وی به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت:پس از درگیری با همسرم وی را به داخل چاه زمین کشاورزی هل دادم.
این قاتل دیروز در حالی پای میز محاکمه ایستاد که دو پسرش از قصاص گذشتند و اعلام گذشت کردند، اما دو دخترش برای او حکم قصاص خواستند.
دختر بزرگ وی وقتی در جایگاه ویژه ایستاد گفت: پدرم مرد بدبینی بود و همیشه ما را اذیت میکرد. هنگامی که من و خواهرم نوجوان بودیم مدام با ما درگیر میشد و ما را کتک میزد. او ما را مجبور کرد وقتی که خیلی کم سن و سال بودیم ازدواج کنیم به همین دلیل من و خواهرم هر دو ازدواج ناموفقی داشتیم. من بعد از ازدواج اولم با یک مرد که دو فرزند داشت ازدواج کردم، اما حالا که پدرم مادرم را کشته است و به اتهام قتل او در زندان است شوهرم مرا طلاق داده و میگوید پدرم آبروی او را پیش خانوادهاش برده است.
وی ادامه داد: شوهرخواهرم نیز حالا معتاد است و خواهرم زندگی خوبی ندارد. پدرم با بدرفتاری و بدبینی هایش زندگی مادرم و من و خواهرم را سیاه کرد. او موهای مادرم را از ته میتراشید و اجازه نمیداد مادرم موهایش را بلند کند. او همیشه به مادرم بدبین بود. به همین دلیل نمیتوانم از قصاص صرف نظر کنم.
سپس مرد همسرکش در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل عمدی شد. وی گفت: من گمان میکردم همسرم با مرد همسایه رابطه دارد. چون بازنشسته شرکت واحد بودم، بیشتر اوقات را در خانه میگذراندم و به همین دلیل هم با همسرم دعوا داشتم.
وی ادامه داد: یک روز مرد همسایه به من گفت با یک زن که ساکن آپارتمان ماست رابطه دارد. گمان میکردم مرد همسایه با زن من در رابطه است و به همین دلیل عمدی این ماجرا را به من گفته است. سر این موضوع با همسرم درگیر شدم. من و طلعت سوار ماشین شدیم و به زمینهای کشاورزی ورامین رفتیم. آن جا بار دیگر دعوا میان ما بالا گرفت. همسرم میخواست از روی یک چاه عبور کند که پایش پیچ خورد و به داخل چاه سقوط کرد. من همسرم را هل ندادم و او را نکشتم. به همین دلیل هم بلافاصله با پلیس تماس گرفتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به دفاعیات این مرد و مدارک موجود در پرونده وی را از اتهام قتل عمدی تبرئه و او را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه و سه سال زندان محکوم کردند.