آفتابنیوز : روزنامه قانون در ادامه نوشت: «همزمان با حضور احمدینژاد در زنجان این شاخه نیز فعالیتش را آغاز کرده است. جباری گزینه مورد نظر و متولد زنجان است و پیش از عزیمت احمدینژاد، به زنجان فرستاده شد تا شرایط را برای حضور وی آماده کند. در همین حال اکبر جباری با نشریه صبح مشرق مصاحبهای انجام داده است که از لابهلای آن میتوان نکات بسیاری را در حوزه فکری نزدیکان احمدینژاد به دست آورد و همچنین به این پرسش پاسخ داد که آیا در اردوگاه احمدینژاد، افراد امیدی به حضور او در انتخابات دارند یا خیر؟
اگرچه او پیش از آن نامش بر سر زبانها افتاده بود ولی آنطور که سایتهای نزدیک به جریان انحرافی مدعی هستند او به خاطر انتقاد به یک نظریه از مقامات ارشد نظام درباب موسیقی محکومیت دو ساله گرفته است. (میدان 72، 93/11/3) جباری که تمایل زیادی دارد از خود یک تئوریسین فکری و عقیدتی به نمایش بگذارد در مصاحبهای، اصولگرایان را درباره آزادی با الفاظی چون «نگرش سخیف به آزادی» مورد حمله قرارداده و میگوید: «تلقی از آزادی و عدالت، نقطه افتراق تفکر آقای احمدینژاد، از جریان اصولگرایی است. در اساس، اصولگرایی در ایران یک تلقی سطحی و سخیف از آزادی دارد و بر اساس همان تلقی سطحی، بر آزادی و تفکر احمدینژاد می تازد. البته این که چرا اصولگرایان چنین تلقی سطحی و سخیفی از آزادی دارند، دلایل تاریخی و حتی اقتصادی دارد که در این مجال آنها را درز میگیریم.»
او همچنین در حوزه آزادیخواهی، اصلاحطلبان را نیز مورد حمله قرار میدهد اما نکته عجیبتر این که او از دوران امام به شکل تمسخرآمیزی از «دهه نورانی شصت» یاد کرده و آن را تاریک دانسته میگوید: «دومین دلیل تفاوت تفکر آزادیخواهی آقای احمدینژاد و اصلاحطلبی را میتوان در تاریخچه این دو جریان نیز دید. اصلاحطلبان ایران در دهه نورانی شصت، سابقه تاریک و پر از خشونت و ظالمانهای دارند.»
از منظر اصلاحطلبی باید با آن بخش از گفتههای آقای جباری که «اصلاحطلبان و احمدی نژاد تفکرشان از آزادی با هم متفاوت است.» انگشت تایید نهاد و گفت: «آزادیخواهی احمدینژادی هیچ چیزی جز بوی عوام فریبی نداشت.»
قورباغه به جای قناری!
در ادامه این مصاحبه او اصلاحطلبان را ابتدا متهم به «نقش بازی کردن» میکند اما در ادامه همه را در این قاعده قرارداده و میگوید: «نهان روشی» تقدیر و حوالت تاریخی اصلاحطلبان است و نیستند آنچنان که نشان میدهند و نشان نمیدهند آنچه را که هستند. همه جا نقش بازی میکنند. البته این نهان روشی به نوعی تقدیر تاریخی ما ایرانیان است. نه تنها از کودکی به ما میآموزند که این گونه باشیم، بلکه «تاریخ ما» آموزگار این نهان روشی است.»
این در حالی است که احمدینژاد و تفکر جریان انحرافی نشان دادند بیشترین و بدترین نوع نقش بازیکردنها را در طول حیات سیاسی خود بروز و ظهور دادند. آنها در حالی دم از ولایتمداری صرف میزدند که کوس رسوایی خانهنشینی یازده روزه احمدینژاد بر سر کوی و برزن نواخته شد. با این حال همچنان در مورد خانهنشینی او آنچنان که هستند خود را نمایان نمیکنند و آن را یک دروغ برساخته رسانههای مخالف معرفی میکنند. نکته بعد این که حوالت تاریخی که او از آن نام میبرد، از مفاهیم برساخته احمد فردید (از متفکران معاصر) است که میتواند خط فکری این جریان را بیان کند.
سیاست کثیف
شاهبیت این مصاحبه جایی است که او به دفاع از مناظرههای 88 و رفتار احمدینژاد برخاسته و معتقد است «سیاست سر تا پایش منجلاب» است. از همین رو به احمدینژاد حق میدهد که با ادبیات «منجلاب منشانه» برخورد کند. جباری در پاسخ به این پرسش که مخالفان آقای احمدینژاد او را به بیاخلاقی متهم میکنند و مناظره انتخاباتی ایشان در سال ۸۸ را دلیل بر این ادعا میدانند. نظر شما چیست، میگوید: «در بحث و گفتوگوی سیاسی، وسط کشیدن پای اخلاق خیلی خطرناک است. اصلا در سیاست و امر سیاسی و نقد رجل سیاسی، کسی را دعوت به "اخلاق" کردن، یعنی فاشیسم؛ چرا که سیاست سر تا پایش، یک منجلاب است. نقد سیاست باید مخرب و تحدید کننده و تهدیدگر باشد. آقای احمدینژاد در مناظرههای آن سال گوشهای از منجلاب عدهای از رجل سیاسی را نشان داد. به گفته او فقط حکومتهای فاشیستی از «نقد سازنده» حرف میزنند و «نقد غیرسازنده» را مشمول قوه قهریه میداند: در زمان حکومت استالین در شوروی، اصطلاحی باب شد که از آن پس همه فاشیستها از آن به وفور استفاده میکنند و آن «نقد سازنده» است. همچنین به اعتقاد جباری ساخت مفهوم نقد سازنده در واقع مفهومی کثیف است: «در حوزه سیاست، از اساس باید مخرب و تحدیدگر و تهدیدکننده بود. مفهوم "نقد سازنده" در حوزه امر سیاسی، یک مفهوم کثیف برای بسط نامشروع قدرت است.»
بازگشت احمدینژاد و موضع نظام
به گفته این فرد نزدیک به تیم احمدینژاد مخالفان تلاش میکنند او را همچون یک شبح ترسیم کنند و او را نبینند. زیربنای این گلایه سربسته او به «ندیده گرفتن احمدینژاد توسط رسانههای اصولگرا» بازمیگردد. در دو ماه گذشته هیچ رسانه اصولگرایی اخبار مربوط به احمدینژاد را پوشش نداد. با این حال شاید نقطه پایانی و اصلی را در باب این که احمدینژاد تا چه حد شانس و امید حضور در انتخابات دارد را از خود او شنید و دریافت که شرایط احمدینژاد برای حضور مساعد نیست. او حرف کسانی چون احمد توکلی و مصباحی مقدم را که از رد صلاحیت احمدینژاد سخن گفته بودند ،تایید میکند و در پاسخ به این پرسش که آیا احمدینژاد خواهد آمد، معتقد است که این موضوع «منوط به شرایطی» به این شرح است: «مهمترین شرط، آمادگی نظام است. نظام باید ظرفیت پذیرش تفکری را داشته باشد که "آزادی و عدالت" را توأمان با هم و مطلق میخواهد. من از شما سوال میکنم: آیا به نظر شما این ظرفیت هم اینک در همه ارکان نظام وجود دارد؟»
به عبارت روشنتر با اتکا به اظهارات او میتوان اظهارات افرادی چون داوری و حسینیان را که معتقدند احمدینژاد «صددرصد» تایید صلاحیت میشود را نفی و درک کرد که خبرهایی به آنها رسیده است مبنی بر این که ورود او به انتخابات پذیرفتنی نیست.»