کد خبر: ۵۹۱۱۴۳
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۲

خبر مرگ و مسمومیت چند جوان ایلامی بر اثر مصرف الکل تقلبی از زاویه دیگر!/ چرا جوانان دین گریز شده اند؟!

چند روز پیش خبر مسمومیت هفت جوان ایلامی در رسانه های استان وختی کشور منتشر شد. اصل خبر این بود "در پی مصرف مشروبات الکلی توسط هفت جوان ایلامی، تمامی آن‌ها مسموم که پس از مراجعه به یکی از بیمارستان‌های شهر ایلام، تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفتند.
آفتاب‌‌نیوز :
به گفته فرمانده انتظامی استان  از این هفت نفر، یک نفر به دلیل شدت مسمومیت جان خود را از دست داد، و شدت مسمومیت این مشروبات به حدی بوده است که 2 نفر از هر دو چشم نابینا، یک نفر دچار مرگ مغزی و یک نفر نیز به دلیل آسیب جدی به کلیه‌ها منجر به دیالیز شده است.

همه کسانی که این خبر را خوانده یا شنیده اند ،تنها از بُعد خبری تراژدیک به آن می نگرند،خبری ناراحت کننده که در آن یک هم استانی جان خود را از دست داده وتعداد چهار نفر دیگر نیز دچار آسیب جانی شدید شده اند. اما شاید کمتر کسی از این زاویه به این خبر نگران کننده نگاه کرده باشد ،که چگونه است در کشوری که تمامی ارکان آن بر بیس ایدئولوژی اسلامی استوار شده ،جوان آن بایستی به سمت مصرف یک نوشیدنی حرام سوق داده شود، آن هم در ماهی که حتی خوردن وآشامیدن حلال ها در ملاء عام جرم تلقی می شود؟!

چرا باید در کشوری که برنامه تربیت و آموزش کودکان آن، از ابتدایی ترین سطح آموزش یعنی مهد کودک تا پایان دوران عالی تحصیلات براساس الگوهای اسلامی ودینی تدوین واجرایی شده ،حتی معیار بکارگیری و اشتغال تحصیلکردگان ومتخصصین آن ،میزان تقید وعمل به احکام دینی وحاکمیتی تعیین شده و پس از اشتغال نیز تحت شدید ترین ابزارهای نظارتی از بُعد اخلاقی ومذهبی قرار دارند،بایستی جوان آن در بهترین ماه خدا ،حرام خدا را حلال جلوه دهد ؟!

در کنار همه این مسایل ،شاهدیم که در24ساعت شبانه روز صدا وسیمای کشور با دهها شبکه متنوع واستفاده از روحانیون و کارشناسان دینی به امر ترویج دین ومناسک مذهبی اشتغال داشته ،سالیانه دهها طرح مذهبی از سوی مبلغین دینی در قالب طرح هجرت و انواع واقسام طرح های دینی ومذهبی هزینه بر از سوی دستگاههای متنوع فرهنگی ومذهبی و قرارگاههاو بنیاد های رنگارنگ اجرا می شود ،اما خروجی آن همین می شود که در ماه رمضان ماه عزیز خدا ،عده ای جوان به دلیل نوشیدن الکل دچار آسیب می شوند وکک هیچ مسئول فرهنگی وعقیدتی هم نمی گزد و وجدان کسی هم به درد نمی آید که این همه آب در هاون کوبیدن ها برای چیست؟!

قبل از بازخوانی یک خاطره مرتبط ،به منظور روشن شدن زوایای امر باید این نکته را عرض نماییم که دیندار نمودن مردم و حواله نمودن آنها به بهشت نه با زور وبگیر وببند میسر می شود ونه با هزینه نمودن های میلیاردی قابل تحقق است،چرا که حاصل این نوع نگرش به ترویج دین چیزی جز ترویج ریاکاری ،نفاق و دروغگویی در جامعه و اشتهار به اعمال ضد دینی ومنافی با اخلاق مذهبی بعنوان یک واکنش جدی به دیندار نمودن اجباری جوانان نیست!زیرا لازمه عمل به احکام دینی وپرهیز از محارم ،اعتقاد وایمانی قلبی در عین وواگذاری آزادی عمل و اراده است .

یکی از اساتید دوره تحصیلات تکمیلی ،همیشه خاطره زیبایی را از سفرش به کشور ترکیه بیان داشتند که این خاطره درست می تواند نقطه آغازین مطالعه وبررسی چرایی حرکت جوانان ایرانی به سمت محارم در حکومت اسلامی باشد؛ ایشان می گفت: در کشور ترکیه به محض شروع اذان ،همه ،از مردم عادی حاضر در بازار گرفته تا کسبه وکارمندان وکارگران ،کارخود را تعطیل وبا تعجیل به سمت مساجد حرکت می کنند ،نکته جالب اینکه جوانانی را با ظواهر آنچنانی در صف نماز مشاهده می کنید که اگر در ایران باشند به جرم ترویج منکرات روانه زندان خواهند شد !

این خاطره ساده حاوی نکات ارزشمندیست ، اینکه چگونه کشوری مثل  ترکیه با این حجم آزادی و تنوع حضور گردشگرانی از کشورهای مختلف ؛مردم آن بدون دخالت  ویا فشار دولت ویا هزینه های هنگفت وبا وجود مظاهر وابزار منحرف کننده کماکان بر مدر دینداری باقی مانده اند ؟ یا اینکه در کشور اسلامی ما ، توجه به ظواهر افراد و ملاک قرار دادن آن برای قضاوت درباره تدین ،اخلاق وپاییندی آنان به اصول وارزشها چگونه به منشاء شکل گیری ریا ،تظاهر به دینداری و نهایتا دین گریزی در بین جوانان شده است !

ممکن است طرح این سوال که چرا جوانان ما دین گریز شده اند ؛به لای قبای کسی برخورده و واکنش هایی را هم به دنبال داشته باشد والبته کار کارشناسان دینی وفرهنگی است که بدون تعصب وترس از دست دادن سفره هاوفرصتها  ،به واقعیت تلخ دین گریزی در جامعه معترف و جوانمردانه مطالعه بی طرفانه و علمی چرایی آن را آغاز کنند . چرا باید در ماه رمضان به عنوان عزیز ترین ماه خدا  که به گواهی آمارها ،حتی جانیان و متخلفین و سارقین از ارتکاب جرم و تخلف در آن ابا داشته وشبکه های ماهواره ای مبتذل هم در این ماه بخشی از برنامه های روتین را از کنداکتور خود حذف کرده اند ،اما در اینجا که تمام امور بر محور ایدئولوژی می چرخد ،جوانش بی محابا به سمت محارم حرکت می کند ؟!

به هرحال پرداختن این موضوع مهم از توان نگارنده خارج است اما مطالعه چرایی این اتفاق نشان می دهد که عوامل مهمی در بی اثر شدن برنامه های ترویج دینی و حرکت بالعکس جوانان ویا به تعبیر دین گریزی آنان دخیل هستند ،که از جمله می توان به غفلت وجهل وعدم تفکر جوانان به مقوله دین ،برنامه ریزی سازمان یافته بر علیه دین وفرهنگ ،ناسازگاري ميان قول و عمل مدعيان دين ومحدودیت های ارایه شده از سوی دستگاههای حاکمیتی و خانواده ها به عنوان عوامل مهم موثر در این موضوع نام برد.

اما ناسازگاری میان قول وعمل مدعیان دین بعنوان یکی از اصلی ترین عوامل موثردر دین گریزی جوانان از نگاه کارشناسان اینگونه تبیین شده است:

این مساله که اصلی  به عنوان عامل دين گريزي مطرح است اعمال خلاف كساني است كه نسل جوان به عنوان الگو بدان ها توجه مي كنند. اين امر بسيار مهم و خطرناك است و عامل دين گريزي آنها مي شود.

جوانان با مشاهده كساني كه قول و عملشان يكي نيست و در عين حال، دعوت به دين داري مي كنند، از خود مي پرسند: اگر اسلام خوب و ارزشمند است، چرا مدعيان آن بدان عمل نمي كنند؟

آنها مي گويند: چرا اين مدعيان دين فقط ما را به عمل به دستورات ديني توصيه مي كنند، حال آنكه خودشان فرسنگ ها با دين و احكام ديني فاصله دارند؟

جوان چون هنوز از پختگي لازم در مورد دين برخوردار نيست و به آن حد از شناخت و عرفان مذهبي نرسيده است تا لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دين و مذهبشان، به محض ديدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوها و كساني كه به طرف دين دعوت مي كنند، آن را به حساب دين و اخلاق و فضيلت مي گذارد و از اين رو، تمام ديدگاه ها و آرزوهايش به يكباره فرو ريخته، نسبت به همه چيز بدبين مي شود. از همين روست كه مي گويند لغزش الگو و كسي كه به عنوان منادي دين مطرح است خطرناك ترين وضع براي نسل جوان است. براي افرادي كه دين و مذهب كاملا برايشان جا افتاده باشد، اين مسائل مشكلاتي را ايجاد نمي كند; زيرا آنها مي دانند كه هر شخص ممكن است دچار خطا و اشتباه گردد و يا ممكن است هواي نفس بر شخص غالب شود و اعمالي را بر خلاف دين و مذهب مرتكب گردد. از اين رو، كارهاي چنين فردي را به حساب دين او نمي گذارند. ولي جواني كه تازه مي خواهد دين را انتخاب كند و بدان معتقد شده و به اين وسيله از الگوهاي مذهبي پيروي نمايد، آن را به حساب دين گذاشته و چنين تصور مي كند كه تمام دين همين است.

در اين باره مي توان گفت كه الگوهاي زنده و مشهور بايد در مورد هدايت نسل نو احساس مسئوليت و مواظبت بيشتري كنند و از سوي ديگر، به نسل جوان اصالت دين منهاي افراد تفهيم گردد تا با فرو ريختن و يا ريزش يك الگو، جوان اين را به حساب فرو ريختن دين و اخلاق نگذارد.

جوانان نه تنها رفتار خود مربّي و مدعيان ديني را به دقت مي نگرند، افكار و كردار فرزندان و بستگاه نزديك او را نيز مي كاوند. اگر ميان آنان افراد نامناسب، فاسد، و سودجو يافت شود، آن را بر ضعف معلم ديني حمل مي كنند. بدين روي، مربي ديني بايد براي تربيت نزديكان خود نيز اهتمامي ويژه بورزد و با تدابيري، پيشاپيش از آينده تاريك آنان جلوگيري كند. قرآن نيز تأكيد ويژه اي بر توجه به هدايت نزديكان دارد. (إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ) (صافات: 85); آن زمان كه ابراهيم به پدر و قوم خود گفت: آخر اين چيست كه مي پرستيد؟ پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)بيان رسالت را از نزديكان خود آغاز كرد و سپس به ديگران توسعه داد.

تابناک/علی اصغر اسدی 

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین