آفتابنیوز : آفتاب- دکتر «شهلا اعزازی»، معتقد است که «آمار خشونتهای خانوادگی، نشان میدهد که متاسفانه زن و شوهرها در خانوادههای ما رفتار با یکدیگر را بلد نیستند».
شهلا اعزازی، جامعه شناس و فعال حقوق زنان در گفت و گو با خبرنگار آفتاب گفت: «متاسفانه در زمینه خشونت علیه زنان در کشور ما ابدا هیچ گونه کار آماری صورت نگرفته و نمیگیرد. تنها آماری که وجود دارد آمار قتلها است که در آن آمار هم معلوم نیست چه درصدی مربوط به خشونت علیه زنان است. حتی در بخش آمار طلاق هم مشخص نمیشود که چه میزان از طلاقهای کشور به دلیل بروز خشونت علیه زنان است».
وی افزود: «در این زمینه تنها یک تحقیق ملی انجام شد که متاسفانه آمار آن زیاد دقیق نیست، چرا که خشونت دامنه گستردهای دارد و شامل خشونتهای کلامی و روانی تا خشونتهای فیزیکی و جنسی میشود. اما به هر حال نتایج این تحقیق که تنها آمار فعلی ما است نشان دهنده این است که در 66درصد از خانوادههای ما خشونت علیه زنان وجود دارد».
این جامعه شناس در مقایسه این اعداد با متوسط آمار خشونت در کشورهای جهان توضیح داد: «البته در کل جهان نیز آمارها بسیار دقیق نیستند. نباید فراموش کرد که خشونت یک پدیده پنهان است، اما با کمک سازمان ملل و در کشورهایی که این آمار گرفته شده است، در چیزی حدود 20 تا 30 درصد خانوادههای جهانی به صورت متوسط خشونت علیه زنان جریان دارد که با آمار حدود 66درصدی ما فاصله بسیار زیادی دارد».
اعزازی در پاسخ به این پرسش که ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در زمینه خشونت علیه زنان در چه وضعیتی به سر میبرد اظهار داشت: «اصلا نمیتوان وضعیت کشور ما را در منطقه مورد بررسی و مقایسه قرار داد چرا که در منطقه ما انواع خشونتها در حال وقوع است. برای مثال در کشور عراق خشنترین خشونتها به واسطه جنگ در مورد تمامی افراد جامعه به ویژه زنان به وقوع میپیوندد؛ یا در افغانستان با شرایطی متفاوت وضعیت به همین منوال است. با این اوصاف سنجش وضعیت ایران با اوضاع منطقه امکانپذیر نیست، تنها نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد این است که از کشورهای منطقه تنها ترکیه است که با هدف پیوستن به اتحادیه اروپا تلاشهای خود برای کنترل قانونی خشونت علیه زنان را آغاز کرده است».
وی تاکید کرد: «در واقع بحرانی بودن وضعیت ما به دلیل مقایسه با کشورهای دیگر نیست، بلکه بحث اصلی این است که در کشور ما هیچ اقدام خاصی برای کاهش و یا مهار خشونت علیه زنان صورت نمیگیرد».
اعزازی توضیح داد: «در کشور ما بیش از 10 سال است که در مورد این موضوع بحث و فعالیت وجود دارد اما متاسفانه هنوز شاهد هیچ اقدام عملی به سود قربانیان این شرایط که اکثریت آنان زن و باقی کودک هستند صورت نگرفته است».
بر اساس برخی آمارها، 65درصد زنان کشور مورد خشونت قرار میگیرند که از این آمار بیش از 90 درصد به خشونتهای جسمی باز میگردد. در برابر حدود 65 درصد مردان نیز مورد خشونت قرار میگیرند که از این میان نیز حدود 90درصد را خشونت کلامی تشکیل میدهد.
اعزازی در مورد این آمار توضیح داد: «من نمیدانم از میان خشونت مردان و زنان در خانواده، کدام عمل و کدام عکسالعمل است اما این مسئله را میتوانم تایید کنم که خشونتهای مردان بیشتر جسمی است، یعنی مردان بیشتر دست بزن دارند، در برابر،خشونتهای زنان کلامی و روانی است. حال اینکه کدامیک بدتر و یا تاثیر گذارتر است معلوم نیست چرا که خشونتهای روانی را به هیچ وجه نباید دست کم گرفت».
وی تصریح کرد: «این آمارها تنها نشان میدهند که خانوادههای ما از اساس مشکل دارند. یعنی زندگی خانوادهها با خشونت ادامه دارد و اجبار است که آن را ادامه میدهد».
این جامعه شناس گفت: «فرهنگ خشونت باید در جامعه تقبیح شود. این در حالی است که در صدا و سیمای کشور نه تنها به هیچ وجه شاهد این تقبیح خشونت نیستیم، بلکه به وضوح مشاهده میشود که خانوادههای به تصویر کشیده شده در تلویزیون ما دچار آشفتگی و خشونت هستند و در این میان زنان حتی بیش از مردان پرخاشگر نمایش داده میشود».
اعزازی تاکید کرد: «ما باید به سمت فعالسازی مراکز مشاوره و مددکاری پیش برویم. اگر آمارهای ارائه شده درست باشد متوجه میشویم که زن و شوهر در خانوادههای ما رفتار با یکدیگر را بلد نیستند. حال اگر بزرگترهای خانواده و یا دوستان و آشنایان نتوانند شیوه درست را به آنها آموزش دهند تکلیف چیست؟ ما احتیاج به مراکز مشاوره و درمانی داریم».
این فعال حقوق زنان در پایان یادآور شد: «در جوامع امروزی دولتها، مسئول زندگی خانوادهها هستند. دولت موظف است که تسهیلات و کمکهای لازم را در اختیار خانواده قرار دهد، حال آنکه در کشور ما خانوادهها رها شدهاند و هیچ مرکز مشاوره و یا حمایتی برای آنها وجود ندارد».