آفتابنیوز : سرویس بین الملل-روزنامه امریکایی « لس آنجلس تایمز» با انتشار گزارشی به وضعیت زنان و تاهل آنان در ایران اشاره می کند. این روزنامه در این باره می نویسد:«در اواخر دهه ۲۰ عمرش پس از شکست از یک رابطه فهمیه آزادی به تنهایی به آپارتمانی در یکی از مناطق کارگر نشین در جنوب تهران نقل مکان کرد.
آزادی به تعداد فزاینده از زنانی در ایران پیوست که مجرد ماندن را انتخاب کرده اند و در برابر انتظارات پدران و مادران خود و مقررات سخت گیرانه اجتماعی مقاومت می کنند.و با این حال، او باید در استقلال خود با احتیاط تعادل ایجاد کند. او دائما از همسایگان و دوستانی که با آنان دیدار می کند می شنود که باید از جلب توجه خودداری کند.
مردانی که در آپارتمان هستند تعجب می کنند و می گویند آیا او هنوز مجرد مانده است. یکی از آنان از همسایه ای پرسیده بود آیا او طلاق گرفته است؟ احتمالا منظور او این بوده که آیا می توان با او رابطه جنسی برقرار کرد. آزادی می گوید:«من تاکنون به گونه ای رفتار کرده ام که مردی جرات نکرده به من نزدیک شود. من زندگی ام را مدیریت کرده ام دو سال است که این گونه زندگی می کنم و کسی به من آسیبی نرسانده است».
لس آنجلس تایمز در ادامه می افزاید:«او ۳۵ ساله و فارغ التحصیل از دانشگاه است و راهنمای تور است. به زبان انگلیسی و روسی مسلط است. در ایران تعداد رو به رشدی از زنان تنها زندگی کردن را انتخاب می کنند. به گزارش خبرگزاری «میزان» نزدیک به قوه قضاییه ایران بیش از سه میلیون زن تحصلیکرده ایرانی بیش از ۳۰ سال ازدواج نکرده اند و تعداد طلاق ها نیز هر روز بیش تر می شود».
این روزنامه اشاره می کند که یک تغییر نسلی عمیق در جامعه ایران به وجود آمده است. آزادی در کافه نادری تهران که محل رفت و آمد هنرمندان و روشنفکران بوده و هست می گوید:«از آنجا که زنان بیش تری به دانشگاه می روند و تحصیلات عالیه دارند انتظارات آنان نیز افزایش می یابد». او می گوید این روزها پیدا کردن یک مرد واقعا روشنفکر ایرانی کار دشواری است. او می گوید مردان از نظر نوع نگرش و از نظر فکری در ایران عقب تر از زنان هستند.
او می گوید که دو سال با مردی زندگی کرد که از خانواده خوبی بود و در ارمنستان تحصیل کرده بود با این حال، او رابطه اش را با او کرد قطع کرد پس از آن که او گفته بود که در شب اجازه بیرون رفتن به تنهایی را ندارد و در مهمانی ها باید بنشیند و با مردها معاشرتی نداشته باشد.
او می گوید پس از آن که خواهر بزرگترش که وکیلی موفق با پسری ۱۰ ساله است و از شوهرش جدا شد، مادر و پدرش با زندگی کردن او به صورت مجردی موافقت کردند و می گوید علت طلاق خواهرش اجازه ندادن شوهرش به مسافرت به تنهایی بود.
آزادی می گوید:«من دوستان و همکاران مرد زیادی در اطراف خود می بینیم اما هیچ یک از آنان به اندازه کافی خوب نیستند که بتوانند احساس مسئولیت پذیری داشته باشند به خصوص در قبال فرزند. مردان مسن تر زنانی جوان تر از من را ترجیح می دهند مردان جوان تر فقط می خواهند با من رابطه جنسی داشته باشند چرا که فکر می کنند که من انتظار ازدواج را از آنان ندارم».
سارا مهتابی مربی اسکی، مجرد و ۳۳ ساله اما می گوید که به دلیل قدرت نشان دادن زنان ایرانی از خود نگرش ها به آرامی در حال تغییر است و جامعه استقلال مالی و اقتصادی زنان را پذیرفته است. او در اوایل دهه ۲۰ زندگی اش عاشق شد اما پسری که با او دوست شده بود تمایلی به ماندن با او نداشت چرا که خانواده اش مذهبی بودند. او می گوید اخیرا با یک کارشناس رایانه دوست بوده اما رابطه اش با او به هم خورده چرا که او گفته می خواهد تنها با یک زن باکره ازدواج کند.
مهتابی می گوید:«راه رفتن و مدل لباس پوشیدن اش امروزی بود اما افکاری قدیمی داشت». او هم چنین می گوید که اخساس می کند پسران ایرانی امروز به اندازه کافی از سوی خانواده ها آموزش ندیده اند که بتوانند با زنان امروزی که خواستار آزادی های بیش تر هستند زندگی کنند.
هاجر حسنی آسیب شناس ۳۲ ساله است. او دو سال پس از ازدواج با شوهر جراحش از او جدا شد چرا که می گوید همسرش دیگر علاقه ای به رابطه جنسی با او نداشت و با پرستاران و همکاران زن خود ارتباط داشته است. حسنی در یکی از کافه شاپ ها در مراکز خرید شمال تهران می گوید که تنها تحصیلات عالیه کارشناسی ارشد و دکترا باعث نمی شود تا پسران به اندازه کافی به بلوغ ذهنی برسند او می گوید:«فکر می کنم پدرها و مادرها باید به فرزندان خود درباره مسئولیت پذیری در زندگی آموزش دهند».
این خبرنگار و این روزنامه بهتره به جای سیاه نمایی وضعیت ایران به فکر جامعه منحط شده خودشان باشه و تلاش کنه که جامعه رو به زوال آمریکا رو نجات بده و برای زنان آمریکایی دل بسوزونه ...
اون وجهه جامعه پیشرفته و اسوه آمریکا که در ظاهر در تمامی زمینه ها مخصوصا فرهنگ و اخلاق مترقی بود ودلربایی می کرد دیگه مندرس و نخ نما شده.....
مرد بیچاره شب روز کار کنه و از آخر بهانه جویی خانم رو پذیرا باشه...
و از آخر هم به بهانه عدم روشن فکری محکوم بشیم... اگه این روشنفکری هست که همسر آدم بخواهد تنهایی کاری رو انجام بده و یا جایی بره، عطای این تفکر رو به لقاءش باید بخشید... چون زن و شوهر تعهد به هم دارن
اما تا چند سال قبل چند نفری که خواستگاری آمدند معتقد بودند من باید کارم را رها کنم و خانه نشین بشم
برای کسی که همه عمرش را صرف مطالعه و کار کرده و برای خودش هویت داره چه جوری می تونه خونه نشینن بشه
و چه جوریه که یک مرد تحصیل کرده از همسرش می خواهد همه تجربه اش را کنار بگذاره و خانه نشین بشه یعنی تمام سال های عمرش هدر رفته و اون ها را کنار بگذاره فقط برای این که اسم شوهر داشته باشه؟!!!!!!!!!!!!!! و انواع و اقسام زورگویی ها
قانون اینه که زن باید محو بشه تا شوهرش موفق بشه
از نظر خانم هااینکه شوهره بهشون چیزی نگه شده روشنفکری !!
بنده هم 28 ساله مجرد و کارشناسی ارشد شبکه دارم با 4 سال سابقه کار و حقوق خوب دولتی با تمام اینها ترجیح میدم مجرد بمونم تا با همچین خانم هایی بخوام باشم.
زمان ثابت میکنه کی ضرر میکنه ، ما یا این روشنفکر نماها
مرد ایرانی یعنی (( غیرت به جا ))
اونوقت انتظار دارید بشند همسری فداکار!!!!!!
اقلیت(مرد)=اکثریت(زن)
اونوقت انتظار دارید بشند همسری فداکار!!!!!!
نشأت از مردسالاري و تفكر مرد سالاري در ايران داره ....
متاسفانه هنوز هم اقايان ايراني از هر قشر و تحصيلات تمايل شديد به مرد سالاري دارن ...
تا زماني كه اقايان بخصوص قشر تحصيلكرده هنوز در چنين تفكراتي باشند ...
معضلات ازدواج روز به روز در اين كشور بدتر ميشه .....
بیشتر معتقد شدند .
و......
یکی فکر نکنه چقدر خاستگار داشتن
خاستگار ندارید بهونه الکی نیارید
2- پس معلوم شد این طلاقا بخاطر رفاه زیاده نه فقر
3- ایران چون بیشترین آمار ازدواج رو داره اینطور زیر ذره بینه، اگه نه تو خیلی کشورا دیگه ازدواج رسمی اصلا معنا نداره
و سوال دوم این است آیا این قانون برای خواهرانتان هم صادق است؟ یا آنها اشکالی ندارد درس بخوانند زنتان نه؟
در ضمن این گزارش بو دار بود
من تحصیلات دکترا دارم و استاد دانشگاه هستم. تنهایی به مسافرت نمی روم شب هم وقت نمی کنم با دوستانم خوش بگذرانم. اما همسرم مرا جنس دوم می داند که فقط باید کار کند و هیچ توقعی از زندگی نداشته باشد. این یعنی سنتی بودن و غیرتی بودن از نظر مرد ایران.
بنابراین کنار همه عادات بد دیگر ایرانیان. به این سنت غلط ادامه بدهید
نشأت از مردسالاري و تفكر مرد سالاري در ايران داره ....
متاسفانه هنوز هم اقايان ايراني از هر قشر و تحصيلات تمايل شديد به مرد سالاري دارن ...
الان جوری شده مرد اگه بابا مایه دار یا کاسب نباشه نیاز به حقوق زن داره
دو طرف باید اول خودشون رو جای همدیگه بزارن تا بتونن به خواسته های همدیگه هم احترام بزارن
جامعه ما در حال گذار از سنتی به مدرنیته شدن هست و مدت چند سالی این تنش ها وجود خواهد داشت
زن باید از مرد تمکین کند زن نباید هر وقت خواست برود و هر وقت خواست بیایید به زن چه مربوط است که مرد چکار میکند؟
زنها خیلی پر رو شده اند در این دوره زمانه...
الحق که قرنها نیاز است تا مرد ایرانی ب قرن 21 است. روز به روز مردای ایرانی بیشتر می روند توی ........
شما باید با لحن نویسنده متن را بخوانی اماخواننده درست نمیتواند این لحن را حدس بزند.مثالهای زیر که در متن موجود میباشد نشاندهنده تازه کار بودن نویسنده است:
او می گوید پس از آن که خواهر بزرگترش که وکیلی موفق با پسری ۱۰ ساله است و از شوهرش جدا شد،
آزادی می گوید:«من دوستان و همکاران مرد زیادی در اطراف خود می بینیم
میشه زندگی مشترک آغاز کرد؟
اگه قوانین به این شکلی که هست باشه ، کشور ما هم مثل کشورهای اروپای شرقی میشه که اکثر مردها دیگه زنهارا برای ازدواج نمی خواند میشه و ... .
بهتر قوانین ما یا اسلامی کامل باشه و یا بر اساس تساوی محض مرد با زن باشه ،چرا که تلفیق وجمع این دو با هم قانون مزخرفی میشه که حتی حیوانات هم نمی تونند اونا تحمل کنند و لذا مسئولین ما بهتر از یک ایدئولوژی و مکتب برای قوانین استفاده کنند و به دنبال حقوق خانواده باشند نه حقوق زن یا حقوق مرد به تنهایی و ... .
در آشناهایمان یک روحانی را میشناسم که ازدواج کرده و با خانمش اختلاف پیدا کرده و کار اونا به دادگاه کشیده، بهم گفت اگه قوانین مملکت را می دونستم اینه هرگز به این راحتی زن نمیگرفتم و با تحقیق و مطالعه قانون و هزاران اما اگر، زن میگرفتم. نمیدونستم وضع به این مزخرفی و...
شما باید با لحن نویسنده متن را بخوانی اماخواننده درست نمیتواند این لحن را حدس بزند.مثالهای زیر که در متن موجود میباشد نشاندهنده تازه کار بودن نویسنده است:
او می گوید پس از آن که خواهر بزرگترش که وکیلی موفق با پسری ۱۰ ساله است و از شوهرش جدا شد،
آزادی می گوید:«من دوستان و همکاران مرد زیادی در اطراف خود می بینیم
نگارنده دنبال اینه که بگه دکتر و استاد شدن دلیل بر بلوغ عاطفی نیست
برای ازدواج باید به بلوغ عاطفی رسید
مردی که به بلوغ عاطفی رسیده میدونه زن را برای چه میخواهد ، بلده باهاش چه کنه ،
متاسفانه ما مردها به دلیل بیماری که ازش بیخبریم بدست آوردن هر زنی را مانند فتح یک قلعه میدانیم و پس از فتح آن دنبال فتوحات بیشتر !!!!!!!!!!!!!!
در صورتی که با بلوغ عاطفی می دانیم قلعه ما کجاست و به قلعه خودمان و خانواده خودمان می رسیم
ایشان در کشور فرانسه متمدن دو تا جایزه نوبل برده بود ولی کرسی دانشگاهی نداشت یعنی حق استاد بودن را نداشت.
ایشان حتی از لیست گیرندگان جایزه خط خورده بود و اگر شوهرش ازش حمایت نکرده بود الان خبری از زحماتش نداشتیم
حالا این را بگیر بعنوان نمونه ای از خروار
یا شما تاریخ نمی خوانید یا خودتان را به فراموشی زدید
هیچ مشکلی پیش نخواهد امد فقط با هم همان طور رفتار کنند که توقع دارند با انان انگونه رفتار شود .همین.
هیچ مشکلی پیش نخواهد امد فقط با هم همان طور رفتار کنند که توقع دارند با انان انگونه رفتار شود .همین.
تو خودت چقدر در این آموزش دادن ها شریکی؟
بعضی ها از فردای ازدواج دنبال بهانه میگردند تا طلاق بگیرند یاجدا شوند
مردیازن همه به هم نیاز داریم
تنهایی لذت بخش نیست
عزیز من مشکل الان اینه که چندین فرهنگ متفاوت تو جامعه در حال کش و قوس هستن. خانم میگه من باید طبق رسم عربها پولی که در میارم مال خودم باشه. مهریه ام طبق اون سنت باشه و کلا اونجا هر نفعی داره، داشته باشم. بعد اما اینکه توی سنت خانم حق بیرون رفتن و اینا رو نداره جزو عقب افتادگی می بینن و میگن دیگه اینجای کار بریم پیرو فرهنگ غربی باشیم. توی فرهنگ غربی هم می بینن که مرد هم آزادی هایی داره. اونو نمی تونن تحمل کنن میگن این تیکه اش رو مردها باید پیرو فرهنگ ایرانی باشن که مرد خوب نیست با زن های دیگه گرم بگیره!!
شده مثل ماشین های تولید ایران که گلگیر از یه مدله، موتور مال یه جایی، اتاق مال یکی دیگه و ...
لس آنجلس تایمز بهتره بره درباره علل ازدواج پدر بزرگ سردبیر این روزنامه مقاله و مطلب بزنه. به مسائل ما هم کاری نداشته باشه. روزنامه های خودون بلدن در این موارد اعتراض کنن و میکنن. به قول خودتون، در امور سایر کشور ها دخالت نکنید.
حالا که مقامهای ما چقدر گفتند که در غرب خانواده وجود ندارد
حالا به خودمان رسیده
......
که کلا تو هر چیز اول خود رو می بینیم بعد دیگری را چه زن چه مرد فرقی نداره باید یاد بگیرید اگر آزادی و حریم شخصی می خواهید طرف مقابل هم باید داشته باشد
دلیل دوم: برای مدرنیسم در ایران فرهنگ سازی نشده مثل سایر موارد وارداتی از فرنگ
دلیل سوم : سطح توقعات بالای خانم ها ست که مخصوص جامعه ایرانی هست ربطه هم به سطح تحصیلات نداره الان آقایان تحصیل کرده کم نیستند که با وجود محاسن بسیار جواب رد می شنوند متاسفانه دلیلش هم خانواده ها و علی الخصوص مردان هستند که دختران را لوس و متوقع بار می آورند استقلال به این نیست که خانم تو 26-27 سالگی شاغل بشه و خرج در بیاره (که همه جای دنیا الان مرسومه و مورد خاصی نیست و باید هم زن امروزی در اون سن این توانایی رو داشته باشه) استقلال به اینه که از سن 14-15 سالگی مثل دختران آمریکایی و غربی شما را حداقل وادار به تامین هزینه های خود ( پول جیبی ) بکنن که دشواری پول در آوردن و زندگی و هزینه های بالای آن را بفمید و توقعتون زمان ازدواج کمتر بشه
دلیل چهارم: بی مسولیتی آقا پسرها که بیشتر تقصیر متوجه مادران آنهاست جالبه که از میان خانم ها با وجودی که از صحت موضوع خبر دارن کسی این نکته را نمیبینه و فقط تقصیرات رو به گردن مردان می اندازن
و در نهایت مخلص کلام این که تکلیف خود را همه علی الخصوص دختر خانوم ها مشخص کنن یا سنت یا مدرنیته!!!! نمی شه شما یه پات تو قایق سنت باشه یکی دیگه تو قایق مدرنیته بالاخره توی آب می افتی .این درست نیست که هر جا مدرنیته به نفعت شد دم از مدرنیته بزنی هر وقت سنت به نفعت شد دم از سنتها بزنی
اگر مدرنیته رو می پسندی بدون تو سبک مدرن زندگی در غرب مشابه زنان مردها هم (حتی بعد از ازدواج ) حریم شخصی خودشون رو دارن درآمد خودشون رو دارن روابط خاص خودشون رو دارن با دوستان کالج و دانشگاه که لزوما هم مرد نیستن مراوده دارن
در زندگی غربی هیچ وقت زن زمان ملاقات و یا dating با دوست پسرش در رستوران توقع پرداخت پول از طرف مرد را نداره و هر کس سهم خود را می دهد هیچ وقت توقع خانه مجلل و ماشین آخرین مدل و ....... را در اول آشنایی بر عکس خیلی از زنان و دختران ما نداره هیچ وقت مدرک تحصیلی خود را وسیله سرکوفت زدن به شوهر و تحقیر اون نمی کنه که نشان از رشد منطق و ادراک در زنان غربی دارد که ما متاسفانه فرسنگها با اون فاصله داریم این مسایل رو هم لطفا وقتی دم از مدرنیته میزنین در نظر بگیرین
این رو هم در نظر بگیرین که مردان نسل حاضر این جوامع اکثرا (دقت کنین گفتم اکثرشون نه همه ) بر خلاف نسل های گذشته که مسولیت پذیر و متمایل به خانواده بودند به روابط جدی متمایل نیستن اگر هم وارد روابط رسمی شوند بسیاری تعهد رو جدی نمی گیرند (کافیه یه نگاه به آمار بالای خیانت مردان در غرب و آمریکا و رسوایی های ناشی از لو رفتن اسامی مردان متاهل عضو در سایت هایی مثل ashley madison بیندازین متوجه حرفم می شوید). با این وجود طرز برخورد زنان در مواجه با این افراد و شرایط باز از هم پالگان ایرانی شان بهتر و منطقی تر است و در صورت شکست در روابط قضیه را به تمام مردان تعمیم نمی دهند تا خود را توجیه و تخلیه کنند و نمی گویند که همه مردان به اندازه کافی خوب نیستند بلکه با پذیرش خطاهای خود سعی در عدم تکرار آن در رابطه بعدی می کنند .
اول مسایل فرهنگی را حل کنین بقیه مشکلات بعدا حل می شوند.
والسلام
ولی یک مرد اصولا به تنهایی نمیتونه به زندگیش سامان بده و به عبارتی از پس زندگی به تنهایی برنمیاد. نیاز داره یکی جمع و جورش کنه. اصولا میگن مردها تا دم مرگ هم بچه اند.
همانطور که عرض کردم " دنیا در تمام ابعاد و اندازه اش بشکل مطلوب تنها بدست کسانی گشته که مطلب صحیح برپایه درک متقابل بر پایه واقعیات " داشته اندگشته نه بر اساس خود خواهی و منیتها و بی انصافیها !
بيهوده در ميان دختران ايرانى دنبال كنيز نگرديد چون انها مى دانند كه انسانند وبأيد مانند يك خانم باهاشون رفتار بشه نه كنيز
از چه می ترسد؟
چرا انتظار دارد زن در هیچ موردی اظهار نظر نکند؟
از چه می ترسد؟
چرا او را ضعیف تر و عقب مانده تر از خودش میخواهد؟
...
حالا چرا تربیت بچه اش را به دست این موجود ضعیف عقب مانده بی اختیار می سپارد؟
جرا نمی ترسد؟
شما باید با لحن نویسنده متن را بخوانی اماخواننده درست نمیتواند این لحن را حدس بزند.مثالهای زیر که در متن موجود میباشد نشاندهنده تازه کار بودن نویسنده است:
او می گوید پس از آن که خواهر بزرگترش که وکیلی موفق با پسری ۱۰ ساله است و از شوهرش جدا شد،
آزادی می گوید:«من دوستان و همکاران مرد زیادی در اطراف خود می بینیم
از هیچ کار زشتی هم دریغ نمی کنند و خودشونو به نفهمی میزنند