آفتابنیوز : سارا پارساخو در نشست علمی «حضور نمایندگان جامعه مدنی در شوراها و آثار آن بر زندگی روزمره زنان» که در محل انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد، با اشاره به اینکه جایگاه زنان در دنیای معاصر در عرصه مدیریت شهری، از نشانه های بلوغ علمی و توسعه یافتگی است گفت: مشارکت مدیریتی این قشر یکی از شاخصهای توانمندی مدنی است.
وی با انتقاد از اینکه شاهد افزایش ریاست مردانه و یا مردسالارانه هستیم تصریح کرد: متأسفانه نه با گسترش شهرها و نه با گسترش تکنولوژی، نرخ مشارکت زنان آنطور که باید و شاید بالا نرفته است و غیر از ارائه آمار و رقام، شاهد نتایج ملموس و قابل توجهی در این زمینه نیستیم.
پارساخو با ابراز ناراحتی از اینکه زنان نه تنها در رقابت با مردان بلکه در رقابت با سیاست های مردسالارانه حاکم بر تشکل های سیاسی و مراتب عالی مدیریتی همچنان به حاشیه رانده می شوند اظهار کرد: این پرسش که این موضوع به دنبال دیدگاههای فرهنگی سنتی است و یا بی عدالتی جنسیتی؟ قابل تامل است.
وی با بیان اینکه در این دوره از انتخابات شوراها، تعدادی از زنان کاندیدای مستقل کنار کشیدند و حواشی نیز در این خصوص ایجاد شده بود، ادامه داد: از برخی خواسته شده بود به هر دلیل از رقابت کنار روند. با این وجود تعدادی از زنان غیر متصل به قدرت و در عین حال متصل به بدنه جامعه، از جمله فعالان اجتماعی و دانشگاهی که ارتباطی با تشکل ها و جناح های سیاسی نداشتند، در انتخابات حضور یافتند. این حضور گرچه به نتایج مدنظر فعالان جامعه مدنی منجر نشد، اما در خور توجه بود.
پارساخو با تأکید بر اینکه افزایش سطح تحصیلات زنان درجامعه موقعیت های مدیریتی خاصی را برای آنان بوجود آورده است ادامه داد: همچنین زنان در مراتب مختلف از جمله درکمسیون های شورای شهر حضور پر رنگی دارند. به واسطه ورود زنان به عرصه شوراها، این صحنه از انحصار مردان خارج شده است.
این استاد دانشگاه، تلاش مستمر زنان را در نتیجه خواست آنان برای تأثیرگذاری در سطوح عالی مدیرتی و سیاسی کشور دانست و گفت: و در حقیقت این تلاش ها گامی برای طی کردن مراتب مبارزه با تبعیض های جنسیتی و مدیریتی است. جسارت و تلاش هایی با هدف شناخت موانع حضور زنان فعال مدنی و نمایندگان آنها لازم است تا بتوانیم در انتخابات های آینده شاهد حضور زنانی از بدنه جامعه مدنی با درک صحیح مشکلات روزمره زنان ایرانی باشیم
به گزارش ایسنا، در بخش دیگری از این نشست امیر یعقوبعلی فعال اجتماعی با بیان اینکه هنوز شاهد حضور تأثیر گذار فعالان مدنی نیستیم ادامه داد: باید این سوال را مطرح کرد که چرا احزاب حاضر به پذیرش هیچیک از این فعالان جامعهمدنی نشدند؟ باید نوک اصلی پیکان چنین نقدی را باید به سمت خود فعالان مدنی چرخاند.
وی با انتقاد از نگاهی که جامعه مدنی را «خدمتکار» دولت میداند و نه بخشی پویا از جامعه که باید امکان مشارکت فعال داشته باشند، گفت:جامعه مدنی همواره بیشترین خدمتگزاری را به دولتها کرده و وظایفی که بر گردن آنها بوده را به جای دولت بر دوش کشیده است. از جمله این وظایف می توان به آموزش کودکان کار، ایجاد سرپناه و خانههای امن برای زنان و زنان تحت خشونت، رسیدگی بهداشتی، درمانی و مشاورهای به معتادان، بیخانمانها و اقشار آسیبپذیر، ساخت خانههای امن، کتابخانه و مراکز بهداشتی و درمانی و لیست بلندبالایی از وظایف سازمانها و وزارتخانههایی که برای انجام همه این امور بودجه میگیرند و از انجامشان ناتوانند، اشاره کرد.
این فعال اجتماعی با بیان اینکه جامعه مدنی که دولتها و احزاب طلب میکنند، ساکت، گوش به فرمان و آماده یراق برای خدمترسانی به سیاسی ها و دولتی ها است اظهار کرد: تغییرات قوانین سازمانهای مردمنهاد، دشوارتر کردن پروسه ثبت، نظارت دولتی بر انتخابات و حتی گاهی دخالت در چینش اعضای هیئت مدیره و اصل اساسی ممنوعیت هرگونه فعالیت سیاسی در این سازمانها به خوبی نشان میدهد که اگر در دهه هفتاد ظهور این سازمانها گشایشی برای فعالان جامعه مدنی بود، اما امروز بندی بر پای آنها است.
فاطمه صادقی، پژوهشگر حوزه سیاسی و زنان با انتقاد از راه نیافتن زنان مستقل به شوراها در شهرهای بزرگ با استفاده از نظریات یک جامعه شناس ایتالیایی گفت: «گرامشی» در تحلیل های خود از دو مفهوم "جنگ مانور" و "جنگ موقعیت" استفاده می کند. جنگ موقعیت، مفهومی است که گرامشی آن را در جامعه اروپایی و در راستای غلیه بر دولت بررسی کرده است. اما مفهوم جنگ مانور را می توان در مقیاس وسیع تر، حتی در همین انتخابات اخیر شوراهای شهر و روستا در ایران و در نحوه بستن لیست های انتخاباتی مشاهده کرد.
وی با بیان اینکه ضرورت دارد که کنش های کوچک زنان را به رسمیت بشناسیم، حضور زنان را در احزاب، تجربه ای شکست خورده دانست و گفت: متاسفانه در بسیاری مواقع زنانی که در احزاب حضور داشتند، در مورد مطالبات خاص جامعه زنان، دغدغه ای نداشتند اما با این وجود افرادی مانند مریم بهروزی نماینده زنان اصولگرا، برای به وزارت رسیدن مرضیه وحیددستجردی، تلاش جدی کردند و این امرتحقق یافت. باید در نظر داشت که تا زمانی که احزاب در ایران از پایین به بالا شکل نگرفته اند، در مورد تحقق حقوق و مطالبات زنان، شاهد تجارب شکست خورده خواهیم بود.
به یک مساله دقت کرده ام که هر زمانی که ما زنان مطالبه ای داریم که به تبعیض در مورد زنان در محیط کار یا جامعه برمی گردد و حتی این تبعیض در اکثر موارد هم برخلاف قوانین مصوب کشور است اما همین صرفا مطالبه کاملا قانونی را مردان جامعه با زدن برچسب فمینیست به مطرح کنندگان آن در نطفه خفه می کنند
در حالی که واقعا بسیاری از چیزهایی که زنان می خواهند ورای قوانین کشور نیست اما از آنجا که مردان در سطوح مدیریتی قرار دارند قوانین به دست آنها تفسیر و بر ضد زنان به اجرا در می اید