کد خبر: ۴۸۸۱۷۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۱

گفت‌وگو با بانوی موفق و اولین مدیر تألیف جوان با فعالیت در سطح جهان

توجه به نشر کتاب‌های کودک و نوجوان و تمرکز بر آن در سال‌های اخیر رشد چشم‌‎گیری داشته تا ‌جا‌یی‌که نشرهای موفق آموزشی، واحد کودک و نوجوان تأسیس کرده‌اند و به صورت جدی و مستقل فعالیت دارند.
آفتاب‌‌نیوز :

هرچند هنوز در بعضی موقعیت‌های اجتماعی نظیر مجتمع‌های مهم اداری و دولتی، جای خالی حضور زنان به‌شدت احساس می‌شود، در برخی موقعیت‌های دیگر نظیر ادارات و بیزینس‌های شخصی نه‌تنها زنان حضور پررنگی در جمع کارکنان دارند، بلکه حتی سکان ریاست این ادارات و مراکز برای اولین بار به دست آنان سپرده شده است و این نشان از تقویت روی‌کرد اعتماد به توانمندی‌های بانوان در جمهوری اسلامی ایران است.

در میان زنانی که یکی از جلوه‌های بارز موفقیتشان در ایران، با وجود رقبای سرسخت و قدرتمند مرد، دست‌یابی به سمت مدیریت انتشارات بین‌المللی است، می‌توان به پرستو سویزی مدیر جوان واحد کودک و نوجوان انتشارات بین‌المللی گاج (زنبور) اشاره کرد.

او در سال 1368 در تهران زاده شد. هفت سال در حوزه‌ی نشر کودک فعالیت کرد و اکنون حدود سه سال است که به جایگاه مدیریت واحد کودکِ یکی از بزرگ‌ترین و به‌نام‌ترین نشرهای آموزشی ایران تکیه زده است. بنابراین یکی از زنان موفق در امور فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود. از همین رو در گفت‌وگو با وی، به مسائل مربوط به موقعیت زنان در فعالیت‌های جدی اجتماعی و فرهنگی و چالش‌های آن پرداخته‌ایم:

گفت‌وگو با بانوی موفق و اولین مدیر تألیف جوان ۲۷ ساله در تهران و با فعالیت در سطح جهان

* زنان موفق و تأثیرگذاری در زمینه‌های گوناگون سراغ دارم. حوزه‌ی نشر کتاب، آن هم کتاب کودک و نوجوان که امروزه تقریباً واردشدن به آن دل شیر می‌خواهد و سرِ نترس، همیشه از حوزه‌های دل‌خواه و هیجان‌انگیز من بوده است. حرفه‌ای که از یک‌سو دل‌مشغولی امور کودکان و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی است؛ از سوی دیگر دست‌و‌پنجه‌ نرم‌کردن با مؤلف و مترجم و ویراستار و تصویرگر و گرافیست است و هم‌چنین بالا و پایین‌های حوزه‌ی چاپ و کاغذ و فروش!

حرفه‌ای که زنان حداقل در ایران به آن وارد نمی‌شوند. از این رو تصمیم گرفتم با مدیر موفق و البته تأثیرگذاری در این حوزه به گفت‌وگو بنشینم تا از چند و چون کارش مطلع شوم. چه کسی بهتر از شما. برای شروع چه‌طور شد که وارد این حوزه شدید؟

من کارم را با تصویرگری و صفحه‌آرایی کتاب کودک شروع کردم. علاقه‌ام به رشته‌ی تحصیلی‌ام و عشقم به کودکان را هم با کارم تلفیق کردم. حدود هفت سال در نشر کودک مشغول به فعالیت بودم تا سه سال پیش که با جناب آقای مهندس جوکار، مدیر انتشارات بین‌المللی گاج آشنا شدم و به پیشنهاد و کمک ایشان واحد کودک و نوجوان این انتشارات نامی را تأسیس کردیم.

* چرا کار در حوزه‌ی کودک و نوجوان؟ احتمالاً برنامه‌ریزی جدی و پرتوانی می‌خواهد. چه‌طور به همه‌ی امور آن دقت و اعمال نظر دارید؟

کار در حوزه‌ی کودک و نوجوان مسیر سختی بود؛ مخصوصاً که این حوزه در ایران مغفور واقع شده است و سخت‌تر از آن تأسیس و راه‌اندازی واحد کودک و نوجوان در یک نشر آموزشی و تا این اندازه به‌نام و مشهور بود. این کار به مراتب سخت‌تر از فعالیت در حوزه‌هایی است که دیگران قبلاً رفته‌اند و نشیب و فرازش را مشخص کرده‌اند. از طرفی مدیریت واحد کودک و نوجوان نشری که در آموزش شهره است، کار بسیار دشواری بود. کوچک‌ترین خطای حرفه‌ای یا محتوایی، آسیب‎‌های جدی به شهرت و اعتماد این نشر وارد می‌کرد. با این حال، علاقه‌ی شخصی‌ام مرا به این سمت کشاند. شروعش بسیار سخت بود و به مشکلات بسیاری برخوردم، اما چند نکته را مدام با خودم مرور می‌کردم که انگیزه‌بخش بود: یکی این‌که کار کردن برای بچه‌ها شیرین است و کتابی که در نهایت بیرون می‌آید، نه فقط کودکان را، بلکه حال همه را خوب می‌کند. دیگر این‌که نونهالان،کودکان و نوجوانان، بهترین دریافتگرهای فرهنگ و ادب‌اند. ذهن ساده و پاک آن‌ها در کنار این همه استفاده از فضاهای غیرحقیقی، به کتاب‌های ساده‌ای هم نیاز دارد تا آرام‌‌آرام رشد و پرورش یابد. هم‌کاری و هم‌راهی یک گروه جوان و در عین حال مجرب و زبده هم نقش مهمی در تسهیل سختی‌ها و موانع داشت.

* چگونه موقعیت کنونی‌تان ]مدیریت واحد کودک و نوجوان انتشارات بین‌المللی گاج[ را به دست آورید؟

راستش در حوزه‌ی کتاب کودک و نوجوان افراد بسیاری را اعم از نویسنده و مترجم و تصویرگر و ناشر می‌شناختم. همیشه در کتاب‌ها به نظرم چیزی کم بود برای ارائه به کودکان سرزمینم! همیشه یا کارها عالی بود و ناشر ناشناخته و کم‌بضاعت؛ یا کارها بی‌مایه بود و ناشر نامی در تیراژ‌های بالا اثر را چاپ می‌کرد و این خود توهم این را ایجاد می‌کرد که کتاب پرفروش است و پرمخاطب. از این رو تصمیم گرفتم خودم وارد گود شدم. پیش استادان گران‌قدر این حوزه رفتم؛ مشورت کردم؛ پیشنهاد دادم و کتاب‌های مناسب هر گروه سنی را در سفرهای مختلف از سرتاسر دنیا جمع‌آوری کردم؛ شب‌بیداری‌های فراوان را تجربه کردم؛ سپس وارد عمل شدم!

در حوزه‌ی تألیف، ترجمه، ویرایش، تصویر، صفحه‌آرایی، چاپ و فروش بهترین‌ها را گرد هم آوردم و همگی با هم دست به کار شدیم. ناگفته نماند تشویق‌ها و بیشتر از آن، سرزنش‌های آقای جوکار نقش به‌سزایی داشت.

با صدای بلند می‌خندد...

* این مسیر موفقیت را چگونه طی کردید و چه‌طور موانع را پشت‌سر گذاشتید؟

بعد از فارغ‌التحصیلی، اولین محیط کاری‌ام و تجربه‌ی اولم نشر کودک بود. اخبار نشرها را هم جسته و گریخته دنبال می‌کردم. تصورم از کار دل‌خواه، محیط یک نشر بود، همان هم شد. البته به اندازه‌ی گفتنش راحت نبود. آزمون و خطاهای بسیاری داشتم. شکست را هم تجربه کردم. الآن هم به نظر خودم هنوز اول راهم و برنامه‌های بسیاری برای داشتن واحد کودک و نوجوان موفق در سایز و اندازه‌ی نشر خوش‌نامی مثل گاج دارم.

* با توجه به سن کم شما و موقعیتتان گاهی ناملایماتی را متحمل نمی‌شوید؟

خودتان با مشکلات و مصائب زنان برای به‌دست‌آوردن موقعیت‌های شغلی آگاهید. اوایل برایم خیلی دشوار بود تلاش‌هایی برای نادیده انگاشتن من وجود داشت. برای بی‌ارزش نشان دادن تلاش‌های شبانه‌روزی‌ام. با همه‌ی این اوصاف هر روز قوی‌تر از روز قبل ادامه دادم. با خودم گفتم کار تو، تو را اثبات می‌کند؛ همیشه اوضاع این‌طور نمی‌ماند؛ نتیجه‌ی کار خود گویای تمام توانایی‌هایت هست. جالب است بدانید من برعکس تمام انسان‌های موفقی که موفقیت خودشان را مدیون اشخاص و افرادی می‌دانند که کمکشان کرده‌اند، من موفقیت خودم را در درجه‌ی اول مدیون تمام عزیزانی می‌دانم که اصلاً کمک نکرده‌اند و حتی مانع کارم شده‌اند. انگیزه‌ی پیروزی هر روز و هر روز در من پررنگ‌تر می‌شد و من سرسخت‌تر کار میکردم. حالا اما اوضاع متفاوت است. من در حال حاضر به بازار نشر در ایران قانع نیستم و شروع کار من در سطح جهانی با موفقیت چشم‌گیری روبه‌رو بوده. کتاب‌ها مثل بچه‌های من‌اند؛ بچه‌هایم بزرگ شده‌اند. به فروش رفته‌اند و نظرات موافق و مخالف بسیاری درباره‌ی آ‌ن‌ها دریافت می‌کنم؛ آثاری که منتشر کرده‌ام در مجامع تخصصی کودک به بوته‌ی نقد و بررسی گذاشته شده است و این یعنی من در مسیر درستی قرار گرفته‌ام. البته هم‌چنان راهی طولانی‌ پیش رو دارم!

* فعالیت در حوزه‌ی نشر آن‌هم در ابعاد وسیع و حضور در عرصه‌ی بین‌المللی کار و مسئولیت خطیری است. از تجربیاتتان در این باره بگویید.

حتماً که خطیر و سخت است. ورود به حوزه‌ی نشر که تماماً فرهنگ است و فرهنگ، زمانی که شما از آن شناخت کافی ندارید، ترسناک است. تأکید می‌کنم که حوزه‌ی نشر و کتاب در کشورهای اروپایی بسیار حوزه‌ی جدی و عموماً نفوذناپذیری است. اما هیچ کدام از این‌ها مانع من نخواهد شد. کار بین‌المللی و تلاش کردن فراتر از مرزها، نه فقط برای کودکان ایرانی، نهایت آرزوی من است. تا حدودی هم در این مسیر وارد شده‌ام. فکر می‌کنم اولین مدیری باشم که فقط به داشتن یک ویترین در خارج از مرزها بسنده نکرده. من به فروش واقعی رسیده‌ام و از فروشگاه‌ و مراکز معتبر سفارش دارم.

دل‌مشغولی مهم دیگرم، حفظ ادبیات کهن فارسی است. در کتب کلاسیک فارسی، حکایت‌ها و داستان‌های آموزنده‌ای وجود دارد که بسیار ساده و در عین حال پندآموز هستند؛ مثل داستان‌های کلیله و دمنه، مرزبان‌نامه، سمک عیار و... . بازنویسی این داستان‌ها و چاپ و انتشارشان از چند جهت فایده‌بخش است: هم این کتاب‌ها و داستان‌های قدیمی را زنده نگاه داشته‌ایم، هم آثاری داریم که برای کودکان و بزرگ‌تر‌هاشان جالب‌ توجه و خواندنی است.

* چه جالب، پس در حوزه‌ی آثار کلاسیک فارسی هم فعالیت دارید؟

بله حوزه‌ی فعالیت ما به دو بخش تقسیم می‌شود: ترجمه و تألیف. در بخش تألیف هم از نویسنده‌های به‌نام کتاب داریم، هم از متخصصان و پژوهشگران حوزه‌ی کودک و نوجوان. در بخش ترجمه هم داستان‌های پرفروش و قوی از زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف انتخاب و ترجمه می‌شود، که البته همه‌ی این کارها در چند نوبت ویرایش می‌شوند تا نهایتاً متنی روان و شسته‌رفته به دست کودکان برسد تا به خواندن و مطالعه علاقه‌مندشان کند.

* به نظر خودتان، فرد موفقی هستید؟ رمز این پیشرفت در چیست؟

چه سؤال سختی... نمی‌دانم. از خودم ناراضی نیستم. هر روز به هر موفقیتی از نظر خودم می‌رسم، هدف دیگری را نشانه می‌گیرم و برای آن تلاش می‌کنم. البته خب مقایسه که می‌کنم، از بسیاری از هم سن و سال‌هایم جلوترم. اما واقعیت این است که هیچ‌کس هیچ‌ وقت از خودش راضی نیست. من هم همین‌طور. کم نبوده روزها و فرصت‌هایی که از دست داده‌ام؛ اگر چه وقتی به این ده‌ساله‌ی اخیر فکر می‌کنم، روزهای پرکار و تلاشم هم جلوی چشمم می‌آید... روزهایی که اطلاعاتم در این حوزه کم بود، کمک نداشتم، موانع و مخالفت‌ها زیاد بود. اما داشتن یک حامی و مدیر مهربان و با جسارت نظیر جناب آقای مهندس جوکار بزرگ‌ترین پشتوانه‌ی من بوده و هست. و خب من هم سعی کردم استقامت به خرج دهم. ناامید نشوم. دنبال مسیر درست باشم. بسیار هم مشورت کردم. به نظرم ارتباط با آدم‌های موفق، به خصوص در همین حوزه، یکی از اصلی‌ترین دلایل پیشرفتم بود. امیدوارم دینم را به کودکان سرزمینم به‌خوبی ادا کرده باشم و قدمی در رشد و بالندگی آن‌ها برداشته باشم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
افتاب
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
2
3
دوست دختر جوکاربودن چنین مزایایی داره
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین