آفتابنیوز : 
هند پس از كسب استقلال بلافاصله درصدد برآمد كه با كشورهاي آسيايي روابط سياسي برقرار كند و در اين ميان بر روابط خود با ايران اهميت زيادي قايل بود.
در دوران پس از سال ۱۹۴۷ميلادي، روابط اقتصادي ميان ايران و هند بر روابط فرهنگي دو كشور پيشي گرفت.
هند در آن زمان سنگ آهن خود را در اختيار ايران قرار داد تا در توسعه صنايع فولاد از آن استفاده شود و در مقابل ايران نفت مورد نياز هند را تامين ميكرد.
روابط در مراحل مقدماتي بخوبي پيش ميرفت، اما پس از آنكه پاكستان در پيمان بغداد با ايران متحد شد، تيرگي روابط هند با پاكستان بر روابط با ايران نيز تاثير گذاشت.
در آن زمان "نهرو"، نخست وزير هند، از امضا پيمان بغداد ابراز نگراني كرد و گفته بود كه اين پيمان، جنگ سرد را به مرزهاي هند كشانده است.
در مقابل "محمدرضا پهلوي"،حاكم مخلوع ايران، نيز از اظهارات نهرو ابراز نارضايتي كرده و حتي آن را به باد انتقاد گرفت.
در سالهاي دهه ۵۰و ۶۰ميلادي مصر نيز از عوامل تيرگي روابط هند و ايران بود.
خصومت برخي ازكشورهاي عربي با ايران بارديگر هنگامي نمايان شد كه "جمال عبدالناصر" رهبر مصر از ادعاي مالكيت عراق بر خوزستان ايران پشتيباني كرد.
اين اقدام ناصر، مردم ايران را برآشفت و در تهران عليه ناصر تبليغات زيادي براه افتاد. اگرچه هند تاحد زيادي كوشش كرد خود را از اين ماجرا دور نگهدارد، اما دوستي شخصي نهرو با ناصر ناگزير بر روابط ايران و هند تاثير گذاشت.
درجريان جنگ هند و پاكستان در سال ۱۹۶۵ميلادي روزنامههاي هند از قول منابع مصري درباره كمك نظامي ايران به پاكستان گزارشهايي را به چاپ رساندند.
اين مطالب خشم مردم هند را برانگيخت و عدهاي از مردم در شهرهاي بمبئي و دهلي نو در برابر كنسولگري و سفارت ايران دست به تظاهرات اعتراض آميز زدند.
درسالهاي دهه ۷۰افكار عمومي هند، ايران را نه تنها متحد پاكستان، بلكه كشوري كه داراي گرايشهاي ضد هندي است ، بشمار آوردند.
حتي در همين دوران نيز كه روابط سياسي دو كشور تيره بود روابط اقتصادي ايران و هند در سطح بهتري قرار داشت.
دراين دوران دكترين اقتصادي دو كشور كه ايران با منابع سرشار نفتش ميتواند نيازهاي هند را برآورده كند و دهلي با پيشرفتهاي عملي و نيروي كارآزموده ميتواند به توسعه صنايع فلزي و فولاد ايران ياري دهد، كماكان پابرجا ماند.
سفر ۱۳روزه محمدرضا پهلوي به هند در سال ۱۹۷۸ميلادي به همراه ۷۰تن از همراهانش كه در ميان آنان وزراي خارجه، دارايي و مشاور نفتي وزارت نفت حضور داشتند، اين اميدواري را بوجود آورد كه روابط دو كشور بهبود چشمگيري پيدا كند.
اما اوضاع چنين نشد، چون هند از حمايت ايران از پاكستان در جنگهاي سالهاي ۱۹۶۵و ۱۹۷۱عليه كشورش ناراضي بود.
علاوه براين هند از موضع ايران در سازمان كنفرانس اسلامي نيز ناراحت بود.
به دنبال پيروزي هند در جنگ سال ۱۹۷۱با پاكستان، محمد رضا پهلوي به اين نتيجه رسيد كه هند در منطقه جنوب آسيا به قدرت نظامي بزرگ تبديل شده و مانعي در راه اجراي برنامههاي جاهطلبانهاش است.
همچنين وي اذعان داشت كه هند متمايل به شوروي ميتواند ايران را كه از ديدگاه ناظران غربي عامل ثبات منطقه بود، به مبارزه طلبد.
جنگ نفتي اكتبر سال ۱۹۷۳ميلادي كه در نتيجه آن بهاي نفت چهار برابر شد، هند را دروضعيت دشواري قرار گرفت و اين ضرورت را بوجود آورد كه دهلينو با ايران معاملات نفتي انجام دهد.
ابتكار عمل در اين هنگام با هند بود و در اين راستا "اينديراگاندي"، نخست وزير وقت هند، سفركوتاهي از تهران داشت اما با اين وجود روابط سياسي دو كشور چندان بهبودي نيافت.
سقوط رژيم شاه در سال ۱۹۷۹از تنش روابط هند و ايران كاست و هند از جمله نخستين كشورهايي بود كه از انقلاب اسلامي ايران استقبال كرد و دولت ايران را به رسميت شناخت.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران به جنبش عدم تعهد پيوست و علائق خود را به كلي از آمريكا قطع كرد و با اين اقدامها هند نفس راحتي كشيد.
در دوران هشت سال جنگ تحميلي روابط تهران - دهلينو آنطور كه لازم بود گسترش نيافت، اما روابط اقتصادي دو كشور در اين دوران نيز آهنگ توسعه را داشت.
آهنگ رشد روابط ايران و هند بلافاصله پس از پايان جنگ سريعتر شد بطوريكه در دوران بازسازي در ايران، دو كشور به خصوص روابط اقتصادي خود را تحكيم بخشيدند و عرصههاي همكاري را مشخص كردند.
يكي از ويژگيهاي روابط هند و ايران در اين سالها اين بود كه دو كشور ميكوشيدند پيشامدهاي خاص سياسي بر روابط اقتصادي آنها صدمه نزند.
يكي از حوادث مهمي كه بر روابط دو كشور سايه افكند تخريب مسجد "بابري" در سال ۱۹۹۲به دست هندوهاي افراطي و كشتار مسلمانان بود.
جالب است كه دو هفته قبل از اين حادثه دو كشور بزرگترين قرارداد همكاري به ارزش يك ميليارد دلار را به امضا رساندند كه براساس مفاد آن يك پروژه توليد برق با ظرفيت ۸۴۰مگاوات و كارخانه توليد شكر به كمك هند در ايران بايد ساخته ميشد، همچنين قرارداد احداث مترو تهران باهمكاري هند نيز ميان دو كشور به امضا رسيد.
تهران اگرچه نسبت به حادثه تخريب مسجد بابري به شدت اعتراض كرد، اما وزير خارجه وقت ايران "علي اكبر ولايتي" در عين حال به آگاهي سفير و وزير كشاورزي هند كه در آن هنگام در تهران بسر ميبرد، اعلام كرد كه تهران دولت دهلي نو را در اين زمينه مقصر نميداند.
دولت هند نيز نسبت به اعتراض ايران واكنش معقولي نشان داد و اعلام كرد كه احساسات ايران را به عنوان يك كشور اسلامي درك ميكند.
در سال ۱۹۹۴و پس از آنكه ايران پيشنهاد ميانجيگري بين هند و پاكستان را در جريان كنفرانس حقوق بشر سازمان ملل متحد براي حل مسالمت آميز مساله كشمير به اطلاع دو كشور رساند ، سرعت تحولات در روابط تهران و دهلينو شدت يافت بطوري كه ناظران معتقدند دولتمرادن دو كشورنمايان كردند كه به يكديگر از زاويه وسيعتر در راستاي منافع ملي، منطقهاي و بينالمللي مينگرند.
با توجه به تحولي كه در روابط بينالملل نيز پديد آمد، ايران در سال 1373(1994 میلادی) اين سياست را با توان بيشتري دنبال كرد و حتي "اكبر هاشمي رفسنجاني" رييس جمهوري وقت ايران درمصاحبهاي با روزنامه"هندوستان تايمز" پيشنهاد كرد كه براي ايجاد يك نظم اساسي، محورايران، هند وچين شكل بگيرد.
هاشمي رفسنجاني دراين مصاحبه گفته بود كه كشورهاي آسيايي بايد با يكديگر همكاري كنند و در اين راستا هند را محور مهمي خواند.
رييس جمهوري وقت ايران براين موضوع در جريان ديدار "نارسيما هارائو"، نخست وزير وقت هند، از تهران نيز تاكيد كرده بود.
در عرصه سياسي، تماسهاي سطوح بالا دولتي ميان دو كشور در سال ۱۹۹۰ميلادي نسبت به دورههاي قبل بيسابقه است و ميتوان گفت كه اين تماسها نه تنها قدمهاي موثري براي بهبود روابط سياسي هند وايران بود بلكه انگيزهاي جهت توسعه همكاريهاي اقتصادي دو كشور شد.
ايران و هند طي سالهاي ۱۹۹۲و ۱۹۹۳ميلادي در مورد تاسيس شركتهاي مشترك بازرگاني، ساختماني و اكتشاف نفت توافقنامههاي متعدد امضا كردند.
"ساتيش شارما"، وزير نفت وقت هند، در ماه ژوئيه سال ۱۹۹۳به ايران سفر كرد و در جريان آن يادداشت تفاهمي درباره مطالعه امكان احداث خط لوله گاز ايران به هند و تاسيس يك كارخانه كود شيميايي در جزيره قشم به امضا رسيد.
خط لوله گاز ايران به هند در واقع از محورهاي مهم روابط دو كشور را تشكيل ميدهد و برخي از سياستمداران و كارشناسان اقتصادي نيز ابراز عقيده كردهاند كه همكاريهاي اقتصادي "مركز ثقل" روابط ايران و هند است.
اراده سياسي در ايران و هند سطح روابط دو كشور را تاجايي كشاند كه در سال ۱۳۸۱دولت هند تصميم گرفت از "سيد محمد خاتمي"، رييس جمهوري وقت ايران، به عنوان ميمان ويژه در روز جمهوري اين كشور دعوت و از وي استقبال كند.
اين ديدار كه با بازتاب گسترده و حتي باابراز نارضايتيهاي محافل آمريكايي و اسراييلي روبه رو بود، هند و ايران را به تعيين نقشه مسير راهبردي در روابط خود سوق داد.
خط لوله گاز ايران به هند از طريق پاكستان در چنين سطحي از روابط نيز جايگاه خاص خود را حفظ كرد و سياستمداران برجسته هندي نيز براين موضع تاكيد كردند.
چند ماه قبل از سفر خاتمي به هند، ديدار"آتل بيهاري واجپايي"، نخست وزير وقت اين كشور، از حزب "بي جي پي" به تهران در فروردين سال ۱۳۸۰و پيش قدم شدن وي براي گشايشي در طرح عقب مانده خط لوله گاز و ايجاد ترسيمي از نقشه مسير راهبردي بين دو كشورنقطه عطفي در روابط تهران - دهلينو محسوب ميشود.
"استيو كوهن"، پژوهشگر بنياد بروكينگزآمريكا درباره اهميت اين سفر گفت: علاقه به برقراري ارتباط بيشتر در زمينه تجاري و اقتصادي بار ديگر ايران و هند را به يكديگر نزديك كرده است.
"شفر"، سفير پيشين آمريكا در هند و مدير برنامه جنوب آسيا درمركز مطالعات استراتژيك بينالمللي در واشنگتن نيز گفت: نخستين نكتهاي كه بايد آن را درك كرد اين است كه ايران يكي از بزرگترين فراهمكنندگان انرژي و هند هم يكي از دو بازار سريع در حال توسعه جهان طي ۲۰سال آينده به شمار ميرود.
سير روابط ايران و هند كه پايههاي آن تاريخي و فرهنگي است و در دوران معاصر بارويكرد اقتصادي شكل گرفتهاكنون درمنطقه موردهجوم عوامل آمريكايي، غرب گرا و صهيونيستي واقع شده است.
درز كردن برخي مطالب و گفتههاي تحريك برانگيز و نوشته شدن برخي مقالات در كنار تحركات عوامل غربي درمنطقه، اكنون اين زمينه را بوجود آورده كه آمريكا ضمن كار كردن روي جلب نظر هند براي تكرار راي دهلينو مقابل برنامه هستهاي ايران در ( ۲۴نوامبر (سوم آذر 84 همزمان نيز با دور كردن دهلينو از تهران بتواند طرح خط لوله گاز را كه براي منطقه جنوب آسيا حائز اهميت است، تخريب كند.
نكته جالب در اين مصاف سياسي، اقتصادي آن است كه برخي از مطالبي كه به روزنامههاي چاپ هند درز ميكند، گفتهها و سخنان مقامات ايراني در شرايط حساس كنوني است كه چالش برانگيز است.
در آخرين مورد روزنامه "ايندين اكسپرس" چاپ دهلينو بيشترين مطلب يك صفحه روز يكشنبه گذشته خود را به پيامي اختصاص داد كه به يك هيات هندي از شركت نفت گاز اين كشور كه اخيرا به تهران سفر كرده، داده شده است.
به نقل از سخنان " هادي نژاد حسينيان"، معاون بينالملل وزارت نفت ايران، در ملاقات ماه گذشته با هيات وزارت نفت هند در تهران نوشته شده است اگر دهلي راي قبلي خود در آژانس جبران نكند از مذاكرات بعدي در مورد خط لوله گاز خبري نخواهد بود.
يك بررسي درمحافل سياسي و رسانهاي هند نشان ميدهد كه بازكردن پروندههاي گذشته در روابط دو كشور و درز دادن برخي اظهارات و گفتهها حتي در نشستهاي خصوصي يكي ازمحورهايياست كه برخي عوامل غربگرا با ساختن چهرهاي ضد امنيتي از ايران، تلاش براي ضربه زدن به روابط دو كشور را دنبال ميكنند.
درهمين حال هنديها نيز دو چيز را پوشيده نداشتهاند، اول اينكه پذيرفتهاند كه راي مثبت آنها در نشست ۲۴سپتامبر (دوم مهرماه) امسال آژانس بينالمللي انرژي اتمي درحمايت از قطعنامه سه كشور اروپايي عليه برنامه هستهاي ايران باعث كدورت و حتي خسارتهايي شده است.
دوم اينكه، دهلينو باامضا پيمان هستهاي باآمريكا معامله بزرگي را انجام داده كه كاملا براساس منافع ملي و با نگاه به آينده بوده است.
هند در حالي كه عضو "ان پي تي" نيست به خصوص پس از آزمايشهاي هستهاي سال ۱۹۷۸ميلادي در پوكران كه مورد تحريم قرار گرفت، به دنبال آن بوده كه با آمريكا در جايي كنار بيايد.
دولتمرادن هندي پس از حملات تروريستي سال ۲۰۰۱ميلادي در واشنگتن و تحولات در جنوب آسيا تمام تلاش خود را بكار بستند تا بتوانند با استفاده از فرصت، شرايط را طوري رقم بزنند كه به اهداف خود در روابط با آمريكا برسند.
اما هدف واشنگتن ،افغانستان بود و گرايش آمريكا به دهلينو مقبول نيفتاد و آن كشور بيش از پيش به سوي پاكستان توجه كرد.
اكنون هندي ها با استفاده از فرصت "آژانس" و تشويقهاي سخاوتمندانه واشنگتن از جمله ايجاد زمينه امضا معاهده هستهاي با هند و لغو تحريمها تلاش دارند بحث اين كشور در كنگره آمريكابراي رسيدن به اهداف بلند مدت از جمله تضمين رشد اقتصادي و حضور پرقدرت در مجامع بينالمللي مانند شوراي امنيت را به سرانجامي برسانند.
در چنين شرايطي راي مثبت هند به قطعنامه سهكشور اروپايي عليه برنامه هستهاي ايران در نشست اخير شوراي حكام در وين، هرچند ناخوشايند اما يك واقعيت پذيرفتني است.
يك روزنامه هندي در ارزيابي اين وضعيت مينويسد: سفر "مان موهان سينگ"، نخست وزير هند، به آمريكا و ملاقات با "جورج بوش" و امضا معاهده هستهاي بين دوكشور ميتواند تا مدتي بر روابط هند و ايران تاثير بگذارد.
با اين حال ناظران سياسي در دهلينو معتقدند،اگرايجاد زمينه براي بركنار شدن" ناتوار سينگ" وزير خارجه طرفدار ايران از سمتش را كه دو هفته قبل رخ داد ، نتيجه برنامهريزيهاي توطئه آميز آمريكا در چارچوب روابط دهلينو- تهران ارزيابي شود، توطئه جدي براي تخريب طرح خط لوله گاز ايران به هند را نيز نبايد دور از انتظار داشت.
برهمين اساس است كه دهلينو در تازهترين واكنش خود آشكارا اين پيام را براي تهران ارسال كرده است كه طرح خط لوله انتقال گازايران به اين كشور از مسير پاكستان خارج از تحولات سياسي و قضيه هستهاي مورد بررسي قرار گيرد.
درج اين موضوع در مطبوعات اين هفته چاپ دهلينو با اين پيام آشكار همراه است كه به اعتقاد دولت هند اين خط لوله بايد تنها در بعد بازرگاني محدود مانده و سياسي نشود.
روزنامه "ايندين اكسپرس" نيز نوشته است: وزارت نفت و گاز طبيعي هند درصددانتقال اين پيام است كه روابط بازرگاني بين دو كشور نبايد تحت تاثير منفي تحولات سياسي قرار گيرد.
در بررسي روند تحولات بين ايران و هند طي دو سه ماه اخير به خصوص در بعد رسانهاي چهار مرحله يا فاز را ميتوان شناسايي كرد كه قابل تعمق است.
فاز اول - هند در نشست ۲۴سپتامبر آژانس بينالمللي انرژي اتمي به نفع ايران و براي جلوگيري از ارجاع پرونده به شوراي امنيت وارد عمل شده و راي داده است كه اين محور افكار عمومي را قانع نكرد.
فاز دوم - بازكردن مسايل و پروندههاي گذشته در روابط دو كشور كه نشان داده شود ايران نيز در برخي موارد از جمله كنفرانس اسلامي موافق هند نبوده است، اين محور نيز كارساز واقع نشد.
فازسوم، ايران اتمي تهديد بزرگي براي هند است، در اين فاز همزمان تحريك احساسات ملي و حتي نخبگان در داخل هند نيز گنجانده شد و اين اقدام نيز با توجه به اينكه هند خود يك كشور اتمي است و جواب آن در خود مساله نهفته، موفق نبوده است.
فاز چهارم- اقدام قبلي هند در آژانس بينالمللي انرژي اتمي كار ابتكاري بوده و دهلينو بايداز پيله "آرمانگرايي" و "عدم تعهد" خارج شود و در جهان نوين امروزي رابطه با آمريكا و معاهده هستهاي بسيار ارزشمند است.
فاز پنجم- پيامهايي كه از جمله از خود ايران ميرسد نشان ميدهد كه اين كشور خود تهديد بزرگي براي امنيت خط لوله است و نظرهاي قبلي مخالفان طرح را تاييد ميكند.
برخي ناظران دردهلينو معتقدند، فازهاي چهارم و پنجم اين محور برنامهريزي شده براي خدشه دار كردن روابط ايران وهند براي عوامل غربگرا داخلي و آمريكاييها كه بشدت در شبهقاره درصدد دستيابي به اهداف بلند مدت هستند، تاكنون مورد بهرهبرداري بوده است.
هرچند كه سفارت ايران در دهلينو با انتشار بيانيه و مصاحبههاي سفير، اقدامهاي موثر و به موقعي را براي خنثي كردن اين توطئه سياسي، اقتصادي به انجام رسانده است.
برهمين اساس كارشناسان سياسي ميگويند ايران و هند باعزم بيشتر در اراده سياسي و تحرك جدي و زود هنگام نبايد بگذارند طرح خط لوله گاز به عنوان مركز ثقل همكاريهاي منطقهاي دچار خسارت شود.
اين باور در محافل سياسي دهلينو نيز شنيده ميشود كه آمريكا اكنون و در آستانه نشست ۲۴نوامبر آژانس بينالمللي انرژي اتمي دو هدف ( تكرار راي هند و خط لوله گاز) را در چارچوب روابط ايران - دهلينو نشانه رفته است.
بسياري از كارشناسان سياسي و ناظران روابط دو كشور با تكيه براين سخنان مقامات ايراني و هندي مبني براينكه خط لوله گاز مظهر روابط دو كشور است و اين طرح را بايد خط لوله صلح ناميد و همچنين واكنشهاي مقامات دولت بوش از جمله كاندوليزارايس در قبال اين طرح، معتقدند دستگاه ديپلماسي و رسانهاي دو كشور نبايد طوري عمل كنند كه آمريكاييهاي و عوامل صهيونيستي موفق شوند دو هدف خود را با يك تير و همزمان تخريب كنند.