آفتابنیوز : سرویس بینالملل- اکنون در نظامی بینالمللی پر ازهرج و مرج در روابط به سر میبریم. فرهنگ، هنر و فلسفه و زندگی پر زرق و برق در جهان وجود دارند اما تمام اینها برای دفاع از خود نیازمند یک ارتش قوی هستند. مائو رهبر سابق چین کمونیست به صراحت گفته بود که قدرت واقعی از لوله تفنگ میآید.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه «نشنال اینترست» با انتشار گزارشی اشاره میکند که ارتشها مهمترین عامل در ارزیابی قدرت نسبی کشورها هستند.
این نشریه به چندین ارتش مهم در جهان اشاره کرده است که قدرتمندترینها در کل طول تاریخ جهان بودهاند:
ارتش روم
ارتش روم به دلیل فتوحاتی که در طول چند صد سال داشت شناخته شده است. ارتش روم نشان داد که قابلیت بازگشت زیاد را دارد و حتی در صورت شکست نیز توان بازگشت دوباره را داشت. ارتش روم به سربازانش انگیزههای زیادی برای جنگ میداد. برای سرربازان فقیر، کمکهای مالی ارائه میکرد و برای زمینداران از زمین آنان حفاظت میکرد. برای دولت روم پیروزی در جنگ به معنای پیروزی برای تضمین امنیت روم بود. همه این موارد سبب میشد تا سربازان رومی مبارزهای سرسختانهتر را انجام دهند. در نتیجه در طول مدت زمانی سیصدساله روم از یک قدرت منطقهای ایتالیایی به یک قدرت در کل دریای مدیترانه و سرزمینهای پیرامونی آن تبدیل شد.
ارتش مغول
مغولها در زمانی که فتوحات خود را در سال ۱۲۰۶ میلادی آغاز کردند بیش از یک میلیون مرد جنگی در اختیار داشتند و موفق به تسخیر اوراسیا در طول یک صد سال و شکست دادن ارتشها و ملتهای مختلف شدند. مغولها اساس نیرویی غیرقابل توقف بودند که به تسلط بر خاورمیانه، چین و روسیه ادامه دادند.
موفقیت ارتش مغولان مدیون تاکتیکهای مورد استقاد و استراتژی چنگیزخان مغول موسس امپراتوری آنان بود. مهمترین رمز موفقیت آنان استقامتشان بود. مغولها زندگی عشایری داشتند و میتوانستند به شرایط مختلف انطباق دهند.
تحرک مغولها و جابجایی بالای آنان را میتوان در وابستگی آنها به اسبها دید. شناخت آنان از اسبها مزیت دیگری بود که آنان را نسبت به دیگر نیروهای پیادهنظام قویتر میساخت.
ارتش عثمانی
ارتش عثمانی از خاورمیانه، بالکان تا شمال آفریقا روزهای اوج فتوحات خود را تجربه کرد. یکی از اصلیترین فتوحات عثمانیها فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳میلادی بود. فتوحات عثمانیها تا پانصدسال ادامه داشت.
ارتش عثمانی تا قرن نوزدهم در جهان یکهتازی میکرد اما کارکرد آن چگونه بود؟ ارتش عثمانی به طور مناسبی از توپ و تفنگ علیه دشمنان خود استفاده میکرد. یکی از مزایای عمده عثمانیها داشتن واحدهای پیادهنظام ورزیده به نام ینی چریها بود. آنان جوانان آموزشدیدهای بودند که در میدان جنگ موثر عمل میکردند.
ارتش آلمان در دوران نازیها
ارتش آلمان نازی قادر به انجام شاهکارهای زیادی از جمله حملات رعدآسا با استفاده از فناوریهای جدید تسلیحاتی و ارتباطی و تمرکز نیروها برای بهرهوری در ابعادی وحشتناک بود. به طور خاص واحدهای پیادهنظام زرهی و مکانیزه نازی تحت سایه کمک و پشتیبانی هوایی بودند. حملات رعدآسا با استفاده از نیروهای توانا و آموزشدیده نقطه قوت برلین در جنگها بود.
«اندرو رابرتز» مورخ مینویسد: «سربازان و مردان جنگی آلمانی و ژنرالهای ارتش آن کشور در هر دو حوزه تهاجمی و دفاعی در طول جنگ جهانی دوم عملکرد بهتری در مقایسه با بریتانیاییها، آمریکاییها و روسها داشتند». در نهایت نیز این منابع ناکافی و نیروی انسانی از دست رفته بود که ارتش آلمان نازی را زمینگیر کرد.
ارتش شوروی
ارتش شوروی که تا پیش از سال ۱۹۴۶ میلادی از آن تخت عنوان ارتش سرخ یاد میشد بیش از هر ارتش دیگری مسئول جنگ جهانی دوم بود. در واقع، نبرد استالینگراد بود که با محاصره و شکست ارتش آلمان به پایان رسید و نقطه عطفی در پایان جنگ جهانی دوم بود. البته باید اشاره کرد که ارتش شوروی نقصهایی جدی نیز داشت. از جمله آن که در حوزههای تسلیحاتی غیرهستهای پیشرفت چشمگیری در مقایسه با کشورهای غربی نداشت و همچنین، استالین نیز فاقد نبوغ کافی در فرماندهی جنگ بود و بسیاری از فرماندهان ارتش را در ابتدای جنگ جهانی دوم تصفیه کرده بود. ارتش شوروی تنها به لطف نیروی عظیم منهدمکننده نظامی، مساحت ارضی وسیع، جمعیت زیاد و منابع صنعتی توانسته بود روی پای حود بایستد.
براورد «ریچارد ایوانز» مورخ برجسته آلمان نازی نشان میداد که تلفات سربازان شوروی در جریان جنگ جهانی بالغ بر ۱۱ میلیون سرباز بیش از ۱۰۰ هزار هواپیما و بیش از ۳۰۰ هزار توپخانه و نزدیک به ۱۰۰ هزار زرادخانه نگهداری اسلحه بوده است. البته فداکاریهای عظیم سربازان شوروی نیز در پیروزی ارتش سرخ تاثیر گذار بودند. در حالی که ناتو در رقابت با شوروی در دوران جنگ سرد مزایای فنی زیادی را در حوزه فناوریهای نظامی و دفاعی کسب کسب کرده بود اتحاد جماهیر شوروی از مزایای تعداد بالای نیروهای انسانیاش استفاده میکرد.
ایالات متحده امریکا
آمریکا طول تاریخ ارتش بزرگ خود را حفظ کرده است. علیرغم آن که قانون اساسی به کنگره اختیار و صلاحیت تامین نیروهای نظامی را میدهد اما این صلاحیت تنها برای افزایش حمایتهای مورد نیاز ارتش است. آمریکا پس از پایان جنگ جهانی دو ارتش خود را تقویت کرد. ارتش آمریکا توانست نیروی تحت فرمان صدام را در سال ۱۹۹۱ میلادی از کویت بیرون کند و در سال ۲۰۰۳ میلادی حملهای را به خاک عراق انجام داد.
چقدر این اجنبیان از تاریخ ما میترسند که بارها و بارها تحریف میکنند تاریخ را.