اسدالله بادامچیان:
با جریانات داخلی مرزبندی نداریم
آفتاب‌‌نیوز : 
بادامچیان اظهار داشت: طبیعی است که شرایط گوناگون اجتماعی یک نوع تغییر و تحولاتی را به وجود می آورد، ولی اینکه اسم این را مرزبندی بگذاریم درست به نظر نمی رسد، چرا که مرزبندی یک نوع افتراق است، یعنی بیگانه کردن، وی ادامه داد: وقتی مرز تعیین می کنید، آن طرف مرز خارجی می شود، لذا من این را مرز بندی نمی یابم، چرا که مرزبندی های ما در کشورمان غیر از این مسائل داخلی مان است.
بادامچیان ابراز عقیده کرد: بیگانه و خارجی، ولو خارجی متحد ما، با ما دارای مرز است، ولی ما با جریانات داخلی کشور بحث مرزبندی نداریم، بلکه اختلاف دیدگاه داریم، و این اختلاف دیدگاه ها اختلاف عملکردها و راهبردها و راهکارها است.
وی افزود: اینها است که میان ما یک تمایزاتی ایجاد می کند، اما این تمایزات همان است که قرآن می فرماید، که اگر ما شما را قبایل و ملتها آفریدیم نباید دعوا کنید و قومیت گرایی کنید و با هم مرز بندی کنید و به زدن یکدیگر مشغول شوید، این تمایزات برای اینکه شناخت دو جانبه از یکدیگر پیدا بکنید و در این شناختها رشد بکنید قرار داده شده است.
عضو ارشد موتلفه اسلامی در ادامه افزود: به فرموده حدیث انسانها متفاوت آفریده شده اند، دارای اراده و اختیارند هر انسان یک جهان است و قالبی هم نیست که بگوئیم انسانها باید قالبی باشند.
بادامچیان ابراز عقیده کرد: حالا این انسانها با دیدگاه های متفاوت در یک چارچوب هایی با یکدیگر جمع می شوند، ما در چهار چوب اسلام، ایران، انقلاب اسلامی ایران، نظام جمهوری اسلامی و منشور قانون اساسی با هم جمع شده ایم، آیا وقتی با هم هستیم، همه با هم یک جور فکر می کنیم؟ نه، همه یک حزب واحد داریم؟ نه، احزاب گوناگون، تشکلهای گوناگون و تفاوت دیدگاهها وجود دارد.
بادامچیان اضافه کرد: اینکه یک کسی یا یک گروهی برای قدرت تلاشی بکند فرق می کند با کسی که می خواهد خدمت بکند و فکر می کند که این قدرت ابزار خدمتش است و لذا برای ارائه خدمتش تلاش می کند.
وی با ذکر مثالی دراین خصوص گفت: حضرت یوسف در قرآن به خدا می فرماید من را در خزائن عرض بگذار، حضرت یوسف که قدرت نمی خواهد، می فرماید من هم دانش آن را دارم و هم خوب مدیریت در نگهداری و کار دارم، و هم اینکه بحران اقتصادی در راه است خدا هم این امکان را در اختیار او گذاشت و آن حضرت هم به خوبی بحران را اداره کرد.
وی افزود: یک موقع چنین کسی برای کسب قدرت تلاش می کند تا برود عرض خدمت بکند، طبعا در یک موقعیتی قرار می گیرد که قدرت ابزار خدمتش است. یک موقع کسی تلاش می کند قدرت بدست بیاورد و هدفش هم قدرت است، فرق است میان حزب قدرت و حزب خدمت، و شخصیت اهل خدمت با شخصیت اهل قدرت.
عضو موتلفه اسلامی در خصوص این مطلب که هر حزب و یا فردی که برای کسب قدرت تلاش می کند هدف از تلاش خود را خدمت به مردم اعلام می کند، و معمولا هیچکس خلاف این حرف را نمی زند، گفت: تشخیص این موضوع با مردم است که ببینند چه کسی مدعی است و چه کسی صادق است، یعنی می بینند که یک حزبی تمام تلاشش این است که خدمت بکند، اگر خدمت هم می کند برای قدرت نیست، بلکه قدرت را ابزار خدمت می داند، در حالی که بعضی ها هدفشان قدرت است و می خواهند به مقام برسند.
وی با خود داری از بیان مصداقهایی امروزین به منظور خودداری از موضع گیری در قبال گروه ها از مصداقهایی چون عمر سعد، بوش و سازمان منافقین( سازمان مجاهدین خلق) نام برد و اضافه کرد: من نمی خواهم مشخص کننده مصداقها باشم، چون وقتی با مصداق برخورد می کنید مسئله موضع گیری مطرح می شود، ولی وقتی با مفهوم برخورد می کنید مردم قدرت تشخیص پیدا می کنند و چون حق تشخیص متعلق به مردم است، مردم می توانند عمل کنند.
بادامچیان افزود: در واقع اسلام با جاهل دعوا نمی کند، اصلا با سلام و سلامتی با یک آدمی که آگاهی ندارد روبرو می شود، با جهل برخورد می کند، البته این سلامی که به جاهل می کند از روی ترس از جاهل نیست، بلکه با این سلام کردن و محیط را سالم کردن، او را از جهل نجات می دهد و به او آگاهی می دهد تا خودش انتخاب کننده باشد، نه اینکه به او تحمیل بشود.
عضو سابق کمیسیون ماده 10 احزاب مناسبات قدرت در ایران را به دو دسته تقسیم کرد و در مورد گروهی که تنها به دنبال قدرت طلبی هستند، گفت: اینها برای ماندن در قدرت از هر وسیله ای مانند، شعار دروغ و فریب، گریه، خنده و هر وسیله ممکن برای رسیدن به این منظور استفاده می کنند و حتی اگر خدمت می کنند هم خدمتشان برای قدرت است.
وی گروه دیگر را خدمتگزار واقعی دانست و اظهار داشت: بسیاری گروهها و افراد را داریم که اگر مسئولیتی قبول می کنند قصد شان خدمت است و فرقشان با گروه اول این است که اگر به او قدرت ندادند عصبانی نمی شود و درگیری ایجاد نمی کند
عضو ارشد موتلفه مصداق گروه دوم را شهید لاجوردی دانست و در این رابطه گفت: مرحوم شهید رجایی قصد داشت ایشان را در پست وزارت بازرگانی بگذارد، مرحوم شهید بهشتی گفت برود دادستانی. ایشان در جواب گفت دادستانی خیلی به مزاج من نمی سازد،(مرحوم بهشتی) فرمودند وظیفه است و علت هم این است که تو هم نفاق را می شناسی، هم کمونیست ها را می شناسی، هم زندان دیده ای و رنج زندانی را می فهمی، می نشینی در زندان آنها را هدایت می کنی.
وی ادامه داد: این همان کاری است که انجام شد، یعنی شهید لاجوردی در داخل زندان از منافق و کمونیست به وسیله بحث و گفتگو و محبت، توابی ساخت که در جبهه شهید شد. وقتی از این سمت برداشته شد، نه مصاحبه کرد، نه حزب راه انداخت، کاری که کرد این بود که رفت داخل منزلش نشست و چون در دوران مسئولیتش از بیت المال اصلا استفاده نکرده بود و حقوق هم نگرفته بود، از برادرش قرض گرفته بود و زندگیش را اداره کرده بود، در زیر زمین منزلش رو سری و دستمال دوخت و سعی کرد بدهی های آن دوره را با بردارش حل کند، یک چنین فردی قدرت را برای خدمت می خواست.
اسدالله بادامچیان ذکر مصداقهای اخیر را دامن زدن به نزاع دانست و با گذشتن از آن در خصوص اختلافات پدید آمده در مجلس گفت: بحث اول این است که در میان اصول گرایان هم شاید افرادی باشند که انگیزه قدرت داشته باشند و شعار اصولگرایی بدهند که البته اینها هیچ ربطی به اصولگرایان ندارند باید اینها را شناخت.
وی ادامه داد: بحث دوم کسانی هستند که حقیقتا خدمتگزارند و بحث سوم مربوط به کسانی است که نظراتشان متفاوت است، اینکه کسی نظر متفاوتی دارد که مرزبندی نیست. بادامچیان افزود: دولت آقای احمدی نژاد بیست و یک وزیر به مجلس معرفی کرده است و مجلس هم بنابه وظیفه ای که دارد رسیدگی کرده است، چند نماینده هم تند صحبت کرده اند و چند نماینده هم کند صحبت کرده اند، اینها که دعوا نیست.
عضو موتلفه اسلامی اضافه کرد: یک جامعه سیاسی پویا این حرفها را دارد، حالا مجلس به چهار تا وزیر رای نداده، در عوض به هفده وزیر رای داده است.
وی در ادامه مطلب افزود: دو تا بحث وجود دارد، یکی اینکه در جامعه روحیه تضاد تلقین کنیم و بگوییم اینها با هم دعوا و اختلاف دارند که البته اینطور نیست.
نماینده مجلس سوم ادامه داد: یکی هم اینکه بگوییم آزادی بیان است و البته ممکن است ما بگوییم که اظهار نظر خود را با یک لحن مودب تری می گفتنی بهتر بود، البته اینکه یک فردی کمی تند می شود کار خطائی است ولی با یک خطا مرزبندی به وجود نمی آید.
بادامچیان تحلیل خود را توجیه اختلافات موجود ندانست و در پاسخ به اینکه تحلیلهای ابراز شد در رابطه با عدم رای اعتماد مجلس به چهار وزیر پیشنهادی که از نزدیکترین افراد به احمدی نژاد نیز بودند، مبین این موضوع است که مجلس به رئیس جمهور پیام داده هرگونه که بخواهد نمی تواند عمل کند، گفت: مگر بقیه هم با ایشان کار نکرند، کسانی بودند که قبل از شهرداری با ایشان کار کرده اند.
وی در ادامه اظهارات خود اضافه کرد: من می گویم اگر این بحث را مطرح می کنید بگونه ای باشد که جامعه بپذیرد و تلقی نکند که برخورد های سیاسی در کار است.
عضو موتلفه افزود: اگر این چهار وزیر رای می آوردند و چهار وزیر دیگر رای نمی آوردند باز همان بحث را می کردند، چون اینها رای نیاوردها و موقعیت از دست داده هایی هستند که سعی می کنند قضایا را در آن مسائل سیاسیشان توجیه کنند.
وی با توجه به اینکه برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی کابینه پیشنهادی به صورت کامل از مجلس رای نیاورد و در پاسخ به تحلیلی که این مسئله را نشان دهنده شکاف در میان اصولگرایان می داند اظهار کرد: اینکه بگوییم مجلس به وسیله رد کردن چهار وزیر می خواهد به رئیس جمهور بگوید چون نظر من را رعایت نکردی اینها را رد می کنم، این توهین به نمایندگان مجلس است.
بادامچیان وجود گرایشات مختلف در مجلس را واقعی دانست و ادامه داد: اینکه بگوییم نمایندگان مجلس در انجام وظایف قانونی خود بجای بررسی شایستگی فرد برای این مسئولیت رفته اند رسیده اند به اینجا که چهار تا وزیر را معلق می کنیم که رئیس جمهور بداند که چه بکند، این توهین به نمایندگان است و اگر چنین چیزی واقعیت نداشته باشد، که ندارد، تهمت به نمایندگان است.
وی اضافه کرد: اصلا چرا چهار تا را بیاندزد، می خواست یازده تا وزیر را بیاندازد که کابینه تشکیل نشود، اصلا ما در فضای آنروز مجلس این حالت را ندیدیم.
وی در توضیح اینکه چنین مسئله در هیچ دوره دیگری اتفاق نیافتاده بود و همواره کابینه هر دولت جدیدی از مجلس رای اعتماد گرفته بود، گفت: هر چیزی که در یک دوره انجام می شود که نباید رویه دائم باشد، خوب شرایط عوض می شود، مجلس پنجم در مقابل کابینه آقای خاتمی یک موقعیتی را داشت که می دانست اگر دو نفر را رد بکند این حضرات که می گویند ما در هر 9 روز یک بحران داشتیم هیاهو می کنند.
بادامچیان رای مجلس پنجم به کابینه خاتمی را از روی مصلحت دانست و در توضیح اینکه چرا این نگاه مصلحت اندیشانه در مجلس هفتم اعمال نشد گفت: این بار با دولت آقای احمدی نژاد این مصلحت معنا ندارد، این مجلس و این دولت خیلی هم صمیمی هستند و نمایندگان به وظایف قانونی خود عمل کردند و با حفظ احترام رئیس جمهور و با حفظ احترام افراد معرفی شده، وظیفه شان این شد که رای ندهند و خوب رای ندادند، دستشان هم درد نکند.
عضو موتلفه در پاسخ به این سوال که سیاست ورزی را کاری سخت و یا راحت می داند، مقوله سیاست را به بخشهای انسان سیاسی که همه می توانند سیاسی باشند اظهار نظر سیاسی که همه حق دارند اظهار نظر بکنند. سیاستمدار که به فردی گفته می شود که در امور سیاسی دخالت دارد، عالم سیاسی که لزوما سیاستمدار نیست، کارشناس سیاسی و در بالاترین رده تئوریسین سیاسی تقسیم کرد و در خصوص اینکه در مواجه با یک پدیده سیاسی نظر کدام یک از بخشهای فوق کاربردی تر و منطقی تر است گفت: تشخیص آن مربوط است به آنچه که بوذر جمهر گفت و می گفت علم را همگان دانند، اصولا چرا نظریه پرداز مورد توجه قرار می گیرد، یعنی وقتی او یک حرف می زند جامعه روی آن احساس نظر می کند.
وی در درست بودن نظر یک نظریه پرداز گفت: یک معیار دیگر را هم باید در نظر گرفت و آن اینکه باید دید چند تا از نظریات سیاسی این فرد در طول مدتی که او نظریه می دهد تحقق می یابد.
بادامچیان در خصوص این موضوع که صاحب نظران سیاسی جناح مقابل جریانات اخیر را شکاف میان جناح راست ارزیابی می کنند، اظهار کرد: این تحلیل آنها است و حق دارند که نظرشان را بگویند، ولی اگر می خواهید بررسی کنید که این واقعیت دارد یا نه و اگر واقعیت دارد تا چه حد است، و آیا تاثیر گذار است یا نه؟ باید بگوییم، اینکه اختلاف نظر و دیدگاه نسبت به کابینه هست و بعضی ها هم اظهار نظر می کنند، این واقعیت است، اما اینکه آیا این انشقاق و انشعاب است؟ نه، من نه این را انشقاق می یابم و نه انشعاب، وی افزود: ملت به این رئیس جمهور رای داده، همین گروههای سیاسی باور نمی کردند ایشان رای بیاورد، و این دولتی که رای آورده حق قانونی دارد که وزرای خودش را انتخاب کند، و نباید چیزی را به آن تحمیل کرد، میدان این رئیس جمهور منتخب مردم را باید باز گذاشت تا بتواند خودش انتخاب کند.
عضو ارشد موتلفه در پاسخ به این سوال که آیا حقیقتا تحمیلی در کار نبوده است، گفت: از طرف گروهها نباید تحمیلی بشود، موتلفه اسلامی سیاستی جدا دارد و از ابتدا هم گفت ما نه سهم می خواهیم و نه تحمیلی بر شما داریم، ما از دولت آقای احمدی نژاد به سه دلیل حمایت می کنیم:
1- احترام به رای مردم همانگونه که نسبت به آقای خاتمی اینکار را کردیم.
2- تنفیذ ولی فقیه که مشروعیت ریاست جمهوری را ولی فقیه می بخشد.
3- مسئله قانون اساسی که می گوید هر کسی رئیس جمهور شد باید با آن همکاری کنید.
اسدالله بادامچیان ادامه داد: آقای احمدی نژاد تنها، رئیس جمهور اصولگرایان نیست و رئیس جمهور کل ملت ایران است و ما باید به آن کمک کنیم، و البته همه این وظیفه را دارند.
عضو موتلفه اضافه کرد: من با قاطعیت می گویم این بحث های انشقاق و شکاف و اختلاف، مخصوصا در میان اصولگرایان نه تنها واقعیت ندارد بلکه طرح اینها در سال همبستگی ملی ضرر دارد، ما باید به وحدت و همبستگی ملی بیاندیشیم آن هم در موقعی که می خواهند اجازه ندهند که به دانش هسته ای برسیم، خصوصا در مسئله ای که امریکا برای ما چنگ و دندان نشان می دهد وکشور برای رسیدن به یک حرکت سازندگی ملی و قوی نیاز دارد که به هم کمک کنیم، نباید سوالاتی بکنیم که تفرقه ایجاد بکند.
بادامچیان اظهار داشت: طبیعی است که شرایط گوناگون اجتماعی یک نوع تغییر و تحولاتی را به وجود می آورد، ولی اینکه اسم این را مرزبندی بگذاریم درست به نظر نمی رسد، چرا که مرزبندی یک نوع افتراق است، یعنی بیگانه کردن، وی ادامه داد: وقتی مرز تعیین می کنید، آن طرف مرز خارجی می شود، لذا من این را مرز بندی نمی یابم، چرا که مرزبندی های ما در کشورمان غیر از این مسائل داخلی مان است. بادامچیان ابراز عقیده کرد: بیگانه و خارجی، ولو خارجی متحد ما، با ما دارای مرز است، ولی ما با جریانات داخلی کشور بحث مرزبندی نداریم، بلکه اختلاف دیدگاه داریم، و این اختلاف دیدگاه ها اختلاف عملکردها و راهبردها و راهکارها است.
وی افزود: اینها است که میان ما یک تمایزاتی ایجاد می کند، اما این تمایزات همان است که قرآن می فرماید، که اگر ما شما را قبایل و ملتها آفریدیم نباید دعوا کنید و قومیت گرایی کنید و با هم مرز بندی کنید و به زدن یکدیگر مشغول شوید، این تمایزات برای اینکه شناخت دو جانبه از یکدیگر پیدا بکنید و در این شناختها رشد بکنید قرار داده شده است.
عضو ارشد موتلفه اسلامی در ادامه افزود: به فرموده حدیث انسانها متفاوت آفریده شده اند، دارای اراده و اختیارند هر انسان یک جهان است و قالبی هم نیست که بگوئیم انسانها باید قالبی باشند.
بادامچیان ابراز عقیده کرد: حالا این انسانها با دیدگاه های متفاوت در یک چارچوب هایی با یکدیگر جمع می شوند، ما در چهار چوب اسلام، ایران، انقلاب اسلامی ایران، نظام جمهوری اسلامی و منشور قانون اساسی با هم جمع شده ایم، آیا وقتی با هم هستیم، همه با هم یک جور فکر می کنیم؟ نه، همه یک حزب واحد داریم؟ نه، احزاب گوناگون، تشکلهای گوناگون و تفاوت دیدگاهها وجود دارد.
بادامچیان اضافه کرد: اینکه یک کسی یا یک گروهی برای قدرت تلاشی بکند فرق می کند با کسی که می خواهد خدمت بکند و فکر می کند که این قدرت ابزار خدمتش است و لذا برای ارائه خدمتش تلاش می کند.
وی با ذکر مثالی دراین خصوص گفت: حضرت یوسف در قرآن به خدا می فرماید من را در خزائن عرض بگذار، حضرت یوسف که قدرت نمی خواهد، می فرماید من هم دانش آن را دارم و هم خوب مدیریت در نگهداری و کار دارم، و هم اینکه بحران اقتصادی در راه است خدا هم این امکان را در اختیار او گذاشت و آن حضرت هم به خوبی بحران را اداره کرد.
وی افزود: یک موقع چنین کسی برای کسب قدرت تلاش می کند تا برود عرض خدمت بکند، طبعا در یک موقعیتی قرار می گیرد که قدرت ابزار خدمتش است. یک موقع کسی تلاش می کند قدرت بدست بیاورد و هدفش هم قدرت است، فرق است میان حزب قدرت و حزب خدمت، و شخصیت اهل خدمت با شخصیت اهل قدرت.
عضو موتلفه اسلامی در خصوص این مطلب که هر حزب و یا فردی که برای کسب قدرت تلاش می کند هدف از تلاش خود را خدمت به مردم اعلام می کند، و معمولا هیچکس خلاف این حرف را نمی زند، گفت: تشخیص این موضوع با مردم است که ببینند چه کسی مدعی است و چه کسی صادق است، یعنی می بینند که یک حزبی تمام تلاشش این است که خدمت بکند، اگر خدمت هم می کند برای قدرت نیست، بلکه قدرت را ابزار خدمت می داند، در حالی که بعضی ها هدفشان قدرت است و می خواهند به مقام برسند.
وی با خود داری از بیان مصداقهایی امروزین به منظور خودداری از موضع گیری در قبال گروه ها از مصداقهایی چون عمر سعد، بوش و سازمان منافقین( سازمان مجاهدین خلق) نام برد و اضافه کرد: من نمی خواهم مشخص کننده مصداقها باشم، چون وقتی با مصداق برخورد می کنید مسئله موضع گیری مطرح می شود، ولی وقتی با مفهوم برخورد می کنید مردم قدرت تشخیص پیدا می کنند و چون حق تشخیص متعلق به مردم است، مردم می توانند عمل کنند.
بادامچیان افزود: در واقع اسلام با جاهل دعوا نمی کند، اصلا با سلام و سلامتی با یک آدمی که آگاهی ندارد روبرو می شود، با جهل برخورد می کند، البته این سلامی که به جاهل می کند از روی ترس از جاهل نیست، بلکه با این سلام کردن و محیط را سالم کردن، او را از جهل نجات می دهد و به او آگاهی می دهد تا خودش انتخاب کننده باشد، نه اینکه به او تحمیل بشود.
عضو سابق کمیسیون ماده 10 احزاب مناسبات قدرت در ایران را به دو دسته تقسیم کرد و در مورد گروهی که تنها به دنبال قدرت طلبی هستند، گفت: اینها برای ماندن در قدرت از هر وسیله ای مانند، شعار دروغ و فریب، گریه، خنده و هر وسیله ممکن برای رسیدن به این منظور استفاده می کنند و حتی اگر خدمت می کنند هم خدمتشان برای قدرت است.
وی گروه دیگر را خدمتگزار واقعی دانست و اظهار داشت: بسیاری گروهها و افراد را داریم که اگر مسئولیتی قبول می کنند قصد شان خدمت است و فرقشان با گروه اول این است که اگر به او قدرت ندادند عصبانی نمی شود و درگیری ایجاد نمی کند
عضو ارشد موتلفه مصداق گروه دوم را شهید لاجوردی دانست و در این رابطه گفت: مرحوم شهید رجایی قصد داشت ایشان را در پست وزارت بازرگانی بگذارد، مرحوم شهید بهشتی گفت برود دادستانی. ایشان در جواب گفت دادستانی خیلی به مزاج من نمی سازد،(مرحوم بهشتی) فرمودند وظیفه است و علت هم این است که تو هم نفاق را می شناسی، هم کمونیست ها را می شناسی، هم زندان دیده ای و رنج زندانی را می فهمی، می نشینی در زندان آنها را هدایت می کنی.
وی ادامه داد: این همان کاری است که انجام شد، یعنی شهید لاجوردی در داخل زندان از منافق و کمونیست به وسیله بحث و گفتگو و محبت، توابی ساخت که در جبهه شهید شد. وقتی از این سمت برداشته شد، نه مصاحبه کرد، نه حزب راه انداخت، کاری که کرد این بود که رفت داخل منزلش نشست و چون در دوران مسئولیتش از بیت المال اصلا استفاده نکرده بود و حقوق هم نگرفته بود، از برادرش قرض گرفته بود و زندگیش را اداره کرده بود، در زیر زمین منزلش رو سری و دستمال دوخت و سعی کرد بدهی های آن دوره را با بردارش حل کند، یک چنین فردی قدرت را برای خدمت می خواست.
اسدالله بادامچیان ذکر مصداقهای اخیر را دامن زدن به نزاع دانست و با گذشتن از آن در خصوص اختلافات پدید آمده در مجلس گفت: بحث اول این است که در میان اصول گرایان هم شاید افرادی باشند که انگیزه قدرت داشته باشند و شعار اصولگرایی بدهند که البته اینها هیچ ربطی به اصولگرایان ندارند باید اینها را شناخت.
وی ادامه داد: بحث دوم کسانی هستند که حقیقتا خدمتگزارند و بحث سوم مربوط به کسانی است که نظراتشان متفاوت است، اینکه کسی نظر متفاوتی دارد که مرزبندی نیست. بادامچیان افزود: دولت آقای احمدی نژاد بیست و یک وزیر به مجلس معرفی کرده است و مجلس هم بنابه وظیفه ای که دارد رسیدگی کرده است، چند نماینده هم تند صحبت کرده اند و چند نماینده هم کند صحبت کرده اند، اینها که دعوا نیست.
عضو موتلفه اسلامی اضافه کرد: یک جامعه سیاسی پویا این حرفها را دارد، حالا مجلس به چهار تا وزیر رای نداده، در عوض به هفده وزیر رای داده است.
وی در ادامه مطلب افزود: دو تا بحث وجود دارد، یکی اینکه در جامعه روحیه تضاد تلقین کنیم و بگوییم اینها با هم دعوا و اختلاف دارند که البته اینطور نیست.
نماینده مجلس سوم ادامه داد: یکی هم اینکه بگوییم آزادی بیان است و البته ممکن است ما بگوییم که اظهار نظر خود را با یک لحن مودب تری می گفتنی بهتر بود، البته اینکه یک فردی کمی تند می شود کار خطائی است ولی با یک خطا مرزبندی به وجود نمی آید.
بادامچیان تحلیل خود را توجیه اختلافات موجود ندانست و در پاسخ به اینکه تحلیلهای ابراز شد در رابطه با عدم رای اعتماد مجلس به چهار وزیر پیشنهادی که از نزدیکترین افراد به احمدی نژاد نیز بودند، مبین این موضوع است که مجلس به رئیس جمهور پیام داده هرگونه که بخواهد نمی تواند عمل کند، گفت: مگر بقیه هم با ایشان کار نکرند، کسانی بودند که قبل از شهرداری با ایشان کار کرده اند.
وی در ادامه اظهارات خود اضافه کرد: من می گویم اگر این بحث را مطرح می کنید بگونه ای باشد که جامعه بپذیرد و تلقی نکند که برخورد های سیاسی در کار است.
عضو موتلفه افزود: اگر این چهار وزیر رای می آوردند و چهار وزیر دیگر رای نمی آوردند باز همان بحث را می کردند، چون اینها رای نیاوردها و موقعیت از دست داده هایی هستند که سعی می کنند قضایا را در آن مسائل سیاسیشان توجیه کنند.
وی با توجه به اینکه برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی کابینه پیشنهادی به صورت کامل از مجلس رای نیاورد و در پاسخ به تحلیلی که این مسئله را نشان دهنده شکاف در میان اصولگرایان می داند اظهار کرد: اینکه بگوییم مجلس به وسیله رد کردن چهار وزیر می خواهد به رئیس جمهور بگوید چون نظر من را رعایت نکردی اینها را رد می کنم، این توهین به نمایندگان مجلس است.
بادامچیان وجود گرایشات مختلف در مجلس را واقعی دانست و ادامه داد: اینکه بگوییم نمایندگان مجلس در انجام وظایف قانونی خود بجای بررسی شایستگی فرد برای این مسئولیت رفته اند رسیده اند به اینجا که چهار تا وزیر را معلق می کنیم که رئیس جمهور بداند که چه بکند، این توهین به نمایندگان است و اگر چنین چیزی واقعیت نداشته باشد، که ندارد، تهمت به نمایندگان است.
وی اضافه کرد: اصلا چرا چهار تا را بیاندزد، می خواست یازده تا وزیر را بیاندازد که کابینه تشکیل نشود، اصلا ما در فضای آنروز مجلس این حالت را ندیدیم.
وی در توضیح اینکه چنین مسئله در هیچ دوره دیگری اتفاق نیافتاده بود و همواره کابینه هر دولت جدیدی از مجلس رای اعتماد گرفته بود، گفت: هر چیزی که در یک دوره انجام می شود که نباید رویه دائم باشد، خوب شرایط عوض می شود، مجلس پنجم در مقابل کابینه آقای خاتمی یک موقعیتی را داشت که می دانست اگر دو نفر را رد بکند این حضرات که می گویند ما در هر 9 روز یک بحران داشتیم هیاهو می کنند.
بادامچیان رای مجلس پنجم به کابینه خاتمی را از روی مصلحت دانست و در توضیح اینکه چرا این نگاه مصلحت اندیشانه در مجلس هفتم اعمال نشد گفت: این بار با دولت آقای احمدی نژاد این مصلحت معنا ندارد، این مجلس و این دولت خیلی هم صمیمی هستند و نمایندگان به وظایف قانونی خود عمل کردند و با حفظ احترام رئیس جمهور و با حفظ احترام افراد معرفی شده، وظیفه شان این شد که رای ندهند و خوب رای ندادند، دستشان هم درد نکند.
عضو موتلفه در پاسخ به این سوال که سیاست ورزی را کاری سخت و یا راحت می داند، مقوله سیاست را به بخشهای انسان سیاسی که همه می توانند سیاسی باشند اظهار نظر سیاسی که همه حق دارند اظهار نظر بکنند. سیاستمدار که به فردی گفته می شود که در امور سیاسی دخالت دارد، عالم سیاسی که لزوما سیاستمدار نیست، کارشناس سیاسی و در بالاترین رده تئوریسین سیاسی تقسیم کرد و در خصوص اینکه در مواجه با یک پدیده سیاسی نظر کدام یک از بخشهای فوق کاربردی تر و منطقی تر است گفت: تشخیص آن مربوط است به آنچه که بوذر جمهر گفت و می گفت علم را همگان دانند، اصولا چرا نظریه پرداز مورد توجه قرار می گیرد، یعنی وقتی او یک حرف می زند جامعه روی آن احساس نظر می کند.
وی در درست بودن نظر یک نظریه پرداز گفت: یک معیار دیگر را هم باید در نظر گرفت و آن اینکه باید دید چند تا از نظریات سیاسی این فرد در طول مدتی که او نظریه می دهد تحقق می یابد.
بادامچیان در خصوص این موضوع که صاحب نظران سیاسی جناح مقابل جریانات اخیر را شکاف میان جناح راست ارزیابی می کنند، اظهار کرد: این تحلیل آنها است و حق دارند که نظرشان را بگویند، ولی اگر می خواهید بررسی کنید که این واقعیت دارد یا نه و اگر واقعیت دارد تا چه حد است، و آیا تاثیر گذار است یا نه؟ باید بگوییم، اینکه اختلاف نظر و دیدگاه نسبت به کابینه هست و بعضی ها هم اظهار نظر می کنند، این واقعیت است، اما اینکه آیا این انشقاق و انشعاب است؟ نه، من نه این را انشقاق می یابم و نه انشعاب، وی افزود: ملت به این رئیس جمهور رای داده، همین گروههای سیاسی باور نمی کردند ایشان رای بیاورد، و این دولتی که رای آورده حق قانونی دارد که وزرای خودش را انتخاب کند، و نباید چیزی را به آن تحمیل کرد، میدان این رئیس جمهور منتخب مردم را باید باز گذاشت تا بتواند خودش انتخاب کند.
عضو ارشد موتلفه در پاسخ به این سوال که آیا حقیقتا تحمیلی در کار نبوده است، گفت: از طرف گروهها نباید تحمیلی بشود، موتلفه اسلامی سیاستی جدا دارد و از ابتدا هم گفت ما نه سهم می خواهیم و نه تحمیلی بر شما داریم، ما از دولت آقای احمدی نژاد به سه دلیل حمایت می کنیم:
1- احترام به رای مردم همانگونه که نسبت به آقای خاتمی اینکار را کردیم.
2- تنفیذ ولی فقیه که مشروعیت ریاست جمهوری را ولی فقیه می بخشد.
3- مسئله قانون اساسی که می گوید هر کسی رئیس جمهور شد باید با آن همکاری کنید.
اسدالله بادامچیان ادامه داد: آقای احمدی نژاد تنها، رئیس جمهور اصولگرایان نیست و رئیس جمهور کل ملت ایران است و ما باید به آن کمک کنیم، و البته همه این وظیفه را دارند.
عضو موتلفه اضافه کرد: من با قاطعیت می گویم این بحث های انشقاق و شکاف و اختلاف، مخصوصا در میان اصولگرایان نه تنها واقعیت ندارد بلکه طرح اینها در سال همبستگی ملی ضرر دارد، ما باید به وحدت و همبستگی ملی بیاندیشیم آن هم در موقعی که می خواهند اجازه ندهند که به دانش هسته ای برسیم، خصوصا در مسئله ای که امریکا برای ما چنگ و دندان نشان می دهد وکشور برای رسیدن به یک حرکت سازندگی ملی و قوی نیاز دارد که به هم کمک کنیم، نباید سوالاتی بکنیم که تفرقه ایجاد بکند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید