کد خبر: ۱۶۷۷۹۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۱

تحلیل سوسن‌ شریعتی از پیامک‌های شوخی با دکتر

سوسن شریعتی
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: همگي درباره اسطوره‌سازي و نيز ضرورت شكستن آن و البته مفيد بودنش سخن مي‌گويند. اصل را بر همين بگذاريم. غرض از پيامك‌هاي طنز و هجو و لغز درباره شريعتي اسطوره‌شكني است و نه محصول «دستان پنهان». تئوري دستان پنهان درست هم كه باشد، اثبات‌ناپذير است. براي آدم‌هايي مثل شريعتي كه مخالف از همه سو زياد دارد شناسايي صاحبان دست‌ها آسان نيست: دستان پنهان قدرت، دستان پنهان مخالفان او در قدرت، دستان پنهان مخالفان او خارج از قدرت و ...؟ شناسايي‌اش سخت است، ابزار اطلاعاتي مي‌خواهد و كنجكاوي‌هاي كارآگاهي و ... بحث در باب اسطوره‌ها و ضرورت شكستن‌شان شدني‌تر است.

با اين همه بت شدن و اسطوره شدن مكانيزمي دارد، زدودنش نيز. اسطوره را گاه مي‌سازند، گاه ساخته مي‌شود. اولي شكستنش آسان است، دومي، مثل در افتادن با ارواح است و اشباح. بت‌ها را بايد شكست، اسطوره را بايد زدود. اما مثل بسياري اوقات اين نوع بايدها نتيجه عكس مي‌دهد. مثلا چون خواستي بشكني شده است بت. چون خواسته‌اي بزدايي، شده است اسطوره. و دست آخر اينكه اسطوره‌ها را هميشه دوستداران نمي‌سازند، گاه مخالفان مي‌سازند.

از اين بديهيات گذشته، برگرديم به پرونده شريعتي. آيا شريعتي يك اسطوره است؟ اگر هست و بايد شكستش كي و چگونه اسطوره شد و مهم‌تر از همه چه كسي يا كساني او را اسطوره كردند؟ طرفدارانش يا مخالفانش. گروه‌هاي سياسي يا مردم كوچه و بازار؟ جوانان نسل‌هاي پيشين يا نسل‌هاي بعدي؟

1 شريعتي، اسطوره نيست. مگر مي‌شود سر به سر اسطوره گذاشت؟ پيگرد قضايي هم كه نداشته باشد، افكار عمومي در برابرت قد مي‌كشد و نه فقط طرفداران جان بر كفش. آيا شريعتي در ميان افكار عمومي چنين شاني دارد؟ آيا بر سر او چنين اجماعي وجود دارد؟ او از نادر روشنفكران (به قول برخي، خطيب، سخنران و ...) اين مرز و بوم است كه هنوز كه هنوز است به آرشيو نپيوسته و هيچ گونه اجماعي بر سرش نيست. دفاعي هم اگر باشد نسبي است، نقدها هم در شكل منصفانه‌اش هميشه يك اما به پيوست دارد. اسطوره «نسبي» و «تقريبي» و «كمي تا قسمتي» نداريم.

اسطوره، موجوديتش را از تماميتش مي‌گيرد. سي سال اخير او هم بهانه شوخي شده است، هم توهين، هم اتهام، هم نقد (فلسفي – ديني – جامعه‌شناسانه) و البته هم مدح و ستايش... اگر شور و شر و مزاج آتشيني هم نشان داده شده از هر دو سو بوده است. هم آن كس كه كوبيده با بسيج احساسات به ميان آمده، هم آنكه در ستايش او سخن گفته است. در كنار اين زد و خورد البته بحث‌هاي غني و پرمحتواي نظري بسياري هم صورت گرفته است كه به نوعي ميراث فرهنگي سي سال اخير را تشكيل مي‌دهد. نقد و بررسي شريعتي و افكارش، همچون آينه‌اي روبه‌رو بهانه‌اي بوده است براي به خود نظر انداختن و موقعيت بسياري از معضلات و مفاهيم نظري و اجتماعي و ديني را ارزيابي كردن.

حتي اگر طي اين بحث‌ها فهميده باشيم كه شريعتي خطيب بوده است و نه آكادميسين، سواد نداشته و ... با اين همه همين كه فرصت بحث در باب‌هايي همچون نسبت ايدئولوژي و مذهب، جايگاه دين در تغييرات اجتماعي، نسبت مذهب و سياست، راديكاليزم و اصلاحات، اتوپيا و رئال پليتيك و ... را فراهم كرده باشد، به وظيفه خود عمل كرده است. پرونده شريعتي را نمي‌توان محدود كرد به يك زد و خورد ابسورد و بي‌معنا ميان طرفداران آتشين از يك سو و مخالفان متعصب از سوي ديگر و بعد اين وسط، با گرفتن ميانه دچار توهم شويم و تصور كه راه سوم، راهي ديگر است. شريعتي در اين سي سال، همين جا و هم‌اكنون در ميان ما ايستاده است و به هيچ فرا زمان و فرامكان اسطوره‌اي رانده نشده است؛ در دسترس، بي‌متولي و آماده براي بحث و گفت‌و‌گو و البته براي خالي كردن عقده‌هاي دل. شريعتي اسطوره نيست، خوبي‌اش در همين است.

2 با اين همه كساني كه اصرار دارند او اسطوره است و بايد شكستش بايد بگويند كي و چگونه اسطوره شد و چگونه؟ طي اين سي سال و اندي كه از مرگش مي‌گذرد اسطوره شده است؟ چون حيات علني داشته و بر سر كوي و برزن نامش خوانده مي‌شده است وارد وجدان عمومي اجتماع شده يا بر عكس از آنجا كه زيستي پنهان داشته، بي‌بلندگو بوق و كرنا، آهسته و پيوسته بدل شده است به پچ و پچ و زمزمه و ... نماد؟ چون متعلق به زمان‌هاي قديم و دور بوده است، شده است حسرت نوستالژي در ادامه اون زمونا يادش به خير يا چون پا به پا با تغييرات و تحولات اجتماعي ما به جلو آمده شده است اسطوره؟ چون اسم خيابان و مترو و مدرسه و بيمارستان به نامش هست يا چون مجسمه‌اش ناگهان مفقود مي‌شود و كراواتمند است يا چون انتساب به او مي‌شود مجازات در مراتب بهشت در يك كلام: چون اراده معطوف به ساخت و ساز اسطوره از شخصيت او از بالا وجود داشته است اسطوره يا چون اراده معطوف به ساختن اسطوره از او وجود نداشته، شده است اسطوره؟ چون پشتش گرم بوده شده است اسطوره يا چون پشتش خالي بوده؟ چون بت شده است بايد شكستش يا چون مدام خواسته‌اند بشكنندش شده است بت؟ اين را ديگر اسطوره شناسان بايد بگويند. به ما توضيح دهند روند اسطوره‌سازي يا برعكس شكل گرفتن اسطوره‌ها را. اسطوره‌ها را هميشه نمي‌سازند. اسطوره‌ها ساخته مي‌شوند براي پر كردن خلأيي.

3 سوال مهم‌تر اينكه اگر شريعتي اسطوره است و بايد شكستش، چه كساني اين اسطوره را ساخته‌اند؟ دوستداران يا مخالفان؟ اينكه دوستداران شريعتي او را اسطوره كرده‌اند، يكي از همان اسطوره‌ها است. اگر اسطوره‌سازي با بزرگنمايي همراه باشد در مورد شريعتي مسووليتش به گردن مخالفاني است كه در بزرگنمايي نقش او در تاريخ معاصر سهم بسزايي داشته‌اند: «شريعتي همه را چريك كرد، شريعتي با رويكرد ايدئولوژيك به تاريخ، جلودار حركت مشروطيت شد، شريعتي با نگاه اسطوره‌اي به تاريخ سدي شد براي مدرنيته و ...» هيچ يك از دوستداران شريعتي چنين قدرتي را براي او در كن فيكون كردن تاريخ معاصر قائل نبوده‌اند.

از مورخ دولتي ما گرفته تا فيلسوف دولتي نظام شاهنشاهي همگي متفق‌القولند در ساواكي بودن شريعتي و البته در اينكه همه جوانان ما را ماركسيست كرده است (گيرم از نوع اسلامي‌اش) بسياري از روشنفكران ديني و اكثر روشنفكران غيرديني متفق‌القولند كه شريعتي همه را مذهبي ولايي كرد (گيرم كراواتمند)، اما هيچ يك از دوستداران شريعتي توانايي‌هايي چنين گسترده براي او برنمي‌شمارند. اين مخالفان شريعتي بوده‌اند كه او را بدل ساخته‌اند به كينگ‌كونگي با قدرتي خارق‌العاده در تخريب كه يك تنه ايستاد و خراب كرد و «بريد و دريد و شكست و ببست، يلان را سر و سينه و پا و دست» يك اسطوره كينگ كونگي نديده‌ايد؟ شريعتي را چه كسي اسطوره كرده است؟ جملاتي كه در جهان مجازي و غيرمجازي چرخ مي‌خورد و نام او را بر سر زبان‌ها مي‌اندازد، كتاب‌هايي كه پرتيراژتر مي‌شوند، نقدهايي كه به هر مناسبتي و از هر طيف فكري‌اي متوجه او مي‌شود، يا نسل جواني كه براي شريعتي برافروخته مي‌شود؟ همان نسل جواني كه در صورت عدم توهم توطئه و دست‌هاي پنهان، مي‌گويند اين روزها با ارسال پيامك در صدد شكستن اسطوره شريعتي است: تا كمي بخندد، تا انتقامي گرفته باشد از اسطوره‌ها، تا وعده دهد كه بعدا نوبت شما هم مي‌شود.

نتيجه: شريعتي چه اسطوره باشد و اين پيامك‌ها به قصد شكستش ارسال مي‌شود، چه دست‌هاي پنهان دست‌اندركار توطئه‌اي به قصد تخريب آدم محبوب و معتبري باشند، هر دو مبارك است. در شق اول بايد خوشحال بود كه بار ديگر شريعتي بهانه‌اي شده است براي برداشتن گامي به سوي گسترش فرهنگ تساهل و بردباري. در شق دوم معلوم مي‌شود كه شريعتي تهديدي است جدي و بايد بدلش ساخت به موضوع خنده. شريعتي در اين ميان، اگر اسطوره نباشد كه خب با اين طنزها نمي‌شكند و اگر هم اسطوره باشد كه با اين توطئه‌ها اسطوره را نمي‌شود، سرنگون كرد. بگذاريد حالشان را بكنند: نسل جوان باشد يا دست‌هاي پنهان.

منبع: دی پرس

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
United States of America
|
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
1
3
از اون دست حرفهایی که جواب نداره!
از هم روزگاری با این خانواده خوشوقتم.
شریعتی شمعی که نمیرد . . .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
0
2
به نام خدا ، انسانهای بزرگ ، دوستان بسیار زیادی دارند، و متاسفانه ، دشمن هم دارند . حرف حق همیشه تلخ است .
و ایشان به طرز قشنگ و منطقی و ماهرانه ای ، مسائل را
می شکافتند و دینشان و دیدشان ، بسته و کوچک نبود .
از اینکه بعضی ها ، دشمنانه در موردش غرض ورزی می کنند این است که متاسفانه حسادت در همه موارد ، حتی در دین هم وجود دارد و شیطان بیشتر موارد ، از این راه وارد می شود .شبه انسانهایی هستند که با کوچکتر کردن شخصیت
افراد ، می خواهند خودشان را بزرگ کنند . و انسان کوچک ، هرگز بزرگ نمی شود . و این را تاریخ نشان داده است .
و نام دکتر شریعتی ، به عنوان یک انسان متعهد ، یک نویسنده ، فیلسوف و تاریخدان ، همواره پابرجاست .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
2
1
من و همسرم عاشقان واقعی جناب دکتر شریعتی هستیم و از مخالفان سرسخت طنزبازان مسخره کنندگان
امید واریم روزی نتیجه عمل زشتشان را ببینند
ناشناس
|
United States of America
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
1
1
بیشتر از این هم انتظار از جامعه نمی رود .البته مقصر جامعه نیست کی و کجا خواستیم شریعتی ها را به جوانان بشناسانیم؟ هر کسی از نظر ما خوب بود شناساندیم و هر که بد بود نابودش کردیم .پس انتظار بیش از این نیست.البته شریعتی شریعتی بود و است و خواهد بود چه بسا با این یاوه گویی ها جوانان بیشتری دنبال شناختن وی بروند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
0
0
درد انسان درد انسان متعالی ، تنهایی و عشق است.وتو ای ایرانی روشنفکر ، ای معلم وای استاد وبه معنی واقعی کلمه برای همه گروههای خاص و عام به خود زحمت فکر کردن و اندیشیدن را داده ای !؟ افکار و ایدئولوؤی دکتر علی ,شریعتی را پیدانموده ای که او چگونه انسانی بود ؟من نظرخودم را می گویم زیرا از کلاس پنجم ابتدایی چهره دکتر شریعتی را دریافتم و او را با درد انسان ، درد انسان متعالی در تنهابودنش و تنها بودنم -در تنها ماندنش و تنهاماندنم همچنان که به ملتش و مردم ستم دیده اش که بسیار بسیار با محبت و مهربان است در تنها بودنش و باز به معنی واقعی کلمه در یک تن ماندن به بنده های خدا وبه همنوعان خود می اندیشید ودر حالی که در تنهابودن به خیلی از چیز هایی که متواند انسانها را برنجاند و زجر و شکنجه بدهد در همان حال ودر همان اندیشیدنها از زرایای متفاوت و گوناگون به آنها عشق می ورزید و آنها را در آغوش می گرفت آنها که در زلزله کاخک گناباد بودند و با دکتر برای کمک و ابراز همدردی در آنجا بودندند شاید دکتر را شناخته بودندند با جمع بندی کلماتم به معنی واقعی کلمه که علی علی بود.
ناشناس
|
United States of America
|
۰۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
1
4
بابا بی خیال من این پیامک هارو که شندیم ودیدم کلی خندیدم وهنوز هم با عشق وعلاقه کتاب های دکتر شریعتی رو میخونم ولذت میبرم
کمی ظرفیت ها رو بالا ببرید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
1
0
شريعتي عزيز هميشه در قلب ما زنده است.
خدايش رحمت كند
تمام سلول سلول بدنم در برابر عظمت روحش تعظيم مي كند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
2
1
دکتر شریعتی متفکر و اندیشمند دنیای امروز است او خود را با مکتوب کردن اندیشه های ژرفش جاودانه کرده است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
1
0
ضمن ادای احترام به روح بزرگ دکتر شریعتی و همه بزرگان و اسطوره های ایرن زمین.یکی از خصوصیات بد ما ایرانیان قدر ناشناسی است و از بی حرمتی و توهین به بزرگان این مرز و بوم که زندگی و جانشان, را وقف این کشور کرده اند و تخریب شخصیت آنها می توان به این خصیصه پی برد.اگر بزرگی در خانه ویا جامعه ای تخریب شود در اصل تمامی آن اعضاء تخریب و تحقیرشده اند.البته القای بی هویتی و سعی در پاک کردن تاریخ گذشته و تخریب بزرگان یک جامعه نتیجه ای غیر از این در پی نخواهد داشت.ایجاد بی هویتی باعث هجوم هویت وفرهنگ بیگانه و پوچی میشود.عدم شناساندن بزرگان یک ملت سبب بی تفاوتی وبی ارزشی نسل های بعدی نسبت به آنان خواهد شد واین موضوع را در پیام های کوتاه نسل جوان وحال حاضر در مورد بزرگانی چون سعدی، حافظ، فردوسی، دکتر مصدق، دکتر شریعتی، بعضی شهدا،جانبازان،شخصیت های سیاسی وروحانیون و حتی امامان معصوم میتوان مشاهده کرد.به راستی مقصر کیست؟و چه باید کرد؟و به کجا خواهیم رسید؟
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
1
0
شریعتی هیچ وقت از ذهن ها بیرون نمی رود . آدم هایی که شخصیت مضحک خودشونو پشت به اصطلاح لودگی ها مخفی کرده اند بعدها خواهند فهمید که چه کرده اند .یاد وخاطرش زنده باد.هیچ نویسنده ای دراون دوران به اندازه ی دکتر نتوانست تاثیرمثبتی براندیشه ها بگذارد .روانش شاد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
2
1
زنده باد یاد دکتر شریعتی و احسنت برسوسن شریعتی که همچون پدر می نویسد .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
1
0
شریعتی شریعتی است چه به افکارش حمله کنند وچه به طنزش بکشند شریعتی یک فرد نیست که بکشنش یک راه است یک راه پویا وزنده
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
1
0
چراوقتی پیام های حرمت شکن برای دیگر شخصیت ها ساخته میشه شما اعتراض نمیکنید
من که خیلی مخالف به سخره گرفتن دکتر شریعتی هستم ولی چرا شما مدعیای حفظ حرمت و حقوق افراد وقتی که خیلی شرم آور به ایت ا.. جنتی و ... توهین میشه ساکتیت و بعضا به این پیاما میخندید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
0
1
این شوخی هاهم نوعی اسطوره شکنی است وهم نوعی تحقیر نمادایدیولوژیک روشنفکردینی که میخواست تمام رویاهای مدرن راازدین طلب کندولی چه شد......
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
1
1
بسم الله رحمن رحیم
باسلام
چه باید کرد؟
متأسفانه جامعه ما درگیر اسامی و القاب است! هرکس به دنبال بتی است برای پرستش! نباید بت بسازیم، بلکه باید به دنبال مکتب و هدف افرادی باشیم که آن ها را بت می انگاریم! چون خود ایشان چنین کرده اند. تا کی با اسامی و القاب سرگرم باشیم! بیایید راه را بشناسیم و حرکت کنیم، نه اینکه در مقابل افرادی که راه را پیموده اند زانو بزنیم و راکد بمانیم!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
1
0
به نام خداوندي كه هر آنكه را كه بخواهد عزيز مي گرداند و هيچ خواركننده اي قادر نخواهد بود او را ذليل كند.
سلام به دوستي كه هيچ وقت اورا نخواهم ديد.من از اين به قول خودشان طنزها و شوخي ها حتي يه لبخند كوچك هم بر لبانم جاري نشده وحتي عصباني هم شده ام و افسوس مي خورم به حال خودمان كه چقدر بي لياقت و قدر نشناسيم.
كاري كه از دست من بر مي آمد اين بودكه به محض رسيدن اين پيامك هاحذفشان ميكنم ويك باسخ به فرستنده آن ميفرستم كه بار آخرت باشد از اين پيامك ها براي من مي فرستي و دوست دارم بپرسند چرا ؟؟؟ تا اين متن پر محتواي شما را برايشان ايميل كنم.
خداوند به راه راست هدايتمان كند.
س.ع.1365
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
2
0
خدالعنت کند اشخاصی را که این رویه را ترویج نمودند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۳۱
2
0
بنده از دوست داران جدی دکتر بزرگوار شریعتی هستم و جدای علاقه ی قلبی ام به روش و متد زندگی دکتر شریعتی که هیچ گاه بنده ی زر و زور و تزویر نشد- و از این باب مانند یک مراد به او می نگرم - رشته ی تحصیلی ام و علایق مطالعاتی ام ( فلسفه و دین )نیز بی ارتباط با آثار ایشان نیست اما این را میخواستم بگویم که در عین حال شوخی و طنز حتی با انسان بزرگوار به نظر من ایرادی ندارد و اتفاقا با خواندن یکی از همین جک ها از ته دل خندیدم و در ذهنیتم این هیچ ارتباطی با بی احترامی به این مرد بزرگ نداشت. از طنز نباید ناراحت شد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۸
0
2
غایبی همیشه حاضر،کسی که حتی به واژه هاجان وطراوت میبخشد.شریعتی همیشه شریعتی است.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
1
0
بسیار زیبا هست این جمله در مورد دکتر
مینا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۱
0
0
دنیای امروز دنیای زلزله در مفاهیم. است. واین اتفاق در تمام مفاهیمی که روسنفکران در همه جا لهوجود آن وردند رخ داده است بیایید ازاینرو دیدگاه. با این مفاهیم رو به رو شویم.
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین