آفتابنیوز : معاون رئیس دولت اصلاحات درباره انتقادات به نحوه عملکرد روحانی در روز طرح سوال از رئیسجمهور در مجلس گفت: بدیهی است وقتی رئیسجمهور پشت تریبون میآید باید بگوید کشور بحران ندارد. مگر این مسائل باید به تریبونها بیاید؟ اگر رئیسجمهوری پشت تریبون بگوید کشور بحران دارد نشان میدهد سیاست نمیداند.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی جلسه غیرمعمول رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد برجام را روایت می کند. او همچنین در مورد توصیهاش به حسن روحانی در مواجهه با فراکسیونهای مجلس دهم صحبت کرده است که بخشهایی از این مصاحبه تفصیلی را در زیر میخوانید:
* اما نکته عجیب و مهم اتفاقات اخیر این است که امسال در آستانه هفته دولت فشارهای داخلی روی دولت بسیار افزایش پیدا کرد و من متوجه این موضوع نشدم که چرا مجلس تدبیری اندیشه نکرد که مسئله سوال از رئیسجمهور را به گونهای به بعد از هفته دولت موکول کند. این موضوع نشان از یک عجله در برخورد با روحانی داشت.
* در جلسه سوال از رئیسجمهور نه روحانی به دنبال پاسخگویی بود و نه مجلس به دنبال پاسخگیری. سیر اتفاقاتی به عنوان سوال از رئیسجمهور شروع شده بود و باید پایان میگرفت. در نهایت این موضوع تمام شده است و ادامه نمییابد.
* به نظر من روحانی همیشه فرصت برای حرف زدن دارد مگر او برای حرف زدن تریبون میخواهد؟ اما همانطور که قبلا هم مطرح کردم مسئولان هرچه کمتر حرف بزنند بهتر است. حرف زدند و قیمت دلار افزایش یافت.تازه حرف نزدند و در قیمت ارز هزار تومان افزایش قیمت داشتیم اگر حرف میزدند که حتما بیشتر از این با افزایش قیمت روبهرو بودیم.
* خطراتی که امروز ایران را تهدید میکند حتی افرادی را که امروز خارج از نظام هستند، هم نگران کرده است. امثال زاهدی و خیلی از افرادی که حتی خارج از ایران زندگی میکنند و دلبستگی به امروز ایران ندارند به این جمعبندی رسیدهاند که باید موقتا مخالفت با جمهوری اسلامی را کنار بگذارند و از کلیت آن دفاع کنند فقط و فقط برای حفظ ایران.
* به اعتقاد من وقت برای دعواهای جناحی و یقهکشی خواهیم داشت به این شرط که ایران بماند، اگر ایران نماند هیچ کدام هیچ فرصتی نخواهیم داشت و باید برای فرصتهای از دست رفته افسوس بخوریم.
* دولت با این چهرههای فشل و بیانگیزه نمیتواند کشور را اداره کند. روحانی باید پیام رای دیروز را بگیرد، مجلس پیام مردم را رساند. مردم بیش از این به روحانی رای نمیدادند. این رای منفی کاملا با رای مردم و گلایههای آنها از دولت همراه بود. روحانی باید با افرادی با انگیزه و دولتی کارآمد به صحنه بیاید تا بتواند مسائل کشور را حل کند.
* دولت باید همه آدمهایی که به درد مملکت میخورند را به کار بگیرد. اینکه افراد را بر مبنای فتنه، گرین کارت، دوتابعیتی یا جناحی، دستهبندی کنیم، غلط است. این تقسیمبندیها باید کنار گذاشته شود و کارآمدترین پاکترین و پرنشاطترین افراد جمع شوند و با دولت در تماس باشند.
* اینکه احزاب به مرخصی بروند مشکلی را حل نمیکند متاسفانه احزاب ما مرخصی دائمی هستند. ضمن اینکه ما گاهی براساس احترام به روحانی در مقابل بعضی حرفهای او سکوت میکنیم.
* اگر عملکرد روحانی به جریان اصلاحات آسیب برساند ما راضی هستیم، ما امروز خوف این را داریم که ضعفها کشور را متلاشی کند و واهمه ما از این موضوع است.
* اصلاحطلبان ضربه بخورند اما کشور متحد بماند و ایران حفظ شود برای ما قابل قبول است. ما از روحانی حمایت کردیم و این مسئولیت را هم میپذیریم که آسیبی ببینیم. کما اینکه من در جای خود میگویم که ممکن است تصمیم حمایت ما از روحانی تغییر کرده باشد یعنی در حال حاضر نسبت به تصمیم گذشته خود ارزیابی دیگری داریم.
* آینده نظام کاملا وابسته به عملکرد دولت است. من در حال حاضر موفقیت دولت و نظام را جدا نمیدانم به همین دلیل میخواهم بگویم ولو اینکه روحانی همان تعداد معدودی از اصلاحطلبان هم که به کار گرفته دیگر به کار نگیرد، مشکلی نداریم.
* در شورای عالی امنیت ملی مطلقا در خصوص تعامل نسبت به خروج آمریکا بحث نشده است و گزارشی برای رهبری نرفته نظر ایشان پرسیده نشده است.
* مگر میشود روحانی بیاید و پشت تریبون بگوید کشور بحران دارد؟ بدیهی است وقتی رئیسجمهور پشت تریبون میآید باید بگوید کشور بحران ندارد. مگر این مسائل باید به تریبونها بیاید؟ اگر رئیسجمهوری پشت تریبون بگوید کشور بحران دارد، نشان میدهد سیاست نمیداند. این مسائل نباید اصلا به تریبون آورده شود که راجع به آنها بحث کنیم که بعد از آن مردم بگویند روحانی مشکلات را نمیداند و میگوید بحران نداریم. اقتصاد ایران آتش گرفته عدهای روی آن بنزین و گازوئیل میریزند.
* عدهای هستند که فکر میکنند شکست دولت، شکست نظام نیست که ما از آنها توقعی نداریم اما من از عقلایی مثل روحانی و لاریجانی انتظار دارم. چرا باید در شرایطی که نمیتوانیم به صورت رسمی بپذیریم بحران داریم این سوالات طرح شود که پس از آن مردم بگویند روحانی حرف ما را نمیفهمند؟
* آقای هاشمی در آن زمان در نماز جمعه هر عدمالفتحی را هم پیروزی نشان دادند که کشور سرپا بماند. این روش کشورداری نیست که یک کشور که دچار بحران شده در آن به دنبال تسویه حسابهای شخصی باشند.
* من به خاطر دارم در زمان ریاست جمهوری اوباما قانونی را کنگره تصویب کرد که به نظر میآمد خلاف مصوبات برجام باشد، در ایران هم بحث شد که طرحی سه فوریتی توسط کریمیقدوسی آماده شده برای خروج از برجام و شروع فعالیتهای هستهای. در آن زمان خبر رسید آیت الله هاشمی با رهبری دیداری خارج از عرف و معمول داشتهاند که من به دیدار آیتالله هاشمی رفتم و از ایشان در خصوص این دیدار پرسیدم. ایشان گفتند من نگران بودم در مقابل اشتباهات آمریکا ما هم اشتباه کنیم و گرفتار شویم که خدمت رهبری رفتم برای کسب اطلاع که متوجه شدم خوشبختانه ایشان به موقع روی موضوع دقیق شدهاند و این طرح هیچگاه در مجلس مطرح نشد.
* از دیدگاه من حتی اگر آیت الله هاشمی در حال حاضر حضور داشتند، باز هم حریف برخی سیاستهای روحانی نمیشدند و نمیتوانستند او را در عدم عقبنشینی در بعضی مسائل مجاب کنند. چراکه او در دوره اول دولت خود هم به توصیههای ایت الله هاشمی جدی عمل نمیکرد.
* به نظر من مشکلی که ما بعد از انقلاب با آن در فضای سیاسی ایران مواجه بودهایم کمبود سیاستمدار ملی است. سیاست مدار ملی در تاریخ ایران کم است
* ظرفیتهای خاتمی را دیگران به رسمیت نمیشناسند در غیر اینصورت خاتمی درحال حاضر میتوانست پیامآور صلح ایران در عرصههای بینالمللی و کمک خوبی برای نظام باشد.
* به زعم من محدودیتهای خاتمی کم نمیشود و من به این موضوع اصلا خوشبین نیستم و برداشت من این است که اتفاق خاصی نخواهد افتاد. اخبار ضد و نقیض است اما تحلیل من این است که اتفاق خاصی در کار نیست.
* انتخابات 96 از جهت کاندیداتوری جهانگیری ضربه بزرگی به اصلاحات بود. به هرحال حضور جهانگیری در انتخابات ضررهایی را متوجه خود جهانگیری و جریان اصلاحات کرد. کاندیداتوری او تصمیم روحانی بود و همگان شاهد بودیم که به نفع او هم تمام شد اما برداشت من این است که تیم حلقه یک روحانی از کاندید شدن جهانگیری در انتخابات رنجیدند و در دوره دوم در شکلگیری دولت، جهانگیری کاملا به کنار رانده شد.
* قبل از شکلگیری مجلس دهم آقای روحانی سفری به کرمان داشتند که بنده را هم به آن سفر دعوت کردند. آقای روحانی از من پرسیدند از این پس روند کار مجلس چگونه پیش خواهد رفت که من پاسخ دادم اگر شما تصمیم بگیرید این مجلس یک برنده دارد و آن هم دولت است. گفتند چطور؟ گفتم این مجلس دو فراکسیون دارد که اکثریت مطلق ندارند و به هم نزدیک هستند بنابراین تلاش میکنند به دولت نزدیک شوند و هردو برای اینکه اکثریت مطلق شوند در جهت نزدیکی به دولت تلاش میکنند که این موضوع رقابت میآفریند. به شرطی که شما این موقعیت را خوب بشناسید و از آن بهره بگیرید بنابراین مجلس یک برنده دارد و آن هم شما هستید. امروز که بنده در اینجا حضور دارم مجلس یک بازنده دارد آن هم دولت است.البته با تدبیر بعضی از دوستان در دولت این دو فراکسیون سه فراکسیون شد که هر سه آنها در تضعیف دولت از یکدیگر سبقت میگیرند.
منبع: ایلنا