کد خبر: ۴۹۰۹۵
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۸۵ - ۱۷:۴۳
با ارسال توضیحی به آفتاب

بادامچیان:‌ اعضای نهضت آزادی به خط امام برگردند

آفتاب‌‌نیوز : بسمه تعالی
برای اینجانب،‌ تعجبی نیست که نهضت آزادی از بیان واقعیات بررسی پرونده آنها در کمیسیون ماده 10 احزاب در دوران مسئولیت این جانب، آنچنان نگران و آشفته شود که پاسخی سراسر توهین به آن ها بدهد و مطالب این جانب را با ظن و گمان خود تحلیل غیرصحیح نماید. 

تعجب در این است که چگونه افراد با سابقه این تشکل اینگونه پاسخی را می دهند که این همه اشکال در آنست و آنها را بیشتر می شکند. 

اینجانب تعرضاتی چه قدیمی و چه تازه!! به این گروه نداشته و ندارم. با مبانی تفکر و روش ها و سیاست های آنان مخالفم که این حق هر فرد است. در پاسخ به سوال ها در مصاحبه ها یا در جلسات گفت‌وگو و تحلیل آنچه واقعیت تاریخ از دیدگاه خودم است بیان می دارم و نقد هم می کنم طبعا هر شخص یا گروهی نیز می تواند، دیدگاه خودش را درباره نظرات بنده اظهار نماید. البته رعایت اخلاق و ضوابط را ضروری می یابم. 

بیان من در مصاحبه با سایت آفتاب که در روزنامه های عدالت 18/4 و در شرق 20/4 چاپ شد. گزارشی کوتاه از رد صلاحیت نهضت آزادی برای درخواست پروانه فعالیت رسمی در کمیسیون ماده 10 احزاب بود. 

بررسی پرونده نهضت در پی درخواست آنها برای دریافت پروانه فعالیت از کمیسیون ماده 10 احزاب انجام شد در این بررسی معلوم گردید گروه مذکور مرتکب تخلفات قانونی فراوانی شده است که از نظر قانون واجد صلاحیت برای دریافت پروانه فعالیت نیست. 

در دیدار بنده به عنوان رئیس کیمسیون ماده 10 احزاب با دو نماینده نهضت آزادی مشورتا به آنها اطلاع دادم که موارد تخلف قانونی آنها فراوان است و اگر اصرار بر اخذ پروانه و مجوز فعالیت کنند به علت تخلفات قانونی، برای کمیسیون میسر نیست که آنها را تأیید نماید. 

آنها اصرار کردند و کمیسیون ماده 10 احزاب، با ترکیب اعضای آن زمان به اتفاق آرا صلاحیت کسب پروانه رسمی فعالیت نهضت آزادی را رد کرد. 

اعضا عبارت بودند از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین موحدی ساوجی، آقای مهندس یوسف پور (نماینده مجلس)، جناب آقای اتابکی (نماینده دادستانی)، بنده (نماینده قوه قضائیه) و جناب آقای مبلغ (نماینده وزارت کشور). 

دلایل رد صلاحیت در گردشکاری تهیه شد و به روسای قوا و وزیر کشور وقت آقای عبدالله نوری ارائه گردید. 

در مصاحبه گفته ام که آیت الله یزدی در روی این گزارش کمیسیون نوشته اند مطالب خوبی است اما آن را برای موقعی که لازم باشد نگه دارید (قریب به این مضامین) و علت این نظر ریاست قوه قضائیه در آن زمان مدارای مرسوم در نظام جمهوری اسلامی است نه اینکه ایشان از انتشار آن گزارش کار کمیسیون جلوگیری کرده باشند و نه اینکه انتشار آن را به صلاح قوه قضائیه ندانند. دلیل بارز آن هم این است که بنده بارها خواسته ام که نهضت آزادی آن مجموعه را خودش منتشر نماید. زیرا نهضت آزادی به رأی کمیسیون اعتراض داشت و در دادگستری اقامه دعوا کرد و دادگستری از کمیسیون گزارش کار خواست که توسط نماینده کمیسیون جناب آقای عرب عامری به دادگاه و وکلای نهضت ارائه شد. 

در آن مصاحبه و در موارد دیگر گفته ام که کمیسیون ماده 10 نمی تواند بر اساس موازین – حداقل موازین اخلاقی – این نوع گزارش های نهایی را انتشار عمومی دهد ولی مدعی می تواند هم آن گزارش را منتشر کند و هم دفاعیه خود را بنویسید و نشر دهد. 

اکنون هم از این افراد می خواهم که آن گزارش را اگر فعلا به هر دلیل در اختیار ندارند از دادگاه بخواهند زیرا در اختیار شعبه دادگاه مذکور هست و منتشر کنند تا معلوم شود که آن گزارش از انسجام و صحت و صداقت بهره مند بوده است و مربوط به شخص اینجانب هم نیست بلکه مربوط به همه اعضای محترم کمیسیون در آن زمان بوده است. 

نکاتی را که در آن پاسخ بدون رعایت احترامات مرسوم و برخاسته از ادب و فرهنگ ایران و اخلاق اسلامی نسبت به اینجانب آورده اند صحیح نمی باشد ضمن آنکه نهضت آزادی در جامعه ما دارای اعتبار و موقعیتی نیست که برای بنده از «آلام» باشد تا در پی تسکین آلام باشم. 

در آن پاسخ نوشته شده است که بنده به قاضی رسیدگی کننده پرونده نهضت آزادی،‌ اتهام جانبداری از نهضت آزادی را زده ام!! و سپس به دستگاه قضایی حمله کرده اند که اتهامات علیه قاضی خود را چندان جدی نمی گیرد! 

متن مصاحبه این جانب این است که دوستانی که در آن دادگاه بودند به همین نهضتی ها گرایش ذهنی داشتند اما علیه رأی کمیسیون احزاب حکم ندادند. معتقدم هر انسانی از جمله قضات محترم گرایش ذهنی خود را دارد و این اتهام نیست، بلکه به کار بردن گرایش ذهنی در قضاوت و حکم صادره، جرم و خلاف است و من تصریح کرده ام که آن قضات محترم گرایش ذهنی خود را در حکم خویش بکار نبرده اند. 

نکته دیگر اینکه در بند 4 پاسخ آورده اند که مهمترین نتیجه ای که می توان از اظهارات بادامچیان گرفت اعتراف صریح ایشان به عدم صدور حکم علیه نهضت آزادی در دادگاهی است که پرونده به آن ارجاع شده بود. 

جهت اطلاع خوانندگان این نوشته و آن نوشته متذکر می شوم:
1- پرونده نهضت آزادی به دادگاه مذکور ارجاع نشده بود.
2- نهضتی ها از رأی صادره کمیسیون ماده 10 احزاب درباره عدم صلاحیت نهضت آزادی براساس قانون احزاب به دادگستری شکایت کرده بودند. کمیسیون دلایل خود را در محضر دادگاه ارائه داد و دادگاه رأیی برخلاف نظر کمیسیون ماده 10 احزاب نداد.
3- بنابراین رأی دادگاه به ضرر نهضت آزادی شد و کار دادگاه هم ربطی به این جانب نداشت زیرا شکایت علیه اینجانب نبود و بنده هم اعترافی نیاز نبود که داشته باشم.
4- موضوع مصاحبه بنده رأی عدم صلاحیت نهضت آزادی برای اخذ پروانه فعالیت قانونی، از کمیسیون احزاب و شکایت آنها به دادگستری و نتیجه رأی شعبه دادگاه مذکور است و این مسأله ربطی به محکومیت یا عدم محکومیت نهضت آزادی در یک دادگاه صالح قضایی ندارد. 

توضیح نهایی در مورد مسئولیت بنده در کمیسیون ماده 10 است. کمیسیون مذکور از آغاز فعالیت خود فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کرد تا سال 76 که دوم خردادی ها بر سر کار آمدند. نماینده وزیر کشور که دوم خردادی بود در کمیسیون اظهار داشت که در قانون و آیین نامه احزاب (رئیس کمیسیون) وجود ندارد بلکه واژه (دبیر کمیسیون) به کار رفته است. با اینکه رویه و عرف، خود یک قاعده مهم است، ‌اما برای رعایت نظر نماینده وزارت کشور و متن آئین نامه از آن پس عنوان رئیس کمیسیون به دبیر کمیسیون تبدیل شد و اینجانب مدتی هم به عنوان دبیرکمیسیون امضاء کرده ام. دبیر کمیسیون هم تا اصلاح آیین نامه توسط دولت اصلاح طلبان با رای اعضای کمیسیون و از بین آنها انتخاب می شد ولی با تغییر مواد آیین نامه در هیأت دولت آن زمان، قرار شد دبیر کمیسیون نماینده وزارت کشور باشد. 

نگاهی به نوع موضعگیری نهضتی ها در این پاسخ برای هر خواننده حق خواه کافی است که اثبات کند کدامیک از نویسندگان این دو نوشته بر قوانین تسلط و تعهد و آگاهی و صداقت در بیان وقایع دارند. 

متقابلا به این افراد چند توصیه دوستانه دارم:
1- قلم و بیان خود را از اینکه تابع ناراحتی های حاکی از شکست در صحنه های مختلف سیاسی آنها شود بدور بدارند و پاسخ ها را با متانت و مستدل بدهند.
2- تحولی جدی در رفتار، گفتار، مواضع و سیاست های خود پدید آورند. تا از انزوای سیاسی و از دست دادن اعتبار و موقعیت مردمی روزافزون نجات یابند.
3- صادقانه به آنچه در طول این سال ها برخلاف خط و راهنمایی های امام خمینی که محبوب امت و رهبر ملت است انجام داده اند اعتراف و از آنها برگردند و از راهی که غیر از راه ملت بزرگ و قهرمان ایران است رفته اند به راهی که خدا و شهدا و ملت آگاه ایران می روند تغییر مسیر دهند. غفرالله لنا و لکم.
با احترام – اسدالله بادامچیان
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین