کد خبر: ۵۱۷۱۷۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۹

مهاجرت‌های داخل ایران به کجا و به چه دلیل است؟

طی دوره 1375 تا 1385، سهم مهاجران از کل جمعیت 17.2 نفر در برابر هر 100 نفر بوده که در دوره 1385 تا 1390 به 7.4 نفر مهاجر در برابر هر 100 نفر رسیده است.
آفتاب‌‌نیوز :
مهاجرت، پدیده‌ای است که به‌شدت از شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه تأثیر می‌پذیرد. محققان کشورمان در راستای بررسی دقیق مهاجرت‌هایی که به دلایل مختلف در کشور ما صورت می‌پذیرد، مطالعه‌ای را انجام داده‌اند.

رونق اقتصادی، موجب ایجاد فرصت‌های شغلی و تبدیل مراکز عرضه کار و فعالیت به کانون‌های عمده جذب جمعیت می‌شود و درمقابل، رکود اقتصادی، بی‌تحرکی و پویا نبودن جمعیت را در پی داشته و چنانچه به مرحله بحرانی برسد، مسیرهای مهاجرتی را تغییر می‌دهد. کشورهای درحال‌توسعه جهان، مهاجرت و شهرنشینی را اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین مسئله جمعیتی خود می‌شناسند، تا جایی که فشار این دو جریان را بر افزایش بی‌رویه جمعیت شهرها، جدی‌تر از عامل باروری و آهنگ رشد طبیعی جمعیت می‌دانند.

علت‌ها و زمینه‌های مهاجرت توسط متخصصین به مواردی شامل عوامل اقتصادی (درآمد، اشتغال، تصرف زمین)، عوامل جمعیتی (سن، جنس، وضع تأهل)، عوامل مربوط به شیوه زندگی، سطح تحصیلی و فرصت‌ها، خدمات ترابری و ارتباطات، خدمات اجتماعی و وسایل تفریحی تقسیم‌بندی می‌شوند. مهاجرت و چگونگی توزیع مجدد جمعیت در داخل کشور یا اصطلاحاً مهاجرت داخلی، از اساسی‌ترین عواملی هستند که سیاست‌گذاران اقتصادی – اجتماعی جامعه برای کنترل جمعیت، جهت دادن به جابه‌جایی‌های جمعیتی و نیز هدایت جمعیت به‌سوی قطب‌های اقتصادی به آن توجه دارند و به همین دلیل، پژوهش درباره تغییرات حاصل از مهاجرت در جمعیت هر منطقه، بسیار ضروری است.

محققانی از کشورمان در همین رابطه، پژوهشی را به انجام رسانده‌اند که در آن مهاجرت‌های بین استانی در ایران بر اساس نتایج سرشماری‌های رسمی کشور مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده به پرسش‌هایی در این خصوص پاسخ داده شود.

این پژوهش، از طریق تحلیل ثانویه داده‌های حاصل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران انجام شده است و داده‌های به‌دست‌آمده آن در خصوص تأثیر نرخ بیکاری، میانگین سال‌های تحصیل و جمعیت بر روی میزان مهاجرت، از طریق نرم‌افزارهای آماری، آنالیز شده‌اند.

نتایج این بررسی‌ها نشان می‌دهند که طی دوره 1375 تا 1385، سهم مهاجران از کل جمعیت 17.2 نفر در برابر هر 100 نفر بوده که در دوره 1385 تا 1390 به 7.4 نفر مهاجر در برابر هر 100 نفر رسیده است.

قربان حسینی، کارشناس ارشد جمعیت‌شناسی و کارشناس پژوهشی مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و همکارانشان می‌گویند: «در سال 1390، بیشترین نسبت مهاجر به جمعیت، مربوط به استان‌های خراسان جنوبی، البرز و بوشهر بوده است که جابه‌جایی زیاد جمعیت در این استان‌ها را نشان می‌دهد. اما کمترین نسبت، به استان‌های لرستان و سیستان و بلوچستان اختصاص داشته است که خود جزو استان‌های مهاجرفرست هستند یا به عبارتی مهاجرت‌های زیادی ازآنجا به مناطق دیگر صورت می‌پذیرد».

در این تحقیق مشخص شد که استان بوشهر به دلیل موقعیت اقتصادی و وجود شرکت‌های بزرگ نفتی، نیروی انسانی فعال استان‌های مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب کرده است. همچنین 44 درصد از کل مهاجران کشور، به ترتیب مربوط به استان‌های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و البرز بوده‌اند.

حسینی و همکارانش در این خصوص می‌گویند: «حدود 50 درصد از مهاجران داخل استانی نیز به ترتیب برای استان‌های تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، خوزستان و مازندران بوده‌اند و 50 درصد از مهاجران استان‌های دیگر کشور نیز به ترتیب وارد استان‌های البرز، اصفهان، خراسان رضوی، گیلان و مازندران شده‌اند. دلایل مهاجرت به این استان‌ها، مواردی چون تمرکز سیاسی و اداری، اشتغال، امکانات آموزشی و رفاهی، بهداشتی و به‌ویژه اقتصادی مانند امکان کسب‌وکار بیشتر، اماکن مذهبی و بالاخره آب‌وهوا بوده‌اند».

در این مطالعه همان‌گونه که انتظار می‌رفت، مشخص‌شده که استان البرز از استان‌های مهاجرپذیر کشور است که درصد زیادی از مهاجران استان‌های دیگر کشور به آن وارد شده‌اند. همچنین بیشترین علت مهاجرت در همه استان‌های کشور، پیروی از خانوار بوده که نشان می‌دهد مهاجرت در ایران غالباً خانواری است تا انفرادی.

بر اساس نتایج این پژوهش، جستجوی کار، علت مهاجرت بیش از 10 درصد مهاجران بین استانی در استان‌های بوشهر، تهران، هرمزگان، یزد، مرکزی و قزوین بوده است. در استان‌های مرزی کشور به‌جز استان بوشهر نیز، انجام یا پایان خدمت وظیفه پس از پیروی از خانوار، بیشترین علت مهاجرت بوده که دلیل آن انباشتگی زیاد جمعیت جوان در این استان‌هاست.

در استان‌های آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، همدان و یزد 20 تا 25 درصد علت مهاجرت مهاجران وارد شده، تحصیل بوده است.

یکی از نکات جالب در خصوص نتایج به‌دست‌آمده، آن است که در استان البرز حدود 14 درصد مهاجران، برای دستیابی به مسکن مناسبت‌تر به این استان وارد شده‌اند و این نشان می‌دهد که اکثر مهاجران، مسکن کرج را با مسکن تهران مقایسه می‌کنند و چون ارزان‌تر از تهران است، آنجا را انتخاب می‌کنند. اغلب این افراد مهاجرانی هستند که هدف نهایی آن‌ها از سکونت در کرج دسترسی به تهران است.

به گفته حسینی و همکارانش در این پژوهش، «حدود 50 درصد مهاجران خارج‌شده از استان‌های کشور، به ترتیب به استان‌های تهران، خوزستان، خراسان رضوی، فارس، البرز، اصفهان و کرمانشاه مربوط هستند. از میان این استان‌ها، استان‌های البرز و اصفهان مهاجرپذیر و دیگر استان‌ها مهاجرفرست هستند. بیشترین درصد مهاجران خارج‌شده به استان تهران و کمترین درصد به استان‌های ایلام، خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویراحمد مربوط بوده‌اند. همچنین در بین استان‌های کشور به ترتیب استان‌های مهاجرپذیر البرز، سمنان و یزد دارای بیشترین میزان خالص مهاجرت و استان‌های مهاجرفرست لرستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان و خوزستان دارای کمترین رقم خالص مهاجرت هستند».

این محققان می‌افزایند: «استان تهران یکی از چهار مقصد اصلی مهاجران خارج‌شده از همه استان‌های کشور به‌جز دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد بوده است. سطح بالای توسعه استان تهران، ساکنان سایر مناطق و حتی کلان‌شهرهای کشور را برای مهاجرت به این استان ترغیب می‌کند و به دلیل تمرکز بیشتر امکانات کشور در این کلان‌شهر و مناطق پیرامونی آن، تهران به مقصد نهایی مهاجران و شهری آرمانی برای بسیاری از افراد روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ تبدیل شده است. البته استان تهران، خود نیز از استان‌های مهاجرفرست کشور محسوب می‌شود که به همه استان‌های دیگر کشور، مهاجر می‌فرستد و ممکن است این مهاجران، کسانی باشند که محل تولد آن‌ها همان استان مقصد بوده باشد».

بررسی‌های آماری این پژوهش نشان می‌دهد که رابطه‌ای قوی بین میزان خالص مهاجرت و متغیرهایی چون رشد جمعیت، نرخ بیکاری، میانگین سال‌های تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی برقرار است. در این میان، تأثیر متغیرهای رشد جمعیت و نرخ بیکاری از سایر متغیرها بیشتر و اثر این دو متغیر بر میزان خالص مهاجرت چند برابر سایر متغیرها است. بر این اساس، متغیر نرخ بیکاری، بر میزان خالص مهاجرت اثر معکوس داشته و متغیرهای رشد جمعیت، میانگین سال‌های تحصیل، جمعیت روستا/شهری و درصد شهرنشینی بر میزان خالص مهاجرت اثر مثبت داشته‌اند.

به اعتقاد حسینی و همکارانش، اطلاعات جامع به‌دست‌آمده از این تحقیق می‌توانند به مسئولان کمک کنند تا بتوانند به شکل بهتری به ایجاد تعادل و توازن بین رشد اقتصادی و رشد جمعیتی در سطح استان‌ها، بهبود و ارتقای استانداردهای زندگی و شغلی در استان‌های مهاجرفرست و ممانعت از مهاجرت افراد جویای کار با ایجاد قطب‌های رشد استانی برای جذب جوانان جویای کار هر استان و جلوگیری از تمرکزگرایی اداری، سیاسی، اقتصادی و در برخی استان‌های کشور بپردازند.

گفتنی است نتایج این مطالعه در قالب مقاله‌ای علمی پژوهشی در فصل‌نامه برنامه‌ریزی فضایی (جغرافیا) وابسته به دانشگاه اصفهان منتشر شده است.
منبع: ایسنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
مهدی کاظمی سایت شهرسازی وتوسعه
|
Switzerland
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۱
0
0
انچه درباره مسئله مهاجرت مطرح شده ،برداشت های نه چندان مبنی برپژوهشی نظریه پردازی شده است . چرا؟ چون گذشته ازهمه نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی-جمعیتی وسیاسی که کشور باان مواجه است . باید به این مهم توجه داشت که ،کشور ما بعنوان یک کشور پیرامونی ، دراین مرحله از توسعه بسیار مشروط وپرفراز نشیب خود ، باجابجائی وسیع جمعیتی مواجه است . مسئله ایکه در تمامی کشورهای پیرامونی تقریبا" بدون استثناء در جریان است . این جابجائی بحدی است که ، جمعیت بخش شهری کشورتاسال 2050 از مرز 90 در صد کل جمعیت فراتر رود !!؟ علاوه بران این جابجائی ، همواره باتمرکز استقرا رجمعیت و فعالیت ها در کلان شهرها وبویژه در تهران همراه خواهد بود . باید توجه داشت این دوروند مهم : جابجائی واستقرجمعیت وفعالیت ها ، یعنی شهرنشینی بیش از نود درصد جامعه ، انهم علی رقم منفی بود شتاب رشد جمعیت و همچنین تمرکز استقرار جمعیت در کلانشهرها، در مرحله گذر از توسعه نیافتگی، روندهای غیر قابل اجتناب بوده ، با هیچ سیاست وبرنامه ای نمیتوان مانع از ان شد . امروزه بفرض ذر صد شهرنشینی در ایران 72 در صد است در حالی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ، این درصد بیش از ایران است ! بعنون مثال : ترکیه 74در صد مکزیک وبسیار از کشورهای امریکای لاتین وشرق اسیا بیش از 75 درصد دربرزیل 83 در صد ودر ارژانتین 85 در صد است . ماباید با پذیرش این واقعیت ها که متاسفانه شناخت ناقصی درموردانها داریم، خود برای وضعیتی اماده نمائیم که در سه دهه اینده جمعیت شهریمان دوبرابر میزان کنونی خواهد شاهد ! باید روندهای غیر قابل اجتناب مطرح شده را اگانه در جهت تحقق توسعه هدایت نمود . وگرنه باطرح مداوم این غم نامه ها ونگرانی های بیحاصل ، نه تنها به حل مشکل کمکی نکرده ایم ، بلکه وضعی بوجود خواهد امد که کلان شهرهای دیگرهم جمعیت وفعالیت های خود را به نفع تهران از دست بدهند !؟ ازسایت محترم افتاب هم انتظار میرود خود را بااین نگرانی های بیحاصل وغم نامه ها همراه ننماید . بلکه بیشتر بصورت همه جانبه وعمیق تر به مسئله توجه نمایند . « سایت شهرسازی وتوسعه» ازنقد متقابل سپاسگزار خواهیم بود .
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین