آفتابنیوز : او سابقه بازی در تیمهای مس کرمان، راهآهن، شهرداری تبریز و نفت تهران را در کارنامه دارد و حالا به تیم محبوب دوران کودکیاش پیوسته است. کامیابینیا مدعی است یک پرسپولیسی تیر است که در دوران نوجوانی سر تمرین این تیم رفته و کلی هم علی پروین را تشویق کرده است. با ما و کمال کامیابینیا باشید تا انتهای یک مصاحبه نیمروزی.
چرا از نفت تهران جدا شدي؟
به هر حال قراردادم به اتمام رسيده بود و به عنوان بازيكن آزاد سه، چهار تا پيشنهاد خوب داشتم. از بين اين پيشنهادات هم تصميم گرفتم پرسپوليس را انتخاب كنم و از اين بابت هم خيلي خوشحالم.
از چه تيمهاي ديگري پيشنهاد داشتي؟
اگر اجازه بدهيد ميخواهم از آقاي اسكوچيچ سرمربي فولاد خوزستان معذرتخواهي كنم. ايشان شديداً دنبالم بود ولي با توجه به پيشنهاد پرسپوليس نتوانستم در خدمت فولاد باشم و اميدوارم عذرم را بپذيرند.
تو كه مثل اغلب بازيكنان نميخواهي بگويي از اول پرسپوليسي بودي و از اين حرفها...
اتفاقاً من از بچگي پرسپوليسي تير بودم! منزلمان حوالي يافتآباد بود و تمرينات پرسپوليس در ورزشگاه كارگران برگزار ميشد كه 5، 6 ايستگاه با ما فاصله داشت. آن زمان به اتفاق بچهمحلها سر تمرين پرسپوليس ميرفتيم تا از نزديك عليآقا پروين را ببينيم. اگر اشتباه نكنم، آن روزها 14، 15 ساله بودم.
يادت ميآيد سر تمرين كدام فوتباليست را بيشتر تشويق ميكردي؟
ماشاءا... همه فوتباليستهاي گردنكلفتي بودند. من بهروز رهبريفرد، رضا شاهرودي، احمدرضا عابدزاده و البته مهدي هاشمينسب را خيلي دوست داشتم و آنها را تشويق ميكردم. از رفتن هاشمينسب به استقلال خيلي ناراحت شدم و... ميخواهم بگويم واقعاً پرسپوليسي بودم.
بازيكن مورد علاقهات چه كسي بود؟
همين كساني كه اسم بردم اما من به عشق عليآقا پروين به كارگران ميرفتم تا فرياد بكشم سلطان علي پروين! (لبخندي ميزند) يادش بهخير! چه دوراني بود.
براي پيوستن به پرسپوليس با چه كسي يا كساني مشورت كردي؟
با خيليها مشورت كردم، حميدرضا رجبي دامادمان و ساير اعضاي خانواده ولي در نهايت خودم تصميم گرفتم پرسپوليسي شوم.
با چه مبلغي پرسپوليسي شدي؟
اگر اجازه بدهيد اين مسئله سكرت بماند اما همين قدر بدانيد با 450 ميليون تومان زير قيمت پيشنهادي ساير تيمها به پرسپوليس آمدم.
مگر تيمهاي ديگر چقدر به تو پيشنهاد دادند؟
ببخشيد نميتوانم اين يكي را هم بگويم!
بالاي يك ميليارد به تو پيشنهاد دادند؟!
ميگويم ولي لطفاً ننويسيد! (مبلغ قرارداد خود و پيشنهاد يكي از تيمهاي ليگ برتري را ميگويد اما از ما ميخواهد امانتدار باشيم!)
بسيار خب، در سالهاي گذشته هم بحث پرسپوليسي شدن تو مطرح شد اما به جايي نرسيد!
آقاي دايي به من لطف داشتند و پيشنهاد دادند ولي به دليل مشكلي كه بين ايشان و حاجحبيب كاشاني پيش آمد، باعث استعفايش شد و حضور من در پرسپوليس منتفي شد. نيمفصل ليگ چهاردهم هم از طرف باشگاه پرسپوليس پيشنهادي رسيد كه با توجه به حضور نفت در ليگ قهرمانان آسيا بايد ميماندم و به نفت كمك ميكردم.
وقتي اينبار پيشنهاد پرسپوليس به تو رسيد، چه واكنشي نشان دادي؟
باورتان نميشود، وقتي آقاي اماموردي از طرف باشگاه تماس گرفت و گفت آقاي برانكو تو را ميخواهد، بيا باشگاه، نميدانيد چقدر خوشحال شدم و يك ساعته خودم را به ميدان شيخبهايي رساندم.
لابد ميداني مهرداد كفشگري و احمد نوراللهي در پرسپوليس به عنوان هافبك دفاعي بازي ميكنند. با اين ترافيك خط مياني پرسپوليس چه كار ميكني؟
با مهرداد در تيم ملي جوانان همبازي بودم. من ميدانم شرايط سخت است اما آمدهام بجنگم و به پرسپوليس كمك كنم.
هنوز هم وقتي اسم كمال كاميابينيا وسط ميآيد، همه به ياد حذف تيم اميد از مقدماتي المپيك ميافتند و...
اتفاق بسيار تلخي بود. هنوز هم در كوچه و خيابان در آن رابطه از من ميپرسند ولي... من سه ماه قبل از بازي با عراق به سرمربي و سرپرست تيم گفته بودم اما مدتي گذشت، همه چيز تغيير پيدا كرد و متأسفانه اتفاقي افتاد كه باعث حسرت من و خيليها شد. اصلاً دوست ندارم به آن موضوع فكر كنم.
گفتهاي شماره 11 را ميخواهي؟
من صحبتي درباره شماره 11 نكردهام. دوست دارم صادقيان در پرسپوليس بماند و خودش 11 بپوشد اما اگر پيام كه از لحاظ فني زبانزد همه است، به هر دليلي رفت، با افتخار اين پيراهن را خواهم پوشيد. هر شماره ديگري هم بدهند، فرق نميكند، ميپوشم.
(به شوخي) 11 شماره خاصي است. وارد حاشيه نشوي!
تو اين چند سالي كه در ليگ برتر بازي ميكنم، كوچكترين حاشيهاي نداشتهام...
(حرفش را قطع ميكنيم) ولي پرسپوليس با بقيه تيمها فرق ميكند.
قول ميدهم تا آخر فصل شما رسانهها و هواداران پرسپوليس يك حاشيه كوچولو هم از من نبينيد.
از استقلال هم پيشنهاد داشتي؟
بله، دو بار از طرف استقلال با من تماس گرفتند ولي با پرسپوليس صحبت كرده بودم و قلباً هم دوست داشتم به اين تيم بيايم.
امروز (شنبه) وقتي سر تمرين پرسپوليس رفتي، چه احساسي داشتي؟
(ميخندد) باورتان نميشود تمرين ساعت 9 صبح بود ولي من ساعت 6 از خواب پريدم. از بس كه هول بودم و عجله داشتم تا سر تمرين پرسپوليس بروم!
استرس نداشتي؟
9 سالي ميشود كه در ليگ برتر بازي ميكنم. استرس نداشتم ولي بيشتر خوشحال بودم و يك حس خوب با من بود.
نميخواهي براي استقلاليها كري بخواني و...؟
نه، اهل كري خواندن نيستم. من احترام خاصي براي هواداران استقلال قائلم و معتقد هستم بايد درون زمين حرف زد. كري خواندن براي رقيب چندان جالب نيست.
در آتليه خبرورزشي هم عدد 6 را نشان ندادي!
گفتم كه دوست ندارم كري بخوانم و الكي وارد حاشيه شوم. اين رفتارها ميتواند من تازهوارد را وارد حاشيه كند.
چه قولي به هواداران پرسپوليس ميدهي؟
قول ميدهم با تمام وجود بازي كنم و يك ذره هم كمفروشي نكنم. من فوتباليست توپگيري هستم و بر و بچههاي نفت تهران به من ميگفتند كمال گاتوزو!
جداً؟!
بله، به هواداران پرسپوليس قول ميدهم با تمام وجود در اين تيم بجنگم و تبديل شوم به كمال گاتوزو! البته اين قول را هم ميدهم شبها زود بخوابم، خوب استراحت كنم و مراقب خودم باشم.
در پايان حرف ناگفتهاي نداري؟
خيلي خوشحالم كه امروز به خبرورزشي آمدم. سالهاست روزنامه شما را ميخوانم و اميدوارم بتوانم در ليگ پانزدهم آنقدر موفق و مثمرثمر باشم كه پرسپوليسيها از خريد من پشيمان نشوند.