آفتابنیوز : آفتاب: حسین طیبی تنها بازیکن مشهدی فوتسال ایران است که در سن 19سالگی پیراهن تمامی ردههای ملی را برتن کرده است. وی با درخشش بینظیرش در تیم علموادب مشهد در لیگبرتر87 تحسین کارشناسان را برانگیخت تا آنجاکه شمس هم از وی به عنوان «حیدریان جدید» نام برده و وی را ستاره جدید فوتسال ایران میداند.
گفتوگوی خبرنگار ورزشی آفتاب را با این پدیده لیگ87 در اردوی اعزامی تیمملی امید به تایلند انجام دادهایم که خواندنش خالی از لطف نیست؛
*علموادب چند تا طیبی دارد؟ سه تا، من و برادرم حمید و مصطفی طیبی.
*یعنی مصطفی هیچ نسبتی با تو ندارد؟
نه فقط فامیلهایمان شبیه به هم است. اما شما ما را برادر بدانید. چون هم اینکه با همدیگر هممحل بودهایم و هم تمام دوران تحصیل در کنار هم بودهایم.
*با توجه به اینکه او هم ملیپوش است هیچ حس رقابتی در علمو ادب ندارید؟
نه باور کنید. مصطفی جامجهانی رفته و از من باتجربهتر است. دوست دارم هرروز بیشتر پیشرفت کند من هم سعی تلاشم را میکنم تا تواناییهایم را اثبات کنم.
*راستی چرا برادرت حمید، امسال فروغ لازم را نداشت و خیلی کم بازی کرد؟ خب، این موضوع نشات گرفته از خیلی چیزها بود که مهمترین آن بازمیگشت به مصدومیتهای پیاپی حمید. در طول لیگ امسال مچ پای او از سه نقطه متفاوت شکست تا نتواند آنطور که باید خودش را نشان دهد. حمید بازیکن توانایی است و جدای از مسئله مصدومیت اتفاقاتی هم افتاد که نتواند آنطور که باید بازی کند.
*منظورت این است که اجازه بازی به او نمیدادند! (با کمی مکث) .... بماند! بهتر است به این موضوع نپردازیم.
*خودت چطور، از شرایطت در علمو ادب راضی بودی؟ به لطف خدا امسال نسبت به گذشته بهتر بودم. با کمکهای سرمربی تیم آقای بیغم، بزرگترهای تیم و همچنین حمایتهای آقای یارحسینی توانستم خودم را بیشتر نشان دهم اما حیف که امسال علمو ادب صلابت لازم را نداشت و در نیمه دوم لیگ برای بقاء جنگید.
*علت نوسان زیاد علموادب را در لیگ امسال چه میدانی؟ فکر میکنم تیم ما زیادی جوان شده بود و احتیاج به مربی داشت که شناخت زیادی روی جوانان تیم داشته باشد. همه توانایی داشتند اما یک نفر را میخواست ما را هماهنگ کند.
*کلا امسال مربی هم زیاد عوض کردید!
بله، آقای پازوکی ابتدا کار را در دست گرفت اما واقعا بدشانسی آورد، سپس امیر عدالتخواه سرمربی شد که آخر هم نفهمیدیم چرا خودش استعفاء داد اما حمید بیغم که سابقه مربیگری در تیم امید باشگاه را داشت موفق شد به بهترین شکل به تیم ما سروشکل دهد. جوانهای ما عالی بودند و آقای بیغم با شناخت و دانش فنی خود نگذاشت اتفاقات بدی برای علمو ادب رقم بخورد و خدایی ناکرده کارمان به لیگ یک و اینطور حرفها بکشد..
*گویا اولینبار هم همین آقای بیغم استعداد فوتسالیات را کشف کرده؟ بله ورودم به فوتسال را هم مدیون ایشانم و هم آقای شمس. حسینآقا آن زمان که سرمربی علمو ادب بود در بازی دوستانه تیم منتخب آموزشگاهها و امید علمو ادب بازی مرا در سالن کارگران دید و انتخابم کرد. پس از پایان بازی حمید بیغم سرمربی امیدهای باشگاه به سراغم آمد و این خبر را به من داد که فوقالعاده خوشحال کننده بود. مدتی با امید تمرین کردم تا آقای شمس گفت به تمرین و در نهایت ترکیب بزرگسالان اضافه شوم.
*و امسال هم که به همراه اصغر حسنزاده به عنوان پدیده لیگبرتر انتخاب شدی... این از لطف دعای پدرو مادرم بود که باعث شد موفقیتهای زیادی بدست آورم ضمن اینکه حاج آقا قاسمی و هواداران علمو ادب سهم بسزایی در موفقیت من داشتهاند. تلاش زیادی کردهام و سعی میکنم هر سال بهتر بازی کنم. ضمن اینکه علی اصغر حسنزاده هم زحمت زیادی کشید و برای عنوان شایستهتر بود. جایگاه مربیانم هم که در جای خود محفوظ است.
*الان چند سال است که برای علمو ادب بازی میکنی؟ سه سال است که افتخار دارم برای هواداران علموادب و تماشاگران خونگرمش بازی میکنم اما امسال تقریبا سال آخر قراردادم با این باشگاه بود.
*یعنی قصد جدایی داری؟ چون گفته میشود پیشنهادهای خوبی از تام و ماهان دریافت کردهای... شاید نباید الان درموردش صحبت میکردم اما باید بگویم اولویت اول من با علمو ادب است و به هرشکل ممکن دوست دارم ابتدا در کنار خانواده و همچنین هواداران خونگرم باشگاه بمانم. به حق که دینم را هم به علمو ادب ادا کردهام اما قبول کنید یک بازیکن حرفهای باید همه جوانب را با هم بسنجد.
*بالاخره ماندنی هستی یا نه؟ اگر علمو ادب بتواند خواستههایم را محقق کند که با کمال میل میمانم والا چارهای جز فکرکردن به سایر پیشنهادات نخواهم داشت.
*بگذریم، بپردازیم به بحث تیمملی. چه شد که یک ماهی در اردوی بزرگسالان تمرین کردی اما در آستانه بازی با اسلونی به اردوی امید بازگشتی؟ در اواخر اردوی اسلونی، جوراندیرو سرمربی امیدها از آقای شمس خواست تا من و دو بازیکن دیگر را به اردوی امید بدهد. آقای شمس هم با من صحبت کردند و گفتند جای تو در تیم بزرگسالان محفوظ است چراکه به من اعتقاد دارند. گفتند برو و پس از بازیهای امید مجددا به اردوی بزرگسالان دعوت خواهی شد. اوایل کمی ناراحت بودم اما این جابجایی را به فال نیک گرفته و گفتم باتجربه بیشتری به اردوی بزرگسالان اضافه خواهم شد.
*با این سنو سال کم در اردوی بزرگسالان احساس غریبگی یا ضعف در تمرینات نمیکردی؟ نه اینطور نبود .همه به من لطف داشتند و اجازه نمیدادند که فکر کنم غریبهام. فراموش هم نکنید که من در لیگ در تیم بزرگسالان فیکس بازی میکردم و تمریناتش برایم کاملا عادی بود. اتفاقا با تمرینات آقای شمس آشنایی قبل هم داشتم و به همین خاطر شاید در برخی موارد خیلی هم بهتر از سایرین کار میکردم. این را هم بگویم که الان در اردوی تیمملی امید هم از همه بازیکنان کوچکتر هستم اما هیچ مشکلی ندارم.
*چند وقت که در اردوی تیمملی امید تمرین میکنی و برای چه بازیهای آماده میشوید؟ حدود یک ماه است که در خدمت تیمملی امید هستم و انشالله برای 18اردیبهشت ماه به تورنمنت تایلند خواهیم رفت. یک هفته پس از بازگشت به ایران هم مجددا به برزیل خواهیم رفت تا در تورنمنتی دیگر در این کشور بازی کنیم. درنهایت هم خرداد ماه به بازیهای آسیایی چین خواهیم رفت.
*با مربی برزیلی امید مشکلی برای برقراری ارتباط ندارید؟
اینکه همواره مترجم باید خواستههای ایشان را بگوید خودبخود کار سخت میشود اما ما تقریباً تمام منظور ایشان را میفهمیم. جوراندیرو مربی خوشقلبی است و جدای از بحث فنی سعی میکند با مباحث عاطفی و روانی نیز بازیکنش را آماده کند.
*تمرینات جوراندیرو را بیشتر میپسندی یا تمرینات شمس؟ خب هر کدام از این دو مربی شگردهای خاصی دارند و در جای خود بهترین تمرین را مناسب با شرایط اردو اتخاذ میکنند اما به شخصه اعتقاد دارم به واسطه آشنایی بیشتر آقای شمس با فوتسالیستهای ایرانی تمرینات ایشان مناسب حالتر است هرچند که تواناییهای جوراندیرو هم غیرقابل کتمان است.
*در سن 19سالگی چند بازی ملی داری؟ حدود 13بازی که همگی با پیراهن تیمملی امید بوده و انشالله به زودی بازیهایم با پیراهن بزرگسالان را هم خواهید دید.
*سقف آرزوهایت در فوتسال کجاست؟ ابتدا سعی میکنم در تیمملی امید بیش از گذشته بدرخشم. پس از آن به فیکس شدن در تیم آقای شمس فکر میکنم تا در نهایت به جایی برسم که بتوانم در یکی از مطرحترین لیگهای اروپا بازی کنم.
*و حرف آخر... به دعای پدرو مادر فوقالعاده معتقدم و اعتقاد دارم اگر آنها دعایشان را همواره پشت سرم داشته باشند میتوانم حتی روزی جای بزرگترین بازیکن جهان یا همان فالکائوی برزیلی را هم بگیرم. آدم باید هدف بالاتر را نشانه بگیرد تا به بالا برسد.