آفتابنیوز : آفتاب: ماجرا از سال ۸۶ آغاز شد درختها اول یکییکی طعمه میشدند و این مساله مردم محلی را زیاد نگران نمیکرد، اما به ناگاه هکتار به هکتار جنگل شروع به از بین رفتن کرد تا امروز که هزارهزار هکتار جنگل خاکستر میشود. آتش اکنون کابوس جنگلهای بلوط مریوان است.
۵۶۹ بار آتشسوزی در جنگلهای زاگرس، طی ۵ ماه گذشته آن هم تنها در مریوان و سروآباد آمار به شدت نگرانکنندهای است این در حالی است که آمار تخریب آتش از ۲۰ هکتار تا پنج هزار هکتار در هر بار آتشسوزی متغیر است.
ایرج قادری از اعضای انجمن «سبزچیا» در مریوان میگوید: زمانی در مریوان نگران همه چیز بودیم به جز آتشسوزی جنگل اما حالا هر شب کابوس آتش میبینیم. تمام انرژیمان صرف خاموش کردن آتش میشود.
او ادامه میدهد: آن اوایل تعداد و وسعت آتشسوزیها خیلی کم بود. نهایتا یک آتشسوزی کوچک در هر ماه اما اکنون اوضاع خیلی فرق کرده و حتی گاهی پنج آتشسوزی در یک روز رخ می دهد.
قادری در پاسخ به اینکه هر بار چقدر جنگل طعمه آتش میشود، میگوید: به طور متوسط در هر بار آتشسوزی ده تا ۲۰ هکتار از جنگلهای بلوط طعمه حریق میشود، بعضی وقتها ۲۰ هکتار و حتی تا پنج هزارهکتارجنگل در آتش میسوزد.
اگر این روزها به مریوان بیایید، گوشه به گوشه میتوان ردپای آتشسوزیهای امسال یا پارسال را مشاهده کرد، شاید باورکردنی نباشد ولی واقعیت دارد، اوضاع جنگلها اینجا خیلی وخیم است.
۲۰ درصد از جنگلهای بلوط برای همیشه قدرت بازسازی خود را از دست دادهاند
تا امروز دست کم ۲۰ هزار هکتار از جنگلهای مریوان و سروآباد دچار حریق شده است. این را محمدناجی کانیسانانی مدیرعامل انجمن «سبزچیا» میگوید و ادامه میدهد، تکرار چند بار آتشسوزی در برخی مناطق جنگی باعث شده است که ۲۰ درصد از جنگلهای بلوط برای همیشه قدرت بازسازی خود را از دست بدهند و تخریب شوند.
او توضیح میدهد: درخت بلوط در جنگلهای غرب کشور اکثرا از نوع دانهزا است و بین ۲۰ تا ۷۰ سال طول میکشد تا یک درخت بلوط به معنای واقعی درخت بلوط شود. اما نکته اینجاست که جنگلهای بلوط اگر یک بار بسوزند میتوانند دوباره احیاء شوند، اما اگر این آتشسوزی بیش از دو بار تکرار شود فاتحه جنگل را باید خواند.
صحبتهای کانیسانانی را میتوان با مشاهده برخی از جنگلهای منطقه که انگار گرد مرده روی آن پاشیدهاند و کاملا تنگ و خالی از پوشش گیاهی است به طور کامل درک کرد.
او تاکید میکند: هر بار که یک آتشسوزی در جنگل رخ میدهد سه نوع خسارت ممکن است به جنگل وارد شود، یکی آتشی است که تاج درختان را به همراه پوشش گیاهی جنگلی میسوزاند، نوع دیگری از آتش تنه درختان و پوشش گیاهی را مورد آسیب قرار میدهد و نوع دیگر آتشسوزی ریشه را نابود میکند، ریشه که بسوزد کار درخت تمام است.
او توضیح میدهد: وقتی جنگلی بیش از دو بار میسوزد، ریشه درختان دچار آسیب میشود و همین امر موجب میشود که قدرت حیات دوباره از درخت گرفته شود.
هر بار که آتشسوزی در جنگلهای بلوط رخ میدهد، در عرض مدت کوتاهی، یک آتش کوچک به سرعت تبدیل به جهنمی بزرگ میشود. کانیسانانی در مورد دلیل این واقعه توضیح میدهد: به دلیل اجرای طرح صیانت از جنگلها که اجازه چرای دام را در جنگل به مردم محلی نمیدهد، تجمع علفهای خشک شده در سطح زمین، جنگل را مستعد آتشسوزی میکند و جرقهای کوچک به سرعت آتشی بزرگ را برمیافروزد.
او معتقد است طرح صیانت از جنگلها باید به صورت منطقهای مدیریت شود چون جنگلهای شمال و غرب هر کدام در دو اقلیم متفاوت قرار دارند و قوانینی که برای اقلیم مرطوب شمال مناسب است برای شرایط اقلیمی غرب کشور مطلوب نیست. این فعال زیستمحیطی ادامه میدهد: در جنگلهای شمال کشور به علت رطوبت همیشگی هوا و پوشش گیاهی که کف جنگل را پوشانده است، هرگز خشک نمیشود، اما در جنگلهای خشک زاگرس در غرب کشور در فصول بدون باران پوشش علف کف جنگل کاملا خشک شده و شرایط را برای اجرای حریق مساعد میکند.
عامل عمده دیگر آتشسوزی در مناطق غرب کشور به ویژه در مریوان فعالیتها و مانورهای برخی نیروهای نظامی در منطقه است. شاهد این مدعا هم آتش گرفتن قسمتی از جنگلهای این نواحی بلافاصله پس از اجرای یک عملیات و مانور در منطقه است. اما نکتهای اینجا توجهها را به خود جلب میکند آن این است که، جنگلهای غرب کشور به ویژه مریوان در طول هشت سال جنگ تحمیلی در معرض آماج انواع تیرها، خمپاره و بمبها قرار داشتند و درگیری بین نیروهای ضد انقلاب و سپاه پاسداران در این نواحی به طور مرتب جریان داشت با این همه هیچگاه بحث آتشسوزی در این جنگلها وجود نداشت.
برای ۱۲۰ هزار هکتار جنگل تنها ۱۲ نفراکیپ اطفاء حریق وجود دارد واقعیت تاسفبار دیگر این است که گرچه مسئولیت اطفا حریق و حفاظت از این جنگلها بر عهده یگان حفاظت سازمان جنگلها و مراتع قرار دارد، اما کل تشکیلات اطفا حریق در شهرستان مریوان با وسعت جنگلی بیش از ۱۲۰ هزار هکتار تنها به دو اکیپ ۱۲ نفری محدود میشود که آن هم به صورت پیمانکاری مشغول به کارند و جالب اینکه در حال حاضر قرارداد کاری آنها نزدیک به یک هفته است به پایان رسیده و این گروه عملا در هیچ یک از عملیاتهای اطفاء حریق در یک هفته اخیر شرکت نکردهاند.
با وجود این از سال ۸۶ که آتشسوزیها در مریوان شدت گرفت مردم محلی خود، دست به کار شدند و به صورت سازماندهی شده عملیات اطفاء حریق را با وسایلی بسیار ابتدایی بر عهده گرفتند.
مدیریت و سازماندهی مردم محلی بر عهده تشکل مردمنهاد انجمن سبزچیا است. مردم محلی مریوان در غالب گروههای داوطلب بدون دریافت هیچ کمک دولتی در هر ساعتی از شبانهروز به محل وقوع آتشسوزی در جنگلهای منطقه خود رفته و سریعا در گروههای کوچک سازماندهی شده به خاموش کردن آتش مشغول می شوند.
شریف باجور یکی از اعضاء انجمن «سبزچیا» که وظیفه ساماندهی افراد داوطلب برای خاموش کردن آتشسوزیها را بر عهده دارد، در این باره میگوید: از یک تا ۷۲ ساعت زمانی است که با توجه به شرایط و وزش باد صرف خاموش کردن یک آتشسوزی در جنگل میشود. او میگوید: سوختگی، مارگزیدگی، شکستگی، بریدگی، خفگی و محاصره شدن در آتش، مخاطراتی است که اعضاء داوطلب گروه اطفاء حریق با آن روبرو هستند.
باجور ادامه میدهد: بسیار اتفاق افتاده که گروهی که برای خاموش کردن آتش اعزام شدهاند برای پنج تا شش ساعت در محاصره آتش قرار گرفتهاند و به سختی توانستهاند جان سالم از مهلکه به دربرند.
منطقه حفاظت شده کوهسالان اردوگاه نظامی است واقعیت امر این است که حضور مسئولان محلی چه منابع طبیعی و چه سازمان حفاظت محیطزیست در هنگام وقوع آتشسوزیها به شدت کمرنگ است و مردم محلی تنها و بییاور و با دست خالی به جنگ آتش میروند. متاسفانه فعالیتهای نیروهای نظامی تنها به جنگلها محدود نمیشود بلکه حتی منطقهای مانند «کوهسالان» که در آخرین سفر ریاستجمهوری به استان کردستان توسط احمدینژاد به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد نیز بینصیب نمانده است.
این در حالی است که به موجب قانون هرگونه تیراندازی، تعرض و از بین بردن گونههای گیاهی و جانوری در مناطق حفاظت شده ممنوع است و جالب اینکه منطقه حفاظت شده کوهسالان اردوگاه نظامی است و اسفبارتر اینکه تمام پوشش گیاهی اطراف منطقه کوهسالان توسط آتشسوزی سوزانده شده و بالغ بر چهار هزار هکتار اراضی جنگی شهرستان سروآباد در این منطقه خاکستر شده است، منطقهای که هنوز در برخی نواحی آن صدای کبکوحشی شنیده میشود و اینکه چرا سازمان حفاظت محیطزیست دست روی دست گذاشته و نظارهگر است جای سئوال دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حیاتوحش منطقه زاگرس به علت آتشسوزیهای هر روز و فراگیر به شدت در معرض خطر قرار گرفته است. مشاهده اجساد حیوانات که در آتش سوختهاند قلب هر انسانی را به درد میآورد. دامنه فراگیری آتش به حدی است که حتی عقابهای تیز پرواز نیز از شعلههای آن در امان نبودهاند و وجود عقابهایی که به واسطه سوختن بالهایشان قدرت پرواز را از دست داده و توسط افراد محلی تحت درمان قرار گرفتهاند این گفته را تائید میکند.
غیر از فهرست بلندبالای گونههای تشکیلدهنده پوشش گیاهی منطقه که در اثر آتشسوزی از بین رفتهاند، آمار جانورانی قربانی این فاجعه نیز به شدت تکاندهنده است. در فهرست سیاه حیوانات طعمه حریق شده نام پلنگ، خرس، کل و بز که از گونههای در حال انقراض و حفاظت شده کشور هستند نیز به چشم میخورد. به گفته مردم محلی به جز مدیرکل منابع طبیعی استان کردستان هیچ مقام مسئول دیگری تاکنون برای سرکشی و بررسی عمق فاجعه از جنگلهای سوخته زاگرس بازدیدی نکرده است.
آمار ۵۶۹ مورد آتشسوزی تنها از پنجم خرداد ماه امسال آن هم فقط در محدوده جنگلهای شهرستان مریوان و سروآباد به هیچ وجه قابل اغماض نیست. دلیل این آتشسوزیها هر چه که باشد عمدی یا غیرعمدی،باید هر چه سریعتر نسبت به بررسی علل و چارهاندیشی در مورد آن اقدام شود. اکنون نیز به واقع بسیار دیر شده است، چشمپوشی و سهلانگاری مسئولان امر در قبال این فاجعه به واقع کفران نعمت است.
چنانچه نسبت به نجات جنگلهای زاگرس غرب کشور اقدامی صورت نگیرد، مرگ این زیستبوم بینظیر که قدمت آن به میلیونها سال قبل یعنی دوران سوم زمینشناسی میرسد حتمی است. نکند که غفلت ما سبب شود که زمانی فرا برسد که تنها نظارهگر کوههای عریان زاگرس باشیم در حالی که انگشت حسرت به دندان میگزیم. امروز هم دیر است!