آفتابنیوز : «خبرنگاري زرد» به خبرها و خبرنگاراني اطلاق ميشود كه پايشان را از اصول حرفهاي و اخلاقي روزنامه نگاري بيرون گذاشته و در مورد موضوعاتي مانند رسوايي و تهمتهاي جنسي، دلالي تهمت و شبهه وارد كردن به ديگران يا دست آويز كردن موضوعات احساسي براي سوء استفاده بردن از آنها، اطلاق ميگردد. اين پديده به صورت نيمه تعريف شدهاي توهين ناتمام (not quite libel) هم لقب گرفتهاست.
اين روزها ديده ميشود كه «خبرنگار» يا «خبرنگاراني زرد» اقدام به نوشتن نامههايي چندين صفحهي در مورد روشها و منشهاي مديريتي سايپا كه به رنگ نارنجي مشهور است؛ خطاب به رئيس جهموري يا اخيراً معاون اول رئيس جمهور كردهاند. به نظر ميرسد دو نكتهي تامل برانگيز در اين نامهها قابل طرح است:
• نخست در محتواي نامهها: در مورد محتواي نامهها بايد به صدق يا كذب بودن مطالب اشاره كرد, اولين سوال اين است كه راستي آزمايي در خصوص موارد طرح شده در اين مكتوبات چگونه مسير است؟ كساني مجهول الهويهاي تحت عنوان «جمعي از پرسنل سايپا» امضاء كنندگان اين نامهها هستند! به نظر ميرسد اگر اين افراد اطمينان صددرصدي نسبت به محتواي مطالب عنوان شده داشتند؛ ميبايست بر اساس اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري هويت واقعي خود را معلوم ميكردند. سايپا بيش از 10 هزار نفر پرسنل دارد؛ در هر دوره مديريتي, هم تعدادي راضي يا ناراضي از روش و منش اعمال شده مديريتي وجود دارد, چگونه ميتوان پي برد كه اين نامهها توسط عدهاي ناراضي نوشته شده است يا واقعاً سوء مديريت باعث شده كه حتي افراد راضي هم نسبت به سياستهاي مديريت اظهار نگراني كنند و اين نگرانيها را در قالب چنين نامهاي منتشر نمايند؟ از سوي ديگر رسانهي كردن مواردي كه هنوز در هيچ محكمهي تاييد نشده؛ چه پيامي دارد؟ آيا تنها نمادي از «خبرنگاري زرد» نيست؟
• دوم در نحوي انتشار نامهها: يكي از اصول روزنامهنگاري مدرن ايجاد ايجاز بيشتر در ارائه محتوا است. بنابراين نامههاي طولاني و چندين صفحهي معمولاٌ بيانگر احساسات و هيجاناتي است كه بيش از آنكه نفع سازماني در پي داشته باشد, در پي تحصيل منافع شخصي ميگردند. نحوي انتشار نيز سوال برانگيز است, انتخاب دو سايت كه هر دو توسط افرادي در خارج اراده ميشوند نشان ميدهد كه هدف انتشار دهندگان نامه نه دلنگراني از سازمان و بيان واقعيتها؛ بلكه اظهار نظرهاي و برداشتهاي شخصي بوده است.
بر اساس دو نكته گفته شده ميتوان به راحتي دريافت كه انتشار اين نامهها چيزي جز «زردنگاري» از «نارنجي» آن هم به گونهاي غيرحرفهاي نيست, بيان هر موضوعي رسانه خاص خودش را هم ميطلبد, بهتر آن بود كه امضاء كنندگان نامه با هويت معلوم ابتدا مطالب و مستندات خود را به صورت محرمانه يا غير محرمانه در اختيار سازمانها و نهادهاي نظارتي قرار ميدادند, اگر از اين اقدامشان نتيجه ميگرفتند كه فبهامراد! و اگر نتيجهاي حاصل نميشد مطالب خود را رسانهاي ميكردند البته نه به شيوه «زردش», بلكه با كمك گرفتن از خبرنگاران و رسانههاي حرفهاي كه از قضا تعدادشان هم كم نيست.