آفتابنیوز : مهدی امینیخواه هنرمندی است که میگوید علیرغم آنکه تحصیلکرده رشته نمایش است، اما با رشته اقتصاد بیگانه نیست و با تکیه بر همین امر در بخش تولید و طراحی برند "نگین چرم" فعالیت دارد.
مشروح گفتوگو با این بازیگر سینما و تلویزیون و البته فعال حوزه مد و لباس را در ادامه بخوانید:
آقای امینیخواه چطور شد که به عنوان یک بازیگر با موضوع مد و لباس پیوند خوردید و در اختتامیه ششمین دوره جشنواره مد و لباس فجر حضور یافتید؟
برگزاری جشنوارههای مختلف اتفاقات خیلی خوبی را برای افراد جامعه، بخش هنری، بخش صنعتی و تولیدکنندهها رقم میزند. جشنوارهها شرایط رقابت را به وجود میآورند و باعث شکوفایی استعدادهای نهفته میشود. از این رو من با برگزاری جشنوارهها شدیداً موافق هستم و دوست دارم برگزاری جشنواهها تداوم داشته باشد. جشنواره مد و لباس هم که امسال ششمین دورهاش برگزار شد، بخشی از همین جشنوارهها است. در کشور ما به خاطر موقعیتها و قومیتهای مختلفی که وجود دارد، تنوع و فرهنگ لباس پوشیدن خیلی زیاد است و پوششهای مختلفی رایج شده که هر کدام متمایز از پوشش یک قومیت دیگر است. به همین خاطر قومهای کرد، بلوچ، گیلان و... هر کدام پوششهای خودشان را دارند که البته در نهایت همه اینها با هم تلفیق میشوند و مفهوم پوشش و فرهنگ ایرانی را به وجود میآورند.
مهدی امینی خواه
خوشبختانه مردم ما جزو مردمان خوشپوش و شیکپوش هستند. خیلی از مردمان کشورهای اطراف ما مثل مردمان کشورهای افغانستان یا امارات هنوز به لباسهای اصیل و محلی خودشان مقید هستند ولی مردم ما به خاطر تنوع پوششی در قومیتهای مختلف و همچنین به خاطر ذات شیکپوشی و توجهی که به مد دارند، نیاز به طراحی، تولید و عرضه داخلی و همچنین جشنوارهای چون جشنواره مد و لباس دارند. به همین خاطر من حس خوبی نسبت به جشنواره مد و لباس دارم و امسال هم فرصت پیدا کردم که همچون 2،3 سال گذشته در این زمینه فعالیت داشته باشم.
در سالهای اخیر بعضی از بازیگران وارد مقوله طراحی لباس شدهاند و یا در زمینه مدلینگ فعالیت میکنند. شما این اتفاق را چطور میبینید و به نظرتان حضور بازیگران چقدر میتواند به صنعت مد و لباس کشورمان کمک کند؟
معمولاً یک فوتبالیست با لباس ورزشی خود دیده میشود و یا یک خواننده حتی اگر مصاحبه کند و کنسرت هم بگذارد، بیشتر با صدایش شناخته میشود، اما بازیگر به عنوان ویترین دیگری از هنر، در قالب تصویر دیده میشود به همین خاطر باید به هر آنچه مربوط به تصویر و ظاهرش هست به طور ویژه توجه کند چون ظاهر او میتواند تأثیرگذار باشد. بنابراین اگر سلبریتیها که مردم زیادی پیگیر آنها هستند، فرهنگ لباس پوشیدن ایرانی را ترویج دهند، قطعاً میتوانند برای جوانان الگو باشند و روی نوع پوشش آنها هم تأثیر مستقیم بگذارند.
در سال 95 شانزدهمین دوره جشن حافظ برگزار شد که هنرمندان زیادی با پوششهای مختلف در این جشن حضور یافتند و پوشش آنها با واکنشهای متفاوتی همراه بود. شما لزوم توجه به پوشش در چنین جشنهایی را به خصوص برای بازیگران چطور میبینید؟
در فستیوالها و جوایز سینمایی جهانی مختلف مثل کن، اسکار و...، مراسم فرش قرمز جزوی از آن فستیوال است و بسیار هم محل توجه قرار میگیرد. بنابراین نمیشود چنین اتفاقاتی را در جشنوارههای داخلی چون جشنواره فجر یا جشن حافظ حذف کرد و جشنواره را به صورت تک بعدی در اهدای جوایز به برگزیدگان دانست. تمام ارزش این فستیوالها به نقطه آغاز و پایان آن است. مراسمهایی چون فرش قرمز جزوی از آیین یک جشنواره هستند. به نظرتان چرا عید نوروز برای ما زیباست و اهمیت دارد؟ آیا به خاطر آن است که یک سال میرود و سالی دیگر تحویل میشود؟ خیر. طبیعتاً دلیل جذابیت نوروز، آیینهای آن از جمله دید و بازدید، هفت سین، چهارشنبه سوری، سیزده بدر، گره زدن سبزه و... است. شکل تصویری و فرهنگی نوروز است که آن را جذاب میکند وگرنه صرفاً با تحویل سال اتفاق عجیبی نمیافتد. اگر آیینهای نوروزی از آن گرفته شود، این ایام با ایام دیگر سال هیچ فرقی ندارد. حال اگر مراسمهای مختلف جشنوارهها همچون فرش قرمز را از آنها بگیرید، جشنوارهها هم زیبایی و جذابیت نخواهند داشت.
مهدی امینی خواه
در سالهای اخیر خیلیها به طراحی لباس در فیلم و سریال ایرانی نقد وارد میکنند و میگویند که دیگر آرشیوی در این زمینه وجود ندارد و طراحی لباس چندان جدی گرفته نمیشود. سریال "شهرزاد" از معدود سریالهایی بود که در سال گذشته پخش شد و طراحی لباس خوبی داشت و غیر از آن نمیشود به سریالهای موفق دیگری در این زمینه اشاره کرد. شما مقوله طراحی لباس و صحنه را در فیلم و سریالهای امروزی ایران چطور میبینید؟
متأسفانه در بخش طراحی لباس، سالها است که ضعیف عمل میشود و به غیر از یک سری سریالها که ژانر قصه یک طراحی به خصوص را میطلبد، در سایر سریالها از جمله سریالهای رئال خیلی به طراحی توجهی نمیشود. گاهی در بعضی از سریالها این اتفاق پیش میآید که طراحان صحنه به بازیگران میگویند اگر خودتان لباس مناسبی برای نقشتان دارید، بیاورید و بپوشید! طبیعتاً در اینجا دیگر طراح لباس نقشی ندارد و همه چیز به سلیقه شخصی بازیگر بر میگردد که سلیقه خوب یا بدش را به مخاطب منتقل میکند. به همین خاطر است که ما الآن چیزی به نام طراحی صحنه نداریم. در سالهای اخیر به خاطر آنکه هزینه فیلمها نسبت به گذشته بالاتر رفته، معمولاً تهیهکنندهها از موضوع طراحی لباس امتناع میورزند و به سراغ آرشیو خود بازیگر میروند که این اتفاق یک یک اتفاق حرفهای نیست.
شما خودتان برای حضور در مراسمهای مختلف از یک طراح لباس به خصوص و یا به طور کلی از طراحی لباس اختصاصی استفاده میکنید؟ به نظرتان چقدر لازم است که هنرمندان برای پوشش حضور مراسمهای مختلف از طراحان لباس استفاده کنند؟
شاید یک شخصی به عنوان طراح لباس به طور مستمر همراه من نباشد اما اگر لازم باشد، به طراحان برای حضور در مراسمهای مختلف درخواست طراحی لباس خواهم داد چون یک طراح با توجه به تخصصش، میتواند دیدگاه قشنگتری نسبت به پوششی مناسب برای اندام و فیزیک شما داشته باشد. برای مثال یک طراح لباس میتواند برای حضور شما در یک مراسم مذهبی و یا حضور در یک برنامه نوروزی، طرح و ایدههای مناسبی ارائه دهد. البته من خودم هم به خاطر آنکه واحدهایی را در خصوص طراحی صحنه و لباس در دانشگاه گذراندهام، در زمینه طراحی دستی بر آتش دارم. مخصوصاً آنکه من در زمینه تولید و طراحی چرم هم فعالیت دارم و مستقیماً با این قضیه ارتباط دارم.
با توجه به آنکه شما در زمینه تجارت هم به فعالیت میپردازید، تا چه اندازه سعی کردهاید که در بحث تجارت به موضوع پوشاک طعنه بزنید؟
من علیرغم آنکه تحصیلکرده رشته نمایش هستم اما دیپلم اقتصاد هم دارم و با رشته اقتصاد بیگانه نیستم. روحیه من علاوهبر بخش هنری، در بخش بیزینسی هم فعال است و من سعی میکنم از تمامی پتانسیلهایی که دارم استفاده کنم. من در بخش تولید و طراحی برند "نگین چرم" فعالیت دارم. فروشگاههای توزیعی این برند در اختیار ما است و ما فروشگاههای مختلفی در اکباتان، رودهن، خزرشهر شمال و... داریم. بنابراین من قائدتاً در بخش طراحی و انتخاب هم دستی بر آتش دارم و در این زمینه به همکارانم مشاوره میدهم.
مهدی امینی خواه
خودتان هم در مراسم اختتامیه ششمین دوره جشنواره مد و لباس چرم پوشیده بودید. در مورد پوششتان در آن مراسم توضیح دهید.
در اختتامیه جشنواره مد و لباس به من گفتند که قرار است برندگان بخش چرم را اعلام کنی. اما در نهایت اینطور نشد و من یک بخش جلوتر آمدم و برگزیدگان بخش عفاف و حجاب را اعلام کردم. به خاطر آنکه به من گفتند قرار است برندگان بخش چرم را اعلام کنی، من سعی کردم که لباسی مناسب آن بخش بپوشم. بنابراین کت و شلواری جگری پوشیدم و از کفش، ساعت و دستبند قهوهای رنگ استفاده کردم.
چند سال است که در زمینه چرم فعالیت دارید؟
برادران من از 25 ،30 سال پیش در زمینه چرم فعالیت داشت و به همین خاطر من هم از حدود 20 سال پیش در کنار دو برادرم این کار را انجام میدادم، اما فعالیت ما به صورت مستقل و حرفهای از حدوداً 10 سال پیش آغاز شد که خودمان یک برند شدیم و این قضیه را دنبال کردیم.
برند شما برای مناسبهایی چون نوروز برنامه ویژه و جداگانهای ندارد؟ اصلاً میشود که المانها و نمادهای نوروزی را با موضوع چرم و پوشاک تلفیق کرد؟
المانهای نوروزی چون نقش و نگارها، ترمه، طراحیها و رنگهای فیروزهای به صورت مقطعی به خود نوروز مربوط میشود و برای تلفیق آن را چرم باید به گنجایش بازار نگاه کرد. به نظرم اگر بخواهد این اتفاق بیفتد، بهتر است که اول طرحها در جشنواره مد و لباس ارائه شود و اگر دیده شد که طرحها مورد استقبال بصری قرار میگیرد، برند به طور جدی وارد تلفیق چرم و نوروز شود. مهم است که در تولید هر نوع پوشاکی به بازار محل ارائه آن دقت شود. برای مثال کشور ایتالیا همیشه سیستم چرم کلاسیک دارد، در صورتی که در آمریکا تعریف این چرم تبدیل میشود به چرم تگزاسی. برای تولید یک محصول باید بدانید که آن محصول را میخواهید به چه صورت تعریف کنید و باید همه کارتان با برنامهریزی انجام شود. یک زمانی در ایران چرم در کاپشنها خلاصه میشد اما الآن کت چرم هم وارد میشود و در مراسم مختلف کت تک چرم با رنگبندیهای مختلفی از جمله مشکی و جگری با کفش و کمربند ست میشود و مورد استفاده قرار میگیرد.
در سالهای اخیر هنرمندانی مثل رضا یزدانی توانستند به دیده شدن پوشاک چرم کمک کنند. مطمئناً هنرمندان در این زمینه هم میتوانند تأثیرگذار باشند.
بله. من خودم هم خیلی سعی کردهام که چرم بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد. البته پوشاک چرم مشکلی دارد که در تابستان نمیشود آن را پوشید. جنس پارچه پوشاک چرم طوری است که هوا از آن رد نمیشود و ناخودآگاه یک گرمایی را همراه خودش میآورد. اما در فصلهای بهار، پاییز و زمستان پوشیدن چرم خیلی خوب است. من خیلی سعی کردهام که در تبلیغ فرهنگ پوشیدن چرم تأثیرگذار باشم و امیدوارم که این اتفاق افتاده باشد.
و سخن پایانی؟
من در پایان باز هم به اهمیت برگزاری جشنواره مد و لباس تأکید میکنم. به نظرم اگر این جشنواره تداوم بیابد و میان هنر و صنعت هم یک تلفیق خوب صورت بگیرد، صنعت مد و لباس در کشورمان با پیشرفتهای قابل ملاحظهای روبرو میشود. به خصوص آنکه جشنواره مد و لباس تازه در میان عموم مردم شناخته شده و دورههای قبلی آن چندان عمومیت نیافته بود. دوره ششم جشنواره مد و لباس در فضای مجازی و در تلویزیون پوشش داده شد و به همین دلیل دیگر دیگر با آن غریبه نیستند. اگر این جشنواره کارش را به همین شکل ادامه دهد، در سالهای آینده تلفیق هنر، سرمایه و منطقه عرضه که مردم هستند، یک مثلث طلایی را به وجود میآورد که میتواند سوددهی خوبی داشته باشد.
پیشرفت صنعت مد و لباس در ایران میتواند حتی در سطح بینالملل هم برای ما یک اتفاق مهم رقم بزند چون خیلیها ایران را از نزدیک ندیدهاند و تصور درستی از نوع پوشش و رفتار مردم ما ندارند. خیلیها ایران را به کشورهای عربی و سایر کشورهای همسایه تشبیه میکنند. در صورتی که صنعت مد میتواند آنها را به ایران بکشاند تا از مدرن بودن ایران آگاه شوند. همانطور که من نمیدانم در پاناما، گواتمالا، نیجریه یا آنگولا چه خبر است و امکان دارد ذهنیت درستی از آن کشورها نداشته باشم، خیلی از آنها هم تصور و ذهنیت درستی از ایران ندارند. ممکن است که خیلیها تصور کنند که کشور آنگولا یا حتی خود آفریقای جنوبی، کشورهای فقیر و غیر زیبایی هستند، اما شما اگر فقط پایتخت این کشورها را ببینید، تصورتان راجع به آنها تغییر میکند. ژوهانسبورگ (پایتخت آفریقای جنوبی) یکی از گرانترین تورهای جهان است و لزوماً خیلیها این را نمیدانند. این اتفاق میتواند برعکسش هم رخ بدهد و عدهای از خارج به داخل کشور بیایند و تصویر درستی از ایران را به جامعه جهانی ارائه دهند. مردم دنیا وقتی به ایران میآیند و خودروهای ب ام و X6 یا ب ام و i8 را در خیابانها میبینند، شگفتزده میشوند. من در پاریس فقط یک پورشه پانامرا دیدم که آن هم پلاک قطر بود و به یکی از فوتبالیستهای تیم پاری سن ژرمن اختصاص داشت و مردم در کنارش ایستاده بودند و با آن عکس میگرفتند. یا در پاریس اصلاً ماشینهای ب ام و X6 و ب ام و i8 دیده نمیشود. وقتی چنین ماشینهایی در تهران جای ماشینهای فرسوده را گرفته، باید خوشحال بود که مردم سراسر دنیا میآیند و چنین تصویرهایی را از کشورمان میبینند.
از طرفی، شهرسازی و مدرنیتهای که با طبیعت و سنت قدیمی معماری تلفیق شده نیز جذابیتهای بصری زیادی دارد و میتواند تصویر زیبایی از کشور نشان دهد. خصوصاً الآن که شهرداری تهران نورپردازیهایی انجام داده و شهر را در شب هم زیبا کرده است. من از شهردار محترم تهران واقعاً متشکرم که با این رویکرد الآن تهران در کنار رم، دبی، پاریس و چند شهر دیگر، جزو شهرهایی است که شبهای آن هم مثل روزهایش زیبا است. تصویر شبهای تهران در چند سال گذشته، تصویری از یک شهر خاموش و آجری بود اما الآن خوشبختانه شهر در شب نیز همچون روز قشنگیهای خودش را دارد.
منبع: هنر انلاین