آفتابنیوز : سرویس بین الملل- به راحتی میتوان "نیکلاس مادورو" رییس جمهوری فعلی ونزوئلا را سرزنش کرد اما واقعیت آن است که بذر مصیبت توسط سلف او یعنی "هوگو چاوز" کاشته شد.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه "فارین پالسی" با انتشار گزارشی درباره کارنامه چاوز در ونزوئلا آن را "مصیبتبار" خوانده و مینویسد: "ششم دسامبر بیستمین سالگرد انتخاب "هوگو چاوز" به عنوان رییس جمهوری ونزوئلا است. اما شاید این روزها دلیل زیادی برای جشن گرفتن وجود نداشته باشد: ونزوئلا در سالهای اخیر گرفتار بحرانهای پیاپی بوده است. آن کشور در حال مبارزه مداوم با نرخ تورم بالا، کمبود مواد غذایی، مهاجرت گسترده و جنایتهای رو به افزایش بوده است. رژیم تحت رهبری مادورو نیز اقتدارگراتر از قبل شده است. بسیاری صرفا مادورو را سرزنش میکنند. این در حالیست که بحران کنونی ونزوئلا نقطه اوج سیاستگذاری چاوز است که مادورو پس از او آن را دنبال کرد و بر حجم آن افزوده شد.
مشابه این بحران در ونزوئلا وجود نداشته است. در دهههای 60 تا اوایل 80 میلادی، ونزوئلا از جمله کشورهای پیشتاز در امریکای لاتین بود. آن کشور صاحب دموکراسیای زودرس در منطقهای بود که اکثر کشورهایش توسط خونتاهای نظامی(شورای حکومتی) اداره میشدند. کشورهای همسایه ونزوئلا شاهد کودتاهای مداوم و شورشهای خونین بودند. ونزوئلا از نظر سیاسی دارای ثبات قابل توجهی بود. از لحاظ اقتصادی نیز آن کشور وضعیت رفاهی معقولی داشت؛ به گونهای که شاهد پذیرش مهاجر نه تنها از امریکای لاتین بلکه از کشورهای اروپایی نیز بود.
با این حال، مانند بسیاری از کشورهای امریکای لاتین، ونزوئلا نیز قربانی بحران اقتصادی در اواخر دهه 80 تا 90 میلادی شد. قیمت نفت در سال 1980 میلادی به بیش از 35 دلار بازای هر بشکه رسید در سال 1986 اما به بشکهای 10 دلار سقوط کرد. ونزوئلا بر اثر این کاهش قیمت نفت دچار افزایش نرخ تورم و بحران بانکی شد. دستمزدهای واقعی در سال 1999 میلادی نزدیک 70 درصد کمتر از دستمزد پرداخت شده بیست سال قبل بودند. همچنین، سیستم حزبی سنتی آن کشور نیز زیر فشارهای اقتصادی و بحرانهای پس از آن در هم شکسته بود. سیاست تعدیل ساختاری حتی وضعیت را بدتر کرد. در آن زمان بود که "هوگو چاوز" افسر نظامی که به دلیل نقش داشتن در سازماندهی کودتای ناکام 1992 میلادی زندانی شده بود پس از مشمول عفو شدن و دو سال بعد آزاد شدن به عرصه سیاست وارد شد. او سعی کرد تا رویکردی پوپولیستی را در پیش گیرد. پس از آن که احزاب سنتی اصلی را مسئول بحران ایجاد شده دانست، موفق به تصویب قانون اساسی تازهای شد که به طور همزمان هم قدرت قوه مجریه را تقویت میکرد و از قدرت پارلمان میکاست.
چاوز در سال 2000 میلادی کنترل حزبی شورای ملی انتخابات را در دست گرفت و در سال 2004 میلادی تعداد قضات دادگاه عالی کشور را از 20 به 32 قاضی افزایش داد و کاری کرد تا دستگاه قضایی نیز تحت کنترل شخص او قرار گیرد. او بوروکراسی عریض و طویلی را ایجاد کرد و سپس برای کشور سیاستگذاریای را انجام داد که به نفع شخص او بود. کارکنان بخش دولتی با وعده و وعید در سال 2000 میلادی در یک انتخابات برنامهریزیشده به چاوز رای دادند. چاوز همچنین طیف وسیعی از سیاستهای موسوم به "ماموریتهای اجتماعی" را برای بهبود زندگی میلیونها ونزوئلا از جمله برنامه غذای ارزان، سوادآموزی یارانه و برنامه آموزش بزرگسالان و برنامههایی برای صاحب مسکن شدن شهروندان و توزیع زمین را ارائه کرد. با این حال، دستیابی به این برنامهها دچار سیاستزدگی شدند. رویکرد حزب تحت رهبری چاوز در اعطای زمینها سیاسی بود و مخالفان چاوز را در بر نمیگرفت. مطمئنا برخی از سیاستهای چاوز دستاوردهای اقتصادی به همراه داشتند و میلیونها نفر از فقر نجات پیدا کردند و وضعیت درمانی بهبود یافت. همچنین شکاف چشمگیر میان فقیر و غنی نیز کاهش یافت. ملی کردن صنایع نیز در وضعیتی که معمولا سود کارخانههای خصوصی بیشتر به نفع خارجیها بود تا ونزوئلاییها تاثیراتی را به همراه داشتند. چاوز با این سیاست حمایت وفادارانهای را از سوی مردم کسب کرد. با این حال، بهای این سیاستها ارزان نبود و در نهایت اقتصاد ونزوئلا هزینه سنگین آن را پرداخت. مشکل این بود که برنامه او و هزینههای آن با قیمت نفت در حال افزایش گره خورده بود. زمانی که او انتخاب شد نفت بشکهای 20 دلار بود اما زمان فوت او به 110 دلار رسید. چاوز هزینههای بسیار زیادی را پرداخت کرد و این موضوع باعث افزایش بدهیهای ونزوئلا شد. پس از مرگ چاوز در سال 2013 میلادی، جانشین او نیکلاس مادورو نه تنها وضعیت سیاسی دوره چاوز را به ارث برد بلکه با اقتصادی مواجه شد که بدهیهای بزرگی داشت. قیمت نفت نیز در حال کاهش بود در نتیجه، امکان اجرای طرحهای بلندپروازانه اقتصادی وجود نداشتند.
زمان به نفع مادورو نبوده است. مادورو به جای اصلاح سیستم و رویههای قبلی تلاش میکند تا مشکلات اقتصادی را به گردن سایرین بیندازد؛ از بانکها، نخبگان، امریکا و کلمبیا همگی در مظان اتهام از سوی او بودهاند. در این میان، برای مثال، سیستم کنترل ارز خارجی که او ایجاد کرده باعث ایجاد یک بازار سیاه عظیم برای ارز خارجی شده است. نرخ تورم در دوره او به بیش از یک میلیون درصد افزایش یافته است. جمعیت ونزوئلاییها نیز صبرشان به سر آمده است. سیستم مراقبت بهداشتی و درمانی تقریبا از هم فرو پاشیده و حتی داروهای اساسی نیز در دسترس نیستند و گرسنگی در حال افزایش است. در حدود 10 میلیون ونزوئلایی روزانه تنها یک وعده غذا میخورند در بسیاری از موارد این کم خوردن برای کمک به تغذیه کودکان است. حدود 82 درصد از خانوارهای ونزوئلا فقیر هستند.
جای تعحبی ندارد که در چنین وضعیتی اعتراضات ضددولتی در خیابانها انجام میشوند. با این حال، مادورو به سادگی دستور سرکوب آن را داده است به جای آنکه علت اعتراض را ریشهیابی کند. او مخالفان سیاسی خودر ا به زندان انداخته است. حتی ارتش ونزوئلا نیز عصبی است و در ماههای اخیر چندین تلاش ناکام برای سرنگون ساختن مادورو انجام شدند. مادورو اما در عوض نظامیان نزدیک به خود را در مناصب مهم منصوب کرده است. در حال حاضر، ونزوئلا با زشتترین میراث دیکتاتوری چاوز دست و پنجه نرم میکند.