آفتابنیوز : آفتاب: چه متأهل و چه مجرد. این سومین مصاحبهی زنانپرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد؛ پیش از این یک بار یک آقا(+) و پس از آن یک خانم (+) از تجربیات خود در این زمینه گفتند و این بار، خانمی که خود پیشنهاد کرد تا زنانپرس با او گفتوگو کند موضوع این مصاحبه است. او در کنار خوبیهای متعه، کمی هم از آسیب و سختیهایش برای زنان میگوید. خانمی ۲۹ ساله، تهرانی، با یک بار سابقهی ازدواج و طلاق و ۴ بار تجربهی عقد موقت…
***
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
خانمی از بستگان که از همسرش جدا شده بود، با آقای دکتری آشنا شده بود که من در جریانش بودم. در منزل که صحبتش میشد، یادم هست اوایل که مادرم راضی نبودند. ولی بعد کم کم که سر موضوع صحبت میکردیم، دلایل قانع کننده میآوردیم و یکی از کسانی که سعی میکرد با استدلال راضیشان کند، من بودم.
ـ آن موقع متأهل بودید؟
در دوران نامزدی بودیم.
ـ یعنی آن زمان نگاه خود شما مثبت بود به قضیه؟
بله. من میدانستم که با آن فرد رابطه خوبی دارند. از این طرف هم نگاه میکردم، میدیدم نیازهایی دارد. متعه یقیناً بهتر هست تا به سمت گناه برود. من بحث شرعی قضیه را نگاه میکردم.
ـ چی شد که خود شما متعه را تجربه کردید؟
بعد از جدایی من، اولین بار من جایی کار میکردم و آقایی به من پیشنهاد داد. من قبول نکردم.
ـ چرا قبول نکردید؟
ترسی بود…
ـ چه ترسی؟
من تازه جدا شده بودم و میترسیدم که باز در رابطهای بیفتم که رابطه مریضی باشد و از نظر روحی درگیرم کند. یکی هم نگاه خانواده.
ـ به این فکر نکردید که میشود به خانواده نگفت؟
چرا خب؛ ولی این احساس بد که میخواهم کاری را بیاطلاع خانواده انجام دهم، همیشه بود و مرا درگیر میکرد. بعدتر هم پیش آمد که این پنهانکاری بود؛ ولی فقط تا مدتی بود و بعدش ترجیح دادم با مادرم در میان بگذارم.
ـ وقتی به آن آقا نه گفتید، سعی نکرد شما را توجیه کند؟
آن آقا اول پیشنهاد یک رابطه دوستانه را داد. بعد پیشنهاد عقد موقت را داد. بعد خیلی جدی پیشنهاد که به صورت دائم، همسر دومش بشوم.
ـ تفاوت سنی شما چقدر بود؟
۸-۷سال و بچه هم داشت.
ـ چرا چنین احساس نیازی بود؟ یعنی کاستیهایی از طرف همسرش داشت یا به خاطر اینکه کسی را دیده که خیلی دوست دارد با او باشد و …
هر دو با هم بود؛ یعنی اولی باعث شده بود که دومی به وجود بیاید و علاقهای را بیرون از فضای خانواده جستوجو کند. همین را هم دقیقاً به من گفت. بعد هم ماجرا به جایی رسید که من همهی اینها را به همسرش گفتم. من و همسرش با هم دوست بودیم. با اینکه من حق میدهم که ظرفیت نداشته باشد و سخت باشد برایش قبول این قضیه؛ رابطه ما به هم خورد.
ـ فکر نکردید که گفتن این قضیه و شرح دلایلش رابطه آنها را خراب کند؟
سعی کردم طوری بگویم که این اتفاق نیفتد. ابتدا هم خودش چون حدس زده بود و به من زنگ زد. اولش وقتی ماجرای ابراز علاقه همسرش را به من فهمید، خیلی ناراحت شد. مدام میگفت چرا باید اینطور شود! من دلایلش را گفتم. اول همه تقصیرات را گردن همسرش انداخت؛ اما بعد قبول کرد که کاستیهایی داشته؛ ولی باز نمیتوانست بپذیرد که این دلیلی شود که همسرش سراغ زن دیگری برود. آن موقع خیلی خوب و دوستانه با من برخورد کرد، ولی بعد به تحریک اطرافیانش رفتار خیلی بدی با من داشت. در حالی که من خودم اصلاً نمیخواستم در آن فضا بمانم، سعی کرد من را بیرون بیندازد!
علیرغم میل باطنی من رابطه ما قبل از این اتفاقات، خانوادگی شده بود و چندبار هم منزل ما آمده بودند. همسرش پیگیر برخی کارهای من بود. من ناخواسته وارد این ماجرا شدم و این آقا خودش را وارد زندگی من کرده بود و سعی میکرد به هر نحوی شده من را در این رابطه نگه دارد.
ـ حالا از اولین باری بگویید که متعه را قبول کردید.
اولین بار، ۸-۷ ماه بعد این قضیه بود. همان احساس نیاز به بودن یک نفر که با خواهرم و یکی از دوستانم در موردش صحبت کردیم و هر دو در این فکر بودند که اگر مورد خوبی بود، ما را با هم آشنا کنند. یکی دو مورد حتی خواهرم معرفی کرد که صحبت کردیم و من به دلایلی نپذیرفتم. مثلاً یکیشان اصلاً از نظر اعتقادی به من نمیخورد؛ حتی اگر میگفتیم که الان بیمحرمیت با هم رابطه داشته باشیم، برای این فرد مهم نبود!
ـ شما گفته بودید که کسانی معرفی شوند؟
بله؛ من به خواهرم گفته بودم که نیاز دارم، هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی که کسی کنارم باشد. بعدتر دوستم هم کسی را معرفی کرد. بعد از مدتی که از آشنایی ما گذشت، من خودم پیشنهاد دادم که محرم بشویم. آدم بسیار با اخلاقی بود؛ تمایل و موقعیت این رابطه را هم داشت. این اولین بار بود.
ـ یعنی موقعیت این فرد چطور بود؟
نزدیک سی سال داشت و تا آن زمان همیشه تنها بود. نیاز متقابل به این ارتباط را داشت.
ـ چطور شد از مخالفت بار اول به این موافقت رسیدید که خود شما پیشنهاد دهنده بودید؟
شاید آن نگاه ترسآلود، دلیل چندم باشد و من دلایل دیگری داشتم که گفتم نه. آن زمان من تازه جدا شده بودم و اصلاً نمی خواستم وارد یک رابطه جدید عاطفی بشوم. آن رابطه هم دقیقاً داشت عاطفی شروع میشد. آن آقا قبل از هر چیز به من ابراز علاقه میکرد.
ـ از سختی جدایی در صورت شروع عاطفی قضیه میترسیدید؟
بله. در چنین حالتی معمولاً دلایل شروع یک رابطه منطقی نیست؛ احساس نیاز واقعی نیست. همه چیز درگیر احساسات لحظهای هست که میآید و میرود و زود هم تمام میشود. تعهدی بر پایبندی نیست؛ چون دوست داشتن تعهدی نمیآورد برای فرد؛ اینکه میگوید من تو را دوست دارم، تعهد نمیآورد! و تنها زن را وابسته به یک محبت غیر واقعی میکند.
ـ طرف مقابل چرا داشت به این رابطه موقت تن میداد؟ مجرد بود یا متأهل؟
مجرد بود. نسبت به اطرافیان و دوستانش خیلی کم درگیر رابطه با جنس مخالف شده بود. همین باعث شده بود که محجوب باشد. یک نگاه اخلاقی به موضوع داشت؛ میگفت من عذاب وجدان میگیرم که با دختری ارتباط داشته باشم و نخواهم که با او ازدواج کنم. ولی چنین مشکلی را با شرایط من نداشت و میگفت تو شرایط محرمیت موقت را داری و من و تو میتوانیم محرم شویم.
ـ این آقا شرایط ازدواج دائم را نداشت؟
خودش این طور میگفت که ندارد.
ـ نگران قضاوت بقیه نبودید؟
اوایل به خانواده نگفتم؛ ولی بعد از مدتی گفتم. برخوردها بد بود. هنوز هم این موضوع حل نشده. مادرم بعد از مدتی که موضوع را گفتم، خیلی راحت و منطقی به من حق داد و کنار من بود. ولی اعضای دیگر خانواده این طور نبودند.
ـ بار اول زمان محرمیت چه مدتی بود؟
حدود یک سال و نیم با هم بودیم. حالا قطع میشد و مدتی فاصله میافتاد و باز صیغه میخواندیم. بعد از آن یک سال و نیم هم این طور نبود که مرا رها کند؛ هنوز هم خبر میگیرد و گاهی مشکلی داشتم، می آید کمک من.
ـ چرا قطع شد؟
وابستگی ایجاد شده بود و ترس از اتفاقاتی که این وابستگی ایجاد میکرد. مادر آن شخص متوجه ارتباط پسرش با یک زن مطلقه شده بود و ترس و نگرانی خود را دائما به ما منتقل میکرد. بیشتر من به خاطر حرفی که مادرش زده بود خودم را کنار کشیدم. گفته بود از زنهای بیوه باید بترسی و این نگاه خیلی آزاردهنده بود.
ـ در این مدت یک سال و نیم، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟
داشتم.
ـ احساس عذاب وجدان نمیکردید؟
چرا خب؛ خواستگاری داشتم که جدی هم شد. در مراحل اولیه که داشتیم آشنا میشدیم، من در دوران عدهی محرمیت موقتم بودم. یعنی خواستگار که آمد و قرار شد من فکر کنم، صیغه را باطل کردیم. من در این دوران که از طرفی دوره عده عقد موقتم با آن آقا بود و از طرفی با این خواستگارم به طور جدی حرف میزدم، دائماً با خودم درگیر بودم.
ـ به خواستگار قضیهی این محرمیت موقت را نگفته بودید؟
نه؛ ظرفیت پذیرش این موضوع نیست. زمانی رسید که من مجبور شدم قضیه را بیان کنم. رفت و آمد خانوادگی بود و همه گفتند که با هم محرم شوید و از طرفی من شرعاً نمیتوانستم! من مجبور شدم که قضیه را با خواستگارم مطرح کنم و همین امر، آغازی بود بر اینکه یک بی اعتمادی و بی محبتی پیش بیاید. از محبت آن آقا به من کاسته شد. این موضوع به هم خورد و یکی از دلایل اصلیاش هم همین قضیه بود.
وقتی من موضوع را گفتم، مثالی زد که هر وقت من به آن فکر میکنم، برایم خیلی تلخ است. روایتی از پیامبر نقل کرد با این مضمون که اگر مرد مسلمانی با یک زن فاحشه ازدواج کند و باعث اصلاح او شود… این مثال را درباره من زد! وحشتناک بود. این باعث شد که اولین برخورد منفی بین ما پیش بیاید. من گفتم اگر شما دارید یک شرایط کاملاً حلال را با همچین شرایطی قیاس میکنید، سکوت میکنم و شما را به همان دین و پیامبری که از آن حرف میزنید، وا میگذارم. سعی کرد توجیه کند؛ ولی این توجیهها هیچوقت فایده نداشت. هنوز هم سعی میکنم به آن مثال که به شدت آزار دهنده بود فکر نکنم.
این یکی از آسیبهای بزرگ عقد موقت هست. ممکن هست گاهی از یک دختر باکره پرسیده شود که تا به حال کسی را دوست داشتی؛ ولی وقتی خانم مطلقه یا بیوهای قرار هست ازدواج کند و از او میپرسند آیا با کسی بودی یا نه، منظورشان این هست که آیا تا به حال محرم موقت کسی بودی! این طور وقتها دروغ گفتن خیلی سخت است و گفتن حقیقت سختتر از آن! چون شما وقتی حقیقت را میگویی باید یک عمر برای خودت نگاهها و حرفهای تلخ و آزاردهنده را بخری در حالی که کار اشتباهی انجام ندادی!
فقط همین بیوه یا مطلقه بودن یک سری سختیها دارد؛ چه رسد به اینکه بگویی من در این مدت با کسی دیگر بودم! حتی اگر این رابطه حلال باشد. همان خواستگاری که گفتم، نگاهش یک نگاه کاملاً منفی بود. با اینکه فرد کاملا مذهبیای هم بود.
ـ این نگاه، نگاه شرعی نیست؛ نگاه عرفیست…
نگاه عرفی هست؛ ولی این آقا و کسان دیگر آن را با شرع مخلوط میکنند. خیلی وقتها میگویند تقوا داشته باشید و تنهایی و عواقبش را تحمل کنید؛ متعه برای شرایط خیلی خاص است. من این را قبول دارم که برای شرایط خیلی خاص است، مثلاً دختر باکره تا وقتی از سن ازدواج نگذشته، شرایطش با مطلقه یا بیوه متفاوت است. اما اینکه بگوییم تقوا داشته باشید و این هم یک جور امتحان است و تحمل کنید، درست نیست. گاهی پیامدهای این تنها ماندن برای یک زن جبران ناپذیر است. اما متاسفانه این نگاههای بسته که با استدلالهای اخلاقی توجیهاش میکنند وجود دارد.
ـ فرد مطلقه یا بیوه این امکان را ندارد که گزینههایی مثل خود را بیابد و با واسطه پیشنهاد ازدواج دائم بدهد که نخواهد سراغ متعه و آسیبهایش برود؟
این هم می شود، ولی باز ریسک هست. به خاطر نگاهی که در جامعه ما نسبت به بحث خواستگاری خانم از آقا وجود دارد. وقتی خانم پیشنهاد میدهد، آقا پایش را عقب میکشد. خانمهایی که شرایط خاص دارند، حتی گاهی یک ابراز علاقهی ساده هم نمیتوانند بکنند. برای دخترها هم سخت هست، اما برای خانم بیوه یا مطلقه قضیه ناممکن هست تقریباً؛ انگار محکوم هستند به یک سری چیزها. نگاه عرفی جامعه محکومشان کرده، اصلاً نگاه شرعی اینگونه نیست.
ـ آسیبهایی که مد نظرتان هست، چیست؟
یکی از آسیبهای متعه، این هست که چون دائم نیست و تحت شرایطی اتفاق میافتد، بعد از یک مدتی گاهی کوتاه، گاهی طولانی آن آقا میرود؛ و هیچ تضمینی وجود ندارد که آن خانم بعد از آن رابطه ازدواج دائم کند و چون یک مدت رابطهای را تجربه کرده، تحمل این تنهایی دوباره خیلی سختتر است. بعد برای جبرانش مجدداً با کسی دیگر وارد یک رابطهای میشوند، بعد آن تمام میشود و یکی دیگر و … عملاً این قضیه تبدیل میشود به یک خودکشی تدریجی. در حالی که این موضوع برای مرد اینگونه نیست؛ مرد میتواند در آن ِ واحد با چند نفر باشد و حتی در تمام طول زندگیاش اینگونه باشد. مردها کمتر خسارت روحی بهشان وارد میشود. بعد هم آقایی که تجربه متعه دارد، اگر هنگام ازدواج دائم آن را مطرح کند، چندان منفی تلقی نمیشود؛ حتی برخی نگاه مثبت دارند که چه جوان خوبی بوده که نیازش را از راه شرعی بر طرف کرده و سراغ گناه نرفته است. اما یک خانم نمیتواند اینگونه باشد؛ خانم در چنین روابطی محکوم است و در جامعهی ما عرف نیست که خانمها از این نیازشان حرف بزنند. عرف نیست که بماند؛ اصلاً نگاه منفی هست.
ـ این آسیبها برای زمانی هست که فرد موضوع را به خواستگارش بگوید؛ اگر نگوید، چطور؟
وقتی سؤال میشود، چارهای جز گفتن نیست. از طرفی وقتی گفته نمیشود، یک ترسی همیشه با آدم هست که اگر رابطه یا رابطههایی را که من در آن بودم، یکیاش را این آقا متوجه شود، چه میشود!
ـ راست گفتن هم باعث از دست دادن یک زندگی میشود که!
از دست دادن یک زندگی خیلی بهتر است از اینکه تو وارد یک زندگی بشوی که همیشه به تو یک نگاه تحقیرآمیز میشود. بیشتر هم مذهبیها چنین نگاهی دارند؛ چون اساساً این حرفی که ما میزنیم در مورد افراد مذهبی هست دیگر؛ غیرمذهبیها که برایشان فرقی نمیکند! مذهبیها انگار بیشتر این نگاه را دارند که خانم یک مدت تنهایی و پیامدهایش را تحمل کند، بالاخره یک مورد مناسب برای ازدواج دائم پیش میآید!
نگاه به خانمی که چنین تجربههایی دارد، نگاه به عنوان یک زن هرزه است! (سخت بود گفتن این لفظ، ولی دقیقاً این عین نگاهیست که به چنین زنی دارند، در حالی که اصلاً گناهی نکرده است) توقع دارند زن در هر شرایطی که هست، با سختی تحمل کند و منتظر بماند تا کسی با اسب سپید بیاید! این توقع بیجایی است و نگاه شرعی هم نیست. چرا زن باید از راه میانبری که خدا برای او گذاشته، استفاده نکند؟! یکی دیگر از آسیبهای متعه، همین نوع نگاه است؛ موردی که در مصاحبههای قبلی زنانپرس اصلاً به آن اشاره نشده است.
آیا می شود شرط کرد که طرف مقابل تا زمان فراهم شدن شرایط ازدواج دائم، بماند؟ طبیعتاً نمیشود. از طرفی گاهی هم خانم میخواهد عقد باطل شود که آقا این کار را نمیکند. از مواردی هم که باید مراقب بود، پیشگیری از بچهدار شدن است.
ـ اینها که گفتید، همگی تابعی از نگاه بیرون است، اما نگاه خودت چطور؟ در درون خودت چه احساسی داری؟
من همیشه نه اینکه رضایت کامل داشته باشم و بگویم که از این شرایط راضی هستم، ولی چون شرایطی هست که خدا برای من خواسته، رضایت میدهم. منظورم از شرایطی که خدا خواسته، روابطم نیست؛ مطلقه بودن است و اینکه شرایط و گزینه مناسب برای ازدواج دائم برای من تاکنون پیش نیامده، و از طرفی نیازهایی که وجود دارد و من به خاطرش وارد یک رابطه میشوم. همیشه به خاطر این خواست الهی پیش خدا گله میکنم اما وقتی سختیها و قضاوت کردنهای دیگران و نوع نگاهشان هست، در این موضع قرار میگیرم که به خودم حق میدهم. همیشه یک جور خودم را قربانی نگاههای جامعه احساس کردم.
ـ تا حالا با چند نفر چنین ارتباطی داشتید؟
۴نفر
ـ چرا هیچ کدام از این ۳ نفر اینگونه نبود که اگر هم موقت هست، ثابت باشد؟
همیشه این موضوع را خودم مطرح می کردم. در ابتدای همان رابطه. من همیشه وقتی میخواهم وارد رابطهای بشوم، دوست دارم طرف مقابل صادق باشد و من بدانم چرا وارد این رابطه میشود؛ فقط نیاز جنسیست یا روحی یا قرار است چقدر وقت بگذارد و …؛ یعنی آگاهانه وارد رابطه بشوم. خیلی وقتها ولی این صداقت وجود ندارد؛ با یک اسم دیگری شروع میکنند؛ عاقلانه جلو نمیآیند و صادق نیستند. من یک چیزی را راحت بگویم، خیلی از آقایانی که سراغ این رابطه میآیند، قسمتی از روحشان میلنگد؛ مریض هستند! خیلی وقتها خودشان نپذیرفتهاند تنها نیاز جنسی آنها را به یک رابطه کشانده. و همین گول زدن خودشان باعث میشود با طرف مقابل هم صادق نباشند و در نهایت در طول رابطه به آن خانم صدمات زیادی وارد میشود.
ـ حتی اگر مجرد باشند؟
نه؛ در مجردها خیلی کم هست. من بهترین رابطهای که داشتم، با همان آقا بود که مجرد بود. باقی هم مجرد بودند، اما تجربه ازدواج و طلاق داشتند. او که اصلاً ازدواج نکرده بود، خیلی بهتر از دو نفر دیگر بود.
ـ حالا هر کدام اینها در ذهن تو یک خاطرهی تلخ هستند؟
نه؛ اولی این طور نیست. باقی اما تلخ هستند. چون هر کدام قسمتی از وجود مرا با خود بردند در قبال چیزی که به دست نیاوردم. یک زن وقتی وارد رابطهای با یک مرد میشود، فقط جسمش را در اختیار آن مرد قرار نمیدهد، روحش را هم میگذارد. در صورتی که مردها این طور نیستند. بعد وقتی آدم در ازای دادن روحش چیزی به دست نیاورده است، دقیقاً مثل این هست که قسمتی از خودش را داده و رفته! برای چه چیزی؟ هیچ وقت جواب این سوال را پیدا نمیکنید.
اگر به شکل خوبی تمام شده باشد، این حس نیست. مثلاً در مورد اول برای من این طور نشد. حتی بعد آن هم به من زنگ میزد و جویای احوالم بود. حتی اگر مشکلی داشتم، برایم حل میکرد. این یعنی من تنها جسمم را با این فرد به اشتراک نگذاشته بودم؛ همانطور که خودش. یعنی آن شخص این نگاه را نداشت. در کنار داشتن جسم من به روح من هم اهمیت میداد.
ـ چرا جدا شدید؟
داشت وابستگی عاطفی پیش میآمد؛ بیشتر هم از طرف من…
ـ شما به خاطر این مسئله یک موقعیت ازدواج را از دست دادید؛ ناراحت نیستید؟
به خاطر او نبود؛ فقط یکی از دلایلش او بود. نه؛ من از او ناراحت نیستم. از نگاهها و برخوردهای دیگران ناراحت هستم. خود این قضیه یک امر شرعی است؛ اما به این قضیه شرعی خیلی بد نگاه میشود. نگاه این هست که من باید منتظر میماندم و با همه سختیهای تنهایی میساختم تا یک نفر با اسب سپید بیاید دنبال من! وقتی خدا یک راه میانبر برای من قرار داده است، چرا استفاده نکنم؟
ـ تا به حال شده که این قضیه را به کسی پیشنهاد کنید؟
نه، مستقیم به کسی پیشنهاد ندادم…
ـ فکر میکنید به چه کسانی میشود پیشنهاد داد که از متعه استفاده کنند؟
خود پیشنهاد، پیشنهاد بدی نیست؛ خصوصاً به کسی که نیاز روحی و جسمی دارد و یا احتیاج به یک حمایتی دارد. ولی مهم است که با چه کسی! این «با چه کسی» خیلی سخت هست برای زنان که خودشان نمیتوانند پیشنهاددهنده باشند. باید منتظر باشد که برایش پیش بیاید.
ـ فرد چه شرایطی باید داشته باشد که سراغ متعه رفتن برای او مجاز باشد؟
(سکوت طولانی) دارم فکر میکنم؛ خیلی سخت هست به کلمه گفتن. تمام احساس نیازی که تنهایی برای یک آدم میآورد؛ هم روحی، هم جسمی. گاهی شرایط اجباری زندگی اجتماعی و اقتصادی هم موجب میشود یک زن نیاز به یک حامی داشته باشد و همیشه شرایط ازدواج دائم فراهم نمیشود. وقتی هم شرایط ازدواج دائم فراهم نباشد، متعه راه حل خوبی است.
ـ بین مرد و زن تفاوت هست در این شرایط؟
به نظر من مردهایی که می خواهند ازدواج موقت داشته باشند و همسر هم دارند، بهتر هست که همسر دوم (دائم) بگیرند یا حداقل مدت عقد موقتشان خیلی طولانی باشد، شبیه یک ازدواج دائم.
ـ چرا؟!
چون این طور بیشتر از خودشان به زن دوم توجه میکنند. زمان و تعهد بیشتری نسبت به او دارند. ولی مرد متأهلی که فقط به خاطر خودش دنبال عقد موقت میرود، نرود بهتر است! چون زنها حتی در یک رابطهی موقت خیلی خوب هم احساس رضایت کامل ندارند، چون موقت است. همین موقت بودن خیلی آزاردهنده است. حتی وقتی با کسی که مجرد است، ارتباط برقرار میشود، این واقعیت که این آدم یک روز تمام میشود و من هم برای او تمام میشوم و و اینکه شاید تو تنها بمانی ولی آن شخص یک ازدواج دائم داشته باشد. اینها خیلی آزاردهنده است.
شاید در مورد مردی که متأهل است، این احساس کمتر باشد و خانم دوم حتی یک احساس پیروزی هم داشته باشد. این یک واقعیت زنانه است. اگر آن آقا برای خانم دوم وقت بگذارد؛ محبت کند، آن خانم این تعلق و تعهد را به عینه میبیند.
ـ خانمی که با عقد موقت به همسری مردی درآمده، کجا و چطور میتواند همسرش را ببیند؟ چون پنهان هم هست اغلب.
اول باید دید دلیل عقد موقت چیست. یک زمانی یک دختر و پسر مذهبی کم سن و سال میخواهند با هم باشند، با هم بیرون بروند، دست هم را بگیرند و نمیخواهند به گناه بیفتند؛ اینها با هم عقد موقت داشته باشند، نیاز به جایی هم ندارند! چون میخواهند رابطهشان در همان حد باقی بماند. ولی وقتی قرار است رابطه فراتر از این برود، آقا یا خانم باید یکی شان شرایطش را داشته باشند.
ـ خود شما چطور؟ کجا هم را میدیدید؟
خب بیرون با هم بودیم. سینما و پارک و همین فضاهای عمومی. در مورد اول اگر نیاز بود با هم باشیم، طبقهی دوم منزلشان میرفتیم که با برادرش بودند و هر وقت ما میخواستیم برویم، برادرش یا میرفت پایین یا کلاً میرفت بیرون.
ـ خانواده این آقا در جریان بودند؟
خیر؛ فقط برادرش قضیه را میدانست و بعد مدتی هم قضیه را به پدرش گفت.
ـ موارد بعدی چطور؟
یکی از آنها که قرار بر ازدواج بود و طبیعتاً یا منزل ما بودیم یا منزل ایشان. بعدی هم آن آقا منزل مجردی داشت و تنها زندگی میکرد. آخری هم منزل یکی از دوستانش که مجرد بود، میرفتیم.
ـ در دوره عقد موقت وظایف همسری چگونه ایفا میشود؟
بیشتر آقایان تصورشان این هست که دلیل متعه نیاز جسمیست. برایشان مسئولیت نمیآورد که بخواهند وظیفهای برای خودشان قائل شوند. هر کاری هم انجام دهند به نظر خودشان لطف است! مگر اینکه قبلش شرط شده باشد؛ حالا چه به لحاظ مالی و چه زمانی که باید بگذرانند و … البته این در همه موارد صدق نمیکند.
ـ مهریه چه در نظر میگرفتید؟
از یک شاخه گل تا یک مبلغی پول.
ـ با تمام شدن زمان متعه، احساس خلاء عاطفی پیش نمیآید؟
طبیعتاً پیش میآید. در همان دوران هم با فکر کردن به اینکه «یک روزی تمام می شود»، این احساس پیش میآید. این حس موقت بودن، آزاردهنده است؛ خصوصاً اگر رابطه خوبی باشد.
اینکه آدم همسر موقت مردی شود که همسر دارد، اصلاً جالب نیست؛ مگر اینکه آن آقا واقعاً دلیل قانع کنندهای داشته باشد یا اینکه شرایط مالیاش را داشته باشد و شرایط دیگر را؛ طوری که وقت گذراندن با همسر دوم به زندگی اول آسیبی وارد نکند. در غیر این صورت جالب نیست کسی که همسر دارد، سراغ متعه برود.
ـ شاید بعد مدتی همسر دوم هم مثل همسر اول، دلش را زد و رفت سراغ بعدی!
اگر بنا بر دل زدن باشد که باید حق بدهیم به نگاه منفیای که وجود دارد! چنین آدمی یقیناً بیمار هست. الان جالب است که خیلی از کسانی که واقعاَ شرایط متعه را دارند، ساکت هستند و خودشان را سانسور میکنند. نیازشان را نمیگویند؛ حتی فکر کردن به چنین نیازی را موجب شرمندگی پیش خودشان میدانند. کسانی خیلی به خودشان جسارت این کار را میدهند که چندان نیاز و دلیلی هم نداشته است. تنوعطلبی چیز خوبی نیست؛ خیلی اساتید اخلاق این تنوع طلبی را سرزنش میکنند. گاهی ایراد از کم گذاشتن همسر اول هست که این طور مواقع مرد حق دارد.
ـ برخی هم متعه را خلاف حقوق زن میدانند که فقط منفعت مرد را تأمین می کند…
واقعاً این طور نیست؛ چون نیاز دو طرفه هست. مگر زن نیاز جنسی یا روحی و عاطفی ندارد؟! تنهایی هم برای آقایان و هم برای خانمها آزاردهنده است. خدا در قرآن میگوید ما زن و مرد را برای آرامش همدیگر قرار دادیم؛ نمیگوید زن برای آرامش مرد!
ـ الان منتظر ازدواج دائم هستید؟
بله
ـ و اگر موردی برای موقت پیش بیاید…
قبول نمیکنم. مواردی هم بوده اخیراً که رد کردم. خسته شدم. به نظرم آن زندگی یک جور خودکشی تدریجی بود. الان ترجیح میدهم سختیها را بیشتر تحمل کنم. موقت بودن، خیلی سخت است. حتی اگر خودت با این موضوع کنار آمده باشی نگاههای جامعه و اطرافیان همیشه بخشی از ذهنت را درگیر میکند و مثل خوره روحت را میخورد.
ـ نظر شما در ترویج و تبلیغ متعه چیست؟
ترویجش را مشکلی ندارم؛ چه متعه، چه تعدد زوجات. چون واقعاً آقایانی هستند که توانایی داشتن همسر دوم را دارند و خانمهایی هم هستند که به یک همسر دائم نیاز دارند و از طرفی شرایط ازدواج را ندارند.
ـ همسر اول چه میشود؟
نگاهی که الان در جامعه نسبت به همسر دوم وجود دارد، چیزی هست که به جامعهی ما تزریق شده است و تا یک زمانی اصلاً در ایران نبوده است. خیلی از آقایان دو همسر داشتند و حتی در یک خانه زندگی میکردند. همین الان هم من سراغ دارم دو خانمی را که همسر یک آقا هستند و در آپارتمان کنار هم زندگی میکنند. مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد، چرا چنین کاری نکند؟! یقیناً جلوی خیلی از فسادها گرفته میشود.
ـ همسر اول چی؟ او که از نظر روحی این قضیه را نمیپذیرد.
باید این مورد برای زن اول جا بیفتد. باید اول دنبال این بگردیم که چرا تا یک زمانی هیچ مشکلی نبوده و بعد مشکلدار شده! این تفکر از کجا آمده؟! این تفکر در همین ایران ۵۰ یا ۶۰ سال پیش نبوده یا خیلی کم بوده است.
ـ شما اگر همسر مردی باشد و او قصد ازدواج مجدد داشته باشد، مشکلی ندارید؟
اگر توان ادارهی دو همسر را داشته باشد، مشکلی ندارم. من خیلی به این قضیه فکر کردم و واقعاً با آن مشکلی ندارم. من نمیگویم حالا برود با کسی که خیلی زندگی مناسب و نرمالی دارد، ازدواج کند؛ یک زنی را تحت حمایت خودش بگیرد که نیاز به یک مرد دارد و موقعیت ازدواج برایش پیش نیامده و اگر آن زن (همسر اول) واقعاً یک زن مؤمن خودساختهای باشد، این قضیه را قبول میکند. چون یک زن از بسیاری احساسات آزاردهنده مثل تنهایی، عدم امنیت و نیاز نجات پیدا میکند. زنهایی که تن به متعه میدهند، خیلی وقتها دنبال یک پناهگاه هستند؛ بیشتر دنبال یک حامی و یک سرپناه امن هستند. چرا یک زنی که خدا را میشناسد، فقط خودش را ببیند و با این قضیه مخالفت کند؟
ـ فکر نمیکنید شما حسب شرایط خودتان دارید این را میگویید؟
بله؛ من چون این شرایط را دارم، این حرفها را میزنم؛ اما خیلی خوب است که آدمها بتوانند خودشان را جای کسی بگذارند که شرایط این چنینی دارد. پس تکلیف این زنها و تکلیف فسادی که در جامعه ایجاد میشود، چه میشود؟! فکر میکنید همهی زنهای مطلقه یا بیوه سراغ متعه میروند؟ نه؛ بسیاری هم به حرام میافتند. گرچه اعتقادات خودشان را هم دارند. ولی مجبور میشوند؛ نیاز مالی، بچهدار بودن، حالا هر چی! اینها همه زنجیروار به هم ربط دارد.
ـ با همهی آسیبهایی که گفتید و اذیتهایی که شدید، باز در آخر میگویید درست است؟
کار مثبتی است؛ ولی در شرایط خودش. دو طرف باید شرایطش را داشته باشند. نوع نگاه جامعه هم به متعه باید تغییر کند. اصل همین نوع نگاه است که میشود از طریق سینما و صدا و سیما و داستاننویسی و رسانهها و آوردن مثالهای خوب و موفق در کنار دلایل منطقی و بررسی شده این نگاه اشتباه را تغییر داد.
ـ نگران نیستید این مصاحبه که کار شد، به شما در کامنت ها بد و بیراه گفته شود؛ آن هم از سوی قشر اینترنتی ما که خودشان را فرهیخته هم میدانند؟
احساسم این هست که احتمالاً خیلیها علیه من موضع خواهند گرفت؛ آقایان به دلیلی و خانمها به دلیلی دیگر! خانمهای متأهل بیشتر البته!
كاش به جاي اين كارا مسئولان سعي ميكردن راه رو براي ازدواج آسون مجرد ها هموار كنن.
(بي خيال! اينقدر از مسئولين خواستيم زبونمون مو در آورد.تازه عملي نشد كه هيچ،بدتر هم شد!!!)
افرین به شجاعت این زن .همیشه اونهایی که جزو اولین ها هستند مشکلات زیادی باید تحمل کنند ولی این مسیله ازدواج موقت ریشه در نگاه کشورهای دیگر دارد و در ایران از اول هم در تاریخ هم که مطالعه کنید در عرف چیز بدی بوده واست بجز در مواقعی در ایران بوده که انها هم نژاد ایرانی نداشتند چون همیشه به مشکلات ان واقف بوده اند و این کار ضررهایش بیشتر از منفعت ان است مخصوصا برای خانمها و برای حل مشکلات روحی و عاطفی ونیازهای جسمی راههای دیگر دارد که نیازمند همکاری حکومت ومردم با هم می باشد و می توانیم از تجربیات کشورهای دیگر که این مسله را حل نموده اند وتقریبا عرفی به مانند ما دارند استفاده کرد یا اگر میگوییم ان الگو خارجی است با یک کار تحقیقی میتوان روش حل مشکل را در خود وتاریخ نیاکانمان پیدا کنیم و .....
اما حجب وحیایشان مانع ار بیان این حرفها وافکارمیشود وشاید احاس میکنند با گفتن اینگونه مسائل ،مردها "پررو"می شوند ویا خودشان تحقیر
ولی این خانم خیلی راحت "مکنونات قلبی"را برزبان آوردو
واین سؤال برای خیلی ها مطرح است چطوری رسول الله چندزن راهم زمان داشت وخداوند هم ازاین اقدام حمایت میکند ،تاحدی که وقتی یکی اززنان پیامبر(ص)آنحضرت راآزرده کرد،تهدید به طلاق شد!
ویا درجامعه قدیم (همانطورکه گفته شد)یک مرد چندزن داشت وهم باکمال آرامش دریک ساختمان زندگی میکردند!؟
باتوجه به اینکه طبق آمار رسمی500000"نیم میلون"زن بیوه درایران وجود دارد.
مال ، شهوت و فرزند . در م ورد مال و فرزندکه دیدها همه روشن است ، و اما در مورد شهوت :
خانواده های بسیار زیادی را می بینیم که درزیریک سفف و درکمال آرامش و صلح و صفا زندگی می کنند ، تا اینکه مرد خانواده ، کمی موقعیت مالیش بهتر میشود ، و ناگهان به این فکر می افتد که شرع و دین این اجازه را داده است که بخواهد شهوترانی بکند ،
لذا با پاگذاشتن روی سعادت و شرف خانواده ، به طرف شهوترانی می رود و به دنبال آن ، بذر بدبینی ، اختلاف و ذهنیت بد در خانواده و فرزندان را می پاشد .
شهوت ، مانند آب شور است ، که هرکسی ، هرچه بیشتر از آن بچشد ، تشنه تر میشود ، لذا تنها راه درمانش ، کنترل آن است .
یادمان باشد ، شهوت ، ایده شیطان است و مرد با ایمان و خوبی که استطاعت مالی دارد ، گول حرفهای شیطانی را نخورد که یک زن دیگر را بدبخت کند ، بلکه می تواند در فامیل و
یا دربین دوستان خود ، افراد مجرد و بیکاری هستند ، آنها را تحت پوشش قرار داده و برایشان کار سازی کند و تشکیل خانواده ، برایشان بدهد ،
یادمان باشد شهوترانی در خانواده ، عواقبی مانند قتل ، اختلاف و بیماری های روحی می آورد ، ضمن اینکه فرزندان
دوطرف قضیه ، قربانیان این خانواده ها و اجتماع می باشند .
در سوره نساء طبق زمان جنگ ، و برای زنان بیوه ، مردان میتوانستند ازدواج مجدد بکنند و در همان سوره آمده است که
چون نمی توانند عدالت را برقرار کنند ، پس به دنبال این مسئله نروند . ولی چون شیطان در مال ، شهوت و فرزند ،
نفوذ می کند ، متاسفانه خیلی از آقایان و خانواده ها را گول
زده و پشیمان هم میشوند .
باز هم در قرآن بزرگ آمده است که مجردها ، عفت خود را
حفظ کنند و در هیچ کجای قرآن راجع به صیغه نیامده است و این از قوانین من درآوری و طبق احادیث جعلی است .
از قدیم هم گفته اند ، معنی قرآن ز قرآن ، پرس و بس .
و اززبان ائمه هم دروغ نگویند ، برای اینکه هر 12 امام ما تاکید کرده اندکه بعد از ما احادیث جعلی زیاد میسازند و شما آن احادیث را باقرآن مطابقت دهید و اگر درست بود ، آن را قبول
کنید و صیغه کردن در قرآن نیامده است و وسیله ای است برای شهوترانی بیشتر مردان پولدار و زن دار .
قرار باشه درست بهش نگاه بشه متوجه میشید به جز اشاعه فساد کار دیگری نمیکنه.
دقیقا مثل این میمونه که جرمی رو قانونی نشون بدیم.
آمار بیشتر قتل های خانوادگی ، در اثر این قوانین شهوانی میباشد ، و به دنبال آن فرزندان در اینطور خانواده ها ، بدبین و
روانی و آسیب خورده ، بار می آیند .
در حال حاضر ، قبح کار برای این عمل غیر انسانی و ضد خانواده ، از بین رفته است و باید بدانیم که گفته اند ، اسلام باید با زمان ، پیش برود و درحال حاضر ، مردان زیربار یک زن و خانواده ، مانده اند ، چه برسد که بخواهند چند نفر دیگر را هم بدبخت کنند .
با کمی ایمان و اخلاص ، می توان شهوت را از بین برد . و در این کار همه ما انسانها ، داریم آزمایش میشویم . و پول مربوط به این کار شهوترانی را ، برای کارهای خیر و خداپسندانه اختصاص بدهند .
اگه مردی زنی رو صیغه کنه کارش حلاله؟
پس تکلیف دروغ و پنهان کاریش با همسر دائمش چی میشه؟؟!! این گناه نیست؟؟
کی گفته که مردی میتونه زنی رو برای رفع نیاز جنسیش صیغه کنه و حق دروغ و پنهان کاری رو هم داره؟؟اگه نیازی هست چرا با همسرش نیازشو رفع نمیکنه!؟!؟
در ضمن..بچه ها چی میشن؟ تنش و بحرانی که بچه های همسر دائم(همسر اول) تو آشکار شدن رابطه پدرشون با زن دیگه ایجاد میشه و باعث عدم اعتماد به پدر خانواده و تزلزل و ویرانگی شخصیت اون بچه ها میشه به نظر من بزرگترین گناهیه که مرد خانواده باعثش میشه.پس همه جوانبو در نظر بگیریم ...
چرا خانومهای متاهل که تو رابطشون با همسرشون دچار کاستی هستن نمیرن با مردی صیغه نمیشن؟
نگاه دینی چیه؟؟ مطمئنا این نیست که هر وقت به چیزی احتیاج داری به هر قیمتی بدستش بیار تا حرصت آروم بگیره
و یه چیز خیلی مهمتر... خود شما اگه متارکه نکرده بودی حاضر میشدی همسرت با زن دیگه ای همزمان رابطه داشته باشه؟؟
این سخن از کیه؟؟!!
"هر چیزی که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را که برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند."
مطمئنا منظور این جمله مثلا تو یه لباسی که دوسش نداری خلاصه نمیشه .این جمله اینقدر عمیقه که تو همه ی زمینه های زندگی کاربرد داره. اینطور نیست؟
حرفتونو در مورد این موضوع که با صیغه فساد در جامعه کم میشه چون زنهای بسیاری بدون سرپرست هستن و نیاز مالی دارن اصلا قبول ندارم.پس خودساختگی چی میشه؟
خانومهای زیادی رو میشناسم که برای استقلال مالی و شخصیتی شبانه روز تلاش میکنن حتی حاضرن نظافت منزل شغلشون باشه اما دست نیاز به سمت کسی دراز نکنن
چون عزت نفس دارن
اگه همیشه به منفعت آنی دل ببندیم هیچ وقت به ارزش واقعی تو زندگی نمیرسیم
خود شما هم تو حرفاتون دارید میگید که ..بالاخره به این نتیجه رسیدیدکه براتون بهتره با کسی باشید که قصدش ازدواج دائمه
چرا که...
نخست موعظه ی پیر اهل صحبت این حرفست
که از مصاحبت ناجنس احتراز کنید
حالا یه سوال خیلی خیلی مهمتر
وقتی با کسی صیغه میشین آزمایش خونی میدین تا بدونین طرفتون مثلا ایدز نداشته باشه؟شاید قبلا با کسی بوده و آلوده شده باشه.
بیماری ایدز فیلتری بین رابطه با صیغه و رابطه بدون صیغه قائل نیست
اگه از یک ساختمان بلند بپری فرقی نمیکنه که آدم خوبی هستی یا اینکه آدم بدی هستی چون سقوط میکنی و میترکی...
پس بهتره قبل انجام هر کاری همه عواقبشو ببینیم و فقط به فکر منافع شخصی نباشیم
و سر آخر دزدی خیلی کار بدیه و همینطور گناه بزرگیه
چون داری باز به خاطر منافع شخصی عشق رو از زندگیه دیگران میدزدی و چون این عشق مال خودت نیست برات نمیمونه و از دستش میدی
با صداقت . به هرجهت ، این تحقیق ها ، مخالفین و موافقین هر نظری را به فکر وانصاف و وجدان ، وامیدارد . باتشکر فراوان
به نظر شما چقدر خداپسندانه است که این آقا همسر موقت داشته باشد .
اما راهکار:
1- آقا باید آنقدر داشته باشد که در آغاز ازدواج شرط کند که موافق و عامل به چند همسری است.
2- دختران جوان در شروع زندگیشان از هرگونه فداکاری وریاضت خودداری کنند و فقط بفکر لذت بردن از جوانی و سلامتشان باشند که اگر آقا هوس ازدواج مجدد کرد لااقل دلشان نسوزه
3- در اینکه 80 درصد زنان بیوه قابل اعتماد نیستند شک نکنید این 80 درصد حتی حاضرند زندگی خواهر خود را از هم بپاشند ولو اینکه مذهبی باشند و نگاه شرعی به متعه داشته باشند.اگر نگاه سایر زنان به زنان بیوه مثبت نیست علتش اول اینکه 99درصد آقایان در درون خودشان اقرار دارند که با دیدن زن دیگری قادر به کنترل خود نیستند و این عدم کنترل را گروهی آشکار و گروهی پنهان میکنند و همسران این افراد در فهم این حالت بسیار زیرکند.دوما" طبق گفته این خانم زنان بیوه هدفشان داشتن یک مرد و پناهگاه است و برای این مهم از هر ترفندی استفاده میکنند .
4- اگر میخواهید متعه در جامعه جابیفتد ابتدا باید فرهتگ سازی کنید مخصوصا" برای همسر اول.
5- به خانمهای متأهل سفارش میکنم بیشترین وقت را صرف رسیدگی به خود و شاداب کردن خود کنند این امر سدی است در برابر توجه مردشان به دیگری . و نیز مرد را در کلیه شرایط خانه از خرید و ظرف شستن وبچه داری و حتی غذا پختن و... سهیم کنند کمترین حسنش اینه که مرد میفهمه زنش چقدر زحمت میکشه.ونیز مرد آنقدر برنامه داره که فرصت سرخاراندن نداشته باشه چه برسه به ...
6-من بعنوان زن مثل خدمتکار رفتار کردم و به این نتیجه رسیدم که نباید خودم را بیخودی خسته میکردم بلکه باید زن و مرد با هم و در کنار هم تلاش کنند نه یکی وبگردی کنه دیگری از خستگی بیمار بشه.
7- شاید تعجب کنید من معتقدم که اگر زن اول خودش را خدمتکار ندانه و خودش را دوست داشته باشه اردواج بعدی همسرش لطفی از طرف خداوند است.
8- همسرانتان را به همان اندازه که شما را دوست دارند ، دوست داشته باشید نه بیشتر نه کمتر اینطوری زیان نمیکنید.
9- طرح خانه های ریحانه که ناتمام ماند( بشرط رعایت کلیه جوانب مخصوصا"از جنبه بهداشتی) بد نبود.
من دقیقا شرایط همون پسر اولی رو که شما باهاش آشنا شدیدو دارم اما به خاطر این روزگار که همه چیز وارونس هیچ
وقت نشد به دلیل عدم ارتباطات اجتماعی مناسب هیچ شخص
مناسبیو توی هیچ گروه سنیو پیدا کنم و الان کلن تمرکزمو از دست دادم و گاهی اوقات دچار اضطرابهای شدید می شم
و نیازم هم روحی و هم جسمیه می دونم توی جامعه دختر و پسر های مثل ما که فقط باید یه جوری همدیگرو پیدا کنیم و یا
بشناسیم و یا معرفی بشیم خیلی زیادیم
و امروز همه یا ماشین خریدن ویا پیاده و توی خیابونها فقط با حسرت
یا بهم نگاه می کنن یا تو دلشون نظرشونو به هم می گن
و از جلوی هم بدون نتیجه معمولا رد میشن این جامعه جوان که هفتاد در صدشون بین 15 تا 29 سال
هستن بخش زیادشون دارن دچار فرسایش روح و جسم و
روان می شن و شاهد عدم کارایی مناسب و کاهش بازدهی
در محیط کار دولتی و آزاد و همچنین کلاسهای درس مدرسه و دانشگاه هستیم
ولی واقعا ایشان راست گفتند که ازدواج موقت و تعدد زوجات برای یک شرایط خاص است نه در همه شرایط و به نظر من جامعه شناسان و متخصصان در این موضوع بیایند و این شرایط را تبیین کنند تا نه جامعه به فساد کشیده شود و نه خیانتها گسترش پیدا کند و نه حقوق زن ها پایمال شود...
این فهمه منه و واقعا دیگه نمی دونم که آیا درسته یا نه؟!
شیطان از طریق شهوت ، خیلی راحت درخانواده ها نفوذ میکند و تخم بدبینی و نفاق ، دورویی ، دروغگویی و خیانت را در خانواده ها میریزد و به دنبال آن اختلافات ، روح و روان مریض فرزندان و زن خانواده ، شهوترانی مرد خانواده و صدها مورد دیگر منکرات درخانواده به وجود می آید .
اینها همه اول کار است و بعدش توطئه ها ، جلب نظرها ، دروغگویی ها و تهمت ها در کار است و می بینیم که در ایران آمار خیانت خانمها به شوهرانشان هم زیاد شده است ، و این یک نمونه انتقام گیری می باشد . ضمن اینکه درست نیست و هرکسی باید شخصیت و شان خودش را حفظ کند.
مواردی دیده شده که بعض از خانمها هم با وجود همسر ،
با دیگران صیغه می کنند .
تنها راه مبارزه با شهوت ، کنترل آن است ، که از طریق شهوت ، شیطان خیلی راحت به خانه ها وارد میشود و برکت خانه ها را از نظر پاکی ، عصمت ، شرف و آبرو میبرد .
و خیانت در هرصورت عملی زشت و قبیح است ، چه از طرف مرد و چه از طرف زن ، آنهم با کلاه شرعی و احادیث جعلی .
لذا نباید به چشم یک ابزار ، به جسممان بها بدهیم و متاسفانه ، بعضی از خانمهای خودفروش ، با فروش جسمشان ، این کاررا انجام میدهند. قبح کار از بین رفته و فساد در جامعه بیداد میکند و بنیان خانواده ها ، هرروز سست تر شده و زنهای خیابانی صیغه شو و مردان شهوتران صیغه دوست هم خیلی زیاد شده است و این یک سوء استفاده کثیف و زشت است که به نام دین و شرع هم میخواهند جابیاندازند و بهانه ای برای شهوترانی و فساد خودشان ، داشته باشند .
جوابش هم ، این همه بیماریهای روحی و روانی ، خیانتهای
خانمها ، به دنبال سوءاستفاده شوهران از این قوانین و
بچه های مشکل دار و بدبین و بنیان خانواده های سست و
غیر اخلاقی است .
از این نظر ، نگاه به رهبران این مملکت بیاندازید ، مقام رهبری ، آقایان خمینی، خاتمی ، رفسنجانی و بسیاری از مراجع با آبروی ما ، طرف این ایده های شیطانی و خانمان برانداز نرفته اند و با همسران خود سالها زندگی کرده اند و میدانند که شهوت در قرآن ، جزو ایده های شیطانی است و از این طریق ، همه آزمایش میشوند .
مال ، شهوت وفرزندان را مراقب باشیم ، که گزینه های خوبی ، برای شیطان و آزمایش انسانها هستند .
بسیار بحث جالب و واقع بینانه بود. من شجاعت این خانم محترم رو بارها تحسین کردم. امیدوارم در این شرایط سخت که امکانات ازدواج دائم برای جوانان فراهم نیست، با کارهای فرهنگی بیشتر دید جنسیتی آهاد جامعه ما نسبت به ازدواج موقت عوض بشه. به نظر من زن و مرد هر دو در جایگاه یکسانی هستند و فقط این نگاه ماست که تفاوت جایگاه اجتماعی اونها رو رقم میزنه. عجیبه که اگه ما مردا همچین کاری رو بکنیم کسی به ما ایرادی نمیگیره ولی این کار واسه یه زن در جامعه ما با دید منفی همراهه . با تشکر از این مصاحبه و اخبار جامع و خوبتون.
علی ایحال قطعاٌ اجرای دستورات شارع مقدس بر عرف و آئین سنتی و محلی سبقه داشته ولیکن اگر با ملاحظات عرفی و سنتی باشه قطعاٌ نتیجه بهتری داره.
ضمناٌ به کلیه خواهران مجرد که تمایل به ازدواج و همسرداری دارند توصیه میشه با مراجعه به گفته های حضرات آیت ا... بهجت نسبت به انجام دعای شریف کسا اقدام کنند . انشاءا... خوشبخت شوند .
لازم بذکر متدین و مسلمان به کسی که ریش و تسبیح داره و حتی نماز میخونه و .... اطلاق نمیشه بلکه مسلمان کسی که حلال خدا رو حلال و حرام خدا رو حروم بدونه در عمل ، در گفتار ، در رفتار و در ایمان.
من فکر میکنم این باعث میشه تا جامعه ای سالم داشته باشیم و اونایی که دوست دارن با هم رابطه داشته باشند در یک مکان خاص این عمل رو انجام بدن.
نگاه امروز به تعدود زوجات بیشتر عرفی و از روی عادت است تا حقیقی. علت آنهم معمولی بودن آن در مناطق کمتر" امروزی شده" مانند مناطق مرزی شرق کور و بقیه مناطق می باشد.
بنده هم امکان ازدواج دایم رو ندارم و 47 سالمه خیلی مایلم اگر ممکنه یک خانم خدا شناس مانند این خانم محترمه پیدا بشه و منو از رنج تنهایی نجات بده . در هر حال صیغه امریست خدا پسندانه و باید در جامعه ما محقق شود .
یه صیغه ای بود اما خبری ازش نبود
بالا رفتیم ماست بود
قصه ی ما راست بود
پاین اومدیم دوغ بود
قصه ی ما دروغ بود
گزارش كاملا ساختگيست!
كليات متن از زبان يك زن تنها خوب و منطقي است كه با شرع تطبيق دارد و حتي در شرع تأكيد شده است .
ليكن خوب است با مردي كه سابقه اين كار را دارد نيز سخن بگوئيد و از چالش هاي آن با خبر شويد.
بنده در همسايگي خود زني را ميشناختم كه شوهرش 7 سال قبل مرحوم شده بود زن داراي شغل مسكن و خودرو و از نظر مالي تأمين بود ليكن مشكلات زيادي داشت كه به واسطه آن با من آشنا و روابط ما به ازدواج موقت 6 ماهه انجام شد. اما متأسفانه بايد با قاطعيت عرض كنم نميشود به اين زنها اعتماد كرد چراكه در ايام گذشته چندين رابطه را تست كرده اند و زشتي آن برايشان از بين رفته است . درحالي كه من از نظر مالي هرگز براي ايشان كم نذاشته و حتي بيشتر از زندگي دائم خود هزينه كردم و از نظر عاطفي نيز بسيار بيشتر با وي بودم در حالي كه بعضا چند روز را در منزلي كه برايش تهيه كرده بودم زندگي ميكرديم ( منزل خودش را اجاره دادم و منزلي جديد برايش رهن كردم براي كمك به اوضاع ماليش) و اين در حالي بود كه مادر ايشان ,و نيزفرزندش بارها من را ناجي زندگيشان و محبتي از جانب خدا ميدانست ليكن بارها در خصوص ارتباطش با مردان ديگر به مشكل ميخورديم و هر بار من به دلايلي كوتاه ميامدم و اين به جائي رسيد كه به بهانه مسافرت از تهران خارج شدم و بدون اطلاع ايشان برگشتم و متأسفانه مردي را به مدت يك شبانه روز در خانه ايشان ديدم . قصدم تخريب همه زن هاي مطلقه و بيوه نيست اما با بازگو كردن اين اتفاق براي اكثر دوستانم كه تجربه آن را داشتند اكثر ايشان دليل قطع رابطه را همين موضوع بيان كردند .
سئوال من اين است يك زن تنها وقتي از نظر مالي و احساسي بيشتر از آنچه فكر كند توسط يك مرد تأمين شود چه دليلي براي اين عمل خيانتكارانه دارد؟؟
چگونه ميتوان به زن هائي از اين دست اعتماد كرد ؟
به ولله قسم انگيزه من هرگز جنسي نبود ولي متأسفانه به نتيجه مطلوب نرسيدم و البته اين رنها خودشان ضرر ميكنند خدا شاهد است به ولله دوباره قسم ميخورم با انگيزه جنسي وارد نشده بودم و در اين مسير هرگز كوتاهي نكردم و تلاش كردم در زندگي دائم خود خدشه وارد نكنم و موفق هم بودم چرا كه همسر خوبم متوجه اين امر نشده بود ليكن ديگر به اين موضوع فكر نخواهم كرد و هرگز وارد آن نخواهم شد چون خيانت و عدم صداقت ايشان بدترين عمل است در حالي كه از نظر مالي و شرايط كلي مشكلي ندارم اما با خودم عهد كرده ام هرگز وارد اين بحث نشوم لذا شايسته است با مرداني از اين دست نيز مصاحبه بگيريد و از تجربه ايشان بهره مند شويد
با سپاس و البته يك تذكر اينكه هرگز به جامعه زنان تنها جسارت نكرده باشم اين موضوع نسبي و در حد تجربه من و چند نفر ديگر است و يقينا زن هاي بيوه و با وفا و صادق نيز وجود دارد كه شانس بد ما اينگونه بوده است.
مويد باشيد
من نظرات همه دوستان را خواندم. خودم هم به عنوان یک مرد دانشگاهی و حوزوی تجربه غنی ای در این زمینه دارم. نکته جالب توجه این است که خانم های مجرد برجسته دنشگاهی و حوزوی نیز خود را برای ازدواج موقت یا دائم به مردان دارای شئون لازم معرفی می کنند و حتی مسئولیت پاسخ گویی به همسر اول مرد و حل مشکلات پس از آن را نیز برعهده می گیرند. اما متقابلا در اینجا نکات بسیار مهم و حساسی وجود دارد که باید مورد توجه جدی قرا گیرد:
اولاً اگر در ازدواج مجدد مرد اعم از موقت یا دائم، همسر اول مظلوم واقع شود و خود را در بحران روحی ای بیابد که هر گونه اراده ای از او سلب شده، خدا از این ظلم نخواهد گذشت و تجربه نشان داده که نفرین زن مؤمنه بر مظلومیتش از ظلم شوهر به سرعت کارساز است و اگر این زن طلب مرگ همسرش را بکند، در کوتاه مدت واقع می شود. بنابر این آقایان محترم متشخص دارای همسر اول! به جان خود رحم کنید!
ثانیا باید توجه کرد که ازدواج مجدد معصومین هرگز ذره ای ظلم بر همسر اول به همراه نداشته و معمولا چون همسر اول آمادگی بر دوش کشیدن بار ضرورت تکثیر نسل سادات علوی را نداشته اند، انجام شده است.
ثالثا اصولا سنت و سیره متعه در شیعه، زوجیت موقت لحظه ای و ساعتی نبوده و چنین تفسیر مطلقی که شبیه «فحشای ساعتی + خطبه عقد» باشد، مورد قبول فقهای امامیه نبوده است و تا کنون گزارش نشده که مثلا تعدادی از صحابه معصومین در زمانی کوتاه یک زن فاقد عده ـ بالا 50 سال ـ را متعه کرده باشند. لذا ازدواج موقت حتما باید تمام نیازهای زوجیت اعم از روحی و جسمی را تأمین کند.
من خود ازدواج دائم دوم داشته ام، اما پس از عقد و قبل از هر اقدامی همسر اولم را مطلع کردم و از او درخواست بررسی شرایط و موافقت را نمودم. همسر دوم خانمی بسیار مؤمنه و دانشمند و نسبتا مشهوری است که پس از 40 سال تجرد، کفو و همترازی از مردان مجرد معمول برای او قابل پیش بینی نبود. حتی پدر این خانم مدتی قبل از فوت خود، آینده ایشان را به دست من سپرد. همسر اول من نیز به مراتب والای ایمان و علم و معنویت این خانم اعتقاد و اعتراف داشته و دارد. اما متاسفانه خانم های خویشاوند آتش افروزی کردند و موافقت اولیه همسر اولم را به مخالفت تبدیل کردند و همسر اولم به استناد قوانین حمایت از خانواده از من وکالت طلاق همسر دوم را گرفت و بیرحمانه طلاق را واقع کرد، در حالیکه این طلاق اکراهی است و وقوع آن محل تأمل است. اما من برای آن که همسر اولم مظلوم و مقهور واقع نشود، دست او را باز گذاردم و متقابلا او ظلم کرد، هم به همسر دومم، هم به خودش و هم به من. و البته امروز هر سه در شرایطی زندگی می کنیم که همسر دومم به تنهایی به کار و زندگی خود مشغول است و من از فشار شدید ناشی از وقایع به وقوع پیوسته در اطرافم، بیش از پیش دچار پیری زودرس شده ام و همسر اولم هم هیچ احساس مطلوبی از پیروزی در جدال حساسیت های زنانه اش ندارد. خوب این پیروزی چه لطف و ثمره ای بجز فرسودگی دائمی دارد!!!
همه بدانند این عرصه بسیار حساس و خطرناک است و خدا از حق مظلوم این عرصه نخواهد گذشت.
نتیجه سخنم سه حرف است:
1. در این عرصه مرد و زن، هر کار مشروعی که می خواهید بکنید، اما ذره ای ظلم نکنید،
2. حقوق خود را استیفا کنید، اما همزمان خود را جای طرف مقابل هم قرار دهید و از آن طرف نیز صورت مسئله را ببینید،
3. پیروز این عرصه آن کس نیست که منفعت شهوانی ببرد و از معرکه بگریزد. پیروز واقعی، مرد و زن مسئول، مسئول و مسئول است.
خودتان قبول دارید که زندگی اولتان خوب و همسرتان هم خوب بوده است ، مگر غیر ازاین است که فقط نیروی شهوت ، به قدری در شما جایگزین شده که حتی می گویید نباید به همسر اولتان ظلم شود و دومی را طلاق داده اید .
پیشنهادی برای شما دارم ، اگر واقعا" دلتان به حال دومی طلاق گرفته میسوزد ، دور و برتان یک جوان خوب و انسان را که نتوانسته تشکیل زندگی بدهد ، با کمکی کمکهای مالی و انسانی به او ، کمک کرده و به همسر دومتان معرفی کرده و حظ وافر از این کار خیر و انسان دوستانه را ببرید ، چرا امثال شما فکر می کنند که خودشان با وجود همسر و خانواده ، باید ثوابی را انجام بدهند و حظ وافر را حتما"خودشان به طور شهوانی ببرند .
این خودخواهی و شهوترانی را باید تمامی مردان ایرانی کنارگذاشته و به آینده خانواده شان و فرزندانشان فکر کنند و ثواب دستی گرفتن ها را برای جوانان مجرد و جویای کار و خانواده بگذارند و ضمن اینکه از انتقام خیانت همسر اولشان هم باید واقعا" بترسند ، برای اینکه درصد خیانتها خیلی زیاد
شده است .
جواب اون دوستی هم که گفت باعت فحشا میشه: عزیز من نیاز جنسی یک نیاز طبیعی هست هر کس هم سرکوب کنه این نیاز رو قطعا بیماره اگر ازدواج موقت بد بود اصلا اسلام مطرح نمی کرد.....
ما دیگه از اسلام و دین خدا بیشتر که نمی دونیم....اسلام حتما یک چیزی می دونسته که مطرح کرده.........
آفتاب جان هر کی دوس داری منتشر کن چیزی بدی که نگفتم!!!!!
خداحافظتان باشد
برو داداش خودت رو اصلاح کن و از راه اشتباه خارج شو
حضرت علی فرمودند به هر وسیله ازدواج کنید اگر نتوانستید مطعه کنید و اگر باز هم نشد تقوا پیشه کنید و از خداوند یاری بجویید
است .
در دین ما طبق گفته قرآن ، نباید افراط گرایی وجود داشته باشد و فراموش نکنید که عصبانیت و تهمت زدن ، از ابزار شیطان است و به جای عصبانیت ، سوره نور را به فارسی خوب ، مطالعه کرده و در آیه 33 آن آمده است که :
آنهایی که وسیله ازدواج ندارند ، باید عفت پیشه کنند .
در دین ما طبق گفته قرآن ، نباید افراط گرایی وجود داشته باشد و فراموش نکنید که عصبانیت و تهمت زدن ، از ابزار شیطان است و به جای عصبانیت ، سوره نور را به فارسی خوب ، مطالعه کرده و در آیه 33 آن آمده است که :
آنهایی که وسیله ازدواج ندارند ، باید عفت پیشه کنند .
گرفته ای ، از قدیم گفته اند ، مرد دو زنه ، خدا توفرقش بزنه .
و یا جای مرد دوزنه ، تو مسجد است .
شب دراز است . مواظب عواقبش باش و 2 خانواده متزلزل ،
همراه با بچه های با تربیت نادرست و روانی آشفته به دلیل پدری مانند شما !!!!!!!!!!!!!
جالب است که بدانید در حدیث داریم که پرسیده شده است "آیا متعه جزء چهار همسر است؟" و جواب این بوده که "نه آنها (زنان متعه) اجاره ای هستند"
همین حدیث را بگیرید و به من بگویید با توجه به این حدیث که این زنان همسر به حساب نمی آیند، و خدا هم چند جا فرموده "یا همسر یا کنیز" (به لطف خدا امروز دیگر برده داری نداریم) پس چطور متعه را حلال می دانید؟ در حالی که با آیات خدا در تضاد است؟
عالی بود
بهترین سخن این پست رو شما گفتی
اعم از موافق و مخالف
من بعنوان یک زن کاملا به این خانوم حق میدم که بخاطر نیاز جسمی و روحیش دست به چنین کاری بزنه کاملا هم شرعی عمل کرده
اما این موارد برای خانومائی هست که قصد ازدواج ندارن نه کسائی که قصد ازدواج دارن و ازدواج هم میکنن و بعدش خوش بینانه بخوایم به قضیه نگاه کنیم فقط ضربه روحی ارتباطات گذشتشو میخوره
ثانیا کتاب نظام حقوق رن در اسلام نوشته شهید مطهری رو بخونید.
ثالثا این یک آیه درباره متعه : آیه 24 سوره نساء که مشخص است اگر دقیق هم میخواهید تفسیر این آیه را نگاه کنید
رایعا شما اطلاعات دینی تون بسیار کم هست و نمیتوانید اینطور از احادیث و روایات استفاده کنید متخصصان دینی باید این گار را بکنند و دیگران باید به مراجع تقلید مراجعه کنند
معنی قرآن ، ز قرآن پرس و بس .
احادیث جعلی خیلی زیاد است و هر 12 امام ما فرموده اند ، که
تمامی احادیث مربوط به ما را با قرآن مطابقت داده و اگر صحیح بود، قبول کنید . انشاءالله .
دوست عزیز ، چه اصراری دارید که مشکلات زمان جنگ پیامبر را با کفار و زنان کفار و کنیزکان را به این قرن آورده و سوء استفاده کنید ؟؟؟ آقایان به خواهر و مادر و دختر خود هم اجازه صیغه شدن
نمی دهند . به قول سعدی بزرگ که می گوید :
کار بد ، مصلحت آن است ، که مطلق نکنیم .
بیشتر آقایان هم بد است .
دوست عزیز ، علت خیانت خیلی از خانمهای ایرانی ، همین حریص بودن شوهرانشان است که کینه را در دل خانمها شعله ور
کرده و اینجانب چند مورد شنیده ام که خانمها با وجود شوهر ، یا
صیغه کرده اند و یا همسر دوم گرفته اند ، و مسببش هم بعضی از آقایان هوسران و شهوتران هستند و گناهش هم پای آقایان است .
گاهی میمونم که چه کار کنم که دلشون نشکنه. ههههههههههههههه چی متعجب شدی ؟
دورغ نمیگم، خواستی باور کن . نخواستی باور نکن.
این هم تیتر یک روزنامه ، که معمولا" عواقب این کارها،
قتل و جنایت است و یا انتقام گیری همسران از یکدیگر ، معمولا" به پایان می رسد .
"خودکشي پس از قتل دو همسر "
اساسا متعه برای زنان امده و حالت تشویقی برای مردان برای انجام ان بدلیل اینکه قدیم کار و سرمایه از مرد بود و جنگ و دفاع هم از مرد و زنان زیادی بیوه میشدند و بیوه شدن همراه با محرومیت کامل از شرایط اولیه زندگی بود و مردان نیز عموما با توجه به بایین بودن سطح زندگی امکان چند نفر را پوشش اقتصادی و یا حمایتی دادن داشتند و جسارت عنوان مطلب و دروغ نگفتن و غیره را داشتند و زنان هم باور موضوع را داشتند و یا بعبارت بعضی ها بدلیل زور مردان و یا باور مطلب بواسطه مشاهده مشکلات جامعه پیرامونی، موضوع را در هر صورت قبو ل کرده بودند و فقط جزیی از موضوع به مردان با استطاعت پایین و یا نیاز های جنسی مردان باز میگردد ولی عامل تشویقی را رفع نیازهای جنسی دیده استپس بایسته است شایط محیطی و اجتماعی و وووووو و دینی و غیره در هر مقطع زمانی بررسی و سپس نظریه داد
همسر مهر هم میاد
من به خدا شك ندارم حتما خيري در اين قضيه است و جالب تر اينكه در احاديثي كه باز هم صحت شون كاملا توسط بزرگان دين تاييد شده و اصولا بر اساس آن هم دارن فتواي حلال بودن و استحباب ميدن اين است كه گفته شده اين هديه اي از طرف خدا به دين اسلام بوده و پيش از اين در هيچ دين الهي وجود نداشته ( اين مطلب رو مي تونيد با مراجعه به سايت حوزه ، رفرنس هاش رو استخراج كنيد)
سابقه جز موارد نادر نشان داده خانم یا آقایی که راه هوس و شهوت را پیش میگیرند نتایج مطلوبی کسب نمی کنند آقایان به جای اینکه به بعد رفع نیازهای جنسی خود فکر کنند ابتدا اصول ایجاد یک رابطه را از جنبه اخلاقی بیاموزند
فرق انسان و حیوان این است که ، انسان می تواند با نیروی اراده و عقل ، مثل حیوان رفتار نکند .
روزه داری هم برای این آمده است که قدرت اراده را زیاد کند.
تازه از اين خانوم مي خواهم كه بعد از ازدواج من رو به عنوان همسر دوم شوهرشون قبول كنن . ببينم راضي ميشن يا نه ؟
در زنا نیز طرف هیچ تعدی در برابر طرف زانیه ندارد اما در غرب اگر کسی با زنی بدکاره ای زنا کرد واو حامله شد مرد مکلف است بعد از تشخیص دی ان ا حتی مصارف زندگی طفل شیر خوار را بدهد اما در صیغه ایکه ...مطرح کرده اند هیچ تعهد وتضمینی طرفین نسبت بهمدیگر ندارند
درود یزدان پاک بر روان این خانم عزیز و پاک نهاد
این مصاحبه عین یک واقعیت است
برای مخالفان این خانم بسیار محترم یک پیام دارم.
تماااااااامی ادیان الهی امدند اما نتوانستند مشکلی به نام >>> سکس
درود یزدان پاک بر روان این خانم عزیز و پاک نهاد
این مصاحبه عین یک واقعیت است
برای مخالفان این خانم بسیار محترم یک پیام دارم.
....
واقعا لذت بردم
جامعه بزرگ است و نمی شود همه مردم در یک غالب رایج بگنجند
موارد استثنایی هم هست . متعه راه را برای حفظ سلامتی روانی باز نگه می دارد
متعه در زندگی این خانم درصد کوچکی از شخصیت و خاصیت انسانی ایشان را تشکیل می دهد ولی درصد مهمی است که تعیین کننده است
هر جامعه ای بگونه ای این مشکلات را حل میکند ولی باید کم آسیب ترین را انتخاب کرد.مهم ترین مساله فشاری است که عرف بر عقل و قانون وارد می کند. مدیران باید برای مصلحت بزرگتر برای قانون مایه بگذارند و با ساده لوحی سرنوشت انسانها را بخاطر نیاز های اولیه و اجب مخدوش نکنند .
من کاملا مخالف با این امر هستم زیرا فرد را به تباهی می کشد و تنها نگاه ابزاری به زن را در جامعه گسترش می دهد.
انسانهایی خودخواه که فقط بدعت گذاری در دین پاک الهی میکنن و حرف مردم از دستورات خدا برایشان مهم تر است
اگر امثال چون شمایی در جامعه به وفور یافت میشد، الان خبری از فحشا نبود
تف به این دنیا
ضمن عرض تشکر از شما و این خانم باید عرض کنم که من مانعی در متعه نمی دونم و خداوند هیج کاری رو بی دلیل قرار نداده ،اما نه برای همه زنی هستم 29 ساله دارای دو فرزند7و8 ساله پنج سال پیش خانمی وارد زندگی من شد و بدون اطلاع من یک سال بعد با توجه به علایم و تغییراتی که در همسرم حس کردم و شک و تحقیقم متوجه شدم ایشون قرار شد ترک کنند اون خانم رو ولی متاسفانه این امر محقق نشد. دوسال پیش از همسر من باردار شدن و من با اینکه قصد کرده بودم به خاطر بچه هام تحمل کنم رو انقدر مورد ازار و اذیت قرار دادند که ناچارا مجبور شدم مهرم روببخشم و بچه هامم بدم و با کلی دوندگی در آخر جدا بشم.
ها که خراب کردند
من یه دخترم...... به نظر من این خانم محترم کارشون دو وجه داره:
1: اشتباهه...چون به خودش اسیب زده...با روح و روانش بازی کرده...یک خانم حتی نوع نگاه یک مرد را اگر اندکی عاطفی باشه نمیتونه فراموش کنه چه برسه به رابطه عمیق!!!!!!!!
2: درسته......چون خواسته از حرام به دور باشه...و این خاتم بابت کارشون هیچ وقت مواخذه نخواهند شد!!!!!
من نکته وار میگم نظر خودمو
1- صیغه از نظر شرعی مشکلی ندارد ولی باید سنجیده باشد .
2- اکثر آقایون هوس بازی رو دوست دارن و به این بهانه که خداوند هم چند همسری براشون قرار داده و هم صیغه و بدین خیال که کارشون حلاله با خیال راحت میرن دنبال این رفع نیاز ، البته این نیاز فقط با یه شخص هم رفع میشه ولی آقایون تنوع طلبی رو دوست دارند چون فکر میکنند خدا براشون قرار داد .
در نتیجه هر موقع برای ازدواج دوم اقدام میکنن در بیش از 95 درصد براحتی میگن همسرم نیاز های منو برآورده نمیکنه ، همسرم به خودش نمیرسه ، همسرم اینطوری همسرم اونطوری
آخه مومن همین حرف هایی که به زنان مردم میزنی به همسرت بزن ، اگه انسانی اگه مومنی بشین بگو خانومم من دوست دارم اینطور نیازمو برآورده کنی ، من دوست دارم اینطور به خودت برسی ، اگه چند بار گفتی اون انجام نداد بعد برو دنبال شخص دیگه ای ، سعی کن کانون زندگیتو گرم نگه داری ، سعی کن زندگیتو بسازی نه اینکه با خیانت ریششو بپوسونی
درضمن ما کلی حدیث و روایت و .... داریم در دینمون که آقایی که 2 تا همسر داری باید حواست باشه حتی اگه در حد یه عزیزم به یه همسرت بگی و به اون یکی نگی و باعث سر سوزن آزده خاطر شدن همسرت بشی گناه هست و اون دنیا باید پاسخ گو باشی ، دیگه چه برسه به سایر موارد
در صورتی که اکثر آقایون مسلمان چند همسر دار فکر میکنن کاملا حلال و مجازن نمیدونن دارن با همین حلال گناه های زیادی رو برای آخرت خودشون میخرن ، باز هم پیشنهاد من اینه اگه در زندگیتون با همسری که خودتون به خواستگاریش رفتید مشکلی دارید تمام سعی خودتون رو بکنید اون مشکل رو رفع کنید و سریع و از خدا خواسته دنبال ازدواج دوم یا موقت نباشید که ظاهرش حلاله ولی بخاطره ریز بینی های درونش که اکثر آقایون رعایت نمیکنن گناهان بسیاری دامنتون رو میگیره
3- خانوم هایی که همسر دوم یا هر چندم مردی میشید یا حتی صیغه میشید
شما هم در حالی که به حلال روی آوردید حواستون باشه گناه کمتر از رگ گردن با همه فاصله داره ، دقت کنید در انتخابتون ، اینو بهانه نکنید که من چمیدونم اون خواستگاری کرد و من جواب دادم ، آدم اگه ندونسته کاری رو بکنه میشه کور پس کورکورانه تصمیم نگیرید
چون همونطور که شما با تصمیم کورکورانتون زندگی یک زن رو خراب میکنید یک زن دیگه هم میتونه همین کار رو با زندگی شما بکنه ، مخصوصا که مردهایی که ثبات در زندگی ندارن همیشه این ثبات رو ندارن
مردی که اگه به هر دلیلی دلش بخواد به همسر اولش خیانت کنه بجای اینکه مشکلاتشون رو حل کنه
و میاد سراغ شما ، عاشق چشم و ابروتون که نشده و شما هم سیندرلا نیستید ، هم با شما هم میتونه مشکل داشته باشه و بجای حلش بخواد بره باز سراغ یکی دیگه و هم میتونه خوشگل تر از شما رو هم ببینه
در ضمن قیافه یه مساله ای هست که عادی میشه
حتی اگر زیباترین زن هم باشی یکی دو سال همسرت حسابی واست داغ هست بعد یکی دیگه ببینه حتی به زیبایی تو نباشه دلش میخوادش ، این طبیعت مردهاست
یه روز تو اتاق نشسته بودم
سر ظهر بود دیدم صدای حرف زدن 2 تا آقا میمود که میگفتن ببین ایتا زن هستن نه زنای ما
از پنجره یواشک نگاه کردم2 تا آدم یعنی بگم عطیقه دروغ نگفتم - با لباس های ژولیده و گچی کیسه بدست که قشنگ مشخص بود 2 تا کارگر سر گذر هستن
توهین نمیکنم بهشون ولی ..... با احترام برای همه آقایون - ولی این ذات مرد ها هستش ، حتی خدا در قرآن همش آقایون رو با حوری وعده داده
خوب هستن مردهایی که بر نفسشون غلبه کنن و آبرومند و بدون خیانت زندگی کردن رو به بچه هاشون یاد بدن
و بسیار بد هستن زنانی که نتونن بر نفسش غلبه کنن چون ذاتش مثل آقایون نیست و خداوند خودش گفته خانوم ها هم نیاز دارند ولی میتونن بر اون بسیار بیشتر از آقایون غلبه کنن
به اطرافمون نگاه کنیم
بسیار دیدم خودم کسانی رو که دو روز قبل دیدم سالم و خندان و شاد و بشاش
ولی خبر آوردن که فوت شده ، یکی تصادف کرده ، یکی قلبش گرفته ، یکی گاز گرفته ، یکی ..........
مرگ خیلی نزدیکه
بیاین سعی کنیم از هوسی رو نیاز و مشکل ریز و درشتی رو بهانه نکنیم تا هم زندگی و آرامش خودمون رو بهم بزنیم و هم زندگی و آرامش یکی دیگه
یا علی
اکثر پیام ها رو خوندم مجوعا همه این دو تا حرف رو میزنن
1-میگین صیغه بده، ضررش بیشتر از منفعتشه
خب قبول ما هم میگیم بده
2-میگید کسی زن دوم بگیره باید اندازه سر سوزن هم ناعدالتی نکنه
یعنی 99 درصد مرد ها نباید زن دوم بگیرن چون عدالت رو نمیتونن رعایت کنن
اینم قبول
؟؟؟حالا میشه یکی به من بگه اگه این خانم های مطلقه، صیغه نشن، همسر دوم مردی نشن
پس این همه زن مطلقه و بیوه چیکار کنن؟؟؟
نه واقعا چیکار کنن؟؟؟
خو جمعیت مرد ها هم که کمتره هر مردی یه همسر هم بگیره بازم کلی خانم مجرد داریم
میشه جوابمو بدید دوستان
این همه زن مجرد واقعا باید تا کی تنهایی صبر کنن تا مردی مجرد با اسب سفید بیاد برای ازدواج دائم؟؟؟
خانوم های عزیز لطفا خودتونو بزارید جای یک زن بیوه، بعد نظر بدید.
زندگی خیلی کوتاهتر از اونه که بخواد فقط با شهوت بگذره
دروغ نمیگن تهمت نمیزنن غیبت نمیکنن ...
آفرین !!!!!!!!!!!!!
هدف از آفرینش ما و زندگی در این دنیا فقط ارضای جنسی است!؟
نمیخواهم درس اخلاق بدهم ولی لطفا بیشتر فکرکنیم.
برای جلوگیری از فقر وفساد قدم برداریم. هرچند کوچک.
خداوند به انسان عقل داده و اشرف مخلوقات نام گرفتیم.
مهم نیست که نظرات ما چه باشد.
مهم این است که آیا این موضوع در قرآن کریم و روایات آمده و با شرایطش توصیه شده است یا نه؟
که اینگونه می باشد. خداوندی که خودش انسان را آفریده و به همه شوونات و روحیاتش آگاهی دارد و حکیم است در کتابش به این موضوع پرداخته است که با شرایطی می شود ازدواج چندهمسرس و نیز ازدواج موقت داشته باشد.
و در روایات نیز اینگونه آمده است و ثواب های زیادی برایش ذکر شده
چرا که خداوند و اهل بیت حکیم هستند و فواید زیادی در این امر می باشد که خانم محترم در بیاناتشان داشتند و من بسیار خوشحالم که یک زن و یک خانم اینگونه به مطال دینی اشراف داشته و عاقلانه برخورد می کند و درک می کند که جامعه از طریق قانون و شرع مقدس اسلام کنترل شده و ازدواج های موقت و دایم شرعی باشد بهتر است یا هرج و مرج و گناه کثیف زنا و هرزگی ها و...
مسلم در 4 چوب دین اسلام و قوانین اسلامی روح حاکم بر جامعه روح عزت و احترام و انجام فرمان الهی است ولی در جامعه هرزه هر کس هرگونه بخواهد به این عمل زشت دست می زند و انهایی که با این موضوع مخالفند تبعات زشت هزگی را نمی دانند و حکمت وضع این قانون شریف را در خصوص متعه و صیغه موقت نمی دانند و خود را به جای خدا تصمیم گیرنده انسان ها دانسته و و بالاعتر از خدا خود را عاقل فرض می کنند و قوانین مجلس در این خصوص متاسفانه ضد دین و فسادانگیز است همانگونه که می بینید و هر روز بدتر از دیروز اسیت و بنده کاملا فرمایشات این خانم محترم را تایید می کنم. ان شاءالله به خواسته شرعیشان برسند. الحمدلله رب العالمین
عیدفطرمبارک.......من تمام سخنان این خانم را میپذیرم...اما چند نکته.چون نگاه جامعه به زن مطعلقه بد است
فقط در این جریانات زن اسیب میبیند.و قربانی افکارمردم میشود.همیشه این مثل هست که هیچ وقت سواره
.از پیاده با خبر نیست.و نکته دوم اینکه خیلی کم پیدا میشود مردی که زن را بخاطرنیاز جنسی نخواهد.
مردانی که با سرکار خانم محرم شدند ...بعداز مدتی تلاش نکردن که او را به خانواده ای معرفی کنند که او
هم ازدواج کند.ازدواج دایمی و رسمی...و نکته بعد اینکه طبق روایات اسلامی.زن ریحانه است نه یک
قهرمان......اللهم عجل لولیک الفرج
بعد از 25 سال زندگی بسیار خوب وبا داشتن داماد وپسر دم بخت حالا کارم به طلاق کشیده شده ایا جواب نیاز جسمی یک زن باید برابری با خراب کردن اینهمه زحمت وزندگی یه نفر دیگه باشه
شماهایی که می خواهید ازدواج موقت کنید ببینید با کی می خواهید ازدواج کنید
حاضری یکی از کسانی که سرپرستشون هستی برای یه مرد دیگه صیغه کنی؟
بزرگوار مدیر درگاه، چرا نظر ما را که جواب آن دوستی که گفته در قرآن صیغه نیامده، بود را منتشر نکردید؟!
بنده نظر اکثریت را خواندم؛ از شجاعت و صداقت خانم مصاحبهشونده نیز هم متأثر شدم و هم خوشحال از بابت صداقتش؛ اما هر راستی را نباید گفت، همانطور که دروغ نشاید گفت؛
نظر خیلی از عزیزان هم کارشناسی شده نیست و برای خودشان محترم است اما ما حق نداریم در کاری که تخصصی دخالت کنیم؛ بلکه اظهار نظر در حد گلیم خویش.
مگر می توانید شما چاقو برداریدو عزیزتان را جراحی کنید تا پیش چندین دکتر متخصص و فوق تخصص نبرید. اظهار نظر درباره مسائل دینی نیز همینطور است؛ به همین جهت، حتی مراجع دینی سخن از احتیاط و احوط میزنند؛ سرش همین است
اما ما چه؟! بدون احیتاط قرآن را پشت سر میاندازیم و خود را از خالق خلق عالمتر می دانیم؛ آیا خدایی که خلق را آفریده نمیداند که چه میخواهند و چه نمیخواهند؟! بله در ایه 24 نساء به این مسأله پرداخته و نظر علمای شیعه و سنی نیز همین است که هست؛ اما روش آن و کیفیت اجرایی شدن آن، بحث دیگری است که تمام آسیبها مربوط به همین روش است نه اصل حکم
خداوند به خرد بدهد تا به اندازه فهم خود دهان باز کنیم و سخن بگوییم
تفصیل را در کامنت قبل نوشتیم؛ لطفا منتشر بفرمایید؛
با تشکر مستمر؛ احمدیخواه نویسنده
انسان تا
از صحبت های این خانم هم کاملا مشخصه که متعه چقدر برای زن اسیب روحی و جسمی و شخصیتی و اجتماعی و حتی خانوادگی داره پس حکم عقل دوری از اونه و اقایون هم نباید به زن به عنوان یک ابزار برطرف کردن نیاز هاشوت نگاه کنن و به بهانه حلال بودن خانمی رو وارده رابطه ای کنن که فقط براش ضرره و سودش خیلی کمتر از ضررش هست
اولین نکته که می بایست به آن توجه کرد، علت بروز این همه طلاق و ناسازگازی حتی بین متاهلین و دوستان است که ریشه در فرهنگ ایجاد شده حاضر و مسائل و مشکلات مردم دارد که آرامش و تفکر صحیح را از ایشان گرفته و بجای فضای دوستی و مودت بستر درگیری، مبارزه، خشونت، بدبینی، قضاوت نابجا و خودخواهانه را ایجاد کرده است. شاید اگر محیط واقعا محیط خواهر وبرادری می بود، هیچکس جه مجرد و چه متاهل و چه بیوه به هر دلیل اینقدر احساس تنهایی نمی کرد. اما این همه البته وظیفه ما نیست و کارآمدانی را می طلبد که متاسفانه دراختیار نداریم و متون و منابع و تاریخ و فرهنگ کارآمد را نیز بایگانی کرده ایم و ره افسانه می زنیم یا کور کورانه غرب مشکل دار را پیروی می کنیم.
با توجه به نکاتی که خواهرمان بیان داشتند و عزیزان نیز کم و بیش به آن اشاره کردند، حتی اگر ازدواج موقت شرعی باشد، بنظر می رسد عدم اطلاع از کم و کیف شرایط، گاها عدم اعتقاد به مبانی آن و عدم بکار بستن شرایط خاص ونکات مختلف مطرح در آن ، عملا موفق و مناسب نبوده و همانگونه که اذعان داشتند همجون اعتیاد، فقط در مواردی آنهم برای مدتی کوتاه توانسته قدری آرامش و ارضا بهمراه آورد که البته در ریر فشار عدم دوام و شکننده بودن آن همین اندک نیز مفید فایده نبوده است بطوریکه ایشان ادامه آنرا نامناسب و غیر قابل تحمل دیده و ترجیح دادند به همان خانه اول بازگشته و منتظر شرایط ایجاد ازدواج دائم بمانند هرجند مشکل و طولانی باشد.
بنا بر این بنظر می رسد می بایست در جهت ایجاد شناخت بیشتر عمل نماییم، ماهیت و هدف از ازدواج را درک کنیم، در تقویت پایه های آن همگان اعم از زن و شوهر و فرزند و بستگان بکوشیم و امکان شکست آنرا به صفر برسانیم.
در مواردی مانند مورد بالا، یا مواردی که متاسفانه با فوت یکی از طرفین دیگری تنها می شود، که کم هم نیستند، تلاش کنیم این دو تنها شده از دو خانواده را در قالب یک ازدواج دائم بهم جوش دهیم. در اینصورت هر دو طرف از بدو امر آرامش داشته، از موقت بودن آن به هراس و تشویش نیفتاده و در پی بهره مندی و عدم احساس مسئولیت بر نخواهد آمد. بنای خانواده شکل گرفته و هیچگونه احساس شرم و گناه حتی اندک، و احساس خطا، بد بینی، خیانت و خلاف نیز بخاطر مسائل عرفی درذهن طرف مقابل شکل نخواهد گرفت. بستر در جریان یک خانواده دیگر متزلزل نگردیده، بساط بوالهوسی پهن نشده، و آرمانهای مستحکم ، انسان ساز، و متعالی ازدواج و با هم بودن بخاطر تکامل یافتن متجلی خواهد گردید.
ماهیت و موقعیت انسان بمراتب والاتر از این است که دستخوش تمایلات جنسی، مالی، حیوانی ، تنگ نظرانه، بجه گانه و سرسری قرار گیرد. لذت نیل به آرامش و ارضای در خور شان وی اسباب و وسیله خاص خود را می طلبد که متاسفانه اکثر ما از آنها مطلع نیستیم و با کمال تاسف مسئولین وسایل ارتباط جمعی و فرهنگ ساز کشور نیز از ان بی بهره اند. بنابر این لازم است به اصالت وجودی و سرشت انسانی خود رجود نماییم و انجه بطور ذاتی حضرت حق در وجودمان نقش کرده و شاید که در زیر زنگار روزمره گی مخفی شده است را اشکار و قابل استفاده نماییم.
موید، موفق، شاد، سرافراز ، سلامت و عاقبت بخیر باشید
باید با کنترل درونی و رفع نیازها به روش معقول و نه دزدی از زندگی خانوادگی دیگران در انسجام خانواده ها بکوشیم . وگرنه خانواده و اخلاق معنی خود را از دست میدهد. می توان کارکرد پول درآورد میتوان دزدی کرد کدام اخلاقی است.
شما خانم طرف مصاحبه می توانستید به دوستتان در مورد همسرش هشدار دهید نه اینکه وارد رابطه با همسرش شوید. و برای خودتان هم از طریق مراکز قانونی و یا شبکه های اجتماعی به دنبال همسر مجرد و هم وضعیت خودتان باشید. تا آسیب نخورید. آسیب جامعه از آسیب به تک تک افراد برمیخیزد و آن هم مسبب خود هستیم . همچنین گرسنه ماندن دلیل دزدی نمیشود. از طرفی رسالت ما روی زمین اثرخوب گذاشتن و عشق ورزیدن است یا تامین نیاز و گدایی از دنیا. کمی فکر کنیم. بجای شکایت از دنیا تاثیر بگذاریم دین مبین اسلام را دست آویز نیات خود نکنیم
بهترین راهکار ایجاد فرهنگ ازدواج دائم به نحو صحیح است که در صورت عدم توافق با احتمال کم پس از ایجادٍ آن فرهنگ، رعایت انصاف در طلاق ایجاد شود...
وقتی فرهنگ انسانی وجود داشته باشد در مواقع نادر ، صیغه به ضرورت رخ می دهد آنهم در شرایط انسانی...
يه قبلت قبلت ميگي ديگه شرعي و عالي ميشه
ديگه ميشي طلاي پاك
واقعا نميتونم بفهممش! هم خودش و هم اين مرداي كثيف رو كه براش دست ميزنن
الان فرق اين با كسي كه مثلا سراغ حرام رفته در گفتن يك جمله است؟
من به عنوان يك زن اگر شوهرم همچين غلطي بكنه ميفرستمش پيش همون صيغه اش!
به نظر من عده اى از زنهايى که صيغه ميشن نياز مالى دارن بعضى هاشون هم دوست دارن يه همدم داشته باشن و دنبال همدم هستن بعضى ها هم نياز جسمى که صيغه مى تونه پاسخ موقتى براى موضوع باشه, حالا اگر ازدواج دايم صورت گرفت چه بهتر, شرايط روحى و مالى و ... همه که يکجور نيست که بخواهيم صفر و يکى نگاه کنيم. مادرى که بخاطر بچه هاش ازدواج نمى کنه خلا عاطفى خوشو با اونا پر کرده و ايثار کرده
به نظر من عده اى از زنهايى که صيغه ميشن نياز مالى دارن بعضى هاشون هم دوست دارن يه همدم داشته باشن و دنبال همدم هستن بعضى ها هم نياز جسمى که صيغه مى تونه پاسخ موقتى براى موضوع باشه, حالا اگر ازدواج دايم صورت گرفت چه بهتر, شرايط روحى و مالى و ... همه که يکجور نيست که بخواهيم صفر و يکى نگاه کنيم. مادرى که بخاطر بچه هاش ازدواج نمى کنه خلا عاطفى خوشو با اونا پر کرده و ايثار کرده
خیلی ها این امر را تایید کردند وزمان قدیم را مثال زدند انا به این فکر نکردند که زن اول هم زنده است واحساس داره اورا خرد میکنند واز بین میبرند چیزی که خود قران فرموده که همان یک زن برایت کافی است که تو نمیتوانی عدالت را رعایت کنی .کی گفته فقط تمکن مالی شرط است .پس روح ادما چی میشه میدونی کدوم زن میمونه وکنار زن دوم تویه اپارتمان دیگه تحمل میکنه اون زن توسری خوری که تحمل تنهایی را نداره تحمل حرف مردم رانداره وهزار تا چیز دیگه... اما بیشتر زنه تو زمون ما خیلی زود میرند سراغ طلاق ومیشند یکی مثل تو مطلقه انا شاید مثل تو هوس باز ومنفعت طلب شاید هم یه زن قوی که رو پای خودش بایسته.اما چه طور میتونی راحت باشی وقتی یه زندگی رو بهم ریختی که اگر طلاقی هم صورت نگیره دیگه هیچ اطمینانی بین زن وشوهر وبچه ها وجود نداره تازه اون بچه ای که تو این خونه پر اشوب بزگ میشه فردا میسه یکی مثل پدرش هوس ران ودروغگو دزد .حالا به من بگو این اون جامعه سالمی است که تو منفعت طلب ازش نحرف زدی؟
** به یه سری از "آقایون" که طرفدار این جوکن: پس اگر شرایط برعکس بود یعنی شما حق صیغه نداشتین و فقط خانمها حق صیغه مرد گرفتن داشتن هم شما کاملا می پذیرفتین دیگه اوضاع رو؟!
توی تمام ادیان و مسایل اخلاقی پاکدامنی ستایش می شه پاکدامنی هم عرفا یعنی اینکه افراد طبق امیال جنسیشون (که ضمنا هدف اصلیش برخلاف تصور خیلیها سرگرمی نیست و تولید مثله) کاریرو انجام ندن مگر در غالب ازدواج دایم که یعنی دو نفر (و فقط دو نفر) با هم پیمان می بندن که تا آخر عمر دوتایی فقط با هم باشن! و به همین دلیل هم بوداییها با این کار قوت ذهنشونو می سنجن برای اینکه ذهن هر فرد باید به اعمالش واقف باشه نه هرمونهای جنسیش! پس عجله در ازدواج یا پایین آوردن سن ازدواج هم ضرورتی نباید داشته باشه! پس که می خواین بیدار بشین مردم؟؟؟
خواهشا چاپ کنید اینو و سانسور انتخابی نکنین!
برای این زن متاسفم که برای قانون زوجیت خدا ارزشی قائل نیست و میاد زوج یه نفر دیگه رو می دزده...
صیغه=
ما لحظه های تنهایی خانومو درک نکردیم..نچشیدیم..
کفشاشو نپوشیدیم و بجاش راه نرفتیم..پس قضاوت نکنیم
خانوما..شما همه جوره مراقب شوهراتون باشید، شوهر نمیره سراغ زن دوم و صیغه
تقاضا هست که عرضه میشه..
چققققققدر به خانوم توهین کردیم ولی یه نفر نگفت مردا سراغ صیغه و زن دوم نرن..
همیشه همه چی سر زنا خراب میشه
یه دختر
که تنهاست
بعدم چپ و راست پیشنها دوستی و عقد موقت داره
بعد یه مدت
دیگه خودشم به خودش به چشم یه تیکه گوشت نگاه میکنه
این خیلی دردناکه
بعد مجبوره برای اینکه این پیشنهادا کم بشه
کمتر به خودش توجه کنه
هی خدا
كلا مشكل اينجاست كه ماها ياد نگرفتيم بابت سختي ها و رفع آنها تلاش كنيم حتي سخت ولي سرمون بالا باشه
اينكه هر روز يكي بياد تو زندگيت حالا شرعي يا غير شرعي ديگه چيزي از روح يه زن نمي مونه براي ادامه راه و آرامش ....
راستش خیلی موارددرزندگی اتفاق می افتدکه تقدیر خداست،ماکه ازآیندهءخودخبرنداریم،پس به افرادی مانند بهاره خانم باید دلداری داد،نه اینکه اوراسرزنش کنیم؛اوکه ازابتدا نخواسته زندگیش خراب بشه،ضمن اینکه متن خانم ستاره رابجز دوسطر اوّلش که درست متوجه نمیشم روی صحبتش باکیست؟بقیه اش راقبول میکنم وکاملأدرست میگویند،حق نگهدارهمگی شما،چون ایمیل ندارم،این شماره ه ام میباشد0....
سؤال2*آیانظرجداگانه که من برای خانمها ستاره وبهاره گذاشته ام به آنها رسیده است؟
3*چگونه نظر خصوصی وجداگانه ارسال کنیم یادریافت کنیم؟این نظرم راهم لطفأ باجوابش بگذاریدشاید این سؤال برخی دیگر هم باشد.
باتشکر ازتمام شما عزیزان خصوصأ افتاب.موفق باشید.
واقعیت اینه که با وجود پیشرفت تکنولوژی و مدرن شدن پوسته ظاهری جامعه، هنوز همان افکار قدیمی در سر ما مردان هست.
نکته دیگر اینکه نمیشه برای همه اشخاص نسخه واحدی پیچید چرا که شرایط زندگی و باورهای افراد با یکدیگر متفاوت است.
نکته سوم و اصلی ماجرا اینکه هر کس مختار آفریده شده و حق اتتخاب دارد که صبر کند یا ازدواج موقت کند یا ازدواج دائم کند هر انتخابی که صورت پذیرد مسئولیتش با خود فرد است.
ما در فرهنگمان بجای نسخه پیچیدن نیاز به صداقت و مسئولیت پذیری داریم. ما در برابر انتخابهایمان مسئولیم.
ما نسبت به خودمان ، نسبت به دیگران و نسبت به محیط زیستمان مسئول هستیم
نمی خواد جز همین زن صیغه ای
در خلاصه الاخبار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که یک روز به یارانش فرمود: «برادرم جبرئیل ، از پروردگارم برایم هدیهای آورد که خداوند به هیچ یک از پیامبران پیش از من هدیه نکرده بود و آن متعه است. لئالی ج 3 ص
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند، کلام آن ها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو می ریزد. هنگامی که یکی از آنان دیگری را میبوسد، خداوند برای هر بوسه، ثواب یک حج و عمره را می دهد و هنگامی که ازهم جدا میشوند خداوند برای هر دوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده اند، حسنه ای به بزرگی کوههای بسیار بلند در نامه عملشان می نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند، خداوند گناهان آنان را می بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی کند، مگر اینکه خداوند برای هریک از آن ها ده ثواب نوشته و ده گناه محو کرده و ده درجه بالا می برد. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:و برای هر کسی که پیوند بین آنها ایجاد کرده باشد همین ثوابها خواهد بود و در ادامه فرمودند یک درهم (خرج برای) متعه ،از هزار درهمی که درراه خدا خرج شود برتراست به خدا سوگند که متعه برتر است و آن چیزی است که قرآن دربارة آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است. لئالی الاخبار ج 1 ص 244 . شما را به پیامبر نظرم را تایید کنید شاید کسی به این حدیث عمل نماید و ثوابش شامل حال ما کرد با تشکر
وقتی در مورد یک امر دینی صحبت می کنیم باید توجه داشته باشیم که لازمه انجام آن داشتن اعتقاد است، وقتی فرد معتقد اقدام به متعه میکند کاملا به مسئولیت خود در پیشگاه الهی واقف است پس در شرایطی که دین به او اجازه میدهد اقدام به متعه میکند و نه از روی هوس، پرواضح است که این گونه شخصی کاملا قابل اعتماد است و مقایسه آن با عمل شنیعی مثل زنا قیاس صحیحی نیست ، و اینگونه نسبتها بخاطر عدم انتخاب صحیح از جانب خانمها و عدم رعایت دینداری از سوی آقایان است ودر واقع عیب از مسلمانی ماست
به دنبال رابطه ای طولانی و گرم هستم
بنده متاهل هستم و رابطه ای کاملی ندارم با همسرم به دلایلی منطقی
به دنبال همسری خوب و بامنطق و خانوم هستم برای ازدواج موقت طولانی یا دائم ولی نمیتونم با خانوادم در میون بزارم چون از دیدشون این قضیه خارجه کلا ولی به دلیل نیاز های روحی روانی و احساسی و عاطفی و جسمی نیاز دارم به رابطه ای گرم و پر احساس
فرد مسئولیت پذیری هستم و خیلی به حق و حقوق زن احترام میزارم چه عاطفی چه جسمی
اگر شخصیتی خوب و با خدا متدین سراغ دارید من حاظرهستم برا ازدواج 26 سال سن دارم قد 174 وزن 83 ساکن مشهد شغل ازاد وضعیت معمولی پولدار نیستم ولی خاکی هستم ادم متعصب و خشکی نیستم خیلی خیلی احساساتی هستم و به رابطه ای زناشویی خیلی احترام میزام به خصوص احترام به همسر تورو خدا دنبال پولدار و پول نباشید اخلاق و محبت خیلی ارزشش از پول بیشتره خدا وکیلی من تا چند وقت پیش وضعیت مالیم خیلی خیلی عالی بود ولی به دلیل تورم و بازار خرابی مقدار قابل توجهی از کار و داریمو از دست دادم مگر نه از لحاظ داری هم کم بودی نداشتم
ممنون که وقت گذاشتید و خوندید
ازدوگانگى صحبت هاى اين خانم مشخصه كه حرفهاى من چقدر ميتونه درست باشه،اينكه ايشون دچار سر خوردگى شكست عاطفى شدن به طوريكه اين كار و خودكشى تدريجى مينامن ،و همچنين اعتقاد دارن كه رابطشون بجز با پسر مجرد با مردهاى متاهل بسيار نا ايمن وناراحت كننده بوده و اون مردهارو لا ابالى وهوس ران ميدونه چرا كه اين مردهاى متاهل صيغه ميكردن براى نياز جسمانى فقط ،كه در غير اينصورت اون خانم رو از نظر عاطفى وروحى هم ارضا ميكردن ،در صورتيكه اين طور نبوده.به نظرم اين خانم حتما بايدبا يه روانشناس مشاوره داشته باشه ،از يه طرف راضى نبوده واز طرف ديگه ميگه من مشكلى ندارم شوهرم صيغه كنه.
اگه متعه در قرآن ذكر شده شرايطش چى بوده ؟ واسه چه زنانى ،واسه چه مردانى؟تو قرآن گفته يه ساعت صيغه كنين؟!!!شرايط خاص اون دوران بوده ،الانم بايد شرايط داشته باشه اگه قراره بر اساس قرآن باشه.حضرت على ميفرمايند ؛فرزند زمان خود باش.واقعا جاى تعمل داره اين جمله،
از روز ازل توى دنيا متاسفانه مردا به زنها حكومت كردن ،قوانين رو مردا نوشتن،فقط هم واسه مردا نوشتن،همش واسه تسلط و بهره بردارى از زنانه. شما ببين الان كلن چند ساله كه زنان در طول تاريخ وارد دنياى سياست شدن؟
تونستن تاثير گذار باشن ،يه كمى از ظلمى كه به زنها روا ميشه كم كنن،اگه از اول زنا شوهرشون رو انتخاب ميكردن ،زنا واسه خودشون چندتا شوهر ميگرفتن ، نام فاميلى به فاميل زن بود، تا الان هم همين طور ميموندو هيچ چيز عجيب نبود . اصلن تا حالا فكر كردين اگه مردان عفت پيشه ميكردن ، زن فاحشه جايي براى عرضه خودش نداشت؟
صیغه و زن دوم و سوم و... واژه هایی است که فقط مردهای هوسران و غیر متعهد به زندگی و بی مسئولیت طرفدار اون هستن
خدا همه رو به راه راست هدایت کنه
انسان نیاز هایی داره که باید برطرف شه ولی هر چیزی از راه خودش
آقایون محترم تلاش کنید زندگی خودتون رو گرم کنید
اگه بهانه تمکن مالی داشتن هم دارید لطفا دست جوون هارو بگیرید تا اونها هم ازدواج کنن
از خدا و این طرز تفکر وقیحانتون که به خاطر غلبه شهوت بر عقلتونه بترسید
خانوم محترم از شما متشکرم که نظرات خودتون رو شیوا و درست بیان کردید خیلی جالب بود
از طرفی از خواننده های عزیزی که نظراتشون رو نوشتن هم متشکرم تقریبا در بیشتر نوشته ها نظرات درسته گرچه ضد و نقیضه ولی همشون جای بحث و بررسی داره و کارشناسای محترم جامعه شناس و روان شناس باید به یک اتفاق نظر درست و اساسی برسن تا هم جوونهای این مملکت مشکلشون حل بشه هم نیازهاشون برطرف
من مخالف عقد موقت نیستم ولی از طرفی هم دلم نمی خواد یک زن چندین بار این اتفاق براش بیافته و این به نظر جالب نمی رسه و یک زن واقعا ضربه می خوره و این درست نیست
باید به یک راهکار منطقی و درست و اصولی دست پیدا کنیم و این یک کار کارشناسی رو نیاز داره
متشکرم
ایمان من نسبت به این موضوع وقتی عاشق شدم بیشتر شد.
وقتی قول راست داد که بر می گرده، همه چیز جسم نیست، مهم روح و ایمان دو نفره که به هم پیوند می خوره.
فکر می کنم اولین نفر هستم که سال 98 نطر میذارم، این موضوع اینقد مهم هست که بعد از چند سال هنوز هم نظر میگیره، فقط خواستم بگم واژه اسلام از تسلیم میاد، یعنی تسلیم چیزایی که اسلام گفته، این موضوع شامل ازدواج موقت هم میشه البته با شرایط خودش، پیشنهاد می کنم درباره احادیث ازدواج موقت سرچ کنید، به مطالبی جالبی می رسید، کسی که احتمال افتادن به حرام رو داشته باشه باید ازدواج کنه، یعنی یکی از واجباتش میشه، مثل نماز، روزه و... حتی اگه هدفش از ازدواج موقت، فقط رفع نیاز جنسی باشه، اون ازدواج با شرایطش انجام بشه صحیح هست و ثواب های بسیار زیادی داره، لطفا احادیثش رو سرچ کنین بخونین، عزیزانی که از اسلام نماز روزشو قبول دارن ولی ازدواج موقتشو قبول ندارن، بهتره تا فرصت دارن اطلاعات دینی شون رو بالاتر ببرن چون احتمال داره توی موارد دیگه هم دین رو انتخابی یا گزینشی کرده باشن، کسی مسلمون واقعی هست که تمام موارد اسلام رو قبول داشته باشه و سعی کنه رعایت کنه. ان شاء الله هممون راهه صحیح رو پیدا کنیم و قدم های محکم تو این راه برداریم :)