کد خبر: ۵۸۰۲۶
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۸۵ - ۲۱:۴۰

شیعه و سنی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: نگرانی از برنامه‌های جهان غرب برای اختلاف افکنی در میان جهان اسلام و بهره‌برداری از این اختلافات امری است که در ماه‌های اخیر به کرات توسط علما، سیاستمداران و مسئولین بیان شده است. ‏بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار هم‏انديشى علماى شيعه و اهل تسنن‏ اظهاراتی راهگشا در این زمینه است که آفتاب بخشی از آن را عیناً مطابق اظهارات معظم‌له منتشر می‌کند. این اظهارات در تاریخ 25/10/85 صورت گرفته است:

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
نكته دوم كه مسئله «همدلى امت اسلامى در زمان ما»ست، نكته مهمترى است. ما نه فقط بعد از دوران انقلاب، بلكه از سالها پيش از انقلاب براى اينكه دلهاى شيعه و سنى به هم نزديك شود و اهميت اين وحدت براى همه معلوم شود، تلاش مى‏كرديم. من در بلوچستان - سالهاى قبل از انقلاب هنگامى كه آنجا تبعيد بودم - به مرحوم مولوى شهداد (از علماى معروف بلوچستان بود كه آقايان بلوچ ايشان را مى‏شناسند؛ مرد فاضلى بود. آن زمان ايشان در سراوان بود و ما در ايرانشهر بوديم) پيغام فرستادم كه بياييد فرصتى است بنشينيم و مبانى يك اتحاد عملى، حقيقى و واقعى قلبى بين اهل سنت و شيعه به وجود آوريم. ايشان هم متقابلاً از اين قضيه استقبال كرد؛ منتها بعد به مسائل انقلاب رسيد؛ بعد از انقلاب در اولين كنگره نماز جمعه‏اى كه ما تشكيل داديم، عده‏اى از علماى اهل سنت حضور داشتند؛ از جمله ايشان هم بود؛ بحثهايى شد و در همين زمينه‏ها صحبت كرديم.

اختلاف بين طرفداران دو عقيده بر اثر تعصبات، يك امرى است كه هست و طبيعى است، و مخصوص شيعه و سنى هم نيست. بين فِرَق شيعه، خودشان؛ بين فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از اين اختلافات وجود داشته است. تاريخ را نگاه كنيد، مى‏بينيد هم بين فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعيه و اينها - هم بين فرق مختلف شيعه، بين خودشان، اختلافاتى وجود داشته است. اين اختلافات وقتى به سطوح پايين - مردم عامى - مى‏رسد، به جاهاى تند و خطرناكى هم مى‏رسد؛ دست به گريبان مى‏شوند. علما مى‏نشينند با هم حرف مى‏زنند و بحث مى‏كنند؛ ليكن وقتى نوبت به كسانى رسيد كه سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مى‏كنند كه اين خطرناك است. در دنيا اين هميشه بوده؛ هميشه هم مؤمنين و خيرخواهان سعى مى‏كردند كه مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان اين بوده است كه نگذارند سطوح غيرعلمى كارشان به درگيرى برسد؛ ليكن از يك دوره‏اى به اين طرف، يك عامل ديگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمى‏خواهيم بگوييم اختلاف شيعه و سنى هميشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخيل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از كج‏فهميها دخالت داشته؛ ليكن وقتى استعمار وارد شد، از اين سلاح حداكثر استفاده را كرد.

لذا شما مى‏بينيد برجستگان مبارزه با استعمار و استكبار، روى مسئله «وحدت امت اسلامى» تكيه مضاعف كرده‏اند. شما ببينيد سيدجمال‏الدين اسدآبادى (رضوان‏اللَّه‏تعالى‏عليه) معروف به افغانى و شاگرد او شيخ محمد عبده و ديگران و ديگران، و از علماى شيعه مرحوم شرف‏الدين عاملى و بزرگان ديگرى، چه تلاشى كردند براى اينكه در مقابله با استعمار نگذارند اين وسيله راحتِ در دست استعمار، به يك حربه عليه دنياى اسلام تبديل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضيه وحدت اسلامى اصرار مى‏كرد. استعمار، به اين نقطه چشم دوخت و از آن حداكثر استفاده را كرد.

من مى‏خواهم اين را بگويم: در اين كار، انگليسيها از بقيه دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ايران، تركيه و كشورهاى عربى، و در شبه‏قاره هند، اينها سالها زندگى كرده‏اند، و با رموز كار آشنا هستند كه چگونه مى‏شود سنى را عليه شيعه تحريك كرد و چگونه مى‏شود شيعه را عليه سنى تحريك كرد؛ اينها خوب بلدند. و كرده‏اند. از بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، اين حركت استعمارى شدت گرفت؛ ما اين را شاهد بوديم، از اول انقلاب نشانه‏هايش را مى‏ديديم و هشدار مى‏داديم؛ و اين روزهاى اخير، يا سالهاى اخير به خاطر اينكه جمهورى اسلامى توانست يك هدف بزرگى را به دست آورد و به يك قله بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بيدارى دنياى اسلام»، انگيزه و داعى اختلاف‏افكنان و جبهه استكبار براى ايجاد اختلاف، شديدتر و قويتر شد. لذا همه‏كارى مى‏كنند.

اين عواملى كه اختلاف‏افكنى مى‏كنند، نه شيعه‏اند، نه سنى؛ نه به شيعه علاقه دارند، نه به تسنن؛ نه مقدسات شيعه را قبول دارند، نه مقدسات سنى را. چند روز پيش از اين، بوش - رئيس‏جمهور امريكا - در سخنرانى‏اش به منفجر كردن حرم عسگريين (عليهماالسّلام) در عراق اشاره كرد؛ كه منفجر كردند و اينها را تندروان سلفى كردند و شيعه را تحريك كردند و موفق شدند. اين كار جلو چشم خود امريكاييها انجام گرفته! حرم عسگريين را در همان شهرى انجام دادند كه مسلط بر امور امنيتى آن شهر و نيروهاى مسلحِ در حال تردد در آن شهر، امريكايى بودند؛ جلو چشم امريكاييها! مگر مى‏شد بدون اطلاع آنها، بدون اجازه آنها و بدون تدبير آنها اين كار انجام بگيرد؟ خودشان اين كار را كردند.

با پيروزى انقلاب در ايران، اينها برنامه‏هاى جديدى طراحى كردند براى اينكه اينطور وانمود كنند كه اين انقلاب، انقلاب شيعه است؛ در حالى كه انقلاب اسلامى، انقلاب اسلام است، انقلاب قرآن است، برافراشتن پرچم اسلام است. انقلاب اسلامى افتخارش اين است كه ارزشهاى اسلامى را، توحيد را، احكام الهى را و ارزش معنويت اسلام را، دارد به دنيا معرفى مى‏كند و موفق شد. على‏رغم همه دشمنيها ما موفق شديم. انقلاب اسلامى روحِ غرور اسلامى را، روح افتخار و تفاخر به اسلام را در مسلمانها زنده كرد. آنها با اين دشمنند، با اين مخالفند؛ والّا اگر ما انقلابمان يك انقلاب شيعى بود كه از دنياى اسلام جدا مى‏شديم و ما به دنياى اسلام كارى نداشتيم، آنها هم به ما كارى نداشتند، آنها با انقلاب دشمنى نمى‏كردند. آنها ديدند اين انقلاب، انقلاب اسلامى است.

ما بايد بيدار باشيم؛ هم شيعه، هم سنى بايد بيدار باشند؛ بخصوص علما. مردمِ دور از محيط علمايى، ممكن است دچار توهماتى بشوند، دچار اشتباهاتى بشوند؛ اما علما نمى‏توانند در اين قضيه بى‏تفاوت بمانند؛ بگويند خوب، اينها عوامند، ما كه نمى‏كنيم؛ نه، علما بايستى خود را مسئول بدانند و تلاش كنند. امروز بيدارى اسلامى شروع شده، عزت اسلامى آشكار شده، هزيمت دشمن در ميدانهاى مختلف - كه آقايان اسم آوردند - روزبه‏روز بيشتر آشكار شده است. استكبار در فلسطين شكست خورد، در لبنان شكست خورد، در عراق شكست خورد، در افغانستان شكست خورد؛ و در هيچ‏كدام از اينها به مقاصد و اهداف خودش نرسيد.

ما امروز بايد خيلى مراقب باشيم كه دشمن از اين نقطه حساس - در واقع بايد گفت از اين نقطه ضعفى كه در دنياى اسلام وجود دارد - نتواند استفاده كند.

مسئله اين نيست كه شيعه يا سنى، عقايد يكديگر را قبول كنند؛ نه، هر كسى عقيده خودش را دارد، هر كسى تابع استدلال است و به هر عقيده‏اى رسيد، درست است. مسئله اين است كه اصحابِ عقايد مختلف، بايستى به وسوسه دشمن گوش نكنند، به جان هم نيفتند، با هم دشمنى نكنند و نسبت به هم كارشكنى نكنند. دشمنان ما هر كدام هر چه بلدند «يوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا» به همديگر ياد مى‏دهند؛ انگليسيها به امريكاييها ياد مى‏دهند، اسرائيليها به آنها ياد مى‏دهند.

ما بايستى مردم خودمان را هشيار و بيدار كنيم و خودمان مراقب باشيم. آن كسانى كه بدون فهم، فهم حقيقت، بدون تقوا، جمعيت عظيمى از مسلمانان را از دين خارج مى‏دانند، خارج مى‏كنند، تكفير مى‏كنند اين گروه‏هاى تكفيرىِ نادان - حقيقتاً مناسب‏ترين صفت براى اينها نادانى است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترين خصوصيت اينهاست - اينها را بايستى ما تا آنجايى كه مى‏توانيم، ارشاد كنيم؛ مردم را از اينها بترسانيم كه مردمِ ما «و لتصغى اليه افئدة الذين لايؤمنون بالأخرة و ليرضوه و ليقترفوا ما هم مقترفون» بعضى‏ها به خاطر ضعف ايمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب اين حرفهاى دشمنان مى‏شوند. ما بايد مراقبت كنيم. وظيفه علما، وظيفه سنگينى است. امروز وحدت دنياى اسلام، يك هدف اعلاست كه اگر اين وحدت حاصل شد، آن وقت دنياى اسلام حقيقتاً مى‏تواند به عزت كامل و عمل به احكام اسلامى دست پيدا كند؛ مى‏تواند اين كار را هم بكند. هم دولتها بايد كمك كنند، هم ملتها بايد كمك كنند. 

برای مطالعه متن کامل ‏بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار هم‏انديشى علماى شيعه و اهل تسنن‏ [اینجا] را کلیک کنید.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۲۰:۲۵ - ۱۳۸۸/۰۶/۲۸
0
0
سلام خدمت مديريت محترم اين سايت.
ضمن قبولي طاعات وعبادات شما وارزوي توفيق براي شما خواستم از شما سوال كنم كه چرا درحالي كه رهبر عزيز انقلاب حكم به وحدت بين شيعه وسني ميده وجامعه را بسمت وحدت تشويق ميكنه.بعضي از مردم عامي جامعه در هر پست ومقامي كارشكني ميكنه.وراه واهداف شخصي خودش رو پيش ميبره ؟بطور مثال چرا به برادران اهل تسنن اجازه داشتن يك مسجد در تهران نميدند؟چرا تلوزيون جمهوري اسلامي كه زير نظر رهبر معظم انقلاب است براي يكبار هنگام اجراي نماز از تلوزيون از امامان جماعت اهل تسنن استفاده نميكنه؟چرا به بعضي دسته جات مذهبي اجازه توهين به مقامات مذهبي انها را ميدهند وبي هيچ اقدام جلوگيرانه ومجوز اقدام به احداث هيئت ميكنند وبراحتي به انها توحين ميكنند.برادر عزيز من بعنوان يك شيعه معتقد هستم هيچ كس حق توحين به هيچ مذهبي نداره مذاهبي مانند ارامنه ويهوديها گرفته تا مذاهب اسلامي
كه در اس ان ها اهل تسنن است .
ايا به نظر شما منطق حق را به چه كسي ميدهد ؟چرا شعار وحدت سر بدهيم اما به اون عمل نكنيم.ايا وقت اون نرسيده كه به اين معقوله مهم كه ممكن است در اينده يك بحث جدي بشه بيشتر فكر كنيم ودر مسير عملي كردن شعارهامون قدم برداريم؟

من در شهرستان كاشان سكونت دارم ولي متاسفم كه بقگم در دستشوئي هاي مكانهاي عمومي اين شهر چه توحين هائيكه به مقدسات اهل تسنن نميشه.حال جاي سوال داره كه اگر يكي از اهل تسنن بياد وذيل اون شعارها ودشنام ها به مقدسات ما وبه اهل بيت مطهر ما توحين كنه ايا خوبه؟وايا شهرداري نسبت به پاك كردن اين توهينها چقدر سرعت عمل نشون ميده ؟چرا بايد شهردار محترم كاشان نسبت به اين مسائل كه باعث تخريب وحدت شيعه وسني ميشه هيچ اقدامي نميكنه؟چرا برادران نيروي انتظامي اگريكي خداي نكرده يك شعار عليه نظام بنويسه چه سريع نسبت به دستگيري متخلف اقدام ميكنند واون رو سريع پاك ميكنند.ولي در اين مورد كوتاهي ميشه؟مگرنه اينكه رهبر عزيزمون چه حضرت ايت الله خامنه اي وچه حضرت امام خميني رحمت الله امر به وحدت شيعه وسني كردند .چراكه خطر نفوذ دشمنان خارجي رو احساس ميكنند واين به سلاح كشور عزيزمون نيست.
اين درحاليه كه شما اگر سفري به منطقه غرب كشور بكنيد كوچكترين بي احترامي نسبت به شيعه شما مشاهده نميكنيد وكوچكترين شعر نويسي عليه اهلبيت طاهرين عليه سلام نميبينيد.اين واقعا براي من كه شيعه هستم درد اوره .اميدوارم صداوسيما بيشتر برنامه هاي توليد كنه تا مردم كشور عزيزمون بيشتر به هم احترام بزارن وما اون حرمت وصداقت شيعه بودنمون رو بتونيم حفظ كنيم وبا رفتار شايسته بتونيم عمل خودمونو ثابت كنيم با دشنام دادن ويكطرفه رفتن هيچ منطقي وهيچ عدالت خواهي بما حق نميده ومارو محكوم ميكنند .
با اميد ايراني مملو از احترام متقابل .ايراني ابادوسرافراز ايراني سرشار از دوستي وصميميت بين تمامي مذاهب.
انشالله
وسلام وعليكم ورحمت الله
ناشناس
|
Afghanistan
|
۲۲:۱۰ - ۱۳۸۸/۱۱/۰۲
0
0
با عرض سلام به تمامی مردم مسلمان سنی و شیعه:

اسم من عبدالفرهاد است. از کشوری افغانستان هستم و یک تن از اهل تسنن این کشور هستم . من شخصآ از جناب آقای آیت اللله خامنه اظهار سپاس و تشکری میکنم. امیدوار هستم که موفقیت های بسیار زیادی نصیب مردم شریف و با عزت ایران اسلامی شود.

با تشکر از شما.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین