کد خبر: ۶۳۶۹۵۱
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۴

ماجرای بازیکن استقلال که در اتوبوس تیم، ساک را پرتاب کرد

مهدی امیرآبادی داستان عصبانیتش پس از دربی تهران که با باخت 3-2 استقلال به پایان رسید را فاش کرد.
آفتاب‌‌نیوز :

مهدی امیرآبادی بازیکن پیشین استقلال در گفت و گوی مفصلی که با خبرآنلاین داشت، داستان عصبانیت خود پس از دربی که با باخت 3-2 استقلال به پایان رسید را فاش کرد. او گفت: آن زمان حدود 5 هفته بود که تیم می‌برد و آن سال علی حمودی به تیم ما اضافه شد. ما در هتل استقلال بودیم با فرهاد مجیدی هم‌اتاق بودم، ساعت 11 تلفنم زنگ خورد که گفتند که آقای امیرآبادی تیم اوضاع خوبی دارد و ما علی حمودی را تازه جذب کرده ایم، اگر می‌شود شما برو خانه و استراحت کن و این بازی را نباش. من لباس‌هایم را جمع کردم که فرهاد گفت کجا؟ گفتم می‌روم خانه.به من زنگ زده‌اند که برو خانه استراحت کن. گفت من نمی‌دانم. گفتم خب علی حمودی آمده، می‌خواهند او را تست کنند که بعدا بازی کند. من رفتم خانه و آن بازی را بردیم. بعد از آن خب معمولا سرمربی به تیم برنده دست نمی‌زند و من 3-4 هفته بیرون نشستم و با این‌که حقم را خورده بودند حرفی نمی‌زدم تا نزدیک بازی 3-2 شد.

ماجرای بازیکن استقلال که در اتوبوس تیم، ساک را پرتاب کرد

امیرآبادی ادامه داد: هنکه و مظلومی من را صدا کردند که آقای مهدی شما برای دربی آماده باش که من گفتم چشم من که تمرین می‌کنم، حالا شما این مدت به من بی‌محبتی کردید ولی ایرادی ندارد. با آرش هم‌اتاقی بودم و رفتم اتاق به آرش گفتم احتمالا قرار است فردا بازی کنم. این موضوع را فقط به آرش گفتم و فردا ظهر دیدم سر میز پچ‌پچ می کنند.شنیدم که بعضی ها به حمودی می‌گویند که اگر تو را در ترکیب نگذاشتند قهر کن.همه این بازی را می‌بینند و حق تو است که بازی کنی و این سه هفته که بردیم حق تو است. بعد از نهار رفتیم به اتاق که ارنج را ببینیم.مظلومی از بچه‌ها تشکر کرد که تمرین خوبی بود و انشاءالله بازی را ببریم.وقتی ترکیب مشخص شد، دیدم که در ترکیب نیستم و علی حمودی در ترکیب است! آقایان رفتند حرف زدند که اگر حمودی را نگذاری تیم به هم می‌خورد و این حرف‌ها. من هم چیزی نگفتم و پیش خودم گفتم این هم چهارمین هفته ایرادی ندارد. وارد اتوبوس شدم ساکم را پرت کردم، با عصبانیت گفتم آقایانی که ته میز پچ‌پچ می‌کنید که حمودی حق تو است بازی کنی! آقای حمودی شب دربی ساعت یازده شب به خاطر شما من را می‌فرستند خانه.آیا آنجا حق من نبود؟ الان حق شماست که بازی کنی؟ گفت نه سرمربی تصمیم گرفته و دیگر کمی داد و بیداد کردم و نشستم که بقیه گفتند مهدی ایرادی ندارد و بنشین.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین