آفتابنیوز : متن نوشته کیهان به جوابیه امیرمحبیان به این شرح است:
کیهان: 1- مدعی و شبه اصولگرا تحقیر نیست؛ بیان امر واقع است. محک اصولگرایان بیانات صریح رهبر معظم انقلاب است از جمله درباره «حقوقهای نامشروع نجومی که عوامل اشرافی و بد مست آن باید مجازات شوند». اینکه حرامخورها را مغزهای بزرگ بخوانیم ضد گفتمان انقلاب اسلامی است. هیچ مغز بزرگی که در تراز نظام اسلامی باشد، به ویژهخواری نمیافتد، اگر که امثال شما برایش تئوری نبافید! ویژهخواری، ویژهخواری است و اشرافیگری و بد مستی با خود میآورد. چرا اعتراض به این جماعت را جوگیری و عوامزدگی میخوانید؟
2- کجای ادبیات رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات کوچکترین دلالتی بر این گزافهگویی امثال شما دارد که «برد ما در این است که گل کمتری بخوریم»؟! رهبر معظم انقلاب با صراحت وضعیت امروز ما را به وضعیت پیروز جنگهای بدر و خیبر و احزاب تشبیه کردهاند. عیبی ندارد شما خود را در برابر دشمن ببازید اما حق ندارید- و کسی هم از شما نمیپذیرد- که این خودباختگی را به نظام نسبت دهید. حمایت از دولت چه ربطی دارد به اینکه شما به روزنامه بدنام شرق گفتید «برد ما در مذاکرات به این است که گل کمتری بخوریم» و از قبل همین نسخهپیچیهای انحرافی بود که برخی امتیازهای ناشایست و غیرلازم واگذار شد.
3- این هم از لطایف است که تدارکاتچی جزء روزنامه بدنام شرق (روزنامهای که صراحتاً از ختم انقلاب گفت و بارها سنگ آمریکا را به سینه زد و مفسدان اقتصادی چون جزایری و خسروی و مدیران نجومی را استیوجابز خواند) درباره عبور روزنامه منتسب به رهبر معظم انقلاب از منویات معظمله، قلمفرسایی کند! ایشان به جای این فرار به جلو، توضیح بدهند نسبتشان با مدیر مسئول روزنامه آلوده شرق چیست که هر چند وقت یکبار به واسطه سایت آریا با همدیگر دید و بازدید مصاحبهای و رسانهای میکنند؟!
4- شما گفتید دولت نباید مسئولیت فیشهای حقوقی را میپذیرفت! وقتی سخنگوی دولت عذرخواهی میکند و 13 نفر را بیسر و صدا اخراج میکند و بعد میگوید پولها را به بیتالمال بازگرداند، شما کاسه داغتر از آش و وکیل مدافع اخراج شدگان هستید؟! یعنی آقایان نوبخت و روحانی به اندازه شما درک نمیکنند؟!
5- عین عبارت شما این است «چرا طبق مدل کمونیستی تصور میکنید به همه باید در یک رنج ثابت حقوق داد؟ چرا از عدالت تفسیر مساوات میکنیم؟ بحث هماهنگی پرداخت در حالت عرفی درست است اما این نباید باعث شود که استثناها از بین برود. من فکر میکنم نباید دست و پای خودمان را ببندیم و مغزهای بزرگ خود را از دست بدهیم». آقای محبیان بفرمایند این مغزهای بزرگ(!) با شکمهای سیریناپذیر چه قدر دریافتی داشته باشند، عادلانه و مجاز است؛ 30، 57، 87، 130 یا 243 میلیون تومان؟!
6- یاد مرگ فقط برای همسایه خوب نیست. ابتدا از خود بپرسید آیا حق دارید برای دنیای دیگران آخرت خود را به خطر بیاندازید و از مفسدان و کمفروشان و بدعملان حمایت کنید. اگر هم برای دیگران نیست، از سر جهل و ندانمکاری تئوریهای متفاوت(!) و متمایزی که به چشم بیاید صادر نفرمایید.
جوابیه امیر محبیان به نقد کیهان بر مصاحبه او با روزنامه شرق:
در این توضیح مفصل آمده است: درباب اصطلاح مدعی اصولگرا یا شبه اصولگرا که احتمالاً خواستهاید عنوانی تحقیرآمیز بکار ببرید؛ میگویم که مسئولان کیهان فاقد وجاهت جایگاهی برای تعیین اصولگرا یا مدعی اصولگرا بودن یا شبه اصولگرایی افراد هستند؛ زیرا نه محک اصولگرایی در جیب آنان به ودیعه گذاشته شده و نه حکم دربانی اصولگرایی برای آنان صادر شده است؛ تا خروج و ورود افراد را کنترل کنند. بکار بردن این لحن و ادبیات غیر فاخر فقط به مخاطبان سطح کینه و ادب و افول اخلاق را گوشزد میکند و الا هیچ ارزش عقلانی یا تحلیلی را دارا نیست.
وی میافزاید: از نقد اینجانب بر اصطلاح برد- برد دولت یازدهم شکوه آغازیدهاید؛ عجبا که چنین در دفاع از منطق دولت یازدهم در تبیین برجام سخن راندهاید؛ اگر متوجه تحلیل من نشدهاید؛ که گمان دارم بیان ثقیل نبوده است مجدداً بزبان ساده میگویم: بعضی گمان میکنند که سخن مقام معظم رهبری که برجام خسارت محض بود با حمایت ایشان از مذاکرات و تعاریفشان از تیم مذاکره کننده، متعارض مینماید؛ پاسخ این است؛ که هم آن سخن رهبری درست است و هم این حمایت منطقی. زیرا اصطلاح برد- برد دولت در مورد برجام صدق نمیکند؛ برجام گزینش اقلالشرین بود و در بهترین حالت هم خسارت ولی محصول دوربینی نظام؛ اما دفاع از تیم و فرایند مذاکره هم درست بود زیرا رهبری با شجاعت و دوربینی، هم واقعیت را دیدهاند و هم از بار مسئولیت شانه خالی نکرده و سربازان و افسران خود را در میدان مذاکره تنها و بیحامی رها نساختهاند. شما اگر منطق بهتری دارید بسمالله. اما اگر انتقاد شما فراتر از تحلیل اینجانب به سخنان مقام معظم رهبری است؛ لطفاً صریح و مردانه و شفاف سخن بگویید تا پاسخ صریحتر ارایه نمایم.
محبیان خاطرنشان کرد: در باب نقد اینجانب بر نوع اعلام و منطق حاکم بر اعلام فیشهای نجومی؛ منطق بحث آنقدر ساده بود که گمان نمیرود منظور ادراک نشده باشد. نگارنده جزء اولین ناقدان اشرافیگری و هشداردهندگان خطر ظهور طبقه جدید بودهام؛ لذا همانگونه که در مصاحبه گفتهام اگر حقوقی بر مبنای عدم لیاقت و نیز ناکارآمدی باشد؛ مبلغ ناچیز آن هم خلاف عدالت است؛ اما از خردمندی بدور است چنانچه مدیری توانمند ارزش افزودهای مادی و معنوی برای نظام و کشور داشت؛ ارزش کار او نادیده گرفته شود؛ تا توانمندان به بخش خصوصی مهاجرت و ناتوانان مدیریتی در بخش دولتی انباشته شوند؛ طبعاً محصول این روش تضعیف بدنه مدیریتی نظام و وارد کردن خسارات سنگین به بحث کارآمدی کشور است. ضمن آن که در بحث فیشها، با بازی سیاسی و بدون تحلیل اشکال قانونی و ساختاری؛ چهره مدیران عمدتاً زحمتکش نظام همانگونه که رهبری معظم اشاره فرمودند؛ مخدوش شد.
حتی دامنه این شبهات به همه جا سر کشید منجمله شبهه دریافتی مدیر مسئول محترم آن روزنامه که البته حتماً درست نبوده است و لو متأسفانه نتوانستید پاسخ دقیقی ارایه کنید. بنابر این مصاحبه اینجانب را مجدداً با دقت بیشتر و از نگاه منطق و استدلال و نه خشم و غیظ مطالعه نمایید تا بخوانید که نگارنده گفته است: «متأسفانه ناگهان جو همه را میگیرد و عوامزده موضع میگیرند. ایرادی که به این قضیه وارد شد و درست هم بود این است که خیلی از افرادی که پولها را گرفتند، هیچ وجه ممیزه خاصی نسبت به بقیه نداشتند. از کدام بخش این عبارت دفاع از پرداختیهای نجومی بدست آمده است؟؟
وی سرانجام مینویسد: اما در پایان؛ از آنجا که به توصیه به حق مکلفیم، توصیه برادرانه این حقیر کمتر از قطمیر به شما که انشاءالله اهل هدایتید؛ اول آن که طرف خود را بشناسید؛ ترس و طمع افراد را مرعوب و زبانشان را کوتاه میکند؛ گونهای زیستهایم که الحمدلله زبانمان در دفاع عقلانی، مؤدبانه و مبتنی بر آزادگی و انصاف از اسلام و انقلاب و نظام دراز باشد و نیز انشاءالله توکل به خدا باعث شده که جز از او نهراسیم.
ثانیاً؛ خودم و شما را توصیه میکنم به تقوای الهی و اخلاق و حریم انسانها؛ مرگ از آن که گمان داریم بما نزدیکتر است و مبادا در پیشگاه الهی سرافکنده باشیم. این دنیا و ارتباطات و بازیها و منافع آن گذراست؛ آخرت خود را به دنیای هیچکس حتی خودتان نفروشید.
ثالثاً شما را بویژه بخاطر انتظاری که از شما برای کمک به تعمیق شور و شعور انقلابیگری میرود؛ توصیه میکنم به مطالعه مستمر و عمیقتر اندیشیدن؛ بویژه خود را از یاری فکری اهل علم بویژه علمای اخلاق مستغنی ندانید.