از اولین روزهایی که حکومت پهلوی در آبان 1343 حضرت امام خمینی (ره)
رهبر مبارزات حق طلبانه مردم ایران را به ترکیه و سپس عراق تبعید کرد،
سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) همه توان خود را گذاشت تا بتواند
فعالیت های امام را رصد کند.
درباره این که عامل نفوذی ساواک در بیت
حضرت امام در نجف اشرف چه کسی بود، ادعاها و اظهارت بسیاری شده است ولی
دلیل موثقی برای معرفی شخصی خاص ارائه نشده است. این به دلیل اهمیت موضوع
بوده که ساواک حتی در گزارش های داخلی خود، از فرد خاصی نام نبرده و همواره
با شماره و کد از مخبرین اصلی خود یاد می کرده است.
اخیرا در تحقیقات و پژوهشی که درباره امام خمینی و سال های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی داشتم، به نام فردی برخوردم که برایم بسیار جالب آمد.
آن فرد روحانی، با تکیه بر اصل و نصب خود و این که زاده چه عالمی است، با زیرکی تمام به امام خمینی در نجف نزدیک شده و بهره خود را از این رابطه می برده است.
چند سالی بود که درگیر تحقیق در زمینه تاریخ معاصر بودم که سرانجام کتاب "خاطر اعلیحضرت آسوده" خاطرات دکتر "محمد سام کرمانی" وزیر کشور و وزیر اطلاعات و جهانگردی حکومت پهلوی، تابستان 1396 منتشر شد. در آن بین به نام شخصی برخوردم که به لحاظ نقش پر رمز و رازش، بسیارجالب آمد.
گفت وگو با دکتر سام از دوستان نزدیک وی که در سالهای واپسین زندگیاش با او بوده، بهترین منبع برای آغاز تحقیقات و شناخت بیشتر و بهتر از این چهره بسیارمشکوک و چه بسا مهم در تاریخ مبارزات امام خمینی علیه حکومت پهلوی، شد.
بنابر گزارش ساواک "در روز سهشنبه سیزدهم مهر ماه 1344 برابر 9 جمادیالثانی 1385، آیتالله خمینی به اتفاق فرزندش مصطفی خمینی وارد بغداد شد. در هنگام ورود آیتالله خمینی به کاظمین، ایشان از سوی دکتر موسی آیتاللهزاده اصفهانی، فرزندان مرحوم عبدالهادی شیرازی و فرزندان آقای خویی مورد استقبال قرار گرفت."
حجتالاسلام "سیدموسی موسوی" معروف به "موسی آیتاللهزاده اصفهانی"، "سیدموسی موسوی اصفهانی" و "دکتر موسی موسوی" (نوه مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی) سال 1309 در شهر نجف اشرف در عراق به دنیا آمد.
سیدموسی تحصیلات ابتدایی و سپس حوزوی خود را در عراق پی گرفت و سال 1332 در 23 سالگی به تهران رفت و دو سال بعد در دانشگاه تهران شروع به تحصیل کرد. سال 1335 به فرانسه رفت و 3 سال بعد به ایران بازگشت.
سال 1344 موسوی به فرانسه رفت و با "سیدابوالحسن بنی صدر" و "صادق قطبزاده" و "ناصر خان قشقایی" همراه شد و به فعالیتسیاسی پرداخت. همان سال مجددا به مصر رفت و چون شرایط فعالیت را مناسب ندید، راهی عراق شد و تا سال 1347 در آن جا به فعالیت پرداخت. مدت دو سال از رادیو بغداد تحتعنوان "جمهوری خواهان ایرانی چه می خواهند و چه می گویند"، سخنرانی می کرد. همان زمان روزنامه "نهضت روحانیت" را منتشر می کرد و از اواخر سال 1346 در دانشگاه بصره به تدریس پرداخت.
وی در عراق با "تیمور بختیار" - رئیس سابق ساواک که از ایران گریخته و به عراق پناهنده شده بود - رفیق صمیمی بود و رفت و آمد داشت. چند جلسه نیز با صدام حسین دیدار و جلسه داشت.
حجت الاسلام "سیدمحمود دعایی" درباره حضور سیدموسی موسوی در عراق و ارتباطش با تیمور بختیار میگوید: "در حقیقت هیچ گروه مذهبی اصیلی به بختیار نپیوست. تنها یک روحانی بدنام به نام آقای موسی اصفهانی نوه مرحوم آقا سیدابوالحسن اصفهانی بود که به دلیل اختلاف مالی با رژیم ایران به عراق آمده بود، نه به دلیل اختلاف عقیدتی و ایدئولوژیکی. گفته می شد که او اختلاس هایی کرده و به همین دلیل تحت تعقیب است، او به محض ورود به بغداد در اطراف بختیار قرار گرفت."
منبع: تسنیم