کد خبر: ۴۷۵۴۷۱
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۷
عبدالجبار کاکایی در مشهد:

کنسرت از ملزومات زندگی در کلان‌شهرها است

عبدالجبار کاکایی با اشاره به اینکه موضوع موسیقی از معضلاتی است که لاینحل مانده و فقه باید به آن بپردازد، تاکید کرد: کنسرت از ملزومات زندگی در کلان‌شهرها است.
آفتاب‌‌نیوز :
این نویسنده، شاعر و زبان‌شناس، شامگاه پنجشنبه (۲۳ شهریور ماه) در جشن اعضای کتاب خود که در شهر کتاب مشهد برگزار شد، اظهار کرد: انگیزه من برای نوشتن، رویداد بزرگ اجتماعی و سیاسی یعنی جنگ بود. در شهر محدود و کم‌جمعیت ایلام تنها از راه نوشتن و سرودن این امکان وجود داشت که ابراز وجود و عواطف خود را بیان کرد.
 
وی افزود: نخستین سروده‌های من از سال ۶۰-۶۱ در شرایطی که تنها شاعر پارسی‌گوی منطقه زندگی‌ام بودم، شروع شد. در آن زمان جنگ محرک آغازین و ابتدایی و انگیزه‌ای برای بیان دردها، غم‌ها و نگرانی‌های انسان بود. 

کاکایی با بیان اینکه برای صمیمیت و نزدیکی با مخاطب می‌توان شعر محاوره را به کار برد، عنوان کرد: من از سال ۸۲-۸۳ برای اولین‌بار نگارش به زبان محاوره را آغاز کردم. پیش از من نیز جناب آقای دکتر معلم این کار را در حوزه ترانه و موسیقی انجام دادند. پیش از انقلاب نیز سخن‌آورانی چون شاملو، صلاحی و دیگران در این فضا مشغول بودند. هدف من سرودن شعر به زبان معیار بود که به صورت قطعاتی وارد فضای موسیقی و اجرا شد. کبوتر اولین شعر من از این نوع بود که سبب برقراری پیوند من با موسیقی شد.

این هنرمند تصریح کرد: در زمانی که تلویزیون قوانین سخت و سنگینی نداشت و یک رسانه ملی بود امکان حضور ابتدا به دلیل صدا و شکل اجرا به عنوان مجری ـ کارشناس پیدا کردم. در رادیو نیز حدود دو الی سه سال در بخش کارشناسی اجرا داشتم. فعالیت من در رادیو حدود ۱۰ سال بود که در کنار آن نیز به ساختن تیتراژهایی برای تلویزیون مشغول بودم. 

وی با بیان اینکه زبان نسبت به موسیقی مرحله‌ای پایین‌تر است، گفت: موسیقی بی‌واسطه با احساسات، افکار و اندیشه‌هامرتبط است اما زبان باید احساسات و اندیشه‌ها را به سطح پایین‌تری بیاورد و در کالبد کلمات قرار دهد، در واقع زبان ظرفیت حمل تمام احساسات را ندارد. موسیقی این قابلیت را دارد که به اشعار شکل دهد و سبب دلنشین شدن آن شود. آنچه شعر گفته می‌شود اشتباه و در واقع تصنیف است یعنی کلامی که باید نسبتش را با شکل‌گیری موسیقی ایجاد کند.

وی درباره عدم نامگذاری اشعارش افزود: هرگونه راهنمایی برای درک متن درواقع نوعی مصادره کردن مفهوم شعر است که شاعر تمایل به انجام آن دارد. گاهی برای اینکه خواننده با شعر من هم‌فکر باشد برای آن نام انتخاب می‌کنم اما عموما علاقه‌ای به انجام این کار ندارم زیرا قصد دارم مخاطب را در دریافت آزاد بگذارم. شاعر می‌تواند از نام، پی‌نویس یا هر توصیف دیگری که کمک‌کننده است استفاده نماید.

این شاعر با بیان اینکه شاعران تنها در لحظاتی شاعر هستند و ضرورتی ندارد که در تمام مدت شاعر باشند، خاطرنشان کرد: آنچه شاعران در شعرهای خود می‌گویند به سختی در زندگی آن‌ها اتفاق می‌افتد. شاعران لزوما همچون شعرهای خود نیستند و همواره بین خود طبیعی و واقعی آن‌ها به دلیل قراردادهای اجتماعی که جامعه تحمیل می‌کند، تفاوت وجود دارد اما اگر به شاعری به شعرش نزدیک باشند بسیار ایده‌آل و نهایت سعادت و نیکبختی است.

کاکایی عنوان کرد: وقتی شعر با شاعر مأنوس می‌شود در زمان‌هایی شعر به جای او تصمیم‌گیری می‌کند. شاعر نمی‌تواند ادعا کند که همواره از شعر خود جدا بوده است. نزدیک شدن به شعر همچون نزدیک شدن به آتش زندگی شاعر را دستخوش تغییرات خواهد کرد.

وی با بیان اینکه تعاریف زیادی از شعر از تعاریف محدودکننده و مقید به تخیل و وزن تا تعاریف نوین امروزی شده است، تصریح کرد: شعر تمام رفتارهای هنرمندانه‌ای است که بتواند زبان را از بستر گزاره‌های روزمره که در آن فقط قصد انتقال مفهوم و معنا است بالاتر ببرد و به ادبی بودن نزدیک کند. شعر احساسات را در زبان و بعد به ذهن مخاطب تزریق می‌کند و رفتاری شاعرانه است. این رفتارهای هنرمندانه تنها به فنون بلاغت ادبی محدود نمی‌شوند و امروزه روش‌های دیگری نیز در این زمینه وجود دارد.
 
این شاعر انقلابی افزود: شاعر باید برای مردم و در خدمت آن‌ها باشد. تعهد و مسئولیت نسبت به مردم در شعر امروز ایجاد شده است. اکنون زمان کمک می‌کند تا شاعر به مردم نزدیک‌تر شود. 

کاکایی با اشاره به اینکه موضوع موسیقی از معضلاتی است که لاینحل مانده و فقه باید به آن بپردازد، خاطرنشان کرد: کنسرت از ملزومات زندگی در کلان‌شهرها است که این مقاومت کردن و نگاه محدود به موسیقی به علت عدم درک و فهم و ضدیت با اصل موسیقی است. نظارت بر موسیقی بیشتر محتوایی نه علمی است. در حال حاضر هیچگونه حمایتی از موسیقی فاخر وجود ندارد.


به گزارش ایسنا، وی عنوان کرد: هنگام خلق شعر اتفاقی نزدیک به هلاکت برای شاعر می‌افتد. شاعر هنگام سرودن شعر دچار مراقبه می‌شود و از تجارب پیشین خود استفاده می‌کند، لحظه تولد شعر از لحظات شگفت‌انگیز برای انسان است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین