کد خبر: ۴۹۱۹۵۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۸

گفتگو با مادر ودختری که پیشنهاد ارتباط می دادند و مردان پولدار تهرانی را در خانه اسیر می کردند و ..!+ عکس

دختر جوان برای رهایی شوهر صیغه ای خودش نقشه ای را طراحی کرد و به کمک اعضای خانواده اش از مردان هوسران در خیابان ها زورگیری میلیونی می کرد.
آفتاب‌‌نیوز : اواسط مهر ماه امسال مردی سراسیمه خود را به ماموران پلیس غرب تهران رساند و از ماجرای گرفتار شدن در دام دو زن فریبکار در شهرک راه آهن خبر داد.

این مرد در ادعاهایش گفت: در خیابان رامین جنوبی در منطقه بلوار فردوس بودم که با زن جوانی که در کنار خیابان ایستاده بود روبرو شدم، در یک لحظه وسوسه شدم و در جلوی پایش توقف کردم و در ادامه زن میانسال دیگری در کنار زن جوان قرار گرفت و قرار شد تا برای یک رابطه پنهانی به خانه آنها بروم.

وی افزود: وقتی وارد خانه آنها در شهرک راه آهن شدیم داخل اتاق تنها بودم که ناگهان پسر جوانی وارد اتاق شد و پس از کتک کاری و تهدید با چاقو از من خواست تا ساکت باشم و هر چه پول دارم در اختیارشان قرار دهم.

ترسیده بودم و هیچ راهی جز تسلیم شدن نداشتم به همین خاطر کارت بانکی ام که داخل آن 10 میلیون تومان پول بود در اختیارشان قرار دادم و سپس زن جوان با گرفتن کارت از خانه خارج شد و پس از انتقال پول به حساب خودشان به خانه بازگشت.

مرد جوان ادامه داد: وقتی قصد خارج شدن از خانه را داشتم زن جوان و میانسال همراه من سوار بر خودرویم شدم تا در ساختمان سر و صدا نکنم، وقتی سوار بر خودرویم شدم متوجه نداشتن بنزین شدم و همراه دو زن به پمپ بنزین رفتیم که در آنجا فرصت مناسب دیدم تا از مردم درخواست کمک کنم، به بهانه بنزین زدن از خودرو پیاده شدم و شروع به داد و فریاد کردم که این دو زن مرا ربودند و 10 میلیون تومان پول از من گرفتند.

دو زن از خودرو پیاده شدند که مرا آرام کنند اما بی فایده بود که در همین مرحله آنها سوار بر خودرویم به سرعت از داخل پمپ بنزین خارج شده و پا به فرار  گذاشتند.

بدین ترتیب با دستور بازپرس آرش سیفی تیمی از ماموران پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این دو زن فریبکار وارد عمل شدند.

کارآگاهان در گام نخست پی بردند که چند مرد دیگر در دام زورگیری و آدم ربایی این دو زن گرفتار شده اند و با توجه به حساس بودن پرونده ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند.

تجسس های پلیسی ادامه داشت و کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات پی بردند که پول ها به حساب پیر زنی که آلزایمر دارد منتقل شده است و این در حالی بود که این زن هیچ اطلاعی از ماجرای آدم ربایی و زورگیری نداشت.

در حالیکه کارآگاهان ردیابی های فنی خود را برای دستگیری اعضای این باند زورگیری فریبکارانه آغاز کرده بودند تیمی از ماموران در محدوده هایی که دو زن طعمه هایشان را شکار می کردند شروع به گشت زنی کردند.

روز 4 آبان ماه ماموران در اطراف شهرک راه آهن در حال گشت زنی بودند که ناگهان خودروی سمند سفید رنگ با دو سرنشین زن و راننده مرد در جلوی آنها توقف کرد و راننده جوان با پیاده شدن از خودرویش از ماموران در خواست کمک کرد.

خیلی زود ماموران دست به کار شده و با توجه به ادعای مرد جوان که می گفت این دو زن با فریبکاری وی را به خانه شان کشکانده و پس از گروگانگیری اقدام به برداشت پول های حساب بانکی اش کرده اند.

همین کافی بود تا مینا 30 ساله و مریم 50 ساله از سوی ماموران دستگیر و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران قرار گیرند.

مینا که راهی جز اعتراف نداشت در همان ابتدا گفت: نیاز به پول به داشتم به همین خاطر خانواده ام را مجبور به همکاری کردم و بعضی روزها همراه مادرم در کنار خیابان منتظر مردان هوسران می شدیم و بعد از اینکه آنها را به بهانه رابطه شوم به خانه می کشاندیم برادرم وارد عمل می شد و با تهدید پول های آنها را به جیب می زدیم.

کارآگاهان خیلی زود 6 مرد جوانی که هدف گروگانگیری و زورگیری این باند خانوادگی قرار گرفته بودند را شناسایی کردند که دو تن از آنها ادعا کردند که مرد جوان داخل خانه اسحله به دست بوده است.

در ادامه مشخص شد که این باند خانوادگی برای اینکه طعمه هایشان از آنها شکایت نکنند اقدام به برهنه کردن مردان کرده و دختر جوان دیگری از آنها با گوشی موبایل فیلمبرداری کرده است.
تجسس های پلیسی ادامه داشت تا اینکه برادر مینا با حضور در اداره پلیس خود را تسلیم ماموران کرد.

گفتگو با مادر ودختری که پیشنهاد ارتباط می دادند و مردان پولدار تهرانی را در خانه اسیر می کردند و ..!+ عکس

گفتگو با مینا سرکرده این باند خانوادگی

مینا 30 ساله که به خاطر اینکه بتواند شوهر صیغه ای خود را که به خاطر مهریه زن اولش از زندان  آزاد کند با طراحی نقشه ای شوهرش را آزاد کرد اما خودش و همه اعضای خانواده اش را راهی زندان کرد.
اعتیاد داری؟
2 سال است که شیشه می کشم.
ازدواج کردی؟
بله، اما 3 سال است که از همسرم جدا شدم و فرزند 5 ساله دارم که با پدرش زندگی می کند.
سابقه داری؟
نه.
چرا دستگیر شدی؟
به خاطر سرقت از مردان.
به چه شیوه و شگردی سرقت می کردید؟
با مادرم در کنار خیابان های شلوغ می ایستادیم و برای ارتباط با مردان به آنها پیشنهاد می دادیم، بیشتر آنها نمی خواستند مادرم را که بعنوان دوستم معرفی می کردم همراه ما باشد اما به بهانه اینکه در میان راه پیاده می شود مادرم نیز سوار بر خودروی آنها می شد و سپس به سمت خانه مان در شهرک راه آهن می رفتیم.
داخل خانه چه اتفاقی می افتاد؟
وقتی وارد خانه می شدیم طعمه مان را به داخل اتاق می کشاندم و تا او خودش را آماده می کرد که رابطه برقرار کنیم من بیرون از اتاق می رفتم تا چای یا آب بیاورم که در همین لحظه برادرم وارد اتاق می شد و با چاقو و قمه به طعمه ما حمله می کرد.
همسایه ها متوجه سر و صدا داخل خانه نشدند؟
صدای تلویزیون زیاد بود و درگیری برادرم با آنها خیلی کوتاه بود و سپس آنها می پذیرفتند تا با ما همکاری کنند.
چقدر پول از آنها گرفتید؟
دو تا 10 میلیون تومان از آنها پول گرفتیم و سپس همراه آنها از خانه خارج می شدم و پس از اینکه از خانه دور می شدیم از خودرو پیاده می شدیم.
چقدر پول به جیب زدی؟
نزدیک 40 میلیون تومان.
همه مردان همراهشان پول نقد بود؟
نه، کارت بانکی شان را می گرفتیم و برادرم به بانک می رفت و پول ها را به کارت مادربزرگم که دست ما بود واریز می کرد.
طعمه هایت پولدار بودند؟
بعضی ها که پول نداشتند با تهدیدهای ما با خانواده هایشان تماس می گرفتند و در خواست پول می کردند.
فکر نمی کردی دستگیر می شوی؟
می دانستم دستگیر می شوم ولی نیاز به پول داشتم.
با پول ها چه کردی؟
شوهر صیغه ای ام به خاطر بدهی مهریه زن اولش زندان رفته بود و نیاز به پول داشتم که او را از زندان آزاد کنم.
همه پول ها را برای زندان شوهرت دادی؟
کمی از پول ها را هزینه اجاره خانه مان کردم و بخشی نیز به عنوان سهم مادرم و برادرم به آنها پرداخت کردم.
هیچ یک از اعضای خانواده ات با این نقشه مخالفت نکردند؟
همه مخالف بودند اما به خاطر من همکاری کردند.
برادرت سابقه دار است؟
بله، به خاطر سرقت لوازم داخل خودرو زندان بود و پس از چند سال هنوز 25 روز از آزادی اش نگذشته بود که دوباره به خاطر من دستگیر شد.
خواهر کوچکت از مردان فیلمبرداری می کرد؟
یکبار این کار را کرد و در بقیه سرقت ها فقط بیرون از اتاق مواظب اوضاع بود.
می دانی چه اتهامی داری؟
سرقت.
این کار شما گروگانگیری و آدم ربایی محسوب می شود می دانی چه آینده ای داری؟
اشتباه کردم، من به خاطر اعتیاد و همسرم تن به این کار زدم و خانواده ام را نیز بدبخت کردم.

قسمت دوم / گفتگو با مادر مینا:

گفتگو با مادر مینا
مریم 52 ساله که از 16 سالگی ازدواج کرده و پس از جدایی در خانه های مردم کار می کرد تا هزینه های زندگی فرزندانش تامین کند اما فرزندانش یکی پس از دیگری به جرم  های مختلف به زندان افتادند و حالا خودش به خاطر اشتباه دخترش روانه زندان شده است.
چرا با پیشنهاد مینا مخالفت نکردی؟
مخالف بودم اما مجبور شدم، شوهر صیغه ای دخترم وقتی به زندان رفت دخترم را به ما سپرد و هر لحظه از زندان اوین تماس می گرفت و آمار دخترم را می گرفت به همین خاطر مجبور بودم وقتی دخترم برای اجرای نقشه اش به خیابان می زند همراه او باشم. حالا همه فکر می کنند من مقصر اصلی این اتفاقات من هستم.
واقعا ارزش داشت این کار را برای دامادتان انجام بدهید؟
بهای آزادی شوهر صیغه ای دخترم را همه خانواده ما دادند و برای یک زن روز مرگش است وقتی که پایش به پلیس و آگاهی باز می شود.
پسراهایت هم سابقه زندان دارند؟
بله، آنها به خاطر سرقت لوازم داخل خودرو به زندان رفتند و توانستم با کار در خانه های مردم، پیتزا فروشی و سالن آرایش پول جمع کنم و با گرفتن رضایت از شاکیان پرونده پسر 25 ساله ام، او را از زندان آزاد کنم اما فقط 25 روز آزاد بود و حالا به خاطر اشتباه خواهرش به زندان افتاده است.
پسرت ازدواج کرده؟
بله، یک فرزند هم دارد اما هنوز نتوانسته فرزندش را در آغوش بگیرد.
چه نقشی در این سرقت ها داشتی؟
من کنار دخترم بودم که اگر شوهرش زنگ زد خیالش راحت باشد که مینا همراه من است، باور کنید بعضی حتی نمی خواستند من سوار بر خودرویشان شوم، اما مینا می گفت دوستم است و در وسط راه پیاده می شود وزمانیکه به داخل خانه می رفتیم من بیرون اتاق و در آشپزخانه بودم.
نمی ترسیدی اتفاقی بیفتد؟
می ترسیدم یکی از همسایه ها در آن مجمتعی که 54 واحد است متوجه این کار ما شود، آبرویم می رفت و دیگر کسی به من اعتماد نمی کرد که داخل خانه هایشان کار کنم.
چند نفر را گرفتار نقشه هایتان کردید؟
فقط از 6 نفر سرقت کردیم و اگر بیشتر از این باشد مرا اعدام کنید.
حرف آخر؟
مینا همه ما را بدبخت کرد، همه زندگی مان رفت، دختر 17 ساله ام تنها در خانه مانده و هیچ کسی نیست که او را حمایت کند. 16 ساله بودم که ازدواج کردم و پس از بدبختی هایی که شوهرم سرمان آورد به خاطر اعتیادش از هم جدا شدیم و من با 4 بچه روزهای سختی را سپری کردم و ناخواسته وارد این بازی شدم، حالا دامادمان آزاد شده ولی همه اعضای خانواده ام به خاطر او به زندان افتاده اند.

بنا به این گزارش، متهمان این پرونده برای تحقیقات بیشتر و افشای دیگر جرائم احتمالی شان به دستور بازپرس آرش سیفی در اختیار ماموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
م ن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۲۵
0
0
من نظرم درباره دزدجماعت این هست که جرمشان خیلی سنگین باشدازدزدجماعت هیچ موجودی وجودنداردازدزدجماعت متنفرم
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین