کد خبر: ۴۵۸۶۹۰
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۶

روایت زیباکلام از جمله خاصی که نوه‌اش به ابراهیم رئیسی گفت و عصبانی شدن احمد توکلی

صادق زیبا کلام ماجرای جالبی را در مورد دیدار نوه مشترک خودش و احمد توکلی با ابراهیم رییسی روایت کرده است .
آفتاب‌‌نیوز :
 صادق زیبا کلام ماجرای جالبی را در مورد دیدار نوه مشترک خودش و احمد توکلی با ابراهیم رییسی روایت کرده است .

این ماجرا را به روایت صادق زیباکلام بخوانید :

هفته گذشته(11 تیر 1396) درست همان موقع که من می‌بایستی در نشر ثالث برای معرفی فیلم مستند «قاب‌ها» ساخته آقای کیوان مهرگان حضور می یافتم، دخترم سارا به من گفته بود که علیرغم آنکه خیلی دلش می‌خواهد به آن مراسم بیاید لاکن می‌بایستی در مراسم یادبود مرحومه بانو علم‌الهدی حضور پیدا می‌کرد به‌واسطه دوستی نزدیکش با نوه آن مرحومه و جناب آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی.

دخترم مجبور می‌شود پسرش یحیی که من او را حسینعلی صدا می‌کنم و کلاس دوم دبستان هست و قبلاً اشاراتی به او داشته‌ام را هم با خودش به مجلس یادبود که در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار می شده ببرد. قبلاً توضیح داده بودم که حسینعلی به‌واسطه آنکه یک پدربزرگش جناب دکتر احمد توکلی و پدربزرگ دیگرش هم بنده هست، یکی دو برابر سنش آگاهی سیاسی پیداکرده.

از همان ابتدا که وارد مجلس می‌شوند از مادرش می‌خواهد که به او اجازه دهد سری به قسمت مردانه بزند؛ اما مادرش اجازه نمی‌دهد و می‌گوید «در آن شلوغی گم می‌شوی»؛ اما حسینعلی که می‌فهمیده در قسمت مردانه رجال و شخصیت‌های مهم سیاسی هستند اصرار داشته سری به قسمت مردانه بزند. سرانجام هم در یک لحظه که مادرش سرگرم مکالمه بوده فرصت را غنیمت می‌شمارد و خود را به قسمت مردانه می‌رساند. حدسش درست بوده و قسمت مردانه مملو از بزرگان قوم.

حسینعلی جناب رئیسی را برای دیدار انتخاب می‌فرمایند. هیچ‌کدام ما نتوانستیم بفهمیم چگونه موفق می‌شود از حلقه محافظین ایشان رد شده و خود را به آن بزرگوار برساند. بعد از سلام از جناب رئیسی می‌پرسند که من را نمی‌شناسید؟ و جناب رئیسی که متعجب شده بودند پاسخ می‌دهند که «نه! و چرا باید تو را بشناسم؟» حسینعلی هم با غرور پاسخ می‌دهد: «من نوه دکتر احمد توکلی و دکتر صادق زیباکلامِ معروف هستم!» گویا جناب رئیسی می‌فرمایند «تو بزرگ بشی چه بشوی!» محافظین، حسینعلی را هدایت به بیرون می‌کنند و او به نزد مادر بازمی‌گردد.

شب که به منزل برگشته بودند تلفن منزل زنگ می‌خورد و حسینعلی گوشی را برمی‌دارد. از تن صدای پدر جون(دکتر توکلی) می‌فهمد که قمر در عقرب شده و می‌شنود که مادرش به دکتر توکلی می‌گوید «روح من هم خبر نداشته و نمی‌دانستم رفته بوده پیش حاج‌آقا؛ خاک عالم به سرم کنن». ظاهراً بعداً که دکتر توکلی حضور پیدا می‌کنند، جناب رئیسی ایشان را در جریان حضور نوه‌شان و افاضاتشان قرار می‌دهند. لحنشان هم به‌گونه‌ای بوده که دکتر توکلی هم از سارا و هم از حسینعلی می‌پرسند که «دیگه به حاج‌آقای رئیسی چه گفته بوده؟»

در بحث‌هایی که در محیط «گرم و صمیمی» خانواده دختر و دامادم آن شب به راه می‌افتاد، من خیالم از یک بابت جمع بود؛ هیچ‌یک از اصحاب دعوی هیچ جوری پای من را نمی توانستند به میان بکشند. فردایش وقتی از حسینعلی پرسیدم که چرا آن‌گونه با حضرت رئیسی صحبت کرده و اصلاً به چه جرئتی نزد ایشان رفته؟ با بی‌تفاوتی آزاردهنده‌ای به من گفت «مگه چه کار بدی کردم؟ فقط خودمو بهشون معرفی کردم»
منبع: نامه نیوز
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
0
11
اقاي زيبا كلام شما هم در زنجيري هزار فاميل هستيد ؟؟؟!!!!!
شهروند
|
United States of America
|
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
1
9
چه چیز مهمی در این مکالمه کودکانه وجود داشت؟ جناب زیبا کلام معروف! ذوق زده از نام بردن شهرت ایشان در حضور آقای رئیسی با آب و تاب تمام یک داستان کودکانه را وارد بازی بزرگان کرده اند که چه؟!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
0
12
یعنی دوقبضه پارتی دارم هم راست و هم چپ
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
3
0
منم باور کردم!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
1
10
سلام
آخه این مطلب ارزش خبر را داره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
0
7
سلام
آخه این مطلب ارزش خبر را داره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
4
1
من که این داستان را قبول ندارم
حال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۶
0
12
چند بار متن رو بدقت خوندم چیز مهمی دستگیرم نشد!
اگه هدف معرفی هوش آقازاده بوده ! بیخود دلشونو خوش نکنن، بچه های شش ساله امروز دیگه برای خودشون پدر بزرگی هستن....
shahab
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۷
3
4
راست میگه طفلک مگه چیکار کرده ؟ یه جوری با طفلی رفتار کردند که انگار به ساحت کی تعرض کرده ! بعضی از داعیه داران دین و دینمداری خودشون رو در چه جایگاهی می دونند ؟!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۷
1
2
واقعا آقای رئیسی درست گفتند، درضمن آقای زیبا کلام برات شان قائلیم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۹
0
3
ادما سنشون که میره بالا یه سریشون ...میشن. خداییش این جریان اصلا ارزش گفتن داشت
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۰
0
0
کنایه‌ای شیرین درِش هست!
در خانه اگر کَس است
یک حرف بس است
ناشناس
|
-
|
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۰
0
3
واقعاچه کسانی دارن برای مملکت تصمیم سازی می کنند حیف به آن نام زیبا کلام!!!!!!
عماد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۰
3
0
منظورش نه داستان بود نه چیز دیگر فقط دلیل این مطلب این بوده که بخاطر یک حرف کودکانه معمولی اقای رییسی با اقای توکلی تماس گرفته و از رفتار بچه گانه نوه اش گله میکنند . تحمل یک بچه را ندارند و تعامل نمیکنند .میخوان با مردم تعامل کنند؟ کلا زیاد این مطلب جالب نیست . ولی از جریان به این سادگی چقدر تفسیر گوناگون میشه . متاسفانه برداشتها برداشتهایست که نویسنده باید مراقب باشه .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۰
0
0
به نظر من منظور ايشان اين بوده كه اختلاف اين دو گروه را زياد جدى نگيريد اينا همه با هم فاميلن
به قول معروف گوشت همديگر رو هم بخورن استخونهاشونو دور نمى اندازن بچه وأينا نكته ى انحرافى قصه است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۱
0
4
زیباکلام زیباکلام که میگن همین آقاست واقعا بعضی ها چقدر به خودشان غره اند!!؟ما راباش رو دیوار چه کسانی یادگاری نوشتیم حیف ازما که حروم شدیم
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین