آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: آنچه این روزها تحت عنوان نظر سنجی انتخاباتی مطرح میشود نظرسنجی نیست بلکه نظرسازی است.
تجربه این نظر سنجی ها طی سه دهه گذشته نشان می دهد بنا به دلایل زیل نظر سنجی انتخابات آن هم ۸ ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری نمی تواند پژواک واقعیت های سیاسی جامعه ایران باشد؛
۱- این نظرسنجی ها عموما فراگیر نبوده و جامعه آماری آن متعلق به بخشی از کشور است چه بسا از یک طیف و یا صنف خاص نظر سنجی شده است به طور مثال در همین نظر سنجی اخیر روزنامه ایران پرسش اساسی این است؛ آقای مشایی را چند درصد از روستایی ها در استان خراسان جنوبی ،سیستان و بلوچستان و یا استان های دیگر کشور می شناسند؟ممکن است وی در بخشی از مناطق شمالی شهر تهران و مرکزی مطرح باشد اما این دلیل بر شناخت وی در سراسر ایران نیست علاوه بر این بخش قابل توجه ای ازجامعه مذهبی که ما در انتخابات دهم به احمدی نژاد رای داد اما همین توده مذهبی هیچ رقبتی به آقای مشایی ندارند که دلیل آن هم دیدگاه های وی طی چند سال گذشته بوده است که با واکنش صریح نیروهای مذهبی وارزشی جامعه رو به رو شده است.حال چگونه وی می تواند در نظر سنجی های واقعی اول و دوم باشد مگر اینکه بپذیریم جامعه آماری این نظر سنجی جامعه ای محدود به یک طیف یا صنف و یا بخشی از کشور بوده است مثال دیگر آن نظر سنجی های قبل از انتخابات ریاست جمهوری گذشته در خرداد ماه سال ۸۸ می باشد، بر اساسا آن نظر سنجی ها اقبال مردم در شهر تهران نسبت به میرحسین موسوی بالا رفته بود اما چنین چیزی در استانهای دیگر موضوعیت نداشت اما عده ای با تصور اینکه همانند تهران در جاهای دیگر تهران هم جلو افتاده پس از اعلام نتیجه انتخابات موضوع تقلب را باور کرده و این در حالی بود که وی فقط در استان سیستان و بلوچستان و در شهر تهران از رقیب خود جلو افتاده بود بنابراین نباید رای آوری یک گزینه در بخشی از کشور و یا در یک صنف و طیف خاص را تعمیم داده و آن را به دیگر بخش ها نیز نسبت دهیم.
۲- فرهنگ سیاسی ایرانیان برخواسته از فرهنگی بومی شان است، یعنی اگر ایرانی ها در زندگی دقیقه ۹۰ عمل می کنند در سیاست هم اینگونه عمل می کنند، بنابراین بر فرض اینکه نظر سنجی های فعلی ۸ ماه قبل از انتخابات درست باشد (که اینگونه نیست) فرهنگ دقیقه ۹۰ کوچه و بازار همیشه تمامی محاسبات سیاست مدارن و رصدگران سیاسی عرصه ایران را بر هم زده است. برای مثال در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۷۶ ظرف محدوده زمانی دو ماه رای سید محمد خاتمی چنان بالا آمد که با اختلاف سه برابرآراء بر ناطق نوری رقیب خود پیروز شد،در حالی که خاتمی در آذر سال ۷۵ اعلام آمادگی خود را برای جمع محدودی اعلام کرده بود آن پیروزی برای خود خاتمی هم غیر مترقبه بود و جای تعجب داشت.نمونه دیگر انتخابات ریاست جمهوری نهم بود که درآن زمان رای احمدی نژاد در نظر سنجی ها بسیار پایین بود اما دو هفته مانده به انتخابات خرداد ۸۴ در یک موج سیاسی رای او بالا آمده و در مرحله اول پس از هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و این در حالی بود که هاشمی رفسنجانی در تمامی نظر سنجی ها از رای او در رای اکتسابی اش در مرحله اول بیشتر بود .بنابراین فرهنگ دقیقه ۹۰ کوچه و بازار بر فرهنگ سیاسی مردم ایران بسیار تاثیر گذرا است و بر هم زننده تمامی معادلات می باشد.
۳- اما چرا روزنامه ایران سعی دارد مشایی را در رده بالای نظر سنجیها قرار دهد و حال آنکه در عالم واقعیت اصلا اینگونه نیست، واقعیت این است جریان موسم به انحرافی به دلیل ناکارآمدی فکری، سیاسی و اقتصادی قافیه را بدجوری باخته و تمامی تلاش هایش بر مدل پوتین مدودف در ایران برباد رفته است، حال این جریان تلاش می کند دون کیشوت وار و صرفا در عالم خیال خود را سرپا و زنده نگه داشته و منتظر ترفندهای دیگرش درآینده باشد.
چون در عرصه داخلی شخصیتی میانه رو است و در عرصه بین الملل شخصیتی شناخته شده.