رسانه و پیام 50 هزار تومان!
1- بهروز افخمی، خود در جایی گفته بود تنها هزینه ای که از جیب برای فعالیت های انتخاباتی پرداخته ام، پول تاکسی هایی است که مرا از این سوی شهر به آن سو برده اند، او که با حمایت یک حزب که آن زمان قدرت زیادی داشت وارد مجلس شده بود با نیت حمایت از یک حزب دیگر از مجلس خارج شده و اکنون با هزینه ی این حزب تازه یک رسانه ی تصویری تاسیس می کند.
2- بهروز افخمی پیش از این نیز گفته بود این تلویزیون را از خارج از ایران راه اندازی می کند اما پس از مدتی که این خبر در رسانه ها انعکاس یافت به تکذیب آن پرداخت و اعلام داشت با آمدن شبکه ای سینمایی از خارج از کشور که در چارچوب محصولات مجاز ایرانی فعالیت می کند دیگر لزومی به راه اندازی این رسانه ی تصویری نیست.
3- پروژه ی فرزند صبح، فیلمی درباره ی امام خمینی(ره)، دیگر پروژه ی بهروز افخمی بود که اخبار آن، این سال ها تیتر صفحات سینمایی نشریات و روزنامه ها بود. پس از انتشار اخباری مبنی بر حضور تعدادی از بازیگران سوپر استار ایرانی در فیلم، این پروژه هم با عنوان این که "خیلی ها می خواستند فیلم را بر طبق نظر آن ها بسازم" ملغی شد.
4- بهروز افخمی یک سال پیش اعلام کرد فیلم قیصر را دوباره خواهد ساخت، قیصر فیلم پر سر و صدای ایرانی دهه ی 50 به کارگردانی مسعود کیمیایی است. بسیاری معتقدند بهترین فیلم کارنامه ی کیمیایی قیصر است و او دیگر نتوانسته آن موفقیت را تکرار کند. بهروز افخمی از بهرام رادان به عنوان بازیگر جایگزین بهروز وثوقی نام برد. مدتی این اخبار دهان به دهان و رسانه به رسانه گشت تا پروژه باز هم منتفی گردد.
با نگاهی به موارد بالا، می بینیم که بهروز افخمی در 5 سال گذشته، همواره خبر ساز بوده است، بدون آن که هیچ کدام از موارد بالا عملی شود. حال البته خبر تازه ای منتشر شده که به نظر می رسد از همه ی موارد جدی تر باشد. اگر با دیدی خوشبینانه در مهرماه منتظر این تلویزیون تازه شویم، نخستین تلویزیون حزبی ایران توسط یک فیلمساز راه اندازی خواهد شد.
بهروز افخمی اما یک اشتباه تاکتیکی کرده است. اگر تلویزیون سال گذشته ی وی، به همراه رادیویی که قرار بود اسماعیل میرفخرایی مدیریت آن را عهده دار شود، راه اندازی شده بود و اکنون به حدود استاندارد رسیده بود، به خاطر سیاسی نبودن افراد حرفه ای بسیاری را جذب خود می کرد. اما اکنون او احتمالا دیگر اسماعیل میرفخرایی را نیز کنار خود ندارد، که او از پس سابقه ای درخشان در عرصه ی رسانه، آخرین تصویر خود را در فیلم تبلیغاتی یک کاندیدای مخاطب نظر آقای افخمی ثبت کرده و آقای افخمی نیز اکنون در وضعیت مناسبی برای حمایت قاطع از یک جریان به سر نمی برد.
به نظر می رسد گروه حرفه ای او که پیش از این به کمک مالی دولتی چشم داشتند، اکنون به رای های ریخته شده برای یک کاندیدای انتخابات چشم دارند. بهر حال فرصتی تازه فراهم شده تا یک تجربه ی رسانه ای تازه شکل بگیرد. یک رسانه ی گسترده ی تلویزیونی، که اگرچه ممکن است از لحاظ فرهنگی چندان جایی نداشته باشد، اما نشان دهنده ی تصمیمات صحیح مسئولین رسمی آن است چرا که می تواند پیام کاندیدای مربوطه را تا روستاهایی ببرد که پیام 50 هزار تومان را در انتخابات اخیر نشنیده اند.
