آفتابنیوز : آفتاب: علي يونسي شايد از معدود مسئولان جمهوري اسلامي است كه ميتواند روايتگر خوب و دقيقي از فعاليتهاي گروههاي خودسر در ايران باشد كه هم در دستگاه قضائي با اين گروهها برخورد كرد و هم در وزارت اطلاعات. شباهت يونسي و ناطق نوري هم از همين جا نشات ميگيرد. هر دو مغضوب جريآنهاي خودسر هستند، چه آن زمان كه علي اكبر ناطق نوري در كسوت وزير كشور خواب جريانهاي خودسر را آشفته كرده بود و چه علي يونسي كه با ورودش به وزارت اطلاعات دولت اصلاحات سعي كرد بساط گروههاي خودسر را جمع كند. براي همين به گفته خودش اولين كاري كه انجام داد با ترتيب دادن مصاحبهاي اعلام كرد وزارت اطلاعاتش قصد شناسايي گروههاي خودسر را دارد. پيامي كه با اين مصاحبه به جامعه صادر ميشد اين بود كه خودسرها ربطي به وزارت اطلاعات ندارند.
يونسي در گفتوگوي پيشرو كه به تبارشناسي گروههاي خودسر پرداخت، از برخي قضات دستگاه قضائي گلايه ميكند كه در مواقعي با گروههاي خودسر همكاري كردند. او كه به شدت علاقهمند به ناطق نوري است، از راي خودش به شيخ مازندراني در دوم خرداد 76 مي گويد و اينكه چگونه جذب شعارهاي خاتمي شد. براي همين يونسي، خاتمي را نمونه كامل اخلاق اسلامي ميداند. گفتوگو با معاون فقهي-حقوقي مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت در دفتر او در اين مركز انجام شد.
در ايران گروههاي فشار را به گروههاي خودسر ميشناسند. شما چه تعريفي از گروههاي خودسر داريد؟ من درصدد اين نيستم كه تعريف دقیقي از گروههای فشار و خودسر ارائه بدهم و شاید هم تعریف دقیقی وجود نداشته باشد،ولی ویژگی مشترک هردو اعمال فشارهای غیر قانونی بر دولتهای قانونی جهت تحمیل اراده خود می باشد. گروه هاي خودسر و گروههاي فشار پدیده جديدي نيستند و ساليان سال در كشورهاي مختلف وجود داشته و دارند. مثلا در آمريكا قوي ترين گروه فشار، متعلق به لابي صهيونيست است.گروهي سازمان يافته و متشكل كه هدف آن دفاع از موجوديت و منافع اسرائيل است و هر زمان که احساس کنند سیاستهای دولت آمریکا در راستای منافع اسراییل نیست وارد عمل ميشود و دولت رسمي آمريكا را تحت فشار قرار ميدهد حتي به شيوه هاي كثيف و رذيلانهاي هم عمل ميكنند، مثل افشاي ماجراي رابطه خانم مونيكا لويسنكي با بيل كلينتون كه از جانب اين گروهها صورت گرفت.
گاهي متوسل به ترور شخصيتي هم ميشوند تا دولت را مجبور به عقب نشيني كنند.حتي آقاي اوباما هم در چندين نوبت مجبور به عقب نشيني شد. شاید اوايل كه زمام امور را به دست گرفت نمي دانست لابي اسرائیل چقدر قوي است . در اروپا هم گروههاي فشار زيادی وجود دارد. نئو نازيها و گروههای ناسیونالیست افراطی جزوگروههاي فشار و یا خودسر محسوب ميشوند.گروههاي فشار به هر شكل آن بيشتر وقتها ابزار سیاسی دولتها، احزاب و شخصیتهای سیاسی قرار ميگيرند و در مواردی پارلمانها را وادار به تصویب قوانینی علیه اقلیتهای قومی و مذهبی می کنند.
در کشورهای اسلامی هم گروههاي فشار وجود دارند؟
بله، متاسفانه در کشورهای اسلامی گروههای فشار و خودسر به صورت گسترده و در اشکال تروریستی و فشارهای اقتصادی و فرهنگی وجود دارد . حوادث و نا امنیها در عراق ناشی از رفتار اين گروهها است. جريان القاعده در اکثر کشورهای اسلامی به یگ گروه فشار تروریستی و تکفیری تبديل شده است که از قدرت تاثير گذار زيادي برخوردارند. البته دولتها با همه تضادي كه با اين گروه دارند، در مواقعي با آنها همکاری ميكنند و از آنها به عنوان ابزار فشاری علیه دولت داخلی و یا دولتهای رقیب منطقه ای بهره می گیرند. مثلا عربستان اگرچه با القاعده درگير است، ولي در عراق از اين اهرم براي فشار بر دولت عراق استفاده ميكند.
اوجگيري فعاليت گروههاي فشار در تاريخ ايران در چه مقطعي بوده است؟
اوج ظهور و بروز این گروهها قبل از انقلاب در زمان مشروطه بوده است. گروه هاي فشار به اشكال مختلف ظاهر ميشدند. كودتاي آمریکایی 28 مرداد عمدتا از طریق گروه هاي فشار سیاسی و اجتماعی صورت گرفت.
گروههای فشار و خودسر بعد از انقلاب چگونه و به چه شکلی به وجود آمدند؟ در دهه اول انقلاب متاثر از شرایط سالهای اول انقلاب انواع گروه و دستههاي سیاسی چپ و راست و ملی و مذهبی و قومی و محلی در همه جای کشور به وجود آمدند و دولت انقلابی و حاکمیت ملی را شدیدا تحت فشار قرار داده بودند. بسیاری از آنها برای تحمیل اراده خود متوسل به شیوههاي تروریستی شدند، مانند گروه فرقا ن فداییان خلق، مجاهدين خلق و برخی از آنها مانند حزب توده با نفوذ در حاکمیت قصد پیشبرد اهداف خود را داشتند. ضعف عمومی آنها تن ندادن به قواعد بازی سیاسی و توسل به شیوههاي خشن و زورمدارانه برای اعمال فشار و تحمیل اراده خودشان بود.
علاوه بر آن در مقابل گروههای معترض و یا برانداز برخی از گروههای فشار در قالب شعارهای انقلابی افراطی و تند شکل گرفت كه البته طبيعت انقلاب زمینه ساز بروز و ظهور اینگونه جریانهای افراطی بود.
به عنوان مثال تسخیر سفارت آمریکا به نظر شما توسط همین گروهها صورت گرفت؟ طبع انقلابي چنين تحركاتي را اجتناب ناپذير كرده بود که گروههایی خارج از حاکمیت دولت دست به چنین اعمالی بزنند. البته مردم هم با برخي از اين نوع تحركات همراهي ميكردند. در آن زمان هر كس داغ تر و تند و تيز تر صحبت ميكرد، بيشتر مورد حمايت قرار ميگرفت، مثلا مرحوم حجازي با سخنرانيهاي پور شور در حمآيت از تسخیر سفارت آمریکا نماينده اول تهران شد و مردم به او راي بالايي دادند براي اينكه طبع مردم، انقلابي بود.
در دوران جنگ، گروه هاي فشار چگونه ظاهر ميشدند. به نظرم آنچنان ظهور و بروزي نداشتند. در دهه 60 پديده گروه هاي خودسر مانند الان كه به يك پديده جدی و قابل توجه تبديل شده است، نبود.ولي نمودهاي مختلفي در جاهاي مختلفي داشت.پيام هشت ماده اي امام(ره) كاملا در مقابله با اين تفكر بود.
قانون به هیچ کس اجازه نمي دهد بدون مجوز و خودسرانه وارد حریم خصوصی مردم بشود .امام(ره) بارها تاكيد كردند هیچ کس حق تعرض به احوالات شخصي مردم را ندارد. اما متاسفانه ميل به افراطي گری مذهبی همیشه گروهها و افراد خودسر را تشویق به قانون شکنی و حرمت شکنی و تعرض به احوالات شخصی مردم مینماید.
در دستگاههاي حاكميت هم اين خودسريها وجود داشتند؟
بله، گروههای فشار وقتی وارد نهادهای دولتی می شوند اگرنتوانند به اهداف خاص خود برسند، دست به کارهای خودسرانه خواهندزد. اقدامات خشن وتندی که در برخی از ارگآنهای قضائی و امنیتی صورت میگیرد بعضا ناشی از نفوذ این گونه افراد خودسر است. سنگر قانون، برای مصونیت این گونه افراد بهترین جایگاه است.
گروههاي خودسر فعاليت برونمرزي هم انجام ميدادند؟
اگر در يك سازمان امنيتي و نظامي و سیاسی وارد شوند، احتمال انجام چنين كارهايي وجود دارد.
بعد از اينكه جنگ تمام شد افرادي كه در جبههها بودند يك سري انتظاراتي از جامعه داشتند. احساس كردند افرادي كه نقش چنداني در جنگ نداشتند به يكباره سردار و سرلشگر شدند. نوعي حس سرخوردگي را احساس كردند و كم كم گروه هاي فشار را تشكيل دادند. شما با نظر من موافقيد؟
در دهه 60 پتانسيل عظيم جوانان ما در جبهه و مبارزه با گروهكها صرف میشد. عناصروگروههاي افراطی وخودسر قاطی مردم وسایر رزمنگان وبسیجیها درجهادودفاع مقدس شرکت می کردند والبته درهمان جبهه وجنگ هم گاهی افراطی وخودسرعمل میکردند. مثلا اگر اسیرمی گرفتند اصرارداشتند که اسیررا به قتل برسانند، ولی مدیریت این افراد درجنگ آسانتربود ولی بعدازجنگ اداره وکنترل آنها مشکل شد .بعد از جنگ آیت الله هاشمي و دولت ايشان توانست بخش عظيمي از پتانسيل جوآنها را صرف سازندگي کند ولي مطمئنا نتوانست همه اين توان و پتانسيل را به خدمت بگيرد نه اینکه ایشان نميخواست ولي به طور طبيعي با توجه به امكانات آن زمان امكان پذير نبود.
آيت الله هاشمي در طول دوران رياست جمهوري شان تلاش زيادي كردند تا رفاه و وتوسعه كه وظيفه اصلي هر حكومتي است در كشور ايجاد شود، ولي همان زمان عدهاي معتقد بودند جامعه را بايد فقط باارزشهاي دوران جنگ و انقلابي اداره كرد نه با ارزشهای مادی ورفاه طلبي. آيت الله هاشمي و خيلي از نخبگان معتقد بودند جامعه را بايد با اقتضاي شرايط زماني خود اداره كرد ایشان بارها در خطبههاي نمازجمعه تاكيد ميکردند كه استفاده از تمتعات دنيوي اشكالي ندارد. ریشه شکل گیری برخی ازجريانهاي افراطی در دهه هفتاد راباید از این جا جستوجوکرد. شکل گیری گروه طبرزدی در این وضعیت بود.
يعني جريان طبرزدي را شما جزو گروه فشار ميدانيد؟ بله، حتي برخی از گرایشهای افراطی درون دفتر تحکیم وحدت به مثابه گروه فشار عمل می کردند.
من با اين حرف شما موافق نيستم كه دفتر تحكيم وحدت، گروه فشار بود، چرا كه خود آنها زخمخورده گروههاي فشار بودند... تعریفی كه من از گروه فشار دارم ممکن است شايد با تعريف شما فرق داشته باشد من معتقدم هر جرياني که بخواهد دولت قانونی را تحت فشار قرار بدهد که نظراتش را تحمیل کند، گروه فشار است.
برخی گرایشها درون تشکلهای دانشگاهی مثل تحکیم وحدت بعضا هم در مقابل دولت هاشمی و هم در زمان دولت اصلاحات از مسیر قانونی خارج می شدند و به مثابه گروه فشار عمل می کردند. مثل برخی تشکلهای دانشجویی که الان به همین صورت عمل می کنند. گاهی هم گروههاي فشار در اطرافیان رئيس جمهور و مقامات کشور نفوذ کرده و اهداف خود را از طریق او دنبال میکنند.
نفوذ گروه موسوم به جریان انحرافی از همین قبیل است. در جامعه اي كه حزب قوي قانونی وجود ندارد امكان رشد و نمو گروه هاي فشار بیشتراست.
وزارت اطلاعات دولت آقاي هاشمي در برخورد با اين افراد به خوبي عمل كرد؟ گروههاي خودسر و فشار به صورت سازمان یافته در زمان آيت الله هاشمی شکل گرفت و در زمان آقاي خاتمی به اوج خودش رسید. البته معلول آن دولتها نبودند ولی زمینه و بهانه بروز و رشد به دست آوردند و اوج آن هم قتلهاي زنجيره اي بود قتلهاي زنجيره اي به يك بحران ملي تبديل شد و حل آن هزینه زیادی بر کشور تحمیل کرد.
منظور شما از بهانه گروههاي خودسر چیست؟ بهانه گروههاي مذکور در زمان آيت الله هاشمی سلطه ارزشهای مادی و در زمان آقاي خاتمی سلطه ارزشهاي فرهنگ غربی بود.
شما برای کنترل گروهای فشار چه کار کردید؟
من در همان شروع مسئولیتم در وزارت اطلاعات اعلام کردم که گروه هاي خودسر را شناسايي و معرفي ميكنيم. يعني حساب وزارت اطلاعات را از اين گروهها جدا كردم و اين سیاست جدید وزارت را خیلی شفاف وروشن اعلام کردم كه وزارت با اين افراد و گروهها همكاري نميكند، بلکه برخورد میکند، چون برخيها به نام وزارت اطلاعات اين كار را ميكردند.
همين كه وزارت اطلاعات سكوت ميكرد آنها آن سكوت را به همكاري تعبير ميكردند و اين ذهنيت را به وجود ميآورد كه وزارت اطلاعات اين گروهها را هدايت ميكند در حالی که چنین نبود. براي همين من در همان ابتداي كار مصاحبه اي كردم و نشان دادم عزم وزارت اطلاعات در شناسايي و تعقيب اين گروهها است.همين باعث شد فعاليت اين افراد تا اندازه زیادی کاهش پیدا کند.
گروهي كه آقاي حجاريان را ترور كردند از همين تيپ افراد بودند؟
بله، قطعا گروهی که آقای حجاریان را ترور کردند از مصادیق روشن گروههاي خودسر و فشار بودند، از اين دست افراد با انگیزههاي گوناگون در شهرهاي مختلف كه دست به ترور و آدم ربايي ميزدند پیدا شدند.
در دولت سازندگي هم اين افراد دست به ترور ميزدند؟ بله، حتی اقدام به ترور خود آقای هاشمی هم کردند که موفق نشدند. كسي كه اين كار را كرد جزو همین جریانات خودسر بود.
در دولت آقاي خاتمي، بيشتر به دنبال فلج كردن دولت بودند مثلا آقاي حجاريان را ترور كردند.... آنها فكر ميكردند با ترور آقای حجاریان یک ضربه کاری و اساسی به دولت اصلاحات می زنند. ولي وزارت اطلاعات كار خود را انجام داد و اين افراد را شناسايي كرد.
همكاري قوه قضائيه با وزارت اطلاعات چگونه بود؟ مثلا درترور حجاريان قوه قضائيه آنچنان قوي عمل نكرد... بله، درست ميگوييد. قوه قضائيه به دلايلي در برخورد با كساني كه آقاي حجاريان را ترور كرده بودند کوتاهی کرد. آیت الله شاهرودي بعد از چند سال متوجه شد كه عدهاي از اين افراد خود ايشان را هدف قرار داده بودند البته بعضي از قضات دستگاه قضائي با گروههاي خودسر در آن زمان همكاري ميكردند.
در دوران اصلاحات تريبوندارها نقش اساسي در تحريك گروههاي فشار داشتند. آيا وزارت اطلاعات جلسهاي با اين افراد تشكيل ميداد و برخوردي صورت ميگرفت؟ تريبوندارها از هر طيفي بودند حتي از ميان اصلاح طلبان هم بودند. با اظهارنظرهايي كه ميكردند، بهانه بهدست گروههاي خودسر میدادند و یا گروههاي خودسر را تحريك ميكردند و گاهی بعضي از نويسندگان افراطی اصلاح طلب بهانه به دست آنها ميدادند و من معتقدم اين عده از اصلاح طلبان با تندرويهايي كه داشتند به اصلاحات ضربه زدند. آن طرف هم برخي افراد حتي در كسوت امام جمعه گروه هاي خودسر را تحريك ميكردند. عده اي از روحانيون در قم نقش اساسی در هدايت گروه هاي فشار داشتند. اکنون هم برخی هیئتهای مذهبی عملا به بستری برای گروههای فشار تبدیل شده اند و برخی مداحان و وعاظ هم آنها را تحریک میکنند. تا جایی که برخی از این مداحان برای قتل مخالفان مورد نظر خودشان علنا در تریبونها جایزه تعیین میکنند. ما در وزارت اطلاعات در دوران اصلاحات اینگونه تحرکات را رصد و مهار می کردیم.
با گروههاي انصار حزب الله هم صحبت ميكرديد؟ چرا كه اين گروهها در جامعه بيشتر با عنوان گروه فشار قلمداد ميشوند.
بله، ما بعضي از افراد شاخص اين گروه را به وزارت دعوت ميكرديم و تذكرات لازم به آنها داده ميشد و البته غالبا هم موثر واقع می شد. كم كم بسياري از اين افراد فعاليتهايشان با عقلانيت همراه شد ولي افراد تندروتر بهجای آنها دوباره بر سر كار آمدند. پديده خودسري پديدهاي نيست كه يك باره از بين برود بايد برخوردهاي فرهنگي و همچنين قضائي با آن صورت بگيرد. در اينجا لازم ميدانم اين نكته را بگويم كه قوه قضائيه نقش اساسي در برخورد با اين افراد دارد و نبايد کوتاهی و مماشات كند. قوه قضائيه متاسفانه خيلي در برخورد با اين افراد مماشات ميكند.مثلا در سالگرد ارتحال امام(ره) در حرم امام عده اي مقابل مقام معظم رهبري به يادگار امام راحل توهين کردند كه اين هم توهين به امام(ره) و رهبري محسوب ميشود وهم توهين به آقاي سيد حسن آقاي خميني.
متاسفانه قوه قضائيه برخوردي با اين پديده زشت انجام نداد. نمونه ديگر در جماران بود كه عدهاي با حضور در مقابل منزل آيت الله هاشمي فحاشيهاي بسيار وقیحی عليه آقاي هاشمي و بيت امام(ره) انجام دادند. خيلي از افرادي كه اين كارها را انجام دادند شناخته شده بودند كه متاسفانه برخوردي با آنها صورت نگرفت.
نمونه آخر آن برخوردي بود كه در مشهد با آقاي ناطق نوري صورت گرفت. فكرش را ميكرديد يك روزي در جمهوري اسلامي با ناطق نوري چنين برخوردي شود؟ برخورد با آقاي ناطق شايد آخرين هشدار به مسئولان جمهوري اسلامي باشد. برخورد با آقاي ناطق تنها برخورد با ايشان نبود. كسي كه در شب قدر به ميزباتي توليت بارگاه امامرضا(ع) سخنراني ميكرد آقاي ناطق نوري است. كسي كه از نزديكترين ياران امام خميني(ره) و رهبري است فردي كه نقطه سياهي در زندگياش نيست و تمام عمرش وقف انقلاب و كشور شده است.
البته آقاي احمدي نژاد در مناظره انتخاباتي سعي كرد نقطه سياهي در كارنامه آقاي ناطق پيدا كند... متاسفانه كاري كه آقاي احمدي نژاد در مناظره كرد از همين سنخ بود.
يعني رفتارهاي از جنس كارهاي گروه هاي فشار؟ بله، آقاي هاشمي و ناطق نوري چه ارتباطي به موضوع مناظره آقاي احمدي نژاد و آقاي موسوي داشتند كه ايشان نام اين دو بزرگوار را آوردند.
آقاي احمدينژاد از دو روش غير اخلاقي استفاده كرد كه الان تاوانش را پس ميدهد. يكي تقويت گروه هاي فشار و سوءاستفاده از آنها براي سركوب رقيب و دوم استفاده از روش غير اخلاقي كه نمود آن انتخابات بود كه البته الان تاوانش را پس ميدهد چرا كه همين گروههاي فشار تحركاتي عليه خود ايشان و يارانشان انجام دادند. آنچه كه در مشهد و در حرم امام رضا(ع) اتفاق افتاد يك فاجعه اخلاقي بود. اين عمل توهين به همه روحانيت بود. نمي دانم وقتي اين اتفاق افتاد امام جمعه مشهد در نماز جمعه از اين عمل اعلام برائت كرد؟ آيا توليت بارگاه امام رضا(ع) از آقاي ناطق دفاع كردند؟ آيا روزنامه هاي استان خراسان اين عمل را محكوم كردند؟ چرا قوه قضائيه برخوردي نكرد؟!
چرا برخي بعد از اينكه آقاي ناطق سكوتش را شكست از اين موضوع احساس خطر كردند؟ آقاي ناطق هنوز هم سكوت كرده است، ولي به نظرم افرادي از اينكه احتمالا ايشان بخواهد در عرصه انتخابات ورود پيدا كند نگران شدند. بعضی از اصولگرايان ازورود احتمالی آقاي ناطق نوری احساس خطر ميكنند. اصولگراياني كه از حربه خودسري استفاده ميكنند بدانند که اين فشاری كه بر سر آقاي احمدي نژاد آمده، بر سر آنها هم خواهد آمد. همه باید عبرت بگیرند واز این حربه ضداخلاقی وغیر قانونی استفاده نكنند.
به نظرم افرادي به مانند ناطق نوري كه ايده آشتي ملي را مطرح كرد بيشتر مورد حمله قرار ميگيرند. بله همینطوراست. وحدت ملي و آشتي ملي اگر اتفاق بيفتد گروه هاي خودسر به محاق ميروند. برخي نانشان در دعواست اين گروهها حياتشان را در اختلاف ملي ميدانند نه وحدت ملي.
ورود آقاي ناطق را به عرصه انتخابات چگونه ميبينيد؟ من از ورود ايشان استقبال ميكنم. در انتخابات خرداد 76 به آقاي ناطق راي دادم.
يعني به آقاي خاتمي راي نداديد؟ بله، من به آقاي ناطق رای دادم. من آقاي ناطق را يكي از شايستهترين و مخلصترين چهرههاي نظام ميدانم.
آقاي خاتمي به رغم اينكه ميدانست شما به ناطق نوري راي داديد، مسئوليت وزارت اطلاعات را به شما سپرد؟ بله، وقتي آقاي خاتمي من را دعوت كرد به ايشان گفتم من به شما راي ندادم، ولي آقاي خاتمي با اين حال پذيرفت وزارت اطلاعات را بر عهده بگيرم. من در اينجا بايد تاكيد كنم من جذب اخلاق و منش آقاي خاتمي شدم. خاتمي نمونه كامل اخلاق اسلامي است. من فرق اساسی بين آقاي خاتمي و آقاي ناطق نمي بينم. آقاي خاتمي یک اصولگرای اصلاح طلب است و آقاي ناطق در عين اصولگرايي يك اصلاح طلب واقعي است و هر دو اين عزيزان را از سرمايههاي ملي برای کشور ميدانم. آقاي خاتمی در کشور و خارج کشور از محبوبیت بالایی برخوردارند. اي كاش در اجلاس عدم تعهد از آقاي خاتمي دعوت ميشد كه اگر اين اتفاق ميافتاد خيلي ميتوانستند از اين موضوع استفاده كنند. جاي آقاي خاتمي در اين اجلاس خالي بود آنهايي كه اجلاس را برگزار كردند ناشي گري و يا تنگ نظري كردند كه آقاي خاتمي را دعوت نكردند.
صحبت از اجلاس كرديد. برگزاري اين اجلاس را در تهران چگونه ديديد؟ اصل برگزاري اجلاس يك پيروزي براي نظام محسوب ميشود و افتخار بزرگي است كه بتوانيم ميزباني يكي از بزرگترين اجلاس هاي جهان را داشته باشيم. با اين حال ميتوانستيم از اين فرصت استفاده بيشتري كنيم. بعضي از شركتكنندگان در اين اجلاس بيشتر از اين فرصت استفاده كردند. به نظرم آقاي مرسي با شركت خودش يك امتياز داد ولي بيشتر استفاده كرد. ما ميتوانستيم از طريق اين اجلاس مظلوميت ملت ايران را به گوش جهانيان برسانيم. ملت ايران در اثر تحريمهاي يك جانبه خیلی اذيت شده است. گراني و تورم فشار زيادي بر مردم آورده است.
منبع: روزنامه مغرب/ عليرضا خامسيان
بیانات بجا و تامل برانگیزی بود
از آفتاب عزیز هم ممنونم
امیدواریم تمام نیروها و پتانسیل های غنی نظام ؛صرف هم افزایی و پیشرفت کشور شوند وبا قبول صلایق همدیگر بدور از خودرایی وخودسری بدنبال عزت وسرافرازی کشور عزیز واسلامیمان باشند انشالله
این تعریف مشکلی را برطرف نمی کند.اینکه به اصطلاح خودسر ها را به دولت نسبت دهیم فقط به خاطر اینکه الان فحش دادن به دولت آزاد شده است پاک کردن صورت مساله است.مشکل اسم نیست آقای یونسی.وقتی تعداد نهادهای حامی خودسر ها از تعداد خودسرها بیشتر شده اند این گونه مصاحبه های محافظه کارانه تکرار مکررات است.آفتاب هم اینها را سانسور می کند.نوشتم خودشان بخوانند حداقل
ولی یه جا ازش خالی نیست اونم قلب ما مردمه.
ياشاسين خاتمي
ياشاسين يونسي