آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه در برخی موارد راه امام ادامه نیافته است گفت: بسیار متأسفم که آنچه در بحث زمان و مکان و اجتهاد پویا مد نظر امام بود، امروز مورد توجه نیست. همه باید تلاش کنیم تا افکار امام را زنده نگهداریم.
به گزارش آفتاب، به مناسبت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی و نیز در آستانه 15 خردادماه، دکتر حسن روحانی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در گفتوگویی اختصاصی با پایگاه خبری-تحلیلی آفتاب، به تبیین برخی زوایای سیره مبارزاتی حضرت امام و نیز مرور وقایع منجر به شکلگیری انقلاب اسلامی از خردادماه سال 1342 پرداخت که
بخش اول آن دیروز منتشر شد و بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
از سال 43 به بعد و پس از تبعید امام گفتمان مبارزه مسلحانه هم مطرح بود که البته امام (ره) موافق این نوع مبارزه نبودند و بیشتر خواستار روشنگری و آگاهی تودهها بودند، پرسش اساسی این است که امام چرا مبارزه مسلحانه را توصیه نمیکردند؟ همچنین به نظر میرسید که پس از سرکوب خونین قیام 15 خرداد سال 42 و بهخصوص بعد از تبعید امام به ترکیه و عراق همه چیز تحت کنترل رژیم شاه است. با توجه به اینکه شما در متن حوادث این سالها بودهاید، واقعا چه اتفاقی در این 15 سال افتاد که ناگهان اوضاع به سقوط رژیم پهلوی رسید؟ امام(ره) اعتقادی به مبارزه مسلحانه نداشتند و وقتی در سال 42 و اوایل سال 43 افرادی به قم آمدند و خواستار مبارزه مسلحانه و اجازه ترور برخی عُمّال شاه شدند، امام درخواست آنها را رد کردند چرا که معتقد بودند با از بین رفتن هر یک از این عُمّال، فرد دیگری جایگزین آنها خواهد شد و آن جنایتها ادامه خواهد داشت و این افراد مبارز هم دستگیر و اعدام خواهند شد.
البته در سال 43 شاهد اولین اقدام مسلحانه از سوی نیروهای مذهبی بودیم که منجر به کشته شدن حسنعلی منصور ( نخستوزیر وقت ) شد و موجی از شادی را در دل مردم و مبارزان انقلابی بهوجود آورد اما طولی نکشید که همه افراد مؤثر در ترور منصور، به سرعت بازداشت شدند و محاکمه آنها شروع شد و در سال بعد، پس از کش و قوس فراوان، در خرداد 44 برخی اعدام و برخی زندانی شدند. این ترور در ایجاد شور و نشاط و ایجاد امید در میان افراد انقلابی بسیار موثر بود.
درباره تداوم نهضت بعد از تبعید امام در سال 43 و علیرغم اختناق و سرکوبهای شدید بین سالهای 43 تا 57، هم باید گفت که این سرکوبها باعث شد طی سالهای 50 تا 56 تحول قابل ملاحظهای در نهضت رخ ندهد و نهضت تنها در آثار برخی علماء و حوزهها و سخنرانان مذهبی و روشنفکران و دانشگاهیان مشاهده میشد، این زمانی بود که امام خمینی از ترکیه به عراق منتقل شده بودند و در عراق حوزه درس را تشکیل داده و به کار تدریس میپرداختند تا اینکه در سال 56 اتفاقی دیگر موج جدیدی در جامعه ایجاد کرد و باعث پویا شدن انقلاب شد. این اتفاق شهادت فرزند حضرت امام بود.
شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، جان تازهای به انقلاب اسلامی داد، با شهادت ایشان، مردم از رخوتی که طی سالهای 50 تا 56 در نهضت به وجود آمده بود بیرون آمدند و خون تازهای به رگهای نهضت جریان گرفت.
موج جدیدی که با سخنرانیها و برگزاری مراسم یادبود برای حاج آقا مصطفی، در جامعه حرکتی نو و جدید را در انقلاب به وجود آورد.
بنابراین میتوان گفت که حرکت نو در جریان انقلاب با شهادت حاج آقا مصطفی در آبان ماه 1356 شکل گرفت و با مقاله رشیدی مطلق، در دیماه همان سال که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و به حضرت امام اهانت شد و مسئله ارتجاع سرخ و سیاه را مطرح کرد، به اوج رسید.
تظاهرات و کشتار مردم در قم در 19 دی 1356 موج عظیمی را در سال 56 بهوجود آورد که چهلم آن در تبریز به کشتار مجددی انجامید و همچنین چهلم بعدی در فروردین 57 در یزد بهوقوع پیوست، بنابراین این چلهها و کشتارها پایههای رژیم را سست و متزلزل کرد که منجر به گسترش انقلاب در سراسر کشور شد.
بیتردید عامل اصلی گسترش نهضت، رهبری امام بود. شیوة رهبری امام راحل، مذهبستیزی رژیم شاه و احساس وظیفهای که مردم با فتوای امام راحل و سایر علما برای حفظ دین احساس کردند باعث شکلگیری انقلاب اسلامی شد.
عوامل دیگری از جمله احساس تحقیری که مردم در مقابل استبداد سلطنت و استعمار آمریکا داشتند دیگر عامل مؤثر در شکلگیری نهضت اسلامی بود. این تحقیر برای مردم بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود و مسئله استبداد و استعمار در کنار یکدیگر این موج را بهوجود آورد.
در کنار استبداد داخلی و استثمار خارجی، مسئله فساد اقتصادی، نبود آزادی و خواست زندگی بهتر، در ایجاد نارضایتی در مردم نقش بهسزایی داشتند و باعث شور بیشتر نهضت شدند.
نهادسازی انقلابی در دهة اول انقلاب یکی از اقدامات بزرگ امام بود. همچنین امام راحل در سال 66 اشاره کردند که اجتهاد مصطلح در حوزهها چندان کارساز نیست و به عنصر زمان و مکان تأکید کردند، لذا به نظر شما امام چه ضرورتی در این خصوص احساس میکردند؟ ضمن اینکه در دو دههای که از رحلت ایشان گذشته، تاکیدات ایشان تا چه حد عملیاتی شده است؟ امام بحث حکومت اسلامی را که مورد استقبال انقلابیون و دانشگاهیان و علما قرار گرفت در سال 1348 در نجف مطرح کردند. بحث ولایت فقیه در مجموعه درسهای ایشان تحت عنوان حکومت اسلامی بهصورت کتابی کوچک جیبی در نجف به چاپ رسید که در ایران نیز در میان انقلابیون دست به دست میگشت. تا سال 48 بحث حکومت اسلامی از سوی هیچ مرجعی به عنوان هدف نهضت بیان نشده بود و امام(ره) نیز در بیاناتشان تشکیل حکومت اسلامی را مد نظر نداشت و بیشتر بحث مبارزه با استبداد شاه و استعمار خارجی مطرح بود و اینکه چرا با احکام دین مخالفت میشود و مقررات اسلامی نادیده گرفته میشود؟! ولی از سال 48 تز شکلگیری حکومت اسلامی بهصورت جدی مطرح شد و اینکه حکومت اسلامی دارای چه چارچوبی است. بحث ولایت فقیه به صورت جدی در دانشگاهها و جامعه از سال 48 آغاز شد و این که شکل اجرائی حکومت اسلامی چگونه و در چه قالبی خواهد بود.
البته برای بحث درباره چارچوبهای حکومت قبل از پیروزی انقلاب در سالهای 55 و 56 شهید مطهری و شهید بهشتی مباحث و حتی جلساتی داشتند. در این جلسات درباره اینکه اجرای حکومت اسلامی به چه شیوهای باشد و آرای مردم تا چه میزان در این حکومت تاثیر گذار باشد و اینکه به چه صورتی مقبولیت و مشروعیتش مشخص شود بحثهای فراوانی میشد. زمانیکه امام(ره) در نوفللوشاتو بودند هم مباحثی در حضور ایشان در اینباره انجام میگرفت به ویژه ایامی که شهید مطهری یا شهید بهشتی و دیگر بزرگان در نوفللوشاتو بودند. البته در آن ایام تنها امام راحل به سقوط نزدیک رژیم ستمشاهی و تشکیل سریع حکومت اسلامی ایمان واقعی داشتند. وقتی امام راحل در سخنرانی خود در محرم 57 خطاب به کسانی که به کشتار مردم میپرداختند فرمودند که بهزودی دادگاه انقلاب تشکیل میشود و شما را محاکمه میکند، طرح این مسئله برای عدهای عجیب و غیرقابل باور بود، چراکه کمتر کسی در آن برهه زمانی، پیروزی انقلاب اسلامی را به سرعت پیشبینی میکرد. وقتی امام درباره محاکمه وابستگان رژیم صحبت میکردند یکی از علما با تعجب از من پرسید که امام درباره چه چیزی صحبت میکند و دادگاه انقلاب کجاست. چرا که کسی باور نداشت انقلاب به سرعت به پیروزی برسد. امام در پاسخ به یکی از سؤالات من در محرم 57، گفتند که پیروزی انقلاب نزدیک است و طولی نخواهد کشید.
امام برای اولین بار در پاریس به جای عبارت "حکومت اسلامی"، "جمهوری اسلامی" را مطرح کردند که شعار مردم نیز از آن پس در تظاهرات به "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" تغییر یافت در حالی که شعار مردم قبل از آن «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» بود. حتی امام در پاریس شورای انقلاب را تشکیل دادند.
در واقع ساخت حکومت اسلامی ازسال 48 با مباحث امام در نجف و بحث ولایت فقیه آغاز شد و در پاریس با مباحثی که در محضر امام مطرح میشد تاحدود زیادی مشخص شد و معلوم شد که نظام ما جمهوری اسلامی است. بعد از پیروزی انقلاب مردم با بیش از 98 درصد به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و امام راحل از آغاز شکلگیری انقلاب به دنبال تدوین و تصویب سریع قانون اساسی جدید بودند.
امام خمینی همچنین به دنبال شکلگیری هر چه سریعتر مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و همچنین سایر نهادها بودند. در حالی که امام اصل نظام اسلامی را به رأی گذاشتند و این امر در انقلابهای دنیا بینظیر است.
در هیچ انقلابی مشاهده نمیشود که مردم 47 روز پس از پیروزی آن، در رایگیری و تأیید قانون اساسی آن شرکت کرده باشند. در حالیکه پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57، مردم در روزهای10 و 11 فروردین 58 آرا خود را درباره نظام اسلامی به صندوق ریختند و در روز 12 فروردین نتایج اعلام شد و این روز بهعنوان روز جمهوری اسلامی تعیین شد. بلافاصله امام دستور شکلگیری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی را صادر فرمودند و دولت موقت را مأمور برگزاری آن کردند.
این موضوع بهخوبی نشان میدهد که امام راحل با فکر و اندیشه، به سمت ساخت نظام اسلامی حرکت کرده و برای تشکیل حکومت اسلامی با سرعت اقدام کردند، چرا که ظرف یک سال همة نهادهای برگرفته از نظام اسلامی را شکل دادند.
امام در مسیر خود میدانستند که با تفکر فقه سنتی حاکم بر حوزههای علمیه نمیتوان انقلابی چنین باشکوه را اداره کرد، چرا که فقه سنتی حاکم بر حوزهها عمدتاً دربارة وظایف افراد و مکلفین است ولی اینکه وظیفه حکومت چیست و چگونه باید عمل کند کمتر در حوزهها مطرح شده بود چرا که شیعیان همواره از در اختیار داشتن حکومت محروم بودند ولی امام این راه را باز کردند و مطالب مهمی را بیان کردند؛ ولایت فقیه و تبین اختیارات حکومت اسلامی، اجتهاد پویا و بحث زمان و مکان را مطرح کردند البته بسیار متأسفم که آنچه امام مد نظر داشت درباره توجه به مقوله زمان و مکان و اجتهاد پویا آنگونه که باید اجرا نمیشود. بنابراین همه باید تلاش کنیم تا افکار امام را زنده نگهداریم.
امام راحل آثار بسیار گرانبهایی را برای ما به یادگار گذاشتند. نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه، وحدت مسلمانان، مبارزه با استعمار و استبداد، عزت و سربلندی، خودباوری، جهاد و ایستادگی، استقلال و آزادی، معرفت واقعی به اسلام، توجه مصلحت جامعه و امت اسلامی، پویایی فقیه، خدامحوری و اسلام محوری جزو آن آثار به جای مانده از امام است.
بنا به توصیه و تأکید امام، خطر اصلی برای نظام و کشور اختلافات داخلی است بنابراین برای حفظ میراث ارزشمند امام، باید راه ایشان را ادامه دهیم و از اختلاف و تفرقه دوری کنیم تا بتوانیم آن راه را به ثمر برسانیم.
تاوقتی هم که مسئولین خیلی قشنگ صحبت می کنند ولی
در عمل بازده ندارند این است که بسیاری را منیت و تکبر فرا
گرفته و به جای شورا و مشورت ( که از اساسی ترین سوره های قرآن بزرگ میباشد و نظرهای خوب برگزیده می شود )
خود محوری را پایه و اساس قرار می دهند .
به عقیده اینجانب ، از رئیس جمهور گرفته تا وکلا و آقایان علما
همه به نوعی تنها هستند و همدلی دارند ولی همزبانی ،
خیر . این وسط هم بعضی از افراد ضد انقلاب در هر لباسی
مشغول سوء استفاده و تاراج بیت المال هستند .
باید هرچه زودتر با یاری خداوند ، آقایان علما ، در حضور رهبر محترم ، این تفرقه ها و کارشکنی ها را پایان داده و همه دست به دست هم داده و مملکت را که دارای مشکلات فراوانی میباشد ، به لطف پروردگار جهان و دعای ائمه اطهار (ع) ، نجات دهند .