کد خبر: ۷۶۲۰۵
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۸:۲۴
به بهانه سفر رئیس جمهور جدید روسیه به چین

چالش شرقی «مدودیف»

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: مسکو هیچگاه مجبور نخواهد شد بین سیاستهای شرقی و غربی یکی را برگزیند و این دو همیشه با هم عجین خواهند بود. 4/3 قلمروی روسیه آسیایی محسوب می شود اما تنها %28 جمعیت کشور در آن ناحیه زندگی می کنند. 

چین، در میان همسایگان روسیه بیشترین مرز مشترک را با این کشور دارد که نمادی از یک تغییر جهانی بی سابقه نیز هست.صرف نظر از بقیه دنیا،چینی‌ها خود نیز نمی توانند حدس بزنند طی 10 یا 20 سال آینده چه نقشی را ایفا خواهند کرد. 

به هر رو تحلیلگران بسیاری با این‌که سیاست غربی روسیه را تاحدی ثابت و ملال آور می‌دانند ،انتخاب شرق را توسط «مدودیف» به عنوان اولین سفر خارجی، نشانه قطعی تمایل او به سوی شرق نمی دانند. با این وجود مسکو باید سیاست شرقی خود را بهبود بخشد و آن را بامعنی‌تر کند چون در این ناحیه است که روسیه و دیگر کشورها با بیشترین موقعیتها،چالشها و مشکلات روبرو خواهند شد. 

در مورد منابع سیبری و خاور‌دور چه اقدامی می‌توان کرد؟ در شب سفر «مدودیف» از «آستانه» به «پکن»، ذکر شد که در صورتیکه روسیه و چین در مورد پروژه هایی که مذاکراتشان طی دهه گذشته ادامه داشته به توافق برسند، روسیه 30 میلیون مترمکعب نفت و 68 میلیارد متر مکعب گاز در هر سال برای چین تأمین خواهد کرد. این واقعیت که دیگر کشورهای «پیمان امنیت پاسیفیک» منابع انرژی کمتر از این دریافت نخواهند کرد، اهمیت چندانی ندارد.مهمترین نکته این مشکل، چگونگی استفاده از این موقعیت برای توسعه سیبری و خاور دور است.

آنهایی که منابع روسیه را دریافت می کنند، آن را در صنعت، معدن و شالوده سازی سرمایه گذاری کرده اند؛ اما چگونه می توان این مناطق را با کمک چین به چیزی بیش از محل ذخیره مواد خام تبدیل کرد؟ 

این مشکلی قدیمی است که مقامات روسیه سالهاست برای حل آن تلاش می کنند. مشکل جدیدی نیز پدید آمده است. آسیای مرکزی، محلی است که منافع روسیه،چین،هند و بسیاری از دیگر کشورها ،رویهم رفته و بدون نقض کردن یکدیگر با هم تداخل پیدا می کنند. روشن است که منافع چین و روسیه با هم متفاوت است اما برای یکدیگر ایجاد مزاحمت نمی کنند. این امکان هم وجود دارد که منافع همه، جاه طلبانه تر مطرح شود که آن هم به سالها وقت احتیاج دارد. 

«مدودیف» چین را می شناسد. او برای دو سال، شغل حساس برنامه ریزی «سال روسیه در چین» و همچنین «سال چین در روسیه» را برعهده داشت. او باید به سفرهای متعددی می رفت و مذاکرات بسیاری را رهبری می کرد. او به نوعی، به دوره قدیمی روابط دوجانبه پایان داد و اکنون وظیفه دارد دوران جدیدی را در این روابط آغاز کند. 

دوران قبلی در زمان روابط دوستانه دهه 50 و بخشی از دهه 60 آغاز نشد. بلکه مبدأ آن 1989 و زمانی است که «میخاییل گورباچف» و «دنگ شیائوپینگ» به دشمنی دیرینه خود پایان دادند. بعدها این دو کشور با تلاش بسیار تجارت خود را از سر گرفتند؛ در آغاز آن دهه این تجارت به سختی به 10 میلیارد دلار رسید در حالیکه اکنون رقمش 48 میلیارد دلار است و چین، سومین طرف مبادلات روسیه به شمار می رود. در همین زمان، دو کشور متوجه شدند که منافعشان در تمام زمینه ها، از تمایل به ایجاد ثبات و تاثیر در اوضاع جهان گرفته تا حل کشمکشهای کوچک منطقه ای بر هم منطبق است. مهمترین دلیل این سفر اظهار بیانیه ای در مورد موضوعی بین المللی خواهد بود. 

برگزاری «سال روسیه در چین» و «سال چین در روسیه» توسط «مدودیف» به برقراری ارتباط دوباره بین میلیونها نفر در هر دو کشور کمک کرد. این روابط بر جمعیت کاهنده چینیان در روسیه و جمعیت در حال رشد روسها در چین  تاثیر بسزای خواهد گذاشت. اما این گروه جمعیتی با تجارت قریب 50 میلیادر دلاری، روابط تجاری گسترده تری صرفنظر از تمایل فزاینده به فرهنگ یکدیگر دارند.

باید تصورات واهی را کنار گذاشت. روسیه دیگر در چین انحصار فروش کالا نخواهیم داشت و تنها، کشوری به حساب می آید که با چین، روابط دوستانه‌ای در این سطح دارد و حداقل جایگاه مناسبی را همانطور که چین در روسیه یافته، اشغال کرده است. 

اما مشکلاتی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، چین مانند گذشته تسلیحات خود را از روسیه نمی خرد.شاید هر دو طرف فقط R&D را با یکدیگر رهبری کنند. چارچوب تجاری که در آن ماشینها و تجهیزات به %3/1 تنزل کرده، مناسب مسکو نیست. چین به کیفیت معترض است. ماشینها و ابزارآلات چینی هم، %30 واردات روسیه از چین را تشکیل می دهند. این مشکلات بیشتر ریشه اقتصادی دارند تا کیفیت روابط دوجانبه. 

در کل، این مشکلات به سردی روابط می انجامند. دوره بحران پشت سر گذاشته شده و به نظر می رسد این روابط در سالهای آینده توسعه بیابند، اما این ممکن نیست.

مشکل می توان فهمید قدم بعدی کدام است.سرمایه گذاری بیشتر در اقتصاد یکدیگر، ادامه همکاری در پروژههای فضایی (برنامه هایی برای توسعه صنعت فضانوردی در ماه و مریخ )، تولید فیلمهای مشترک بیشتر یا ترجمه کتب بیشتر؟ آیا باید تمام این کارها را همزمان انجام داد؟ 

در هر واقعه، راههای جدیدی گشوده خواهند شد و استراتژیستها افقهای جدیدی را مشاهده خواهند کرد. تمام اینها در دوران ریاست جمهوری «مدودیف» رخ خواهد داد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین