کد خبر: ۴۸۱۵۷۰
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۵
درباره «ساعت 5 عصر»، نوشته و ساخته مهران مدیری

سرگردان میان دو دنیا

مهران مدیری در ساخته جدیدش به دنبال چیست؟ شاید هم در ذهن خود تصور کنیم که لابد قصد وی ساخت اثری دیگر در کارنامه سینمایی‌اش در تدوام فیلمسازی ژانر سینمای بدنه و نگاه به گیشه است.
آفتاب‌‌نیوز :

هاتف جلیل زاده*- اگر از پیش‌زمینه ذهنی خود با مضمون شعرِ «در ساعت 5 عصر»، شاهکار فدریکو گارسیا لورکا بگذریم، به همچنین عنوانی درباره یک فیلم بر می‌خوریم و بی‌درنگ نام مهران مدیری، به عنوان سناریست و فیلمساز، نگاه را با خود می‌برد.

مهران مدیری در ساخته جدیدش به دنبال چیست؟ شاید هم در ذهن خود تصور کنیم که لابد قصد وی ساخت اثری دیگر در کارنامه سینمایی‌اش در تدوام فیلمسازی ژانر سینمای بدنه و نگاه به گیشه است. کار مدیری در فیلم اخیرش در کسوت فیلمنامه‌نویس و کارگردان از دو جهت قابل بررسی است. اول، ایده‌ای که به نظر می‌رسد در ذهن سناریست است و به درستی توسعه نیافته است، وگرنه خودِ دستمایه درام می‌توانست با پرداخت درست، پرتنش باشد.

سرگردان میان دو دنیا

به داستان فیلم نگاهی بیندازیم:
مهرداد پرهام (سیامک انصاری) وکیل دادگستری به تنهایی در شمال شهر تهران زندگی می‌کند. نامزدش (آزاده صمدی) در فرانسه مشغول تحصیل است. مهرداد باید برای پرداخت قسط بانکی تا ساعت ۵ خود را به شعبه بانک برساند که خانه‌اش از مصادره شدن توسط بانک نجات پیدا کند. اما درگیر یک رشته حوادث متوالی می‌شود، سرش جراحت بر‌می‌دارد؛ در بیمارستان به پیرزنی بر می‌خورد که شوهرش مرده و حالا نمی‌تواند جنازه را شناسایی کند، پس مجبور می‌شود از روی عکس پرسنلی شوهر پیرزن به او کمک کند تا جنازه را شناسایی کند. بعد هم که می خواهد خداحافظی کرده و برود، پیرزن از او تقاضا می‌کند که با وی به سر خاک شوهر مرحوم‌اش برود، چون کسی را ندارد و همین‌طور این رشته حوادث و رویدادهای متوالی سر راه مهرداد سبز می‌شوند و او را برای رسیدن به بانک دچار زحمت می‌کنند...
شاید خود دستمایه داستان برای ساخت اثری اجتماعی چیزی کم و کسر ندارد. اما پرداخت، کمی ضعیف است و رویدادها با بار دراماتیکی ضعیفی روایت می‌شوند و پتانسیل حوادث به قدری قوی نیست که کاراکتر محوری داستان را دچار درگیری عمیق کند.

از سوی دیگر ساخت اثر نیز به لحاظ کم و کیف ژانر، میانِ اثری سینمایی و تلویزیونی در نوسان است. ما با یک فیلم ساختمند سینمایی رو‌به‌رو نیستیم که شکل و بافت زبانی‌اش تداعی‌گر مدیوم سینما (به معنی تام و تمام) باشد. از این‌رو چه بازی‌ها و چه روایت بصری، تفاوت چندانی با یک اثر تلویزیونی ندارد. به عنوان مثال، چنانکه به سکانس نگاه پرستار  وظیفه‌شناس(نگین معتضدی) با مهرداد(سیامک انصاری) در بیمارستان دقت کنیم، چندان، بازی‌ سینمایی را نمی‌بینیم. این همه توقف و سکون در نگاه، میمیک چهره، صدا و کنش!

بی‌شک سینما و سرعت برق‌آسایش نمی‌تواند اینقدر مخاطب را منتظر بگذارد که دو بازیگر مثل سریال‌های تلویزیونی مات و مبهوت به هم نگاه کنند تا بعد با هزار بدبختی دیالوگی بگویند! حالا سوای همین مورد که به صورت فاکت اشاره شد، کلیت فیلم نیز دارای ریتم ناشناس است. انگار کارگردان (خواسته یا ناخواسته) از ریتم، تعبیر خاصی ندارد. به همین دلیل «ساعت 5 عصر» علیرغم استعداد درام، در ضرباهنگ سلسله‌رویدادها و اتفاقات داستانی از ریتم خوبی برخوردار نیست.

*عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران

 

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین