مشاركت در انتخابات به سبد جبهه اعتدال و اصلاحات ريخته ميشود اما حضور قاليباف و عطش او براي دو قطبي كردن فضاي انتخابات و لجاجت و خشونت رويكردهاي تقابلي او در برابر روحاني و دولت تدبير و اميد و نيز رويكردهاي پوپوليستي ناشيانه او، اتفاقابه افزايش مشاركت مردم براي لزوم حمايت گستردهتر از روحاني و دولت تدبير و اميد كمك خواهد كرد. از اين رو فكر ميكنم روز ۲۹ ارديبهشت ۹۶ شاهد يك مشاركت فعال و حداكثري از سوي جامعه باشيم.
منبع: قانون